طریقت چشتیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سال‌ها')
خط ۲۳: خط ۲۳:


معین‌الدین‌ در ۵۶۱، پس‌ از سفرهای‌ طولانی‌، سرانجام‌ به‌ اجمیر رفت‌. <ref>حامدبن‌ فضل‌اللّه‌ جمالی دهلوی‌، سیرالعارفین، ج۱، ص‌ ۵، چاپ‌ سنگی‌ دهلی‌ ۱۳۱۱.</ref><ref>محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته (گلشن‌ ابراهیمی‌)، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع‌ منشی‌ نولکشور، (بی‌تا).</ref>
معین‌الدین‌ در ۵۶۱، پس‌ از سفرهای‌ طولانی‌، سرانجام‌ به‌ اجمیر رفت‌. <ref>حامدبن‌ فضل‌اللّه‌ جمالی دهلوی‌، سیرالعارفین، ج۱، ص‌ ۵، چاپ‌ سنگی‌ دهلی‌ ۱۳۱۱.</ref><ref>محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته (گلشن‌ ابراهیمی‌)، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع‌ منشی‌ نولکشور، (بی‌تا).</ref>
او با انتخاب‌ شهر اجمیر به‌ عنوان‌ پایگاه‌ چشتیه‌، از سنّت‌ پایه‌گذاران‌ سلسله چشتیه‌ تبعیت‌ کرد که‌ برای‌ فعالیتهای‌ خود، به‌جای‌ مراکز مهم‌ قدرت‌ سیاسی‌ در ایران‌ و آسیای‌ مرکزی‌، شهرهای‌ دورافتاده‌ را انتخاب‌ می‌کردند <ref>رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۲ـ۱۲۳.</ref> بنابراین‌، اهالی‌ اجمیر و بسیاری‌ از هندوان‌ دیگر، سالها پیش‌ از آشنایی‌ با دیگر سلسله‌های‌ تصوف‌، با چشتیه‌ آشنا شدند. <ref>محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته (گلشن‌ ابراهیمی‌)، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع‌ منشی‌ نولکشور، (بی‌تا).</ref><ref>غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۶۹ـ۷۰، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.</ref>
او با انتخاب‌ شهر اجمیر به‌ عنوان‌ پایگاه‌ چشتیه‌، از سنّت‌ پایه‌گذاران‌ سلسله چشتیه‌ تبعیت‌ کرد که‌ برای‌ فعالیتهای‌ خود، به‌جای‌ مراکز مهم‌ قدرت‌ سیاسی‌ در ایران‌ و آسیای‌ مرکزی‌، شهرهای‌ دورافتاده‌ را انتخاب‌ می‌کردند <ref>رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۲ـ۱۲۳.</ref> بنابراین‌، اهالی‌ اجمیر و بسیاری‌ از هندوان‌ دیگر، سال‌ها پیش‌ از آشنایی‌ با دیگر سلسله‌های‌ تصوف‌، با چشتیه‌ آشنا شدند. <ref>محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته (گلشن‌ ابراهیمی‌)، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع‌ منشی‌ نولکشور، (بی‌تا).</ref><ref>غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۶۹ـ۷۰، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.</ref>
در قرن‌ هفتم‌، پس‌ از اجمیر، ناگور (ناحیه‌ای‌ در راجستان‌ هند) با حضور حمیدالدین‌ صوفی‌ سعیدی‌ ناگوری‌ و یکی‌ از اخلافش‌ به‌ نام‌ خواجه‌ حسین‌ ناگوری‌، و دهلی‌ با حضور قطب‌الدین‌ بختیار کاکی‌، از مراکز مهم‌ تصوف‌ چشتی‌ شدند. <ref>رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۷ـ۱۳۴.</ref>
در قرن‌ هفتم‌، پس‌ از اجمیر، ناگور (ناحیه‌ای‌ در راجستان‌ هند) با حضور حمیدالدین‌ صوفی‌ سعیدی‌ ناگوری‌ و یکی‌ از اخلافش‌ به‌ نام‌ خواجه‌ حسین‌ ناگوری‌، و دهلی‌ با حضور قطب‌الدین‌ بختیار کاکی‌، از مراکز مهم‌ تصوف‌ چشتی‌ شدند. <ref>رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۷ـ۱۳۴.</ref>
پس‌ از قطب‌الدین‌ بختیار، شیخ‌بدرالدین‌ و شیخ‌ فریدالدینِ گنج‌شکر در اجودهن‌، <ref>شریف‌ التواریخ‌، ج‌ ۱: تاریخ‌ الاقطاب‌، گجرات‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.</ref> خواجه ‌نظام‌الدینِ اولیاء و دو خلیفه وی‌ <ref>بزم‌صوفیه‌، چاپ‌ مسعود علی‌صاحب‌ ندوی‌، اعظم‌ گره‌ ۱۳۶۹/۱۹۴۹.</ref> در بنگال‌ و دکن‌، شیخ‌نصیرالدین‌ محمود، معروف‌ به‌ چراغ‌ دهلی‌ در دهلی‌، و سید محمد گیسودراز و اخلاف‌ وی‌ در نواحی‌ دکن‌، سبب‌ گسترش‌ سلسله چشتیه‌ در سرزمین‌ هند و نیز ترویج‌ زبان‌ فارسی‌ شدند و برای‌ تجدید روابط‌ فرهنگی‌ بین‌ گروه‌های‌ مختلف‌ فضای‌ مطلوبی‌ ایجاد کردند.
پس‌ از قطب‌الدین‌ بختیار، شیخ‌بدرالدین‌ و شیخ‌ فریدالدینِ گنج‌شکر در اجودهن‌، <ref>شریف‌ التواریخ‌، ج‌ ۱: تاریخ‌ الاقطاب‌، گجرات‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.</ref> خواجه ‌نظام‌الدینِ اولیاء و دو خلیفه وی‌ <ref>بزم‌صوفیه‌، چاپ‌ مسعود علی‌صاحب‌ ندوی‌، اعظم‌ گره‌ ۱۳۶۹/۱۹۴۹.</ref> در بنگال‌ و دکن‌، شیخ‌نصیرالدین‌ محمود، معروف‌ به‌ چراغ‌ دهلی‌ در دهلی‌، و سید محمد گیسودراز و اخلاف‌ وی‌ در نواحی‌ دکن‌، سبب‌ گسترش‌ سلسله چشتیه‌ در سرزمین‌ هند و نیز ترویج‌ زبان‌ فارسی‌ شدند و برای‌ تجدید روابط‌ فرهنگی‌ بین‌ گروه‌های‌ مختلف‌ فضای‌ مطلوبی‌ ایجاد کردند.

نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۶

چِشتیه سلسله‌ای‌ معروف‌ از صوفیان‌ مسلمان‌ شبه‌قاره‌ منسوب‌ به‌ چِشت‌ است.

