زرارة بن اعین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۳۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
| آثار =  الاستطاعة
| آثار =  الاستطاعة
}}
}}
'''زرارة بن اعین''' حدود سال 80 ه ق. متولد شد و در سال 150 ه ق. کمتر از دو ماه پس از [[شهادت]] [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق(علیه‌السلام)]] درگذشت و از یاران مخلص و راویان سرشناس [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر(علیه‌السلام)]] و امام صادق(علیه‌السلام) بود.
'''زرارة بن اعین''' از راویان سرشناس، بزرگ‌ترین فقها و متکلمان شیعه و از یاران مخلص امام صادق(علیه‌السلام) و امام باقر(علیه‌السلام) بودند و از اصحاب اجماع و افضل آنان محسوب می‌شوند.
او از [[فقه]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، أدب و شعر بهره برده است، أمّا تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست مگر اینکه حدیثی از زرارة در آن موجود باشد. بیش از دو هزار [[حدیث]] از طریق زرارة در آثار مهم [[شیعه]] یافت می‌شود.
== زندگی‌نامه ==
زرارة از مردانی است که شایستگی و معرفت او موجب شد تا کتاب [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه‌السلام)]] با املای پیامبر(صلی الله علیه) و دستخط امام و حاوی تمام احکام [[حلال]] و [[حرام]] الهی را مشاهده کند. امام باقر (علیه‌السلام) [[بهشت]] را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر [[خدا]] حق است که تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق (علیه‌السلام) نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد.
امام صادق علیه السلام به زراره فرمود اسم تو در اسامی اهل بهشت الف ندارد زراره گفت آری فدایت شوم اسم من عبد ربه است و لقبم زراره است <ref>اختيار معرفة الرجال المعروف برجال الكشى (مع تعليقات مير داماد الأسترآبادى) ؛ ج‏1 ؛ ص345.</ref>.
گفته شده که اعین پدر زراره از اهالی فارس بود و قصد زیارت امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه‌السلام) را کرد تا به دست حضرت اسلام آورد. ولی گروهی از بنی شیبان مانع او شدند و تا از او پیمان ولا نگرفتند او را رها نساختند. <ref>تتمه رساله ابوغالب، ابن غضائری ص101.</ref> برخی گفته‌اند که اعین ایرانی بوده و با علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) دیدار کرده و بر دست او مسلمان گشته و پس از آن از یاران وی شده است <ref>امین عاملی، سیدمحسن، اعیان‌الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۱، بیرون، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق،</ref> ولی رجال‌شناسان عموماً چنین نظری را تأیید نمی‌کنند. مشهور این است که سُنْسُنْ ـ پدر اَعْین از افراد قبیله غسّان بود. ر<ref>جال بحرالعلوم ج۱ص ۲۰۳٫</ref>  و در اوایل پیدایش و ظهور اسلام به سرزمین روم، رفت. <ref>رجال بحرالعلوم ج۱ص ۲۰۳٫</ref> در آنجا به مسیحیت گروید و راهب شد <ref>فهرست ابن ندیم ۳۰۸ .</ref>
در جنگ مسلمانان با رومیان در سال 25 ق که حلب نیز به تصرف مسلمانان درامد اسیر شده است پ<ref>ژوهشی درباره زراره وخاندان اعین، نشریه مشکوه شماره ۴۵و بنی شیبان او را در شهر حلب خریداری کردند، رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰٫</ref>
اَعْین برده فرزندان عبدالله  بن عمرو السمین بن اسعد بن همام بن مرّه بن شیبان بوده است‌<ref>فهرست ابن ندیم ص ۳۰۸  –  اعیان الشیعه ج ۳ ص ۴۶۸  .</ref>.
اَعْین با وجود اسارت و بردگی، به‌کلی از دیدار پدر محروم نبود؛ زیرا پدرش ـ سُنْسُنْ ـ گاه با دریافت مجوّز از دولت اسلامی به سرزمین اسلام سفر می‌کرد و به دیدار فرزندش اَعْین نایل می‌آمد<ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰٫</ref>.  


دانشمندان [[علم رجال]] نیز او را به نیکویی ستوده‌اند. [[نجاشی]] رجال‌شناس معروف شیعه می‌گوید: «زراره، بزرگ و استاد [[اصحاب]] ما، [[فقیه]]، [[کلام|متکلّم]]، شاعر، ادیب و استاد علم قرائت بود و همه معیارهای فضیلت شخصی و دینی در او جمع بوده است. راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود.
زندگی اَعْیَن به دو بخش عمده تقسیم می‌شود:
نخست، مرحله‌ای که برده بنی‌شیبان بوده و سپس دوره‌ای که به آزادی دست‌یافت. در دوره بردگی هر چند تحت تکفّل بنی شیبان قرار داشته و برای تأمین مخارج خویش نیاز به حرفه‌ای معین نداشته است؛ ولی بردگان درصورتی‌که توان و لیاقتی داشتند آن را به کار می‌گرفتند و با کار خویش به اربابانشان خدمت می‌کردند و چه‌بسا پس از آزادی همان حرفه و کار را منبع درآمد خویش قرار می‌دادند.


