مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'کوهها' به 'کوه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهم‌السلام')
 
خط ۴۷: خط ۴۷:
== مکه در ادوار گذشته ==
== مکه در ادوار گذشته ==


منطقه مکه از قدیم الایام در مسیر کاروانیان راه یمن و شام بود ولى تاریخ جغرافیایى و آبادانى اش با اسکان حضرت‌ هاجر و حضرت اسماعیل علیه‌السلام در آن شروع مى شود. آن زمان که حضرت ابراهیم پیامبر عظیم‌الشأن علیه‌السلام زن و فرزند خود را به امر الهى در بیابان غیر ذى ذرع و بى آب ساکن ساخت، به اراده الهى چشمه آبى زیر پاى کودک حضرت هاجر علیه‌السلام جوشید و با پیدایش آب (زمزم) قوم جرهم (از قبایل یمنى) که در حدود مکه بسر مى بردند در این نقطه اقامت گزیدند و آنگاه که کعبه به دست تواناى پیامبر گرانقدر حضرت ابراهیم و با کمک فرزندش حضرت اسماعیل علیهم السلام بنا گردید مکه از جهت تشریفات مذهبى و از جهت امور بازرگانى ارزش و اعتبار یافت.  
منطقه مکه از قدیم الایام در مسیر کاروانیان راه یمن و شام بود ولى تاریخ جغرافیایى و آبادانى اش با اسکان حضرت‌ هاجر و حضرت اسماعیل علیه‌السلام در آن شروع مى شود. آن زمان که حضرت ابراهیم پیامبر عظیم‌الشأن علیه‌السلام زن و فرزند خود را به امر الهى در بیابان غیر ذى ذرع و بى آب ساکن ساخت، به اراده الهى چشمه آبى زیر پاى کودک حضرت هاجر علیه‌السلام جوشید و با پیدایش آب (زمزم) قوم جرهم (از قبایل یمنى) که در حدود مکه بسر مى بردند در این نقطه اقامت گزیدند و آنگاه که کعبه به دست تواناى پیامبر گرانقدر حضرت ابراهیم و با کمک فرزندش حضرت اسماعیل علیهم‌السلام بنا گردید مکه از جهت تشریفات مذهبى و از جهت امور بازرگانى ارزش و اعتبار یافت.  


و اما مکه شهرى که پایگاه توحید قرار داده شده اهمیت حیاتى و جهانى اش را با ظهور پیامبر اسلام آغاز نمود. با تولد اسلام مکه جایگاه توحید ابراهیمى خود را که در سیر زمان فراموش شده بود دوباره بدست آورد.  
و اما مکه شهرى که پایگاه توحید قرار داده شده اهمیت حیاتى و جهانى اش را با ظهور پیامبر اسلام آغاز نمود. با تولد اسلام مکه جایگاه توحید ابراهیمى خود را که در سیر زمان فراموش شده بود دوباره بدست آورد.  
خط ۶۳: خط ۶۳:


