نفیسیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نفیسیه''' طرفداران [[امامت]] محمّد فرزند [[امام هادی|امام علی النقی (ع)]] بودند. این فرقه در ادامه و صرفا با اتکاء به نصّ صریح شخصی به نام نفیس که غلام امام دهم بود، بعد از محمد به امامت جعفر بن علی | '''نفیسیه''' طرفداران [[امامت]] محمّد فرزند [[امام هادی|امام علی النقی (ع)]] بودند. این فرقه در ادامه و صرفا با اتکاء به نصّ صریح شخصی به نام نفیس که غلام امام دهم بود، بعد از محمد به امامت جعفر بن علی اقتدا کرده و منکر امامت امام یازدهم شدند. | ||
== دلیل نامگذاری == | == دلیل نامگذاری == | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
نفیسیه معتقد بودند | نفیسیه معتقد بودند ابوجعفر محمدبنعلی که در زمان حیات پدرش درگذشت، امام بود و جایز نیست امامی که امامتش ثابت شده بر کسی جز امام اشارت کند، ولی چون هنگام مردن محمد فرا رسید، بر آن شد که برای جانشینی خود کسی را پیدا کند تا امامت را به او بسپارد و شایسته نبود که امامت را به پدرش بسپارد و جایز نبود با وجود پدرش امام علی النقی (ع)، امر و نهی کند و کسی را برگزیند که با او در امر و نهی شریک باشد، زیرا امامت بر وی پس از درگذشت پدرش ثابت می گشت. ناچار راز امامت را با غلامی به نام نفیس که فردی باخرد و امین و خدمتگزار او بود در میان گذاشت و | ||
کتابها و دانشها و افزار جنگ و آنچه را از روا و ناروا امت اسلام نیازمند بود به وی سپرد و به او وصیت کرد که هرگاه مرگ پدرش فرا رسد همه آنچه را که گفته به برادرش جعفر (کذاب) بسپارد. جز پدرش کسی از این راز آگاه نشد و این کار به آن جهت بود که به وی تهمتی نزنند و آن راز پوشیده بماند. چون ابو جعفر محمد | کتابها و دانشها و افزار جنگ و آنچه را از روا و ناروا امت اسلام نیازمند بود به وی سپرد و به او وصیت کرد که هرگاه مرگ پدرش فرا رسد همه آنچه را که گفته به برادرش جعفر (کذاب) بسپارد. جز پدرش کسی از این راز آگاه نشد و این کار به آن جهت بود که به وی تهمتی نزنند و آن راز پوشیده بماند. چون ابو جعفر محمد درگذشت، اهل خانه و کسانی که به ابومحمد حسن العسکری (ع) گرایشی داشتند، آگاه شده راز او را دریافتند و از روی حسد به نفیس دشنام دادند و قصد آزارش را کردند. | ||
نفیس از این موضوع یعنی بطلان امر امامت ترسید و جعفر را طلبید و وصیت محمد را با وی در میان گذاشت و از امامت به او بازگفت و آنچه را که از کتابها و سلاح محمد بن علی بود بدو سپرده | نفیس از این موضوع یعنی بطلان امر امامت ترسید و جعفر را طلبید و وصیت محمد را با وی در میان گذاشت و از امامت به او بازگفت و آنچه را که از کتابها و سلاح محمد بن علی بود بدو سپرده بود، آنان گفتند که امر انتقال امامت در [[امامان شيعه|امامان شیعه]] سابقه دارد، زیرا زمانی که [[حسين بن على (ع)|حسین بن علی (ع)]] به سوی [[كوفه|کوفه]] رهسپار شد، کتابها و وصیت و سلاح و چیزهای دیگرش را به ام سلمه (زن پیغمبر (ص)) سپرد و به او سفارش کرد که وقتی به مدینه بازگردد، آنها را به حضرت [[على بن الحسين(ع)|علی بن الحسین(ع)]] تحویل دهد و چون علی بن الحسین (ع) از شام بازگشت ام سلمه امانت را به وی تحویل داد و امامت حضرت زینالعابدین(ع) تثبیت شد و این جا نیز عین همین واقعه برای جعفر روی داد و «نفیس» مأمور شد که وصیت برادرش محمد را به وی بسپارد. این گروه امامت امام عسکری را باور نداشتند و میگفتند که پدرش وی را امام نکرده و وصیت خود را نسبت به محمد تغییر نداده است و بدین جهت جعفر را امام دانستند و درباره او به گفتگو پرداختند. | ||
نفیسیه همچنین به امام حسن عسکری (ع) نسبتهای ناشایست میدادند و هواخواهان امامتش را کافر میشمردند و بالعکس درباره جعفر مبالغه میکردند و وی را [[قائم آل محمد]] میخواندند و حتی بر [[علی بن أبي طالب(ع)|علی بن أبی طالب(ع)]] برتری میدادند. سرانجام هواخواهان امامت حسن بن علی بن العسکری (ع) شبی «نفیس» را دستگیر کرده در حوض بزرگی که آب بسیار داشت انداختند تا آن که غرق شد. <ref>مشکور محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 447 با ویرایش مختصر</ref> <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشيعة، تحقیق محمدجواد مشکور، تهران، نشر مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 106- 108.</ref> <ref>اشعری قمی سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقيق دكتر محمد جواد مشكور، تهران، سال 1963 میلادی، ص 112- 113- 114.</ref> <ref>دهلوی شاه عبدالعزیز، تحفه اثنى عشريه، چاپ سنگی، سال 1896 میلادی، ص 15.</ref> | نفیسیه همچنین به امام حسن عسکری (ع) نسبتهای ناشایست میدادند و هواخواهان امامتش را کافر میشمردند و بالعکس درباره جعفر مبالغه میکردند و وی را [[قائم آل محمد]] میخواندند و حتی بر [[علی بن أبي طالب(ع)|علی بن أبی طالب(ع)]] برتری میدادند. سرانجام هواخواهان امامت حسن بن علی بن العسکری (ع) شبی «نفیس» را دستگیر کرده در حوض بزرگی که آب بسیار داشت انداختند تا آن که غرق شد. <ref>مشکور محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 447 با ویرایش مختصر</ref> <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشيعة، تحقیق محمدجواد مشکور، تهران، نشر مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 106- 108.</ref> <ref>اشعری قمی سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقيق دكتر محمد جواد مشكور، تهران، سال 1963 میلادی، ص 112- 113- 114.</ref> <ref>دهلوی شاه عبدالعزیز، تحفه اثنى عشريه، چاپ سنگی، سال 1896 میلادی، ص 15.</ref> | ||
نسخهٔ ۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۱۱
نفیسیه طرفداران امامت محمّد فرزند امام علی النقی (ع) بودند. این فرقه در ادامه و صرفا با اتکاء به نصّ صریح شخصی به نام نفیس که غلام امام دهم بود، بعد از محمد به امامت جعفر بن علی اقتدا کرده و منکر امامت امام یازدهم شدند.