زراره تألیفات بسیاری داشته است، امّا فقط کتاب الاستطاعة والجبر والعهود به نام او ثبت شده است. هشام بن سالم، عمر بن أذینه، جمیل بن درّاج از جمله مشایخ او هستند و بسیاری همچون بکیر بن أعین، حمران بن أعین و... از او [[روایت]] نقل می‌کنند.
آنچه درباره حرفه اَعْیَن و فعّالیت اجتماعی او گفته‌اند این است که وی تعلیم قرآن می‌داده است ف<ref>هرست شیخ طوسی، ص ۷۴ ؛ فهرست ابن‌ندیم ص ۳۰۸؛ معجم‌الرجال خوئی ج ۷ ص۲۱۹٫.</ref> اشتغال اَعْیَن به تعلیم قرآن می‌رساند که اَعْیَن استعدادی سرشار داشته است.
اَعْیَن، با آن که برده‌ای زرخرید بود، امّا بنی‌شیبان با مشاهده استعداد علمی او، وی را تحت تعلیم‌وتربیت قرار دادند و زمینه رشد علمی او را فراهم آوردند. اَعْیَن به‌زودی اثبات کرد که لیاقت علم‌آموزی را دارد و استعداد خود را در فراگیری قرآن و ادبیات آشکار ساخت. <ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰.</ref>
بنی شیبان در پرتو روح علم‌دوستی و علاقه به مکتب اسلام، پس از رشد علمی اَعْین او را آزاد کردند تا راه رشد علمی و معنوی او را هموار سازند.


== زرارة بن اعین کیست ==
پس از آزادی اَعْین، بنی‌شیبان به او پیشنهاد کردند که به نسب آنان درآید؛ ولی اَعْین نپذیرفت و درخواست کرد که بر پیمان ولاء باقی بماند ف<ref>هرست شیخ طوسی ص ۷۴- فهرست ابن ندیم ص۳۰۸- رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰- معجم‌الرجال خوئی ج ۷ ص۲۱۹٫</ref> و بنی‌شیبان این پیشنهاد را پذیرفتند.
زرارة بن اعین سُنسُن<ref>رجال ابی داوود، ص 156</ref>، از بزرگ‌ترین فقها و متکلمان شیعه و [[صحابه]] خاص امام باقر و امام صادق (علیه‌السلام) و [[اصحاب]] [[اجماع]]<ref>«اصحاب اجماع» در اصطلاح به کسانی گفته می‌شود که فقها، اجماع و اتفاق به صحیح بودن خبر آنها داشته و به روایتشان عمل می‌کنند.</ref>. است. نامش «عبد ربه» است؛ چنان که در روایتی می‌گوید: امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمود: «ای زراره! نام تو در بین نام اهل بهشت بدون الف است». من به حضرت گفتم: فدایت گردم! نام من عبد ربه است و لقبم زراره است<ref>رجال کشی، ص 133</ref>.


ابوالحسن و ابوعلی<ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref> نیز کنیه ایشان است.
از این روست که هرجا در کتب رجال، نامی از خاندان اَعْین به میان آمده، کلمه ‹‹ مولی بنی‌شیبان›› را به آن افزوده‌اند. این نکته حکایت از وجود پیمان ولاء میان خاندان اَعْین و بنی‌شیبان دارد.
زرارة بن اعین، اهل [[کوفه]] و از خاندان بزرگ «آل اعین» است که افراد بسیاری از این خاندان جزو اصحاب و پیروان ائمه، راویان بزرگ و فقهای [[شیعی]] بوده‌اند و کمتر شخصیتی از ایشان است که از [[راویان حدیث]] نباشد و راویان آل اعین بالغ بر شصت نفر هستند<ref>رسالة فی آل اعین، ابوغالب زراری، ص 18</ref>.