مسجدالحرام: مسجدی است بسیار باعظمت که در فضیلت و شرافت بی‌نظیر می‌باشد، یک نماز در آن برابری می‌کند با صد هزار نماز در مساجد دیگر، پس بایستی وقت را غنیمت شمرده و از فضیلت‌های معنوی مسجدالحرام حداکثر بهره را بُرد. کعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد.
مسجدالحرام: مسجدی است بسیار باعظمت که در فضیلت و شرافت بی‌نظیر می‌باشد، یک نماز در آن برابری می‌کند با صد هزار نماز در مساجد دیگر، پس بایستی وقت را غنیمت شمرده و از فضیلت‌های معنوی مسجدالحرام حداکثر بهره را بُرد. کعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد.
حِجر اسماعیل: بنایی است به شکل نیم دایره با دیواری به ارتفاع یک متر و ۳۰ سانتیمتر که در جانب شمالی کعبه قرار دارد، و قبر حضرت اسماعیل علیه‌السلام و هاجر، مادر آن حضرت در آن جا می‌باشد، و بنابر بعضی روایات قبور جمعی از انبیاء علیهم السلام هم در آن جا است.
حِجر اسماعیل: بنایی است به شکل نیم دایره با دیواری به ارتفاع یک متر و ۳۰ سانتیمتر که در جانب شمالی کعبه قرار دارد، و قبر حضرت اسماعیل علیه‌السلام و هاجر، مادر آن حضرت در آن جا می‌باشد، و بنابر بعضی روایات قبور جمعی از انبیاء علیهم‌السلام هم در آن جا است.
مقام ابراهیم: محلی است در نزدیک کعبه، به فاصله حدود ۱۳ متر، دارای گنبدی کوچک که با شیشه احاطه شده، و در آن سنگی قرار دارد، که گفته می‌شود حضرت ابراهیم خلیل علیه‌السلام بر آن ایستاده، و مردم را به حج خدا دعوت کرده است، و اثر پاهای مبارکش در آن پیدا می‌باشد، حجاج نماز طواف خود را پشت این مقام بجای می‌آورند.
مقام ابراهیم: محلی است در نزدیک کعبه، به فاصله حدود ۱۳ متر، دارای گنبدی کوچک که با شیشه احاطه شده، و در آن سنگی قرار دارد، که گفته می‌شود حضرت ابراهیم خلیل علیه‌السلام بر آن ایستاده، و مردم را به حج خدا دعوت کرده است، و اثر پاهای مبارکش در آن پیدا می‌باشد، حجاج نماز طواف خود را پشت این مقام بجای می‌آورند.



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۸

مکه مهمترین شهر کشور عربستان و جزء استان حجاز است که در بخش غربى شبه جزیره عربستان قرار دارد.[۱] کعبه در این شهر قرار دارد و این شهر از آغاز خلقت قداستی ویژه داشته است، ولى تاریخ جغرافیایى و آبادانى اش با اسکان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل علیه‌السلام در آن شروع مى شود. این شهر پیش از اسلام به سبب خانه کعبه مرکز تجارت شبه جزیره عربستان بوده است. [۲] اهمیت ویژه شهر مکه علاوه بر وجود کعبه در آن، به خاطر بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این شهر و ظهور دین اسلام در آن است.

نمایی از شهر مکه و مسجدالحرام

عرض جفرافیایی مکه ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه است و طول آن از گرنویج ۳۹ درجه و ۵۰ دقیقه است.[۳] این شهر در بستر وادى ابراهیم و در دره اى تنگ و هلالى شکل به نام ابطح میان رشته کوه‌هاى مرتفعى (از طرف مشرق و مغرب) محصور شده است. ارتفاع تقریبى آن از سطح دریا ۳۳۰ متر ذکر شده. مکه در شرق دریاى سرخ و به فاصله ۶۲ کیلومترى بندر جده قرار دارد و محدود است از شمال به مدینه و از غرب به جده و از شرق به ریاض و نجد و از جنوب به یمن و عسیر.[۴]


مکه شهرى است کوهستانى و بسیار خشک و سوزان و در تابستان، هوایش بسیار گرم است و شب‌ها، در تابستان هوایش بهتر شود. و آب مکه از باران است. در این شهر رودخانه یا چشمه جوشانی به صورت طبیعی جریان ندارد و لازم است آب را از چاه‌ها و طبقات زیرین زمین استخراج کنند. و هر چه از حرم مکه دورتر شویم، چشمه سارها و چاه‌هاى آب و مزارع و نخلستان‌ها بیشتر بوده و آذوقه آن شهر را از جاى دیگر می‌ آورند. [۵]

مکه در طول سال در معرض بادهاى مختلف شمال غربى، شمال شرقى و جنوب غربى است. این بادها معمولا خشک هستند و گاه در فصل زمستان موجب بارش مى شوند.[۶]

