احزاب و جنبش های سیاسی یمن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ریاست جمهوری' به 'ریاستجمهوری') |
جز (جایگزینی متن - 'جنبش ها' به 'جنبشها') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[جنبش الحراک الجنوبی]] یا الحراک الجنوبی توسط مجموعه جریانهای مختلف در جنوب یمن که از نتایج اتحاد سال 1990 ناراضی بودند، در سال 2007 تشکیل شد. این جنبش بر اثر توافقاتی که پیش از اتحاد بین علی عبدالله صالح و علی سالم البیض، رئیسجمهور یمن جنوبی صورت گرفت تأسیس گردید. علی سالم البیض را میتوان تأثیرگذارترین فرد این جنبش دانست (ولی زاده میدانی و بیگی، 1396: 182). | [[جنبش الحراک الجنوبی]] یا الحراک الجنوبی توسط مجموعه جریانهای مختلف در جنوب یمن که از نتایج اتحاد سال 1990 ناراضی بودند، در سال 2007 تشکیل شد. این جنبش بر اثر توافقاتی که پیش از اتحاد بین علی عبدالله صالح و علی سالم البیض، رئیسجمهور یمن جنوبی صورت گرفت تأسیس گردید. علی سالم البیض را میتوان تأثیرگذارترین فرد این جنبش دانست (ولی زاده میدانی و بیگی، 1396: 182). | ||
<ref>بیگی، علیرضا، مقاله احزاب و | <ref>بیگی، علیرضا، مقاله احزاب و جنبشهای سیاسی یمن، میز بین الملل موسسه راهبری ورثه الانبیا، (شعوبا) سال 1399-1397.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۲
احزاب و جنبشهای سیاسی یمن در کمتر از یک قرن گذشته دوران پر فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشتهاند. اکثر احزاب قدیمی و تاریخی یمن با توجه به قبضه شدن قدرت داخلی آنها توسط شخصیتهای قدیمی که همچنان رؤیای نیل به قدرت را در ذهن خود میپرورانند، اجازه حضور و خودنمایی جوانان و ساختارهای نوپای تأثیرگذار بر جامعه یمن را در داخل احزاب خود نمیدهند. زیرا آنان را همچنان تهدیدی برای منافع خود میدانند. فراز و نشیبهای بسیار در حیات احزاب و گروههای سیاسی نیز به سبب ساختار و تحولات سیاسی در دورههای زمانی مختلف بوده است که با تقسیم تحولات سیاسی به سه دوره زمانی ذیل تلاش شده تا علل این فراز و نشیبها تبیین گردد.
دورههای زمانی تحولات سیاسی یمن
دورههای زمانی تحولات سیاسی یمن به سه دسته تقسیم میشود.
دوره نخست
در این دوره که از دهه 40 تا دهه 50 قرن بیستم به طول انجامید، ساختار سیاسی کشور یمن پادشاهی بود. زیدیها از حدود 898 میلادی تا سال 1962 در مسند پادشاهی یمن قرار داشتند. آخرین پادشاه زیدی محمدالبدر بود که بر اثر کودتای جمهوریخواهان در سال 1962 حکومت پادشاهی خود را از دست داد. در این دوره احزابی همچون احرار، اتحاد یمن، امربهمعروف و نهی از منکر، اتحادیه خلق، اتحادیه فرزندان جنوب، حزب بعث و جنبش ناسیونالیستهای عرب در جنوب یمن تشکیل شده و فعالیت خود را آغاز کردند. در این دوره گروهها و احزاب سیاسی بدون محدودیتهای سیاسی توانستند کنشهای سیاسی خود را در یمن شروع کنند.
دوره دوم
در دوره دوم تحولات سیاسی، احزاب و گروههای سیاسی با سرنگونی سلسله پادشاهی زیدیه در سال 1962 توسط جمهوریخواهان مورد حمایت مصر، تحتفشار قرار گرفتند. رویکرد استبدادی که توسط عبدالله السلال در یمن حکمفرما شده بود، موجب سرکوبی احزاب و گروههای سیاسی شد تا آنان فعالیتهای خود را بهصورت زیرزمینی دنبال کنند. این دوره که از اوایل دهه 60 آغاز شده بود تا پایان دهه 80 ادامه یافت.