در مورد زمان و محل تولد زراره تصریحی در کتاب‌ها به آن نشده، ولی از روایات به دست می‌آید که ایشان به فاصله کوتاهی بعد از امام صادق(علیه‌السلام) از دنیا رفته است. وفاتش را در بیست و پنجم شوال سال 148 هجری ذکر کرده‌اند<ref>تاریخ آل زراره، سید محمد ابطحی، ص 36</ref>. و عده‌ای دیگر سال 150 هجری<ref>رجال نجاشی، ص 175</ref> را زمان رحلت او می‌دانند.
اَعْین با استعداد ذاتی خویش به تحصیل علوم روی اورد و با قشرهای مختلف جامعه و دانشمندان آشنا شد.
طبق بیان ابوغالب زراری، عمر با برکت زراره حدود هفتاد سال است که پس از مجاهدت و تلاش بسیار و کمک در ترویج فرهنگ [[اسلام|اسلام ناب محمدی]]، به سبب بیماری از دنیا رفت<ref>رسالة فی آل اعین، ص 28</ref>.
در این ارتباطات علمی بود که آنان با برخی شاگردان مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) آشنا شده و به‌سوی ائمه (علیهم‌السلام) راه یافتند.
خاندان اَعْین به‌حکم جریان عمومی محیط خویش نخست بر مذهب عامّه بودند و از طریق کسانی چون ابو خالد کابلی، صالح بن میثم با مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) آشنا شدند.
برخی می‌گویند نخست‹‹ ام‌الاسود›› دختر اَعْین با راهنمایی ابوخالد کابلی مستبصر شد <ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳۰ .</ref>.
و برخی دیگر معتقدند ابتدا عبدالملک بن اَعْین، به‌وسیله صالح بن میثم با مذهب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) آشنا شد و پس از آن، حمران از طریق ابوخالد کابلی به امامت معصومین (علیهم‌السلام) گروید. <ref>رجال بحرالعلوم ج ۱ص۲۳1 .</ref> <br>
روایت شده که زراره مردی خوش‌چهره، تنومند و سفیدرنگ بود. برای نمازجمعه در حالی خارج می‌شد که روی سرش عرق چینی سیاه‌رنگ بود، در پیشانی و بین دو چشمش اثر سجده نمایان بود و در دستش عصایی بود و مردم در حال سکوت برای دیدن و نظاره به حسن و زیبایی و هیبت و جمال او می‌ایستادند به صورتی که گاهی مجبور به بازگشت می‌شد<ref>رسالة فی آل اعین، ص 28.</ref>
== خاندان اعین؛ ال سُنسُن ==
زراره فرزندانی به نام‌های عبیدالله، عبدالله، حسن، حسین، یحیی و رومی داشت.
حسن بن زراره از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و در شمار علما، فقها و محدثان شیعه است.
حسین بن زراره از یاران امام صادق(ع) و از بزرگان و ثقات شیعه است<ref>زراری، تاریخ آل اعین، ص۸۸.</ref>.   
امام صادق(ع) در مورد این دو برادر دعا کرده و فرموده است:
الحسن و الحسین احاطهما الله و کلاهما و رعاهما و حفظهما بصلاح ابیهما کما حفظ الغلامین <ref>کشی، رجال، ص۱۳۹.</ref>خداوند، حسن و حسین را به واسطه صالح بودن پدرشان حمایت کند و نگاه دارد و رعایت و حفظشان کند؛ چنان که آن دو فرزند یتیم را [توسط حضرت خضر] حفظ نمود ».
عبیدالله بن زراره که در برخی از منابع عبید ذکر شده است، از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) است. ایشان دارای شخصیتی ممتاز و جایگاهی رفیع است و در منابع حدیثی، روایتی ذکر شده که دلالت بر همنشینی زیاد او با امام صادق(ع) دارد<ref>زراری، تاریخ آل اعین، ص۹۲.</ref>.
نجاشی نام عبدالله بن زراره را در زمره مصنفان شیعه آورده است و دارای تألیف و از اصحاب امام صادق(ع) و جزو ثقات بوده است. <ref>نجاشی، رجال، ص۲۲۳.</ref>
درباره رومی بن زراره از امام صادق و امام کاظم(ع) روایت شده است که او ثقه بوده و نجاشی هم ایشان را صاحب کتاب و تألیف دانسته است<ref>نجاشی، رجال، ص۱۶۶.</ref>.
محمد بن زراره از اصحاب امام صادق(ع) بوده و از آن حضرت و از پدرش زراره روایت نقل کرده است و نام ایشان در زمره روات ذکر شده است<ref>زراری، تاریخ آل اعین، ص۹۵.</ref>.
یحیی بن زراره از اصحاب امام صادق(ع) و دارای روایات بسیار و صاحب اصول و تصانیف بوده است<ref>زراری، تاریخ آل اعین، ص۹۶.</ref>.
برادران زراره عبدالرحمن، بکیر و حمران به غیر از مالک و قعنب تمامی از اجلاء و بزرگان هستند. <ref>کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۱۶۱.</ref>
برادر دیگر زراره، عبدالملک است که امام صادق(ع) قبر او را زیارت نمود و برای او طلب رحمت نمود <ref>کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۱۷۵.</ref>  فرزند عبدالملک، به نام ضریس، از ثقات روات است<ref>کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۳۱۳.</ref>.  
احمد بن علی نجاشی اثری را در معرفی خاندان زراره با ناماخبار بنی سنسن تالیف کرده است<ref>https://shiastudies.com/faسایت مجمع جهانی شیعه شناسی</ref>.
=== نمونه ای از مناظرات زراره ===
زراره از نظر علمی به حدی رسیده بود که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمود: «اگر بتوانید اصحاب مرا در مباحث علمی شکست دهید، چنان است که مرا شکست داده‌اید»<ref>رجال کشی، ص 276.</ref>.
هشام بن سالم می‌گوید: با گروهی از اصحاب نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودیم که مردی از اهل شام اجازه ورود خواست. مرد شامی پس از اجازه ی امام وارد شد و سلام کرد. حضرت جواب او را داد و فرمود: بنشین، اگر مطلبی داری در میان بگذار. مرد شامی گفت: به من خبر رسیده که هر چه از شما سؤال شود، پاسخ می دهید؛ لذا آمده ام تا با شما مناظره کنم. حضرت فرمود: در چه زمینه‌ای؟
مرد شامی، اعراب قرآن و ادبیات عرب را به عنوان موضوعات خود بیان کرد و حضرت او را به حمران بن اعین و ابان بن تغلب ارجاع داد، ولی مرد شامی خواستار مناظره با خود حضرت بود. امام در پاسخ فرمود: «اگر بر اینها غلبه یافتی، بر من غلبه کرده‌ای».
و هنگامی که مرد شامی در فقه خواستار مناظره شد، حضرت او را به زراره ارجاع داد و به زراره فرمود: «ای زراره! با او مناظره کن». زراره با مرد شامی به مناظره برخاست و تا زمانی که مرد شامی از جواب گفتن باز ایستاد، او را رها نکرد<ref>رجال کشی، صص 275و 276.</ref>.