نام و شهرت مکه

نام مکه تنها یک بار در قرآن کریم در آیه ۲۴ سوره فتح آمده است که خداوند می‌فرماید: «وَ هُوَ الَّذی کفَّ أَیدِیهُمْ عَنْکمْ وَ أَیدِیکمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَکةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَکمْ عَلَیهِمْ وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرا»؛ او بود که در درون مکه شما را بر آنها پیروز کرد و دست شما را از آنها و دست آنها را از شما کوتاه کرد و خدا به کارهایى که مى کردید آگاه و بیناست. ولى از این شهر با نام‌هاى دیگر در چهارده آیه یاد شده است که عبارت‌اند از: «بکه»، «اُم القرى»، «البلد»، «البلد الامین»، «البلدة»، «الحرم» و نام‌هایى مانند: «قریتک»، «من القریتین» و «واد غیر ذی زرع».[۷]

وجه تسمیه مکه

برخی از علماء اسلام برآنند که نام مکه به دلیل کمی آب در آن جاست. اینان می‌گویند: در لغت آمده است: اِمتَکَّ الفصیلُ ضرع امّه، امتصّه. بنابراین مک، به معنای مکیدن شیرخوار از پستان مادر است. امتصّ به معنای مکیدن و به سوی خود کشیدن است. برخی هم گفته‌اند: مکه از آن روی مکه نامیده شده است که گناهان را محو می‌‌‌کند. تَذهبُ بها، یعنی از میان می‌ برد. یا آن که فاجر را از خود‌می‌ راند: تخرجه منها. چنان که گفته شده است که نام‌گذاری آن به بکه به خاطر آن است که گروهی از مردم در این شهر گروهی دیگر را دفع می‌‌کنند: یدفع بعضهم بعضا.[۸]

منظور از بکه چیست؟

«إِنَّ اوَّلَ یَبْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ؛ نخستین خانه‌ای که برای پرستش مردم نهاده شد همان است که در بکه ‌است آن جا با برکت و راهنمایی برای جهانیان است». سوره [۹] بک در لغت به معنى ازدحام است و بکه چنان که طبرسى فرموده به معنى محل ازدحام است بنابراین چون محل بیت و اطراف آن محل ازدحام براى طواف و استلام و نماز و دعاست، به آن بکه گفته شده و آن به معنى وصف است نه علم. و اگر جاى دیگر هم محل ازدحام باشد مثل جمرات منى به آنها هم بکه گفته می‌شود. در المیزان فرموده: مراد از بکه زمین کعبه است به واسطه ازدحام مردم بکه نامیده شده است. طبرسى از امام باقر علیه‌السلام نقل کرده که بکه مسجدالحرام است و مکه تمام حرم. و این مؤید مطلب فوق است زیرا مسجدالحرام محل ازدحام است. و گویند: مراد از بکه، مکه است، میم آن بباء قلب شده است. محل کعبه و محل طواف و... نیز گفته‌اند.[۱۰]

ام القری به چه معنی است؟

شهر مقدس مکه، ام القرى نیز نامیده مى شود. این نام براى این شهر، در دو آیه از قرآن مجید اطلاق شده است: «لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها»[۱۱] (خطاب به پیامبر:) تا انذار کنى أم القرى و کسانى را که در اطراف آن هستند. «ام القرى» مادر آبادی‌ها، شهر مکه. علت این که به مکه «ام القرى» گفته مى شود این است که طبق روایاتى پس از فروکش کردن طوفان نوح، نخستین خشکى که از آب بیرون زد سرزمین مکه بود. این واقعه را دحوالارض مى گویند. لذا به مکه مادر آبادی‌ها گفته شد.[۱۲]

بلد الأمین:

از نام‌هاى معروف مکه که بیانگر احترام فوق‌العاده و قداست بیش از حد این سرزمین مقدس است، نام «بلدالأمین» مى باشد. این نام به همین صورت در قرآن کریم آمده و مورد قسم و سوگند الهى واقع شده است: «وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ وَ طُورِ سِینِینَ وَ هذَاالْبَلَدِ الْأَمِینِ»[[۱۳] سوگند به انجیر و زیتون و سوگند به طور سینا و این شهر امن. (بلدالأمین) بدون شک منظور از بلدالأمین در این آیه، شهر مکه است زیرا که سوره التین در مکه نازل شده. از آن گذشته، در آیات دیگرى از قرآن نیز، محل امن بودن مکه و حرم به روشنى بیان شده است، مانند: «أَوَ لَمْ نُمَکنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً» آیا آنها را در حرمى که محل ایمنى است مکان ندادیم؟ «وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً»[۱۴] هر کس داخل آن (مکه) شود در امان خواهد بود.