سرسلسله چشتیه

این‌ سلسله‌ دنباله سلسله اَدْهَمیه‌ منسوب‌ به‌ ابراهیم‌بن‌ ادهم‌ است‌ که‌ در زمان‌ ابواسحاق‌ شامی‌ (از مشایخ‌ بزرگ‌ صوفیه‌ در اواخر سده سوم‌ و اوایل‌ سده چهارم‌) به‌ چشتیه‌ معروف‌ شد. [۱] بنا بر روایتی‌ شجره این‌ سلسله‌ به‌ حضرت‌ علی‌ علیه‌السلام‌ می‌رسد. [۲] هریک‌ از روایت‌های‌ راجع‌ به‌ سلسله خلافت‌ در نظام‌ صوفیان‌ چشتی‌ از لحاظ‌ تاریخی‌ دارای‌ مشکلاتی‌ است‌.

شکل‌گیری چشتیه

این‌ سلسله‌ در شبه‌قاره‌ از پرجمعیت‌ترین‌ سلسله‌های‌ صوفیه این‌ نواحی‌ است‌ و پیروان‌ آن‌ حنفی‌ مذهب‌اند، با این‌ حال‌ ارادتشان‌ به‌ ائمه شیعه در خور توجه‌ است‌. [۳] ابواسحاق‌ شامی‌ با اجازه پیر خود، خواجه‌ مَمْشاد علو دینوَری‌، برای‌ ارشاد مردم‌ چشت‌، از بغداد به‌ آنجا رفت‌ [۴][۵] و ظاهراً از آن‌ پس‌ این‌ سلسله‌ به‌ چشتی‌ معروف‌ شد. در قصبه چشت‌، خواجه‌ ابواحمد ابدالِچشتی‌ با وی‌ مصاحبت‌ داشت‌ [۶] و پس‌ از مرگ‌ ابواسحاق‌، جانشین‌ او گردید. بعد از خواجه‌ ابواحمد ابدال‌، به‌ ترتیب‌ خواجه‌ ابومحمد چشتی‌ (متوفی‌ ۴۱۱)، خواجه‌ ابویوسف‌بن‌ سمعان‌ (متوفی‌ ۴۵۹)، خواجه‌ قطب‌الدین‌ مودود چشتی‌، حاجی‌ شریف‌ زندنی‌ (متوفی‌ ۶۱۲)، خواجه‌ احمدبن‌ مودود (متوفی‌ ۵۷۷) و خواجه‌ عثمان‌ هاروَنی‌ (متوفی‌ ۶۱۷) در چشت‌ و دیگر نواحی‌ خراسان‌ بزرگ‌ بر مسند ارشاد نشستند. [۷][۸][۹] بدین‌ترتیب‌، شکل‌گیری‌ این‌ سلسله‌ در چشت‌ از قرن‌ چهارم‌ صورت‌ گرفت‌ و تا قرن‌ هفتم‌ ادامه‌ یافت‌ و از قرن‌ ششم‌ به‌تدریج‌ از ناحیه هرات‌ و خراسان‌ بزرگ‌ به‌ شبه‌قاره‌ گسترش‌ پیدا کرد.

سفر به هند

با رحلت‌ مریدان‌ خواجه‌ مودود، تصوف‌ در چشت‌ رو به‌ افول‌ نهاد و عده‌ای‌ از مریدان‌، با ظهور ترکان‌ غوری‌ و منازعات‌ آنان‌، به‌ مناطق‌ دیگر رفتند، از جمله‌ به‌ شهر اَجمیر در ایالت‌ راجستان‌ هند. این‌ شهر پس‌ از ورود خواجه‌ معین‌الدین‌ سجزی‌ چشتی‌، مرید و خلیفه خواجه‌ عثمان‌ هاروَنی‌، پایگاه‌ چشتیه‌ شد [۱۰][۱۱] چشتی‌، معین‌الدین‌). خواجه‌ معین‌الدین‌ سلسله چشتیه‌ را در هند بنیان‌ نهاد و اصول‌ و مبانی‌ آن‌ را در اجمیر، مسند قدرت‌ چوهان‌ (از قبایل‌ ساکن‌ در شمال‌ هند پیش‌ از آمدن‌ مسلمانان‌)، تدوین‌ کرد. [۱۲] به‌ نوشته جامی‌، [۱۳] نخستین‌ فرد از این‌ سلسله‌ که‌ به‌ هند سفر کرد، خواجه‌ محمدبن‌ ابواحمد چشتی‌ بود که‌ همراه‌ سلطان‌ محمود غزنوی‌ (حک: ۳۸۹ـ۴۲۱) در جنگ‌ سومنات‌ شرکت‌ کرد، اما سندی‌ در دست‌ نیست‌ که‌ نشان‌ دهد وی‌ در هند پیروانی‌ یافته‌ است‌؛ بنابراین‌، مؤسس‌ و مروّج‌ سلسله چشتیه‌ در هند، خواجه‌ معین‌الدین‌ بود.

اجمیر

معین‌الدین‌ در ۵۶۱، پس‌ از سفرهای‌ طولانی‌، سرانجام‌ به‌ اجمیر رفت‌. [۱۴][۱۵] او با انتخاب‌ شهر اجمیر به‌ عنوان‌ پایگاه‌ چشتیه‌، از سنّت‌ پایه‌گذاران‌ سلسله چشتیه‌ تبعیت‌ کرد که‌ برای‌ فعالیتهای‌ خود، به‌جای‌ مراکز مهم‌ قدرت‌ سیاسی‌ در ایران‌ و آسیای‌ مرکزی‌، شهرهای‌ دورافتاده‌ را انتخاب‌ می‌کردند [۱۶] بنابراین‌، اهالی‌ اجمیر و بسیاری‌ از هندوان‌ دیگر، سال‌ها پیش‌ از آشنایی‌ با دیگر سلسله‌های‌ تصوف‌، با چشتیه‌ آشنا شدند. [۱۷][۱۸] در قرن‌ هفتم‌، پس‌ از اجمیر، ناگور (ناحیه‌ای‌ در راجستان‌ هند) با حضور حمیدالدین‌ صوفی‌ سعیدی‌ ناگوری‌ و یکی‌ از اخلافش‌ به‌ نام‌ خواجه‌ حسین‌ ناگوری‌، و دهلی‌ با حضور قطب‌الدین‌ بختیار کاکی‌، از مراکز مهم‌ تصوف‌ چشتی‌ شدند. [۱۹] پس‌ از قطب‌الدین‌ بختیار، شیخ‌بدرالدین‌ و شیخ‌ فریدالدینِ گنج‌شکر در اجودهن‌، [۲۰] خواجه ‌نظام‌الدینِ اولیاء و دو خلیفه وی‌ [۲۱] در بنگال‌ و دکن‌، شیخ‌نصیرالدین‌ محمود، معروف‌ به‌ چراغ‌ دهلی‌ در دهلی‌، و سید محمد گیسودراز و اخلاف‌ وی‌ در نواحی‌ دکن‌، سبب‌ گسترش‌ سلسله چشتیه‌ در سرزمین‌ هند و نیز ترویج‌ زبان‌ فارسی‌ شدند و برای‌ تجدید روابط‌ فرهنگی‌ بین‌ گروه‌های‌ مختلف‌ فضای‌ مطلوبی‌ ایجاد کردند. افزون‌ بر این‌، سهم‌ مشایخ‌ چشتیه‌ در ترویج‌ اسلام‌ در شبه‌قاره‌، به‌ عنوان‌ اصلاحگران‌ اجتماعی‌ و مبلّغان‌ ارزشهای‌ اسلامی‌، درخور توجه‌ و اهمیت‌ بسیار است. [۲۲][۲۳][۲۴][۲۵] این‌ سلسله‌ در اواخر قرن‌ هفتم‌ و اوایل‌ قرن‌ هشتم‌، در دوره نصیرالدین‌ چراغ‌ دهلی‌، به‌ اوج‌ معنوی‌ رسید و با مرگ‌ وی‌، این‌ اعتلا رو به‌ انحطاط‌ و زوال‌ نهاد و از آن‌ پس‌، کمتر پیر یا مرشدی‌ توانسته‌ است‌ موجبات‌ پیشرفت‌ و شهرت‌ پیشین‌ چشتیه‌ را فراهم‌ سازد. [۲۶][۲۷]