== سیمای ظاهری زراره ==
=== رعایت اخلاق در مباحثات علمی ===
ابوغالب در وصف سیمای ظاهری زرارة بن اعین می‌نویسد:
زراره با وجود دانش و علم فراوان، خود را برتر از دیگران نمی‌دانست و مغرور فضل خویش نمی‌شد و با تکبر و غرور وارد در جدل و بحث نمی گشت. او از ایجاد تفرقه بین اصحاب به شدت پرهیز می کرد و کمتر در مسائل و امور اختلافی بین اصحاب با دیگران به بحث می‌پرداخت، اما آن گاه که وارد بحث می‌شد، بسیار مستدل و قاطع سخن می‌راند و گاهی برای آنکه کینه و عداوتی ایجاد نشود، از بحث امتناع می‌نمود و زمانی وارد در بحث و جدل می‌شد که طرف مقابل در این کار تمایل نشان می‌داد.
روایت شده که زراره مردی خوش چهره، تنومند و سفید رنگ بود. برای [[نماز جمعه]] در حالی خارج می‌شد که روی سرش عرق چینی سیاه رنگ بود، در پیشانی و بین دو چشمش اثر [[سجده]] نمایان بود و در دستش عصایی بود و مردم در حال سکوت برای دیدن و نظاره به حسن و زیبایی و هیبت و جمال او می‌ایستادند به صورتی که گاهی مجبور به بازگشت می‌شد<ref>همان، ص 27</ref>».
زراره می‌گوید: در مدینه به مجلس مباحثه عده ای وارد شدم که در میان آنها عبدالله بن محمد و ربیعة الرأی حضور داشتند. عبدالله گفت: ای زراره! در مسائل مورد اختلاف سؤال هایی را مطرح کن و از ربیعه بپرس. گفتم: مجادله و بحث، باعث کینه می‌شود. اما ربیعه گفت: ای زراره! سؤال کن. گفتم: رسول الله (صلّی الله علیه و آله) شارب خمر را با چه وسیله ای حد جاری می کرد؟ ربیعه گفت: با ترکه درخت و نعلین. پس گفتم: اگر مردی را امروز دستگیر کنند که شراب خورده باشد و نزد حاکم آوردند، چه حکمی درباره او جاری می‌شود؟ ربیعه گفت: شلاق زده می‌شود؛ چون عمر شلاق زد. عبدالله بن محمد گفت: پناه می برم بر خدا. رسول خدا (صلّی‌الله علیه و آله) با ترکه درخت می زد و عمر با شلاق؟! آنچه رسول خدا انجام داد، ترک می‌کنند و به آنچه عمر انجام داد، عمل می‌کنند؟! <ref>رجال کشی، ص 152.</ref>.
== در محضر معصوم ==
از بزرگ‌ترین علمای متکلم، محدث، فقیه و ادیب و از شاگردان و درس‌آموختگان مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است، زراره به طور مستقیم و مستمر محضر دو امام همام (امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام))رجال برقی، صص ۱۴و 16. را درک کرد و از چشمه‌سار جاری و جوشان علوم آن حضرات بهره برد. زراره چنان مجذوب مقام والای مولای خویش بود که به گفته خودش: «حرفی را نشنیدم، مگر اینکه به ایمانم اضافه شد»<ref>رجال کشی، 133.</ref>.
چهل سال حضور در محضر امام صادق (علیه‌السلام)<ref>تاریخ آل زراره، ص 43.</ref> او را به حواری (یار خاص) حضرت تبدیل کرد؛ چنان که در ضمن روایتی طولانی آمده است:
«در روز قیامت منادی ندا می‌دهد: کجایید حواری محمد بن علی (علیه‌السلام) و حواری جعفر بن محمد (علیه‌السلام)؟ سپس عبدالله بن شریک عامری و زرارة بن اعین بر می‌خیزند»<ref>رجال کشی، ص 9، ذیل سلمان فارسی</ref>.
برقی در رجال خود وی را از اصحاب امام کاظم هم برشمرده است<ref>رجال برقی، ص۴۷.</ref>.
== زراره در بیان معصوم: ==
روایات مدح «زرارة بن اعین» در مجموع، بیست ‌و پنج مورد است که در این روایات، وی به طور صریح یا ضمنی مورد مدح قرارگرفته است که در چهارده مورد «زراره» به‌تنهایی <ref>رجال الکشی، صص۱۳3تا146.</ref> و در یازده مورد به همراه دیگران مورد توثیق جمعی واقع‌شده است. رجال الکشی، ص۱۳4. این راوی جلیل‌القدر در روایاتی به‌طور صریح با عباراتی هم‌چون «السابقون السابقون»، <ref>رجال الکشی، ص۱70.</ref> «اوتاد الأرض و أعلام الدین»، <ref>رجال الکشی، ص238.</ref> «نجوم شیعتی» <ref>رجال الکشی، ص۱۳۷.</ref> و «حواری محمد بن علی علیه السلام و جعفر بن محمد علیه السلام» <ref>رجال الکشی، ص۱0.</ref> مدح شده است.