این که خداوند شهر مکه را سرزمین صلح و آرامش و جایگاه امن و آسودگى قرار داده، از برکت دعاى حضرت ابراهیم علیه‌السلام بنیان‌گذار کعبه است که از خداوند چنین درخواست نموده است: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً».[۱۵] هنگامى که ابراهیم گفت: خدایا! این شهر را محل امن قرار بده.

بدین گونه خداوند مکه و حرم را محل امنیت و آرامش خاطر براى همه حتى مجرمان و گنهکاران قرار داده و هیچ کس را نباید و در آن جا آزار و اذیت کرد هر چند جنایتى را مرتکب شده و یا حدى برگردن او باشد و در آن سرزمین مقدس امنیت همگان حتى حیوانات و وحوش تضمین شده است. البته باید توجه داشت که تنها امنیت آن دسته از مجرمان تضمین شده که جرم آنها در خود حرم واقع نشود، اما کسى که احترام حرم را حفظ نکند، دیگر حرمتى براى او نیست و مى توان او را در همان جا مجازات نمود.[۱۶]

براى شهر مکه علاوه بر نام‌هایى که ذکر کردیم، نام‌هاى دیگرى نیز در بعضى از کتاب‌ها آمده که عبارتند از: ام، ام الارضین، ام راحم، ام رحم، ام رحمان، ام رحمه، ام روح، ام زحم، ام صبح، ام الصفا، ام القرى، ام کوثى، ام المشاعر، امین، امینه، باسه، بره، بساسه، بساق، بطحا، بکه، بلد، بلدامین، بلدالله، بلدالله تعالى، بلدالامین، بلد حرام، بلده، بلدة المروزقه، بیت الدعا، بیت العروس، بینه، تاج، تهامه، جامعه، حاطمه، حجاز، حرام، حرم، حرم آمن، حرم الله، حرم الله تعالى، حرم امن، حرمه، خیر البلاد، رأس، رتاج، رحم، ساق، سبوحه، سلام، سیل، شباشعه، صلاح، طیبه، عاقر، عذراء، عرش، عرش الله، عروش، عروض، عریش، عزیز، غاشه، فاران، قادس، قادسیه، قریه، قریة الحمس، قریة النمل، کبیره، کریساء، کوثى، ماحى، مبارکه، متحفه، مخرج صدق، مدینة الرب، مذهب، مرویه، مشرفه، مسجدالحرام، معاد، معطشه، مفخمه، مقدسه، مکتان، مکرمه، مهابه، مهبط، نادره، ناسه، ناشته، ناشر، ناشه، نامیه، نجر، نساسه، نقرة الغراب، وادى، وادى، وادى غیر ذى ذرع، والده... .[۱۷]

مکه در ادوار گذشته

منطقه مکه از قدیم الایام در مسیر کاروانیان راه یمن و شام بود ولى تاریخ جغرافیایى و آبادانى اش با اسکان حضرت‌ هاجر و حضرت اسماعیل علیه‌السلام در آن شروع مى شود. آن زمان که حضرت ابراهیم پیامبر عظیم‌الشأن علیه‌السلام زن و فرزند خود را به امر الهى در بیابان غیر ذى ذرع و بى آب ساکن ساخت، به اراده الهى چشمه آبى زیر پاى کودک حضرت هاجر علیه‌السلام جوشید و با پیدایش آب (زمزم) قوم جرهم (از قبایل یمنى) که در حدود مکه بسر مى بردند در این نقطه اقامت گزیدند و آنگاه که کعبه به دست تواناى پیامبر گرانقدر حضرت ابراهیم و با کمک فرزندش حضرت اسماعیل علیهم‌السلام بنا گردید مکه از جهت تشریفات مذهبى و از جهت امور بازرگانى ارزش و اعتبار یافت.