دلیل نامگذاری
این گروه را به این دلیل نفیسیه خواندند، زیرا پیرو شخصی به نام نفیس بودند که غلام امام دهم بود.
تاریخچه
نفیسیه معتقد بودند ابوجعفر محمدبنعلی که در زمان حیات پدرش درگذشت، امام بود و جایز نیست امامی که امامتش ثابت شده بر کسی جز امام اشارت کند، ولی چون هنگام مردن محمد فرا رسید، بر آن شد که برای جانشینی خود کسی را پیدا کند تا امامت را به او بسپارد و شایسته نبود که امامت را به پدرش بسپارد و جایز نبود با وجود پدرش امام علی النقی (ع)، امر و نهی کند و کسی را برگزیند که با او در امر و نهی شریک باشد، زیرا امامت بر وی پس از درگذشت پدرش ثابت می گشت. ناچار راز امامت را با غلامی به نام نفیس که فردی باخرد و امین و خدمتگزار او بود در میان گذاشت و کتابها و دانشها و افزار جنگ و آنچه را از روا و ناروا امت اسلام نیازمند بود به وی سپرد و به او وصیت کرد که هرگاه مرگ پدرش فرا رسد همه آنچه را که گفته به برادرش جعفر (کذاب) بسپارد. جز پدرش کسی از این راز آگاه نشد و این کار به آن جهت بود که به وی تهمتی نزنند و آن راز پوشیده بماند. چون ابو جعفر محمد درگذشت، اهل خانه و کسانی که به ابومحمد حسن العسکری (ع) گرایشی داشتند، آگاه شده راز او را دریافتند و از روی حسد به نفیس دشنام دادند و قصد آزارش را کردند. نفیس از این موضوع یعنی بطلان امر امامت ترسید و جعفر را طلبید و وصیت محمد را با وی در میان گذاشت و از امامت به او بازگفت و آنچه را که از کتابها و سلاح محمد بن علی بود بدو سپرده بود، آنان گفتند که امر انتقال امامت در امامان شیعه سابقه دارد، زیرا زمانی که حسین بن علی (ع) به سوی کوفه رهسپار شد، کتابها و وصیت و سلاح و چیزهای دیگرش را به ام سلمه (زن پیغمبر (ص)) سپرد و به او سفارش کرد که وقتی به مدینه بازگردد، آنها را به حضرت علی بن الحسین(ع) تحویل دهد و چون علی بن الحسین (ع) از شام بازگشت ام سلمه امانت را به وی تحویل داد و امامت حضرت زینالعابدین(ع) تثبیت شد و این جا نیز عین همین واقعه برای جعفر روی داد و «نفیس» مأمور شد که وصیت برادرش محمد را به وی بسپارد. این گروه امامت امام عسکری را باور نداشتند و میگفتند که پدرش وی را امام نکرده و وصیت خود را نسبت به محمد تغییر نداده است و بدین جهت جعفر را امام دانستند و درباره او به گفتگو پرداختند. نفیسیه همچنین به امام حسن عسکری (ع) نسبتهای ناشایست میدادند و هواخواهان امامتش را کافر میشمردند و بالعکس درباره جعفر مبالغه میکردند و وی را قائم آل محمد میخواندند و حتی بر علی بن أبی طالب(ع) برتری میدادند. سرانجام هواخواهان امامت حسن بن علی بن العسکری (ع) شبی «نفیس» را دستگیر کرده در حوض بزرگی که آب بسیار داشت انداختند تا آن که غرق شد. [۱] [۲] [۳] [۴]
پانویس
- ↑ مشکور محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 447 با ویرایش مختصر
- ↑ نوبختی حسن بن موسی، فرق الشيعة، تحقیق محمدجواد مشکور، تهران، نشر مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 106- 108.
- ↑ اشعری قمی سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقيق دكتر محمد جواد مشكور، تهران، سال 1963 میلادی، ص 112- 113- 114.
- ↑ دهلوی شاه عبدالعزیز، تحفه اثنى عشريه، چاپ سنگی، سال 1896 میلادی، ص 15.