* امام صادق(علیه‌السلام): «أَحَبُّ النَّاسِ إِلَی أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتاً أَرْبَعَةٌ: بُرَيْدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِی، وَ زُرَارَةُ، وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ، وَ الْأَحْوَلُ، وَ هُمْ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَی أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتا»<ref>رجال الکشي، ص135، رقم 215.</ref>
* و فی رواية اخری عنه(علیه‌السلام) : «لَوْ لَا زُرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ لَوْ لَا زُرَارَةُ وَ نُظَرَاؤُهُ لَانْدَرَسَتْ أَحَادِيثُ أَبِی (ع) <ref>رجال الکشي، ص136، رقم 217.</ref>
* امام صادق(علیه‌السلام) : «زُرَارَةُ وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدٌ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‌: ﴿وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾» <ref>رجال الکشي، ص136، رقم 218.</ref>
اما از طرف دیگر، در روایاتی زراره مورد ذم شدید <ref>رجال الکشی، ص۱69</ref>و گاه لعن ‌واقع شده ‌است <ref>رجال الکشی، ص240.</ref>. این مسأله باعث شده که برخی زراره را غیر موثق بدانند. <ref>ر.ک: تعلیقات علی ‎منهج ‎المقال، ص۱۴۲.</ref>
ذم وی به قدری شدید است که از امام صادق علیه السلام در باره وی نقل شده که ما احدث احد فی الاسلام ما احدث زراره من البدع علیه لعنة الله. <ref>معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۵۱.</ref> روایاتی كه در آنها زراره به‌طور صریح یا ضمنی مورد ذم قرارگرفته، به سی عدد می‏‌رسد<ref>ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۳۴ - ۲۴۵.</ref>که در سه مورد آنها به لسان امام علیه السلام لعن شده است و در بقیه آنها در باره وی جرح وارد شده است.
آیت الله خویی روایات ذم را به سه دسته تقسیم می‌‏نماید:
* دسته اول: روایاتی که حاکی از شک زراره در امامت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است. <ref>ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۷،ص۲۳۱.</ref>
* روایات دسته دوم: بیان‌گر آن است که از زراره اموری سر زده است که منافی ایمانش تلقی شده است؛ مانند رأی‌گرایی <ref>ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۳۵.</ref>
* دسته سوم: روایاتی از امامان معصوم علیه السلام در قدح زراره و لعن وی نقل شده که از وی برائت جسته‌‏اند. <ref>معجم رجال الحدیث، ج۷،ص۲۳۱.</ref>
رجالیان در باره حل تعارض روایات جرح و تعدیل زراره، راه‌کارهای متفاوتی در پیش گرفته‌اند. <ref>پیروزفر، ، و موسوی‌نیا ، سعیده سادات بررسی روایات لعن «زرارة بن اعین»</ref> با توجه به جریان‌های کلامی امامیه،  <ref>دارالحدیث، نشریه علوم حديث،دوره ۲۰ (۱۳۹۴،شماره ۷۵.</ref>راه رفع تعارض  بین روایات مدح و روایات قدح را می توان اینگونه طرح کرد و روایات ذم و قدح را توجیه نمود:
* ضعف سند
* صدور روایات لعن به دلیل تقیه
* نقل به معنای روایات و عدم رعایت لفظ اصلی
* تقابل جریان فکری زرارة بن اعین و جریان هشام بن حکم ؛
* جریان سازی علیه زراره تحت تاثیر جریان‌‌فکری جریان هشام بن حکم و دیگر گروه های متقابل
تقابل جریان فکری زراره با جریان فکری هشام بن حکم در بحث استطاعت به خوبی نمایان‌گر این مخالفت است.
از اندیشه‌های دیگر زراره _ که مورد نقد اصحاب «هشام بن حکم» قرار گرفت _ رأی‌گرایی وی بود.
از تعداد سی روایتی که در آنها زراره مورد جرح قرار گرفته است، تعداد پانزده روایت به حلقه مشترک محمد بن عیسی عبیدی می‏رسد. اشتراک جمیع اخبار قادحه به محمد ‌بن عیسی قرینه‏ای بر انحراف وی از زراره است. کشی او را منتسب به جریان هشام بن حکم معرفی کرده است؛ رجال الکشی، ص۵۳۸. اضافه بر این که محمد بن عیسی تضعیف شده است  <ref>ر.ک: الفهرست، ص۴۰۲؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۱۱۳ - ۱۱۵؛ التحریر الطاووسی، ص۲۴۰؛ همان، ج۲۰، ص۱۱۹. بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۱۳۶ ح ۷۹.</ref>