دوره سوم
دوره سوم شامل زمان اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی در سال 1990 بود. رئیس یمن متحد شده علی عبدالله صالح بود که سعی میکرد با صدور اجازه تأسیس و فعالیت احزاب سیاسی در یمن، خود را طرفدار آزادیهای سیاسی معرفی کند. عبدالله صالح با صدور فرمان برگزاری انتخابات محلی، ریاستجمهوری و پارلمانی و مدیریت این انتخابات، باعث شد تا احزاب حاکم به رهبری خودش به پیروزی برسند، بعد آن را آزادی و فعالیتهای سیاسی احزاب در قالب دموکراسی معرفی میکرد.
در حال حاضر احزاب سیاسی در یمن نیز همانند سایر کشورهای عربی به سه دسته کلی، اسلامگرا، ناسیونالیست و چپگرا تقسیم میشوند که در این جزوه به مهمترین و در دسترسترین آنان پرداخته میشود. احزاب و جنبشهای سیاسی یمن
احزاب چپ گرا
احزاب چپگرا متشکل از الف) حزب کنگره عمومی خلق ب) حزب سوسیالیست بعث عربی ج) حزب سوسیالیست یمن
حزب المؤتمر الشعبی العام(حزب کنگره عمومی خلق)
این حزب در آگوست سال 1982 در یمن شمالی تأسیس شده و به فعالیت پرداخت. تأسیس آن به سبب تصمیمی جهت در برگرفتن تمام گرایشهای سیاسی در جمهوری عربی یمن سابق بود. این حزب همانند سازمانی که تمام احزاب و نیروهای سیاسی مختلف در آن جمع شوند شکل گرفت.
حزب البعث العربی الإشتراکی (حزب سوسیالیست بعث عربی)
احزاب بعث با دو شاخه کشوری و فرامرزی خود جزو احزابی هستند که همواره در حیات سیاسی یمن فعال بودهاند. حزب بعث دو قسم دارد. یک قسم آن را متفکران ملی و سازمانی در بغداد تشکیل میدهند و قسم دیگر آن را متفکران ملی و سازمانی دمشق رهبری میکنند. اخبار و اطلاعاتی که از حزب بعث در یمن منتشر میشود معمولا به فعالیتهای تخریبی آن اشاره دارد.
الحزب الإشتراکی الیمنی (حزب سوسیالیست یمن)
در سال 1978 که بسیاری از گروههای سیاسی، احزاب و تشکلها به نوعی به همدیگر نزدیک شده بودند تأسیس گردید. ریشههای این حزب به جنبش ملیگرایان عرب که در سال 1948 در بیروت شکل گرفت میرسد. در سال 1978 در امتداد جبهه ملیگرایی عرب و گروههای چپ و با اعتقاد به اندیشه سوسیالیسم در یمن شکل گرفت. در این بازه زمانی درگیر یهای حزبی بنیانهای فکری و سازمانی و مردمی را تضعیف کرده بود. همچنین قتل عام مردم در تاریخ 13 ژانویه 1986 در جنوب یمن نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در تفکیک مبانی حزب و تضعیف جایگاه رهبری آن در جمهوری دموکراتیک مردمی یمن داشت.
احزاب ناسیونالیست
در بخش احزاب ناسیونالیست هم باید به احزابی همچون تشکل وحدت ملی ناصری (تجمع الوحدة القومیة الناصریة) و رویکرد ناصری الاتجاه الناصری که در سال 1959 تأسیس شد اشاره نمود. همچنین چند حزب ناصری کوچک نیز در این کشور فعالیت میکنند که حضور آنها بسیار محدود و در حد مناطق محدود یمن است. ساختاری همچون حزب وحدت ملی ناصری در بهترین شرایط خود در سال 1997 تنها سه کرسی پارلمان را به دست آورد. حزب بعث با دو شاخه کشوری و فرامرزی خود جزو احزابی است که همواره در حیات سیاسی یمن فعال بوده است، اکثر اخبار رسیده ای از این حزب نشان از فعالیتهای تخریبی آن دارد و معمولا ائتلافهای خود را با یک جریان علیه دیگر جریانهای دیگر انجام میدهد، آنگونه که اخیرا نیز ائتلاف خود را علیه گروه انصارالله تشکیل و از اولین گروههایی بود که عملیات تخریبی خود را علیه مردم یمن حتی پیش از ورود انصارالله به صنعاء آغاز کرد.
تشکل نوین احزاب یمن
در تاریخ 27 سپتامبر 2014 چند حزب یمنی همچون حزب جوانان توسعه دموکراتیک، حزب جمهوری، حزب عدالت و آزادی و چند حزب دیگر این تشکل را به وجود آوردند. احزاب مذکور هدف تأسیس این تشکل را پشت سر گذاشتن دوره سابق در مبارزه با افراطیگری، مذهبگرایی، طایفهگرایی و بسط مشارکتهای عادلانه ملی بین تمام طرفهای موجود، توقف روند دریافت کمک مالی از کشورهای خارجی، پایان بخشیدن به دوره توطئهچینیهای سیاسی و متوقف کردن روند دور زدن توافقها و غیره اعلام کردند.
تجمع اللقاء المشترک (ائتلاف دیدار مشترک)
ائتلاف دیدار مشترک که از آن به لقاء مشترک یاد میشود، با ائتلاف پنج حزب مخالف دولت علی عبدالله صالح یعنی حزب سوسیالیست یمن (الحزب الإشتراکی الیمنی)، تجمع اصلاحات یمن (التجمع الیمنی للاصلاح)(که از آن به حزب اصلاح یا الاصلاح یاد میشود)، حزب ناصری (الحزب الناصر)، حزب بعث (الحزب البعثی) و حزب حق (حزب الحق) تشکیل شد. اهمیت حضور این احزاب بزرگ و کوچک در ائتلاف دیدار مشترک بدان جهت بود که همگرایی مخالفان عبدالله صالح با گرایشها و سلایق مختلف به نمایش در میآمد.
الإصلاح(اصلاح)
حزب اصلاح در 13 سپتامبر سال 1990 توسط عبدالله بن حسین الاحمر، شیخ المشایخ اتحادیه قبایلی حاشد تأسیس شد (خسروشاهی، 1392: 65). عبدالله بن حسین الاحمر رهبری آن را از زمان تأسیس به عهده داشته و در دوره علی عبدالله صالح، همواره رئیس پارلمان بود تا منعکسکننده نزدیکی این گروه به عبدالله صالح باشد. عبدالله بن حسین که از زمان جنگ داخلی یک شخصیت برجسته به شمار میرفت، برای مدتها رابطه مستقلی با عربستان داشت و در یمن واسطه نفوذ مالی و سیاسی ریاض شناخته میشد. لذا روابط شیخ عبدالله به موازات روابط خارجی رئیسجمهور قرار داشت (هینه بوش و احتشامی، 1390: 479).
حزب الرشاد السلفی (حزب سلفی رشاد)
حزب سلفی رشاد (حزب الرشاد السلفی) حزبی است که در سال 2012 تأسیس شده و عملاً نمایندگی سلفیهای یمن را بر عهده دارد. رهبر آن «محمد موسی العامری» هست که به مسائل دینی و اسلامی تأکید دارد. حزب الرشاد یک جریان سنتگرای دینی در یمن است. دبیر کل فعلی این حزب شخصی است به نام الوهاب الحمیقانی.
جنبشهای اسلامی
حرکة الإخوان المسلمین (جنبش اخوانالمسلمین)
مؤسس جنبش اخوان المسلیمن مصر یعنی شیخ حسن البنا در سال 1947 فردی به نام شیخ الجزایری الفضیل الورتلانی را جهت تأسیس شعبه یمن جنبش اخوانالمسلمین به این کشور راهی کرد. شیخ ورتلانی تحت پوشش شرکت تجاری فردی به نام حاج محمد سالم به یمن آمده و به فعالیت خود مشغول شد. هدف شیخ الجزایری تغییر نظام حکمرانی امامت زیدیه بود.
حزب الحق (حزب حق)
حزب سیاسی الحق در سال 1990 پس از متحد شدن دو یمن، توسط سه تن از علمای مذاهب شافعی و زیدی تأسیس شد. عدهای تأسیس این حزب را در مقابل حزب التجمع الیمنی للإصلاح یابه عبارتی حزب الإصلاح دانستهاند.
حرکة انصارالله (جنبش انصارالله)
جنبش انصارالله در بین جنبشهای اسلامگرای اخیر تازه تأسیس به شمار میرود. این جنبش به سبب درگیری نظامی میان نیروهای نظامی حکومت علی عبدالله صالح و یکی از رهبران حوثی به نام سید حسین بدرالدین الحوثی در سال 2004 تأسیس شد (الدغشی، 2009: 148).
حرکة انصارالشریعه (جنبش انصارالشریعه)
جنبش انصارالشریعه یا همان سازمان القاعده در جزیره العرب، در سال 2009 تأسیس خود را اعلام کرد (الدغشی، 2009: 27). البته اعضای این جنبش در دهه 80 میلادی فعالیتهایی دربرخی از کشورهای همچون افغانستان علیه تجاوز شوروی داشتهاند. این گروه در تاریخ مذکور جوانان یمنی عضو القاعده را در یمن آموزش داده و جهت مبارزه با شوروی به افغانستان میفرستادند.
جنبشهای سلفی
در یمن گروهها و جریانهای مختلفی وجود دارد. برخی از پژوهشگران جریانهای سلفی دریمن را به سه جریان ذیل تقسیم کردهاند.
جریان سنتی
جریان سنتی نزدیکترین جریان به مؤسس ایدئولوژی سلفیت در یمن یعنی «مقبل الوادعی»است. مقبل الوادعی 5 متأثر از شیوخ عربستان سعودی است.
جریان جمعیة الحکمة
جریان جمعیت الحکمة از شیخ مصری، از عبدالرحمن عبدالخالق در کویت تأثیر میپذیرد.
جریان جمعیة الإحسان
جریان جمعیة الإحسان از شیخ سوریهای، محمد سرور که به جریان السروری شهرت دارد تأثیر پذیرفته است. بسیاری از شیوخ سلفی عضو این جمعیت هستند.
گروههای آزادیبخش
در دهه 60 میلادی در خاک یمن جنوبی جبهه آزادیبخش ملی «الجبهة القومیة للتحریر» (که به آن الجبهه قومی میگفتند) و در خاک یمن شمالی جبهه آزادیبخش سرزمینهای اشغال شده یمن «الجبهة التحریر للأراضی المغتصبة» (که به آن جبهه آزادیبخش میگفتند) شکل گرفت.
القاعده شبه جزیره عربی
فعالیت رسمی جنبش القاعده در یمن به سال 1998 میلادی باز میگردد. در آن زمان مرکز القاعده در افغانستان، رهبر القاعده یمن را منصوب میکرد لذا القاعده شبه جزیره عربی در سال 2009 با تغییر نام و ادغام شاخههای القاعده عربستان و یمن به خود به وجود آمد.
الحراک الجنوبی (جنبش جنوب)
جنبش الحراک الجنوبی یا الحراک الجنوبی توسط مجموعه جریانهای مختلف در جنوب یمن که از نتایج اتحاد سال 1990 ناراضی بودند، در سال 2007 تشکیل شد. این جنبش بر اثر توافقاتی که پیش از اتحاد بین علی عبدالله صالح و علی سالم البیض، رئیسجمهور یمن جنوبی صورت گرفت تأسیس گردید. علی سالم البیض را میتوان تأثیرگذارترین فرد این جنبش دانست (ولی زاده میدانی و بیگی، 1396: 182).
پانویس
- ↑ بیگی، علیرضا، مقاله احزاب و جنبشهای سیاسی یمن، میز بین الملل موسسه راهبری ورثه الانبیا، (شعوبا) سال 1399-1397.