و اما مکه شهرى که پایگاه توحید قرار داده شده اهمیت حیاتى و جهانى اش را با ظهور پیامبر اسلام آغاز نمود. با تولد اسلام مکه جایگاه توحید ابراهیمى خود را که در سیر زمان فراموش شده بود دوباره بدست آورد.

در ابتدا کفار و مشرکین با آزار و قصد قتل پیامبر اسلام سبب شدند که حضرت بعد از سیزدهمین سال بعثت در شب ربیع الاول به امر الهى مکه را ترک گوید و به مدینه مهاجرت فرماید. تا این که حضرت در دهم رمضان سال هشتم هجرى با سپاهى متشکل از ده هزار مسلمان از مدینه عازم مکه گردیدند و بعد از ده روز به مکه رسیدند و در ناحیه ذى طوى سپاه را چهار قسمت کردند که هر کدام از جهتى روانه شهر گشتند. مکیان تاب مقاومت در خود ندیدند و به پیشتاز شتافتند. مکه بدون خونریزى فتح گردید و حضرت بر مکیان رحمت آورد و آزادشان ساخت. مکه از قید کفر آزاد گردید و پایگاه توحید گشت.[۱۸]

حرم بودن شهر مکه

در قرآن در وصف مکه آمده است: «أو لم نمکّن لهم حرما آمنا یجبی الیه ثمرات کل شیء» (سوره قصص/آیه۵۷) آیا برای اهل مکه حرم أمن قرار ندادیم که میوه از هر جنس بدان جا میبرند. علامه شعرانی در کتاب نثر طوبی در این خصوص می‌گوید: «حرم زمین مقدس است پیرامون مکه و از همه جانب بدان احاطه دارد و حدودی بر آن از هر طرف ساخته‌اند و بومیان آنجا از عهد پیغمبر صلی الله علیه و آله و پیش از آن حدود حرم را نسل به نسل حفظ کرده‌اند چنانکه سایر مشاعر را مثلا حدود عرفات و مشعر الحرام و منی و جای جمرات و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و محل سعی بین صفا و مروه و حجر اسماعیل و امثال آن به تواتر معلوم است. حد حرم از طرف مغرب که سوی دریاست به مکه نزدیک است قریب یک فرسخ اما از جانب مشرق که سوی منی و عرفات است نزدیک سه فرسخ است و از شمال و جنوب حدی معلوم دارد فاصله هر یک را بذراع و اشبار تعیین کرده است.

منی جزء حرم است و عرفات بیرون حرم مگر در اول آن مسجدی است که یک نیمه آن از حرم است و نیم دیگر بیرون حرم. حرم مکه در شرع احکامی‌دارد از جمله آن که شکار حیوان در آن جا حرام است و کندن درخت آن جائز نیست و لقطه آن را نتوان برداشت.»[۱۹]

اماکن متبرکه مکه

مسجدالحرام: مسجدی است بسیار باعظمت که در فضیلت و شرافت بی‌نظیر می‌باشد، یک نماز در آن برابری می‌کند با صد هزار نماز در مساجد دیگر، پس بایستی وقت را غنیمت شمرده و از فضیلت‌های معنوی مسجدالحرام حداکثر بهره را بُرد. کعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد. حِجر اسماعیل: بنایی است به شکل نیم دایره با دیواری به ارتفاع یک متر و ۳۰ سانتیمتر که در جانب شمالی کعبه قرار دارد، و قبر حضرت اسماعیل علیه‌السلام و هاجر، مادر آن حضرت در آن جا می‌باشد، و بنابر بعضی روایات قبور جمعی از انبیاء علیهم‌السلام هم در آن جا است. مقام ابراهیم: محلی است در نزدیک کعبه، به فاصله حدود ۱۳ متر، دارای گنبدی کوچک که با شیشه احاطه شده، و در آن سنگی قرار دارد، که گفته می‌شود حضرت ابراهیم خلیل علیه‌السلام بر آن ایستاده، و مردم را به حج خدا دعوت کرده است، و اثر پاهای مبارکش در آن پیدا می‌باشد، حجاج نماز طواف خود را پشت این مقام بجای می‌آورند.