== پدر ==
== راویان و شاگردان ==
پدر زراره، اعین بن سُنسُن است که بنابر نقلی، غلامی رومی بود و در جنگ [[مسلمانان]] و رومیان اسیر شد و مردی از بنی شیبان از حلب او را خریداری کرد و به عنوان پسرخوانده اش برگزید.
زراره در سایه تربیت نیکوی او پرورش یافت و حافظ قرآن گردید. مرد شیبانی خواست تا زراره را در نسب خویش وارد کند، اما زراره امتناع کرد<ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref>.
در نقلی دیگر آمده است:
«اعین از اهالی [[فارس]] بود و قصد [[زیارت]] [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام)]] را کرد تا به دست حضرت اسلام آورد، ولی گروهی از بنی شیبان مانع او شدند و تا از او «پیمان ولا» نگرفتند، او را رها نساختند<ref>تتمة رسالة ابوغالب، ابن غضائری، ص 101</ref>».


== نیاکان ==
منظور از «شاگردان» کسانی هستند که از وی نقل حدیث کرده‌اند، هر چند شاگرد امام باقر و صادق علیهماالسلام نیز بوده‌اند، وگرنه مشکل خواهد بود که بگویم افرادی همچون هشام بن حکم از شاگردان زراره بوده‌اند.
جد زراره و پدر اعین، راهبی به نام سُنسُن است و گفته شده او از قبیله غسان و از جمله کسانی است که در اوایل اسلام وارد بلاد اسلامی می‌شود و پس از ملاقات فرزندش اعین برمی‌گردد. ولی از آنجا که «سنسن» اسمی عجمی<ref>لسان العرب، ابن منظور</ref> و لقب جماعتی است، برخی بر آن شده‌اند که او مردی از فارس بود و در سرزمین [[روم]] به سلک راهبان وارد شد و با امان گرفتن وارد بلاد اسلامی شد و فرزندش اعین را ملاقات کرد. از آنچه ابوغالب در رساله اش و غضائری در تکمله بیان کرده، به دست می‌آید که سنسن اسلام آورده است<ref>تاریخ آل زراره، ص 3</ref>.
اساس نام‌های شاگردان زراره را به ترتیب تعداد حدیثی که از وی نقل کرده‌اند خواهیم آورد:
* ابان بن عثمان؛
* عبدالله ابن مسكان؛
* عبد الله بن بكير؛
* جميل بن دراج؛
* ابو اسحاق ثعلبة؛
* اسماعيل البصري؛
* بكر بن ابي بكر؛
* بكير [ اخوه ]؛
* ثعلبة بن ميمون؛
* حريز بن عبد الله؛
* حماد بن ابي طلحة؛
* خالد بن نجيح؛
* عبد الحميد الطائي؛
* علي بن الزيات؛
* علي بن رئاب؛
* عمر بن اذينة؛
* مثني الحناط؛
* موسي بن بكر الواسطي؛
* محمد بن حمران؛
* حمادبن عثمان؛
* هشام بن سالم؛
* ربعی بن عبدالله؛
* ابی جمیله؛
* محمدبن علی الحلبی؛
* اسحاق بن عبدالعزیز؛
* قاسم بن عروه؛
* درست الواسطی؛
* داودبن سرحان؛
* خالدبن نجیح؛
* اسماعیل بن جابر؛
* حمادبن عیسی؛
* صفوان؛
* مسمع بن عبد الملک کردین؛
* علی بن سعید؛
* علی بن عطیه؛
* هشام بن حکم ؛
*  ابوجعفر احول ؛
* ابراهیم بن عبدالحمید؛
* حسن بن موسی؛
* حسین بن عثمان؛
* داود عجلی؛
*  صالح؛
* عبدالعزیز بن حسان؛
* علی بن عقبه؛
* فراش؛
* فضیل؛
* مثنی بن عبدالسلام؛
*  محمدبن سماعه؛
* محمدبن عطیه؛
* معاویه بن وهب؛
* هیثم بن حفص؛
* ابن ابی قره؛
* ابن ابی لیلا؛
* ابن رباط؛
* ابوعیینه؛
* ابی بصیر؛
* ابی زیاد الهندی؛
* ابی الهیثم؛
* ابی ایوب خزار؛
* ابان بن تغلب؛
* ابراهیم بن عمر؛
* اسماعیل البصری؛
* اسماعیل بن فراش؛
* بکیربن اعین؛
* جمیل بن صالح؛
* حسن بن عبدالملک؛
* حسن بن عطیه؛
* حسن بن علی؛
* حسین بن احمد المنقری؛
* حسین بن موسی؛
* حمادبن ابی طلحه؛
* حمران بن اعین؛
* حنان؛
* رومی بن زراره؛
* سیف التمار؛
* عبدالله بن ابی یعفور؛
* عبدالله بن محمد؛
* عبدالله بن یحیی کاهلی؛
* عبدالحمید الطائی؛
* عبدالرحمان بن حجاج؛
* عبدالرحمان بن یحیی؛
* عبدالعزیز عبدی؛
* عبدالکریم؛
* عبیدبن زراره؛
* عقبة بن خالد؛
* علی بن حدید؛
* علی بن جعفر حضرمی؛
* علی بن حمزه؛
* عیسی بن ابی حمزه؛
* فضالة بن ایوب؛
* قاسم بن محمد؛
* مثنی بن ولید؛
* محبوب بن شهاب؛
* محمدبن حسن؛
* محمدبن حمران؛
* محمدبن مسلم؛
* معاذ؛
* یحیی بن مثنی؛
* یعقوب.


== فرزندان ==
== روایات و آثار ==  
زراره فرزندانی به نام‌های عبیدالله، عبدالله، حسن، حسین، یحیی و رومی‌داشت.
میراث علمی برجای‌مانده از زراره را که فقط نامی از آنها در لابه‌لای کتب موجود است، می‌توان به دودسته تقسیم کرد:  
حسن بن زراره از اصحاب امام باقر(علیه‌السلام) و امام صادق(علیه‌السلام) و در شمار علما، فقها و محدثان شیعه است و حسین بن زراره از یاران امام صادق(علیه‌السلام) و از بزرگان و ثقات شیعه است<ref>.همان، ص 88</ref>. امام صادق(علیه‌السلام) در مورد این دو برادر [[دعا]] کرده و فرموده است:
«الحسن و الحسین احاطهما الله و کلاهما و رعاهما و حفظهما بصلاح ابیهما کما حفظ الغلامین<ref>رجال کشی، ص 139</ref>؛ [[خداوند]]، حسن و حسین را به واسطه صالح بودن پدرشان حمایت کند و نگاه دارد و رعایت و حفظشان کند؛ چنان که آن دو فرزند یتیم را [توسط [[حضرت خضر]]] حفظ نمود».


عبیدالله بن زراره که در برخی از منابع عبید ذکر شده است، از اصحاب امام باقر و امام صادق(علیه‌السلام) است. ایشان دارای شخصیتی ممتاز و جایگاهی رفیع است و در منابع حدیثی، روایتی ذکر شده که دلالت بر هم‌نشینی زیاد ایشان با امام صادق(علیه‌السلام) دارد<ref>.تاریخ آل زراره، ص 92</ref>.
* احادیث و روایات: میراث حدیثی زراره، گنجینه‌ای گران‌بهاست که با زحمات و تلاش‌های بی‌دریغ این مرد بزرگ به دست شیعیان و محبان اهل‌بیت رسیده تا بتوانند از این خوان گسترده در حد بضاعت خویش بهره جویند. حدود دو هزار حدیث از این رادمرد تاریخ به دست ما رسیده که اکنون در کتابی با عنوان «مسند زراره» جمع‌آوری و به چاپ رسیده است و شاید این، بخشی از روایات او باشد که به دست ما رسیده و چه‌بسا که در اثر گذر زمان و هجوم حوادث روزگار، مقداری از آن از بین رفته باشد
* آثار فقهی و کلامی: کتاب‌هایی مانند الاستطاعة و الجبر <ref>رجال نجاشی، ص 175؛ فهرست طوسی، ص 210.</ref>و بر اساس قول ابن شهرآشوب در معالم العلماء، «العهود» از جمله کتاب‌هایی است که برای زراره ذکر شده است.