خصوصیات دوره اعتلای چشتیه

به‌طور کلی‌، سلسله چشتیه‌ در دوره اعتلای‌ خود دارای‌ چند خصوصیت‌ عمده‌ بود که‌ با از دست‌ دادن‌ آنها از ترقی‌ باز ایستاد، از جمله‌:: ۱) تا دوره شیخ‌نصیرالدین‌ چراغ‌ دهلی‌ این‌ سلسله‌ دارای‌ نظامی‌ متمرکز بود که‌ همه امور سلسله‌، شامل‌ فعالیتهای‌ روحانی‌ و معنوی‌ و تربیت‌ مریدان‌ و امور معیشت‌، را زیرنظر داشت‌ و همه مریدان‌ متوجه‌ یک‌ مرکز بودند که‌ از همین‌ مرکز، خواه‌ دهلی‌خواه‌ اجمیر، خلفایی‌ برای‌ ارشاد مردم‌ به‌ دیگر نواحی‌ هند فرستاده‌ می‌شد. بعد از شیخ‌ نصیرالدین‌ چراغ‌دهلی‌، به‌دلیل‌ عدم‌ تمایل‌ وی‌ در سپردن‌ خرقه‌ به‌ مریدان‌، [۲۸] سجاده‌نشینی‌ دهلی‌ از مرکزیت‌ افتاد و هر خلیفه‌ و سجاده‌نشینی‌ به‌طور مستقل‌ عمل‌ کرد. ۲) از زمان‌ خواجه‌ معین‌الدین‌ چشتی‌ تا بعد از مرگ‌ شیخ‌نصیرالدین‌، هیچ‌ قطبی‌ فرزند خود را به‌ جانشینی‌ تعیین‌ نمی‌کرد، اما پس‌ از آن‌ سجاده‌نشینی‌ موروثی‌ شد. ۳) تا آن‌ زمان‌، اقطاب‌ بزرگ‌ در میان‌ مردم‌ نفوذ معنوی‌ داشتند و کمتر به‌ حکام‌ و سلاطین‌ اعتنا می‌کردند و گرچه‌ غالباً فقیر بودند، خانقاهشان‌ مأوای‌ مردم‌ بود. در این‌ دوره‌، دست‌ ارادت‌ به‌ شیخی‌ دادن‌ و با پیران‌ هم‌صحبت‌ شدن‌ از افتخارات‌ غالب‌ امرا و حکام‌ زمان‌ بود؛ اما از دوره نصیرالدین‌ چراغ‌دهلی‌ که‌ وی‌ مدتی‌، به‌ناچار، به‌ فعالیتهای‌ سیاسی‌ و حکومتی‌ نیز اشتغال‌ داشت‌ روش‌ تغییر کرد [۲۹][۳۰] و این‌ امر با طبیعت‌ صوفیانه چشتیه‌ ــ که‌ معتقد بود فعالیت‌ سلسله‌ باید دور از مراکز قدرت‌ سیاسی‌ باشد ــ تعارض‌ داشت‌.

شاخه‌های‌ فرعی‌

بعد از فوت‌ خواجه‌ معین‌الدین‌ چشتی‌ دو تن‌ از مریدان‌ وی‌ دو سلسله‌ تأسیس‌ کردند: شاه‌ عبداللّه‌ کرمانی‌ (متوفی‌ ۶۵۸) سلسله کرمانیه‌ را در بنگال‌ و پیرکریم‌ سیلونی‌ (متوفی‌ ۶۶۳) سلسله کریمیه‌ را در سیلون‌ بنیان‌ گذاشتند. فریدالدین‌ گنج‌شکر نیز شاخه سوم‌، به‌ نام‌ فریدیه‌، را بنیان‌ نهاد که‌ از آن‌ دو اهمیت‌ بیشتری‌ داشت‌. پس‌ از مرگ‌ فریدالدین‌، دو تن‌ از خلفای‌ وی‌، نظام‌الدین‌ اولیاء ملقب‌ به‌ محبوب‌ الاهی‌ در دهلی‌ و علاءالدین‌ علی‌بن‌ احمد صابر در کلیر، این‌ شاخه‌ را به‌ دو شعبه نظامیه‌ و صابریه‌ تقسیم‌ کردند. [۳۱][۳۲] هرچند این‌ دو شعبه‌ نیز انشعابهایی‌ دارند، اما مردم‌ آنها را به‌ نام‌ دو شاخه اصلی‌، نظامیه‌ و صابریه‌، می‌شناسند. [۳۳][۳۴]

برخی از شاخه‌های‌ فرعی‌ چشتیه‌

برخی‌ از معروف‌ترین‌ شاخه‌های‌ فرعی‌ چشتیه‌ عبارت‌اند از: ۱) امدادیه‌، منسوب‌ به‌ حاجی‌ امداداللّه‌ (متوفی‌ ۱۳۱۷)، که‌ در مکه‌ مجاور بود. [۳۵] ۲) مخدومیه‌، منسوب‌ به‌ شیخ‌ جلال‌الدین‌ کبیر پانی‌پتی‌ (متوفی‌ ۷۶۵). ۳) حسامیه‌، منسوب‌ به‌ حسام‌الدین‌ مانیکپوری‌ (متوفی‌ ۸۸۲). ۴) حمزه‌ شاهیه‌، منسوب‌ به‌ شیخ‌حمزه‌ (متوفی‌ ۹۵۷). [۳۶][۳۷][۳۸] ۵) فخریه‌، منسوب‌ به‌ فخر جهان‌ دهلوی‌ (متوفی‌ ۱۱۹۹). ۶) نیازیه‌، منسوب‌ به‌ شاه‌ نیاز احمد بریلوی‌ (متوفی‌ ۱۲۵۰)، از شاخه فخریه نظامیه‌. [۳۹][۴۰][۴۱]