زمزم: نام چاه آبی است که خداوند به لطف خود در زیر پای حضرت اسماعیل جاری ساخت، و در طول تاریخ و پیش آمد حوادث، بارها مرمَّت و لایروبی گردیده، و فعلاً آب آن نیز مورد استفاده حُجّاج بیت الله الحرام قرار نمی‌گیرد، و آب آن مورد توجه خاص نبی اکرم صلی الله علیه و آله بوده است، و در طول تاریخ اسلام مؤمنین بدان تبرک می‌جسته‌اند. آب زمزم، مبارک و موجب شفاست. رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه آب زمزم را درخواست می‌فرمودند. و در روایت وارد شده: وقتی از آب زمزم نوشیدی، بگو: «اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءاً مِنْ کُلِّ داء وَ سُقْم؛ خداوندا! این را سبب دانشی سودمند و روزی واسع و شفای از هر درد و بیماری قرار ده.» نوشیدن آب زمزم بعد از نماز طواف مستحب است.

صفا و مروه: صفا در سمت جنوب شرقی و مروه در سمت شمال شرقی کعبه قرار دارند. منظره صفا و مروه بسیار زیبا و باشکوه می‌باشد، و مستحب است مردها قریب هفتاد متر از سعی را به طور «هَرْوَلَه» حرکت کنند، که حدود آن با رنگ و چراغ سبز مشخص گردیده است.

شِعب ابی‌طالب: شعب ابی‌طالب در شمال شرقی مسجدالحرام و در نزدیکی صفا و مروه واقع شده، و محل ولادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و فاطمه زهرا علیهاالسلام است. خاندان بنی‌هاشم و عبدالمطلب در همین مکان زندگی می‌کرده اند و پس از بعثت توسط مشرکان حدود سه سال محاصره اقتصادی شدند. طبق نقل مورخین عده‌ای از سران قریش در دارالندوه گرد آمدند و عهدنامه‌ای تنظیم و پیمان بستند که نسبت به فرزندان عبدالمطلب سختگیری و آنها را تحریم اقتصادی و تحت اذیت و آزار قرار دهند، سرانجام بعد از گذشت سه سال از این پیمان پنج نفر از مشرکین پشیمان شده و عهدنامه را پاره کردند.

محل ولادت پیامبر اکرم (ص): در نزدیکی صفا و مروه میدانی است که در آن جا کتابخانه‌ای به نام «مکتبة مکة المکرمه» واقع شده، در این بقعه نور عالم تاب نبی اکرم صلی الله علیه و آله بر جهانیان تابید، و در همین محل مدتی در کنار مادرش آمنه زندگی نمود.

غار حِرا: جبل النور، اسم کوهی است در داخل شهر مکه، و در آن غاری می‌باشد به نام غارِ حِرا که رسول اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت در آن به تفکر و عبادت خداوند می‌پرداخت، و در هر فرصتی به سوی آن می‌شتافت، تا این که در ۲۷ رجب، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد، و با آوردن آیات سوره علق، «اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ» آن حضرت به نبوت مبعوث شد.

کوه ثَوْر: کوهی است که در پایین شهر مکه، تقریباً در دو فرسخی مسجدالحرام واقع شده، در آن کوه غاری است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در وقت مهاجرت به جانب مدینه در آن پنهان شدند، و این کوه را جبل الثور نامیده‌اند.

عَرَفات: سرزمین عرفات بیابان وسیع و همواری است که در شمال مکه در مسافت حدود ۲۱ کیلومتری واقع شده است، و از حد حرم خارج است. عرفات سرزمینی است که حضرت آدم و حوّا علیهماالسلام بعد از جدایی طولانی، در این سرزمین به یکدیگر رسیدند، و نسبت به هم آشنا و عارف گردیدند. عرفات سرزمینی است که آدم در این سرزمین اعتراف به گناه خویش کرده است. عرفات سرزمینی است که دعا در آن مستجاب است، کوه عرفات را «جبل الرحمه» می‌گویند، و امام حسین علیه‌السلام دعای عرفه را در کنار همین کوه خواندند. وقوف در عرفات از ارکان حج می‌باشد.

مُزدَلفه (مشعرالحرام): از انتهای مأزَمَین در سمت عرفات تا وادی مُحَسِّر در سمت مِنی، مُزدلفه یا مَشعرالحرام نامیده شده است. مِنا: منا، سرزمینی است میان وادی مُحَسِّر و جمره عقبه که جزو حرم می‌باشد، و در فاصله کمی در جانب شرقی بین مکه و مشعرالحرام قرار دارد. از جمره عقبه که حد نهایی مکه است تا وادی محسر در طرف مُزدلفه، منا است، و طول آن حدود «۳۶۰۰ متر» می‌باشد. یکی از جهاتی که این جا را منا گفته‌اند آن است که جبرئیل امین در این حصار به حضرت ابراهیم علیه‌السلام گفت از خدا تمنا و درخواست کن. مسجد خَیفْ: از مساجد بسیار باعظمت است و در منا قرار دارد.[۲۰] قبرستان مَعْلاة: قبرستان مَعلاة ـ محله بالا ـ یا حُجون که در میان ایرانیان به قبرستان ابوطالب شهرت یافته قبرستانى کهن است که به دلیل درآغوش گرفتن بسیارى از چهره‌هاى برجسته و ممتاز از اجداد و اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله و علما و تابعین، پس از قبرستان بقیع، قبرستانى مورد توجه و اعتناى مسلمانان بوده و از زیارتگاه‌هاى عمومى زائرانِ خانه خدا بشمار مى‌آید. این مکان را در قرون اخیر به نام «مقبره بنى‌هاشم» نیز مى شناسند.[۲۱]

پستی و بلندی‌های مکه

کوه‌های اطراف مکه: مکه در میان دره واقع شده و اطراف آن را کوه‌هایى چند دربرگرفته است، به طورى که تنها چند راه خروجى به سمت یمن، دریاى سرخ و شام در آن وجود دارد. مهمترین کوه‌هاى مکه عبارتند از: ابوقبیس، با ارتفاع ۴۲۰ متر که در شرق مسجدالحرام واقع است. در حال حاضر قصر ملک بر بالاى آن بنا شده و بخشى از آن در فضاى باز جلوى مسعى افتاده و در واقع، بخشى از کوه از جاى برداشته شده است. این کوه را به دلیل همسایگى با کعبه، از کوه‌هاى مقدس دانسته‌اند. همچنین گفته‌اند که در جریان طوفان نوح، امانت‌دار حجرالاسود بوده است. کوه صفا که سرآغاز و مبدأ سعى است، در دامنه این کوه واقع شده است.

قُعَیقعان یا جبل هندى، با ارتفاع ۴۳۰ متر در غرب مکه است. فاصله این دو کوه، حد قدیم مکه است. از دوران‌هاى دور، در اطراف و بر فراز این کوه، بناهاى مسکونى مى ساخته‌اند. جبل النور یا حِرا با ارتفاع ۶۳۴ متر در شمال شرق مکه است و اولین آیات قرآنى در آن جا بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد. ثور، با ارتفاع ۷۵۹ متر در جنوب بر سرپاست؛ جایى که پیامبر صلى الله علیه و آله به هنگام هجرت در آن جا مخفى شد. خَنْدمه، در پشت کوه ابوقبیس است. عُمَر، که در غرب مکه واقع است. ثبیر، در شرق مکه است.

وادى ابراهیم در میان کوه‌هاى مکه واقع شده و یک وادى نسبتا طولانى است که مسجدالحرام در میانه آن قرار گرفته و در واقع، مسیر و مَسیلى است که آب بارانِ قسمت بالاى مکه یا مَعْلاة، از سمت حَجون به پایین را به مَسْفله در این سوى مسجدالحرام، به سمت اَجْیاد منتقل مى کرده است.[۲۲]


دره‌هاى اطراف مکه: دره‌هاى مکه عبارت است از: «شعب حجون» و «شعب دار مال اللّه» و «شعب البطاطین» و «شعب فلق ابن الزبیر» و «شعب ابن عامر» و «شعب الجوف» و «شعب الخوز» و «شعب أذاخر» و «شعب خط» و «شعب الصفا» و «شعب الرزازین» و «شعب الجبیریین» و «شعب الجوف» و «شعب الجزارین» و «شعب زقاق النار» و «شعب جبل تفّاحه» و «شعب حجاج» و «شعب العطارین» و «شعب جیاد الکبیر» و «شعب جیاد الصغیر» و «شعب النفر» و «شعب ثور و خیام عنقود» و «شعب یرنى» و «شعب على» و «شعب ثنیة المدنیین» و «شعب حمام». [۲۳]

پانویس

  1. فرهنگ اصطلاحات حج، ص ۱۸۷.
  2. سفرنامه ناصرخسرو، ص ۲۸۸.
  3. تعیین سمت قبله و تشخیص ظهر حقیقى مدینه منوره به اعجاز رسول الله (ص)، حسن حسن زاده آملی، نشر قیام، ۱۳۷۹، ص۷.
  4. فرهنگ اصطلاحات حج، ص ۱۸۸.
  5. آثار البلاد و اخبار العباد، ص: ۱۶۳.
  6. مکه و مدینه تصویرى از توسعه و نوسازى، ص ۱۴۸.
  7. حج و عمره در قرآن و حدیث.
  8. تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه، ص ۴۶.
  9. آل عمران، آیه ۹۶.
  10. قاموس قرآن، ج ۱، ص: ۲۲۰.
  11. سوره انعام، آیه ۹۲ و سوره شورى، آیه ۷.
  12. کوثر، ج ۳، ص: ۴۹۳.
  13. سوره التین، آیات ۲-۱.
  14. سوره قصص، آیه ۵۷.
  15. سوره آل عمران، آیه ۹۱.
  16. سوره ابراهیم، آیه ۳۸.
  17. کوثر، ج ۲، ص: ۱۹۷
  18. فرهنگ اصطلاحات حج، ص ۱۹۰.
  19. فرهنگ اصطلاحات حج، ص ۱۸۸.
  20. نثر طوبی، ج۱، ص۱۶۸
  21. ادعیه و آداب حرمین ویژه مکه مکرمه، ص ۱۹۵.
  22. آثار اسلامى مکه و مدینه، ص ۳۷.
  23. البلدان، ص ۹۴.

منابع

نثر طوبی، ابوالحسن شعرانی، تهران: انتشارات اسلامیه

فرهنگ اصطلاحات حج، محمدیوسف حریرى؛ قم: انتشارات هجرت، چاپ اول، 1382.

آثار اسلامى مكه و مدینه، رسول جعفریان؛ قم: مشعر.

حج و عمره در قرآن و حدیث، محمد محمدی ری شهری / مترجم: جواد محدثی؛ قم: دارالحدیث، چاپ اول، 1378.

تاریخ مكه از آغاز تا پایان دولت شرفای مكه، احمد سباعی، رسول جعفریان (مترجم)، قم: مشعر، 1385.

قاموس قرآن، سید على اكبر قرشى؛ تهران: اسلامیه، چاپ پنجم، 1367 ش.

كوثر، جعفرى یعقوب.

آثار البلاد و اخبار العباد، زكریا بن محمد بن محمود القزوینى؛ تهران: امیركبیر، چاپ اول، 1373 ش.

مكه و مدینه تصویرى از توسعه و نوسازى، عبیدالله محمدامین كردى؛ ترجمه: حسین صابرى.

البلدان / ترجمه: الیعقوبى، احمد بن ابى یعقوب؛ تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 2536 ش.

ادعیه و آداب حرمین ویژه مكه مكرمه، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت مركز تحقیقات حج.

منبع: دانشنامه اسلامی