نجاشی نام عبدالله بن زراره را در زمره مصنفان شیعه آورده است و دارای تألیف و از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) و جزو ثقات بوده است<ref>رجال نجاشی، ص 223</ref>.
زراره از [[فقه]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، أدب و شعر بهره برده است، أمّا تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست مگر اینکه حدیثی از زرارة در آن موجود باشد. بیش از دو هزار [[حدیث]] از طریق زرارة در آثار مهم [[شیعه]] یافت می‌شود.
درباره رومی بن زراره از امام صادق و [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم(علیه‌السلام)]] روایت شده است که او [[ثقه]] بوده و نجاشی هم ایشان را صاحب کتاب و تألیف دانسته<ref>همان، ص 166</ref>.
هنگام توجه به کمیت و کیفیت احادیث زراره، دو نکته خودنمایی می‌کند: 1- حجم بسیار بالای احادیث. 2- تنوع موضوعات احادیث.
محمد بن زراره از اصحاب امام صادق(علیه‌السلام) بوده و از آن حضرت و از پدرش زراره روایت نقل کرده است و نام ایشان در زمرة روات ذکر شده است<ref>تاریخ آل زراره، ص 95</ref>.
وی در احادیث خود از خداشناسی که اولین و مهم‌ترین گام معرفتی است شروع کرده و سپس به شناخت رسول و فرستاده خدا و جانشینان وی پرداخته است. نسبت به حقوق اجتماعی و تغذیه روحی و جسمی کوشیده و در نهایت به قوانینی پرداخته که رعایت آن باعث ثبات و نظم اجتماعی می‌شود، در این باره می‌توان به موضوعات، قضا، شهادت، حدود و تعزیرات، دیات و قصاص اشاره کرد که هر یک به‌جای خود رکنی از ارکان ثبات اجتماعی می‌باشد.
یحیی بن زراره از اصحاب امام صادق(علیه‌السلام) و دارای روایات بسیار و صاحب اصول و تصانیف بوده است<ref>همان، ص 96</ref>.
وی در موضوعات، نماز، طهارت، حج، ازدواج، طلاق، زکات، ایمان و کفر، تجارت و ارث، از خود روایات ارزنده‌ای برجای نهاده و به ترتیب بیشترین احادیث را در این موضوعات حفظ کرده و نشر داده است.  
توجه به تعداد حدیثی که زراره به‌صورت سؤال در هر بخش از امام علیه‌السلام پرسیده است و مقایسه آن با سایر بخش‌ها می‌رساند که زراره در آن مسائل با تعقل و ادراک عمل کرده و اهل فهم و نظر به شمار می‌آمده و صرفاً روایتگر شنیده‌ها نبوده است.
== درگذشت ==
در مورد زمان و محل تولد زراره تصریحی در کتاب ها به آن نشده، ولی از روایات به دست می آید که ایشان به فاصله کوتاهی بعد از امام صادق (علیه‌السلام) از دنیا رفته است. وفاتش را در بیست و پنجم شوال سال 148 هجری ذکر کرده‌اند <ref>تاریخ آل زراره، سید محمد ابطحی، ص 36.</ref> و عده ای دیگر سال 150 هجری <ref>رجال نجاشی، ص 175.</ref> را زمان رحلت او می دانند.
طبق بیان ابوغالب زراری، عمر با برکت زراره حدود هفتاد سال است و به سبب بیماری از دنیا رفت<ref>رسالة فی آل اعین، ص 28.</ref>.


== جایگاه آل أعین ==
آل اعین در دست یافتن به معرفت [[اهل بیت|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] پیشگام و پیشقدم بوده و به محبت اهل‌بیت نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه) دست یافته‌اند؛ چنان که اعین قصد زیارت [[علی بن ابی طالب|حضرت امیر]] و اسلام آوردن به دست حضرتش را کرد<ref>همان، ص 10</ref> و علی بن سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر بن اعین جزو کسانی است که مشرف به محضر [[حجت بن حسن (مهدی)|امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف)]] گردیده و از ناحیه حضرت برایش توقیع صادر شده است<ref>همان، ص 17</ref>. محبت و مراودت این خاندان با اهل‌بیت به حدی بود که در زمانی که قبر مطهر امیرمؤمنان (علیه‌السلام) از انظار مخفی بود و جز اصحاب خاص از آن اطلاعی نداشتند، عده‌ای از این خاندان به زیارت آن قبر شریف نایل آمدند<ref>همان، ص 10</ref>.


آل اعین به فراگیری [[علوم اسلامی]] عصر خویش پرداختند و در حفظ، قرائت و تجوید قرآن و ادبیات عرب با تلاش و کوشش، دارای حافظان و قاریان قرآن شدند و ادیبانی نیز در بین آنها ظهور پیدا کردند؛ چنان که اعین بن سنسن، اولین کسی است که حافظ قرآن شد و در ادبیات چیره دست گردید<ref>همان، ص 24</ref>.
== منابع‌: ==
 
* پژوهشی درباره‌ زراره و خاندن اعین – عباسعلی صدیقی نسب – نشریه مشکاه – زمستان ۱۳۷۳ – ش ۴۵٫
[[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|علامه سید بحرالعلوم]] در ترسیم ویژگی‌های آل اعین، این گونه می‌نویسد:
* تاریخ آل زراره – السید محمد علی الموحد الابطحی –  نشر ربانی – ۱۳۹۹‌هـ.
«آل اعین بزرگ‌ترین خاندان شیعی است و عظیم‌الشأن‌ترین و والاترین آنها و عالم‌ترین خاندان است؛ به گونه‌ای که در میانشان [[محدث]]، [[فقیه]]، ادیب و قاری وجود داشته است. آل اعین با سابقه‌ترین خاندان هاست که نخستین افراد این طایفه دوران [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد(علیه‌السلام)]] و آخرینشان اوایل [[غیبت صغرا]] را درک کردند<ref>رجال سید بحرالعلوم، ج 1، ص 222</ref>».
* تاریخ الکوفه- سید حسین البرقی النجفی- نشر بیروت، لبنان، دارالاضوء، چاپ چهارم، ۱۴۰۷هـ.
 