مهم‌ترین‌ خانقاه‌های‌ چشتیه‌

خانقاههای‌ چشتیه‌. به‌جز خانقاههایی‌ که‌ در دوره اعتلا در اجمیر و دهلی‌ و اجودهن‌ مرکزیت‌ داشتند، در ایالتهای‌ دیگر هند نیز به‌تدریج‌ خانقاههایی‌ تأسیس‌ شد که‌ از مهم‌ترین‌ آنهاست‌: ۱) خانقاه‌ بنگال‌، که‌ شیخ‌ سراج‌الدین‌ (متوفی‌ ۷۵۸) معروف‌ به‌ اخی‌سراج‌، از مریدان‌ شیخ‌ نصیرالدین‌، [۴۲] آن‌ را تأسیس‌ کرد. این‌ خانقاه‌ به‌صورت‌ یکی‌ از مراکز عمده سلسله چشتیه‌ در آمد و توجه‌ بسیاری‌ از مریدان‌ و مردم‌ و امرا را به‌ خود جلب‌ کرد تا بدانجا که‌ آنان‌ دست‌ ارادت‌ به‌ شیخ‌سراج‌الدین‌ دادند. [۴۳][۴۴] ۲) خانقاه‌ دکن‌. برهان‌الدین‌ غریب‌ و سیدمحمد گیسودراز سلسله چشتیه‌ را در دکن‌ اشاعه‌ دادند که‌ باعث‌ تأسیس‌ خانقاههایی‌ در جنوب‌ هند شد و مراکزی‌ برای‌ آموزش‌ و تهذیب‌ مسلمانان‌ به‌وجود آمد. ۳) خانقاه‌ گجرات‌. دو تن‌ از مریدان‌ خواجه‌ قطب‌الدین‌ بختیار، به‌ نامهای‌ شیخ‌محمود و شیخ‌ حامدالدین‌ احمد نهرواله‌، سلسله چشتیه‌ را در گجرات‌ اشاعه‌ دادند، اما در زمان‌ شیخ‌نظام‌الدین‌ اولیاء بسیاری‌ از مریدان‌ وی‌ به‌ گجرات‌ رفتند [۴۵] و به‌ویژه‌ باتلاش‌ علامه‌ کمال‌الدین‌ و شیخ‌کبیرالدین‌ ناگوری‌ و سیدکمال‌الدین‌ قزوینی‌، سلسله چشتیه‌ در این‌ منطقه‌ بیش‌ از پیش‌ گسترش‌ یافت‌ و مراکز و خانقاههایی‌ برای‌ جذب‌مریدان‌ در آن‌جا تأسیس‌ شد. [۴۶][۴۷] ۴) خانقاه‌ مالْوه‌ در این‌ ناحیه‌ سلسله چشتیه‌ را سه‌ تن‌ از خلفای‌ شیخ‌ نظام‌الدین‌ اولیاء، به‌ نامهای‌ شیخ‌ وجیه‌الدین‌ یوسف‌، شیخ‌کمال‌الدین‌ و مولانا مغیث‌الدین‌، رواج‌ دادند و سبب‌ ساخت‌ خانقاه‌هایی‌ در آن‌جا شدند. [۴۸][۴۹]

آداب و تعلیمات‌

رابطه مرید و مراد

ساده‌ بودن‌ روابط‌ مرید و مراد در بعضی‌ از شاخه‌های‌ این‌ سلسله‌ و راههای‌ آسان‌ برای‌ پذیرش‌ مرید، یکی‌ از عوامل‌ تمایل‌ مردم‌ به‌ این‌ سلسله‌ بوده‌ است‌. گرچه‌ بعضی‌ از اقطاب‌، مانند بابافرید گنج‌شکر، روش‌ غیابی‌ را مردود دانسته‌اند، اما بعضی‌ دیگر، مانند سیدمحمد گیسودراز، معتقد بودند که‌ لازم‌ نیست‌ مرید و طالب‌، مرشد و پیر را زیارت‌ کنند، بلکه‌ غیابی‌ هم‌ می‌توان‌ با وی‌ بیعت‌ کرد. در گذشته‌ برای‌ ورود به‌ این‌ سلسله‌ آداب‌ دیگری‌ نیز وجود داشت‌، از جمله‌ مرید می‌بایست‌ مدتها در خانقاه‌ در خدمت‌ شیخ‌ می‌بود و اعمالی‌ هم‌ که‌ جنبه ریاضت‌ داشت‌، انجام‌ می‌داد، اما به‌ مرور زمان‌ این‌ قبیل‌ آداب‌ دگرگون‌ شد. [۵۰][۵۱] در این‌ سلسله‌ وقتی‌ سالک‌ قدم‌ در سیروسلوک‌ می‌گذارد، ابتدا باید توبه‌ و خود را از معاصی‌ «تخلیه‌» کند تا شایستگی‌ آن‌ را داشته‌ باشد که‌ نفس‌ را به‌ حلیه عبادت‌ آراسته‌ سازد. [۵۲]

طبق‌ آداب‌ چشتیه‌ مرید درجاتی‌ دارد: مرید سالک‌، مرید واقف‌ و مرید راجع‌. مرید سالک‌ راه‌ معرفت‌ را بدون‌ وقفه‌ طی‌ می‌کند، اگر وقفه‌ای‌ در این‌ راه‌ ایجاد شود، وی‌ را واقف‌ می‌خوانند و چنانچه‌ این‌ وقفه‌ را با توبه‌ همراه‌ نسازد و بر آن‌ استمرار ورزد، به‌ او راجع‌ می‌گویند. [۵۳][۵۴] در گذشته‌ مشایخ‌ چشتیه‌ کمتر فرزندان‌ خود را به‌ خلافت‌ می‌نشاندند و بیعت‌ با مرده‌ و بیعت‌ با خضر، که‌ بعدها کم‌وبیش‌ معمول‌ شد، مردود بود. به‌ درویشانی‌ هم‌ که‌ دست‌ ارادت‌ به‌ شیخی‌ نداده‌ بودند، می‌گفتند که‌ «در پله کسی‌ ننشسته‌ است‌». بیعت‌ دوم‌ مریدی‌ که‌ با دو پیر بیعت‌ می‌کرد، معتبر نبود، زیرا مرید می‌بایست‌ به‌ یک‌ حلقه‌ متصل‌ می‌بود. [۵۵]

خرقه پوشی

تا زمان‌ شیخ‌ نصیرالدین‌ چراغ‌دهلی‌ آداب‌ خرقه‌پوشی‌ بسیار مهم‌ بود و سعی‌ می‌شد خرقه‌ را، که‌ میراث‌ مقدّس‌ خواجگان‌ چشت‌ بود، به‌ جوانان‌ ندهند و از خرقه‌بازی‌ به‌شدت‌ جلوگیری‌ می‌شد. برای‌ خرقه‌، اصلی‌ الهی‌ قائل‌ بودند و منشأ آن‌ را به‌ شب‌ معراج‌ می‌رساندند که‌ پیامبر اکرم‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌ خرقه فقر را از خدا دریافت‌ کرد و سپس‌ آن‌ را، که‌ امانت‌ و سرّ الهی‌ بود، به‌ علی‌ علیه‌السلام‌ پوشاند. [۵۶][۵۷][۵۸] از نظر آنان‌ هیچ‌ شجره طریقتی‌ نیست‌ که‌ به‌ علی‌ علیه‌السلام‌ نپیوندد. برای‌ حضرت‌ علی‌ دو نوع‌ خلافت‌ قائل‌اند: ظاهری‌ یا صغرا و باطنی‌ یا کبرا. [۵۹] در این‌ سلسله‌ خرقه ارادت‌، بر خلاف‌ خرقه تبرک‌، به‌ هر مریدی‌ داده‌ نمی‌شد، مگر مریدانی‌ که‌ تابع‌ اراده شیخ‌ بودند و از دستور مراد خود ذره‌ای‌ سرپیچی‌ نمی‌کردند. [۶۰]

به‌ این‌ نوع‌ خرقه‌، که‌ از جانب‌ خدا بر دل‌ پیر ملهم‌ می‌شد و از همه‌ معتبرتر بود، خرقه خلافت‌ رحمانی‌ می‌گفتند. گاهی‌ هم‌ پیر به‌ مرید، بر اثر اجتهاد و عمل‌ نیک‌ او، خرقه‌ می‌داد، که‌ آن‌ را خرقه اجتهاد می‌نامیدند. بر اثر توصیه‌ و به‌ عنوان‌ تبرک‌ نیز به‌ فردی‌ خرقه‌ داده‌ می‌شد، که‌ چندان‌ اعتباری‌ نداشت‌. [۶۱]

ذکر

در سلسله چشتیه‌، شریعت‌ مقدّم‌ بر طریقت‌ است‌ و نه‌ تنها مریدان‌ بلکه‌ مرشد هم‌ باید تمام‌ واجبات‌ و فرایض‌ دینی‌ و حتی‌ مستحبات‌ شرعی‌ را با دقت‌ به‌ جا آورد. افزون‌ بر این‌، مرید باید طبق‌ دستور مرشد اذکار و اوراد ویژه‌ای‌ را در اوقات‌ خاص‌، به‌صورت‌ خفی‌ یا جلی‌، [۶۲] بر زبان‌ جاری‌ سازد. این‌ اوراد از شیخی‌ به‌ شیخ‌ دیگر و از مریدی‌ به‌ مرید دیگر متفاوت‌ است‌. مشایخ‌ چشتیه‌، طبق‌ سنّتی‌، غالباً این‌ اذکار را به‌ رسول‌ اکرم‌ نسبت‌ می‌دهند و معتقدند که‌ آن‌ حضرت‌ آنها را به‌ علی‌ علیه‌السلام‌ تعلیم‌ داده‌ است‌. [۶۳] گرچه‌ ذکر «لااله‌الااللّه‌» افضل‌ و اولی‌' از دیگر ذکرهاست‌ (تهلیل‌)، اما به‌ آن‌ اکتفا نمی‌شود. به‌ دستور پیر، گاهی‌ مرید باید ذکر خاصی‌ را هر روز هفتاد بار تکرار کند و برای‌ هر وقت‌ نیز ذکر معینی‌ توصیه‌ می‌شود. تعلیم‌ ذکر از همان‌ زمانی‌ که‌ طالب‌ بیعت‌ می‌کند شروع‌ می‌شود. ابتدا ذکر از راه‌ تلقین‌ و در خلوت‌ انجام‌ می‌گیرد و سپس‌ طبق‌ دستور، مرید بعد از نماز یا در ساعاتی‌ خاص‌ اورادی‌ می‌خواند. در گذشته‌، اذکار منظومی‌ به‌ زبان‌ فارسی‌، خصوصاً در حوالی‌ دکن‌، در مجالس‌ عمومی‌ و خصوصی‌ خوانده‌ می‌شد. [۶۴]

مراقبه‌

گرچه‌ بعضی‌ از بزرگان‌ چشتیه‌ مراقبه‌ را مقدّم‌ بر ذکر می‌دانند، ولی‌ اصل‌ آن‌ است‌ که‌ نخست‌ مرید را با ذکر و دعاهای‌ گوناگون‌ و اوراد خاصی‌ به‌ جوش‌ و خروش‌ درآورند، سپس‌ او را به‌ حال‌ مراقبه‌ و تفکر وا دارند. مراقبه‌، که‌ بعد از مجاهده‌ است‌، خود مقدمه‌ای‌ برای‌ مشاهده‌ و مکاشفه‌ است‌. برای‌ مراقبه‌ ۳۶ نوع‌ برشمرده‌اند، از جمله‌ مراقبه حضور، مراقبه قلبی‌ و مراقبه قربت‌. [۶۵] بعضی‌ از انواع‌ مراقبه‌ در این‌ سلسله‌ بی‌شباهت‌ به‌ برخی‌ از اعمال‌ مرتاضان‌ هندی‌ نیست‌، چنان‌ که‌ در حالتهای‌ مختلف‌ مراقبه‌، گاهی‌ مرید صورتِ نوشته «لااله‌الااللّه‌» یا اسم‌ «اللّه‌» و حتی‌ صورت‌ شیخ‌ را در خیال‌ خود مجسم‌ و پیوسته‌ به‌ آن‌ توجه‌ می‌کند تا حال‌ غیبت‌ به‌ او دست‌ دهد. در حالِ مراقبه‌، سالک‌ در حالت‌ سکون‌ و تفکر با چشمان‌ بسته‌ می‌نشیند و فقط‌ به‌ باطن‌ نظر می‌کند. [۶۶] از نظر بعضی‌ پیران‌ این‌ سلسله‌، مراقبه‌ از ذکر مهم‌تر است‌، زیرا ذکر، کار زبان‌ است‌، اما مراقبه‌ عملِ دل‌ و درون‌. [۶۷]

سماع‌

از آداب‌ بسیار متداول‌ این‌ سلسله‌ و سنّت‌ پیران‌ چشتیه‌، سماع‌ است‌ که‌ در هند به‌ سبب‌ شرایط‌ مساعد آنجا، رشد بیشتری‌ پیدا کرد و یکی‌ از اصول‌ مهم‌ تعلیمات‌ و آداب‌ این‌ سلسله‌ شد. ابواحمد ابدال‌ چشتی‌، ابویوسف‌ چشتی‌، خواجه‌شریف‌ زندنی‌، شیخ‌قطب‌الدین‌ بختیار کاکی‌، شیخ‌ نظام‌الدین‌ اولیاء، شیخ‌علی‌ احمد صابر و بسیاری‌ دیگر از مشایخ‌ چشتیه‌ به‌ سماع‌ اعتقاد داشتند و آن‌ را یکی‌ از اصول‌ طریقت‌ می‌دانستند. برخی‌ از آنان‌، از جمله‌ شیخ‌نظام‌الدین‌ اولیاء، برای‌ سماع‌ شروطی‌ قائل‌ شده‌اند. [۶۸][۶۹] شاگرد وی‌، برهان‌الدین‌ غریب‌، نیز روش‌ خاصی‌ در سماع‌ ابداع‌ کرد که‌ به‌ روش‌ برهانی‌ معروف‌ شد. [۷۰] امروزه‌ در بسیاری‌ از مراکز و خانقاههای‌ چشتیه‌، به‌طور خصوصی‌ یا عمومی‌، به‌ویژه‌ در اعیاد و ایامِ عُرْس‌ (سالگرد وفات‌ مشایخ‌)، مجالس‌ سماع‌ برپا می‌شود و قوّالان‌ در حضور مشایخ‌، غالباً اشعار عرفانی‌ یا ابیاتی‌ در مدح‌ اهل‌بیت‌ علیهم‌السلام‌ می‌خوانند و ساز می‌زنند. اکثر مجالس‌ سماع‌ و قوّالی‌ همراه‌ با وَلیمه‌ است‌. [۷۱][۷۲][۷۳]

آثار

یکی‌ از عوامل‌ گسترش‌ زبان‌ فارسی‌ در شبه‌قاره‌، سلسله چشتیه‌ و آثار متعدد آن‌ است‌. این‌ آثار به‌ چند بخش‌ تقسیم‌ می‌شوند: ملفوظات‌ (سخنان‌ مشایخ‌)، مکتوبات‌ (نامه‌های‌ مشایخ‌)، تألیفات‌ درباره آداب‌ و اعمال‌ عرفانی‌، تذکره‌ها و شرح‌ احوال‌ مشایخ‌، و

ملفوظات‌

از مهم‌ترین‌ آثار ادبی‌ چشتیه‌ در شبه‌قاره‌ به‌شمار می‌روند. طبق‌ سنّتی‌، مریدان‌ برجسته‌ در مجالس‌ پیران‌ خود حضور می‌یافتند و سخنان‌ آنان‌ را یادداشت‌ می‌کردند. این‌ ملفوظات‌، علاوه‌ بر جنبه ادبی‌ و عرفانی‌، از نظر تاریخی‌ نیز حائز اهمیت‌ و بیانگر افکار و اعمال‌ مشایخ‌ چشتیه‌اند. از جمله این‌ ملفوظات‌ است‌: انیس‌الارواح‌ یا انیس‌ دولت‌، کلمات‌ خواجه‌عثمان‌، که‌ از قدیم‌ترین‌ ملفوظات‌ موجود و منسوب‌ به‌ خواجه‌عثمان‌ هاروَنی‌ است‌ و خواجه‌ معین‌الدین‌ چشتی‌، خلیفه وی‌، آن‌ را گردآورده‌ است‌ [۷۴][۷۵] دلیل‌العارفین‌، سخنان‌ خواجه‌ معین‌الدین‌ چشتی‌، که‌ خواجه‌قطب‌الدین‌ بختیار آنها را به‌صورت‌ کتابی‌ تدوین‌ کرده‌ است‌ [۷۶][۷۷] فوائدالسالکین‌، سخنان‌ خواجه‌قطب‌الدین‌ بختیار، که‌ بابافریدالدین‌ گنج ‌شکر آنها را گردآورده‌ است‌ [۷۸][۷۹] اسرارالاولیاء، ملفوظات‌ بابافرید، که‌ یکی‌ از مریدان‌ وی‌ به‌نام‌ بدراسحاق‌ آنها را گردآوری‌ کرده‌ است‌ [۸۰][۸۱] فوائدالفؤاد، که‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ ملفوظات‌ موجود از امیرحسنِ دهلوی‌، شاعر معروف‌ پارسی‌گوی‌ هند و مرید خواجه ‌نظام‌الدین‌ اولیاء، است‌ که‌ سخنان‌ پیر خود را گردآورده‌ است‌ [۸۲][۸۳] افضل‌الفواید، سخنان‌ خواجه‌نظام‌الدین‌، که‌ امیرخسرو دهلوی‌ آنها را جمع‌ کرده‌ است‌ [۸۴] خیرالمجالس‌، از شیخ‌نصیرالدین‌ محمود چراغ‌ دهلی‌، که‌ شاعری‌ به‌ نام‌ حمید قلندر آنها را گردآوری‌ کرده‌ است‌ [۸۵][۸۶] جوامع‌الکلم‌، از ملفوظات‌ سیدمحمد گیسودراز، که‌ آن‌ را فرزند و مریدش‌، سید محمد اکبر حسینی‌، جمع‌آوری‌ کرده‌ است‌. [۸۷][۸۸] به‌طور کلی‌، گردآوری‌ ملفوظات‌، که‌ بیشتر به‌ فارسی‌ بود، پس‌ از پایان‌ دوره اعتلای‌ چشتیه‌ و تا این‌ اواخر، روشی‌ معمول‌ بود، اما به‌تدریج‌ گردآوری‌ ملفوظات‌ به‌زبان‌ فارسی‌ از رونق‌ افتاد و اگر هم‌ ملفوظاتی‌ باشد به‌ زبان‌ اردوست‌.

مکتوبات‌

صحائف‌السلوک‌، رقعات‌ منسوب‌ به‌ شیخ ‌نصیرالدین‌ چراغ‌دهلی [۸۹] بحرالمعانی‌، نامه‌های‌ محمدبن‌ نصیرالدین جعفر مکی‌ مرادآبادی‌ [۹۰] مکتوبات‌ اشرفی، نامه‌های‌ سید اشرف‌ جهانگیر سمنانی‌ [۹۱] مکتوبات‌ عبدالقدوس‌ گَنگوَهی [۹۲] و مکتوبات‌ کلیمی‌، از شیخ‌کلیم‌اللّه‌ جهان‌آبادی‌. [۹۳] درباره آداب‌ و اعمال‌ عرفانی‌ نیز کتاب‌ها و رساله‌های‌ متعددی‌ تألیف‌ شده‌، که‌ از آن‌ جمله‌ است‌: رساله‌ای‌ در تصوف‌ از معین‌الدین‌ چشتی‌، [۹۴] ملهمات‌ شیخ ‌جمال‌الدین‌ هانسوی‌، مخّ المعانی امیرحسن‌ دهلوی‌، و اصول‌السماع‌ فخرالدین‌ زرّادی‌ در شرح‌ مجالس‌ سماع‌. [۹۵]

تذکره‌ها

سیرالاولیاء، نوشته میرخورد، قدیم‌ترین‌ تذکره مشایخ‌ متقدم‌ چشتیه‌ در قرن‌ هشتم‌ است‌ که‌ در ۱۳۵۷ ش‌ در لاهور چاپ‌ شد و در اواخر قرن‌ سیزدهم‌ خواجه‌گل‌ محمد احمدپوری‌ بر آن‌ تکمله‌ نوشت‌؛ سیرالعارفین‌، از جمالی‌ دهلوی‌، که‌ در ۱۳۱۱در دهلی‌ به‌چاپ‌ رسید؛ رساله احوال‌ پیران‌ چشت‌، از بها معروف‌ به‌ راجا؛ سیرالاقطاب‌، اثر هدیه بن‌ عبدالرحیم‌ چشتی‌ عثمانی‌، که‌ در ۱۳۳۱ در لکهنو منتشر شد؛ روضه الاقطاب‌ از محمد بولاق‌؛ و مناقب‌فخریه‌ از میرشهاب‌الدین‌ نظام‌.

آثار منظوم‌ مشایخ‌ چشتیه

دیوانهایی‌ به‌ خواجه‌ معین‌الدین‌ چشتی‌ و خواجه‌ قطب‌الدین‌ بختیار نسبت‌ داده‌اند که‌ در صحت‌ انتساب‌ آنها تردید وجود دارد [۹۶][۹۷] دیوان‌ مسعود بک‌؛ تحفه النصائح، از یوسف‌ گدا؛ و دیوان‌ نیاز از شاه‌ نیاز احمد. [۹۸]

فهرست منابع‌

(۱) غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌. (۲) حامدبن‌ فضل‌اللّه‌ جمالی دهلوی‌، سیرالعارفین، چاپ‌ سنگی‌ دهلی‌ ۱۳۱۱. (۳) کلیم‌اللّه‌ جهان‌آبادی‌، کشکول‌ کلیمی، چاپ‌ ملک‌ محمد اقبال‌، راولپندی‌ ۱۳۹۸/۱۹۷۸. (۴) حسن‌بن‌ علی‌ حسن‌ دهلوی‌، فوائدالفؤاد: ملفوظات‌ خواجه‌ نظام ‌الدین اولیاء بدایونی‌، تصحیح‌ محمد لطیف‌ ملک‌، چاپ‌ محسن‌ کیانی‌، تهران‌ ۱۳۷۷ ش‌. (۵) عبدالحی‌ حسنی‌، الثقافه الاسلامیه فی‌الهند (معارف‌العوارف‌ فی‌ انواع‌العلوم‌ و المعارف‌)، چاپ‌ ابوالحسن‌ علی‌ حسنی‌ ندوی‌، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۶) داراشکوه‌ بابری‌، سفینه الاولیا، کانپور ۱۳۱۸. (۷) سید اکبربن‌ سیدمحمد سیدبری‌، کتاب‌ العقاید، چاپ‌ سیدعطا حسین‌، چاپ‌ سنگی‌ حیدرآباد، دکن‌ ۱۳۶۶. (۸) عبدالحق‌ دهلوی‌، اخبار الاخیار فی‌ اسرار الابرار، چاپ‌ علیم‌ اشرف‌خان‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌. (۹) صباح‌الدین‌ عبدالرحمان‌، بزم‌صوفیه‌، چاپ‌ مسعود علی‌صاحب‌ ندوی‌، اعظم‌ گره‌ ۱۳۶۹/۱۹۴۹. (۱۰) غلام‌ سرور لاهوری‌، خزینه الاصفیا، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴. (۱۱) محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته (گلشن‌ ابراهیمی‌)، (لکهنو (: مطبع‌ منشی‌ نولکشور، (بی‌تا). (۱۲) محمدبن‌ یوسف‌ گیسودراز، مکتوبات‌، چاپ‌ سیدعطا حسین‌، حیدرآباد، دکن‌ ۱۳۶۲. (۱۳) احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌. (۱۴) محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، لاهور ۱۳۵۷ ش‌. (۱۵) ضیاءالدین‌ نخشبی‌، سِلک ‌السلوک‌، چاپ‌ غلامعلی‌ آریا، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌. (۱۶) خلیق‌ احمد نظامی‌، تاریخ‌ مشایخ‌ چشت‌، ج‌ ۱، دهلی‌ ۱۹۸۰. (۱۷) سعید نفیسی‌، تاریخ‌ نظم‌ و نثر در ایران‌ و در زبان‌ فارسی‌ تا پایان‌ قرن‌ دهم‌ هجری‌، تهران‌ ۱۳۴۴ ش‌. (۱۸) شریف‌ احمد شرافت‌ نوشاهی‌، شریف‌ التواریخ‌، ج‌ ۱: تاریخ‌ الاقطاب‌، گجرات‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹. (۱۹) عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ. (۲۰) جامی‌، نفحات‌الانس‌، چاپ‌ محمود عابدی‌، تهران‌۱۳۷۰ ش‌. (۲۱) رضوی. (۲۲) تریمینگام‌. (۲۳) سبحان.

منبع

دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چشتیه»، شماره۵۴۴۱.

پانویس

  1. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۶۹، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  2. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۴۱، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  3. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۱۸ـ۲۲، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  4. غلام‌ سرور لاهوری‌، خزینه الاصفیا، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۹ـ۲۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
  5. داراشکوه‌ بابری‌، سفینه الاولیا، ج۱، ص‌ ۸۹، کانپور ۱۳۱۸.
  6. جامی‌، نفحات‌الانس‌، ج۱، ص‌ ۳۲۸، چاپ‌ محمود عابدی‌، تهران‌۱۳۷۰ ش‌.
  7. داراشکوه‌ بابری‌، سفینه الاولیا، ج۱، ص‌ ۸۹ـ۹۲، کانپور ۱۳۱۸.
  8. غلام‌ سرور لاهوری‌، خزینه الاصفیا، ج‌ ۱، ص‌۲۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
  9. غلام‌ سرور لاهوری‌، خزینه الاصفیا، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۳ـ۲۵۳، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
  10. تریمینگام‌، ج۱، ص‌ ۶۴.
  11. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۲ـ۱۲۳.
  12. سبحان، ج۱، ص‌ ۱۹۳.
  13. جامی‌، نفحات‌الانس‌، ج۱، ص‌ ۳۲۹، چاپ‌ محمود عابدی‌، تهران‌۱۳۷۰ ش‌.
  14. حامدبن‌ فضل‌اللّه‌ جمالی دهلوی‌، سیرالعارفین، ج۱، ص‌ ۵، چاپ‌ سنگی‌ دهلی‌ ۱۳۱۱.
  15. محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته (گلشن‌ ابراهیمی‌)، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع‌ منشی‌ نولکشور، (بی‌تا).
  16. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۲ـ۱۲۳.
  17. محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته (گلشن‌ ابراهیمی‌)، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع‌ منشی‌ نولکشور، (بی‌تا).
  18. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۶۹ـ۷۰، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  19. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۷ـ۱۳۴.
  20. شریف‌ التواریخ‌، ج‌ ۱: تاریخ‌ الاقطاب‌، گجرات‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  21. بزم‌صوفیه‌، چاپ‌ مسعود علی‌صاحب‌ ندوی‌، اعظم‌ گره‌ ۱۳۶۹/۱۹۴۹.
  22. داراشکوه‌ بابری‌، سفینه الاولیا، ج۱، ص۱۰۱، کانپور ۱۳۱۸.
  23. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۳ـ۱۸۴.
  24. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌۳۰، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  25. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۷۷ـ ۱۷۹، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  26. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۷.
  27. خلیق‌ احمد نظامی‌، تاریخ‌ مشایخ‌ چشت‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۱، ج‌ ۱، دهلی‌ ۱۹۸۰.
  28. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۷.
  29. عبدالحق‌ دهلوی‌، اخبار الاخیار فی‌ اسرار الابرار، ج۱، ص‌ ۱۵۴ـ۱۵۵، چاپ‌ علیم‌ اشرف‌خان‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
  30. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۶.
  31. عبدالحی‌ حسنی‌، الثقافه الاسلامیه فی‌الهند (معارف‌العوارف‌ فی‌ انواع‌العلوم‌ و المعارف‌)، ج۱، ص‌ ۱۸۱، چاپ‌ ابوالحسن‌ علی‌ حسنی‌ ندوی‌، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  32. سبحان، ج۱، ص۲۲۰.
  33. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۲۹ـ۱۳۰، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  34. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۵۸، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  35. تریمینگام‌، ج۱، ص‌ ۱۲۸.
  36. عبدالحق‌ دهلوی‌، اخبار الاخیار فی‌ اسرار الابرار، ج۱، ص‌ ۳۷۳، چاپ‌ علیم‌ اشرف‌خان‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
  37. شریف‌ احمد شرافت‌ نوشاهی‌، شریف‌ التواریخ‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۵، ج‌ ۱: تاریخ‌ الاقطاب‌، گجرات‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  38. شریف‌ احمد شرافت‌ نوشاهی‌، شریف‌ التواریخ‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۷، ج‌ ۱: تاریخ‌ الاقطاب‌، گجرات‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  39. عبدالحی‌ حسنی‌، الثقافه الاسلامیه فی‌الهند (معارف‌العوارف‌ فی‌ انواع‌العلوم‌ و المعارف‌)، ج۱، ص‌ ۱۸۱، چاپ‌ ابوالحسن‌ علی‌ حسنی‌ ندوی‌، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  40. شریف‌ احمد شرافت‌ نوشاهی‌، شریف‌ التواریخ‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۲، ج‌ ۱: تاریخ‌ الاقطاب‌، گجرات‌ ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  41. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۸۲ـ۱۸۶، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  42. عبدالحق‌ دهلوی‌، اخبار الاخیار فی‌ اسرار الابرار، ج۱، ص‌ ۱۶۷ـ ۱۶۸، چاپ‌ علیم‌ اشرف‌خان‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
  43. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۲۹۹، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  44. خلیق‌ احمد نظامی‌، تاریخ‌ مشایخ‌ چشت‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۳ـ ۲۵۸، ج‌ ۱، دهلی‌ ۱۹۸۰.
  45. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۸۱، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  46. خلیق‌ احمد نظامی‌، تاریخ‌ مشایخ‌ چشت‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۲، ج‌ ۱، دهلی‌ ۱۹۸۰.
  47. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۸۱، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  48. خلیق‌ احمد نظامی‌، تاریخ‌ مشایخ‌ چشت‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۶ـ ۲۶۸، ج‌ ۱، دهلی‌ ۱۹۸۰.
  49. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۸۲ـ۱۸۳، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  50. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌۳۳۰ـ۳۳۴، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  51. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۳۴۳ـ۳۵۱، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  52. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۹۶ـ۱۹۷، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  53. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۳۳۴، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  54. ضیاءالدین‌ نخشبی‌، سِلک ‌السلوک‌، ج۱، ص‌ ۱۸ـ۱۹، چاپ‌ غلامعلی‌ آریا، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
  55. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۳۴۵، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  56. حسن‌بن‌ علی‌ حسن‌ دهلوی‌، فوائدالفؤاد: ملفوظات‌ خواجه‌ نظام ‌الدین اولیاء بدایونی‌، ج۱، ص‌ ۲۳۲ـ ۲۳۳، تصحیح‌ محمد لطیف‌ ملک‌، چاپ‌ محسن‌ کیانی‌، تهران‌ ۱۳۷۷ ش‌.
  57. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۴۱، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  58. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۳۵۱، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  59. سید اکبربن‌ سیدمحمد سیدبری‌، کتاب‌ العقاید، ج۱، ص‌ ۵۸ ـ۵۹، چاپ‌ سیدعطا حسین‌، چاپ‌ سنگی‌ حیدرآباد، دکن‌ ۱۳۶۶.
  60. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۲۰۰، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  61. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۲۰۰ـ۲۰۱، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  62. محمدبن‌ یوسف‌ گیسودراز، مکتوبات‌، ج۱، ص‌ ۲۵ـ۲۶، چاپ‌ سیدعطا حسین‌، حیدرآباد، دکن‌ ۱۳۶۲.
  63. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۲۰۳، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  64. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۲۰۳ـ۲۰۷، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  65. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۲۰۹، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  66. کلیم‌اللّه‌ جهان‌آبادی‌، کشکول‌ کلیمی، ج۱، ص‌ ۳۸ـ۴۱، چاپ‌ ملک‌ محمد اقبال‌، راولپندی‌ ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
  67. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۲۰۸، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  68. محمدبن‌ مبارک‌ میرخورد، سیرالاولیاء در احوال‌ و ملفوظات‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۵۰۱ ـ۵۰۳، لاهور ۱۳۵۷ ش‌.
  69. صباح‌الدین‌ عبدالرحمان‌، بزم‌صوفیه‌، ج۱، ص‌ ۲۳۲ـ۲۳۳، چاپ‌ مسعود علی‌صاحب‌ ندوی‌، اعظم‌ گره‌ ۱۳۶۹/۱۹۴۹.
  70. رضوی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۳.
  71. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۲۱۶ـ۲۱۹، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  72. صباح‌الدین‌ عبدالرحمان‌، بزم‌صوفیه‌، ج۱، ص‌ ۵۰۳ـ۵۰۴، چاپ‌ مسعود علی‌صاحب‌ ندوی‌، اعظم‌ گره‌ ۱۳۶۹/۱۹۴۹.
  73. سبحان، ج۱، ص‌ ۲۱۵.
  74. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۹۴ـ ۱۲۹۵، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  75. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌۱۰۰ـ۱۰۱، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  76. سعید نفیسی‌، تاریخ‌ نظم‌ و نثر در ایران‌ و در زبان‌ فارسی‌ تا پایان‌ قرن‌ دهم‌ هجری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۴، تهران‌ ۱۳۴۴ ش‌.
  77. عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۳، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ.
  78. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۰۸، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  79. خلیق‌ احمد نظامی‌، تاریخ‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۱۵۷، ج‌ ۱، دهلی‌ ۱۹۸۰.
  80. عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۹، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ.
  81. خلیق‌ احمد نظامی‌، تاریخ‌ مشایخ‌ چشت‌، ج۱، ص‌ ۱۵۷، ج‌ ۱، دهلی‌ ۱۹۸۰.
  82. عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، ج‌ ۱، ص‌۱۶۵، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ.
  83. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌۱۴۴، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  84. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۴۲، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  85. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۴۴۳ـ۱۴۴۴، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  86. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۳۷، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  87. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۳۸۸، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  88. غلامعلی‌ آریا، طریقه چشتیه‌ در هند و پاکستان‌، ج۱، ص‌ ۱۷۹، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
  89. عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۹، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ.
  90. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۳۱۵، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  91. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۹۷۹، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  92. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۹۹۶، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  93. عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، ج‌ ۱، ص‌۱۷۷ـ ۱۷۸، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ.
  94. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۳، ص۱۴۸۲ـ۱۴۸۳، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  95. احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌، ج‌ ۱۳، ص‌ ۲۵۵۹، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش‌.
  96. عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، ج‌ ۲، ص‌۱۳۰۰، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ.
  97. صباح‌الدین‌ عبدالرحمان‌، بزم‌صوفیه‌، چاپ‌ مسعود علی‌صاحب‌ ندوی‌، اعظم‌ گره‌ ۱۳۶۹/۱۹۴۹.
  98. عارف‌ نوشاهی‌، فهرست‌ کتاب‌های‌ فارسی‌ چاپ‌ سنگی‌ و کمیاب‌ کتابخانه گنج‌بخش‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۰۲، اسلام‌آباد ۱۳۶۵ ش‌ ـ.