* أصول الکافی- ترجمه سید جواد مصطفوى – نشر کتاب فروشى علمیه اسلامیه- ۱۳۶۹ش.
ابوغالب زراری، تسلط آل اعین را بر فقه و حدیث از جمله امتیازات آنها دانسته، می‌نویسد:
* اصول کافی – ثقه الاسلام کلینی- نشر دارالکتب الاسلامیه- تهران- ۱۳۶۵‌ش‌.
«آل اعین بزرگ‌ترین خاندان [[شیعه]] است که بیشتر در حدیث و فقه مشهور و آن قدر دارای فضایل هستند که آنچه درباره آنها گفته شده، بیشتر از آن است که در یک نوشته بیاید و این فضیلت ها در کتب حدیثی موجود است<ref>رسالة فی آل أعین، ص 6</ref>».
* اختصاص شیخ مفید – نشرکنگره شیخ مفید- چاپ اول – ۱۴۱۳هـ‌.
غضائری در تکمله اش از ابی العباس بن عقده روایت کرده است:
* اختیار معرفه الرجال، محمدباقرالحسینی، تصحیح السید مهدی الرجائی، قم –  نشر مؤسسه آل   بیت.۱۴۰۴‌هـ.
«هر یک از آل اعین، فقیه بود و صلاحیت مفتی شدن برای شهری را داشت، به جز عبدالرحمان بن اعین<ref>تکملة رسالة ابوغالب، ص 111</ref>».
* رجال طوسی- محمد بن الحسن بن علی الطوسی‌‌، محقق جو اد القیومی اصفهانی- نشر مؤسسه النشر الاسلامی- چاپ اول-  ۱۴۱۵هـ‌.
آل اعین دارای [[مسجد]] و محله ای در [[کوفه]] بود و امام صادق(علیه‌السلام) در آن [[نماز]] خواند. این مسجد از مساجد وصف شده در کوفه است<ref>رسالة فی آل اعین، ص 18</ref>.
* رجال کشی- محمدبن عمر بن عبد العزیز کشی – نشر سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی – ۱۳۸۲ ش‌.
 
* رجال نجاشی- ابوالعباس احمد بن علی نجاشی- محقق محمدجواد نائینیشرن بیروت، دارالاوضواء- ۱۴۰۸هـ‌.
== مبارزه با حاکمان جور ==
* رسائل ومقالات – حضرت آیت الله سبحانی – نشر مؤسسه الامام الصادق (ع)- ۱۴۲۸هـ‌.
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل‌بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستم‌های بسیار می‌زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه‌های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، اهل‌بیت(علیه‌السلام) برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عده‌ای از اصحابشان اقدام به بدگویی می‌نمودند تا شاید از هجمه‌های ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیه‌السلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره می‌فرماید:
* رساله ابی غالب الزراری – تحقیق سید محمد رضا حسینی- نشر مرکز البحوث والتحقیقات الاسلامیه – ۱۴۱۱‌هـ.
 
* الاستبصار – ابوجعفر محمد بن الحسین الطوسی- تحقیق و تصحیح، السید حسن الموسوی الخراسان – نشردارالحدیث -۱۳۸۰‌ش‌.
سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد می‌کنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می‌رسانند و اقدام به قتل او می‌کنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش می‌کنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت می‌شدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسان‌های محروم را بیان می‌کند تا به دست حاکمی که کشتی‌های سالم را غصب می‌کرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن.
* اصحاب اجماع- ناصر باقرى بیدهندى – علوم‌حدیث ـ شماره ۶ ص ۵۵‌‌، زمستان۱۳۷۶‌ش‌.
 
* الاعلام- خیر الدین زرکلی- نشر دارالعلم، للملایین، بیروت، لبنان-۱۹۹۲م‌.
خدا تو را مورد رحمت قرار دهد! به خدا [[قسم]] دوست دارترین مردم به من و دوست دارترین اصحاب پدرم از بین زندگان و مردگان تو هستی. همانا تو برترین کشتی آن دریای بزرگ و بسیار پر آبی و از پشت سر تو پادشاهی ظالم و غاصب دوست دارد هر کشتی سالمی را که از دریا عبور می‌کند، برای خودش غصب و اهلش را اسیر کند. رحمت خداوند بر تو باد در هنگام حیات و زندگانی ات! و رحمت و رضوان او در هنگام رحلت از این دنیا بر تو باد<ref>رجال کشی، ص 138 و 139</ref>!»
*  عباس علی صدیقی نسب، شخصیت علمی - فرهنگی زراره، مشکو‌ة، زمستان 1373، شماره 45، (24 صفحه - از 127 تا 150)
 
* https://shiastudies.com/faسایت مجمع جهانی شیعه شناسی
ایستادگی زراره و خاندان او، مانند خاری در چشم دشمنان بود و آنها تحمل حتی یک نفر از آل اعین را نداشتند؛ چنان که امیر سفاک و خون ریز؛ یعنی [[حجاج]] در هنگام ورود به کوفه می‌گوید:
«لا یستقیم لنا الملک و من آل اعین رجل تحت الحجر<ref>تاریخ آل زراره، ص 8</ref>؛ تا زمانی که یک مرد از آل اعین در زیر سنگ هم باشد، حکومت بر ما هموار نمی‌گردد».
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
[https://rasekhoon.net/article/show/620469/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D8%A9-%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%86-1 برگرفته از سایت نگاهی به زندگی و شخصیت علمی زرارة بن اعین (1) - راسخون]
 
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش