محمد امین شنقیطی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|الجزایر
|موریتانی
|-
|-
|تولد
|تولد
|17 فوریه 1908
|۱۳۲۵ هجری قمری
|-
|-
|دین
|دین
خط ۴۰: خط ۴۰:
|-
|-
|درگذشت
|درگذشت
|فوریه 1908
|۱۳۹۳هجری قمری
|-
|-
|}
|}
خط ۴۶: خط ۴۶:




وی محمد امین بن محمد مختار، بن عبدالقادر بن محمد بن احمد، نوح بن محمد بن سیدی احمد بن مختار از فرزندان طالب اوبک است که وی نیز از فرزندان کریر بن موافی بن یعقوب بن جاکن ابر، جد قبیلهٔ معروف به جکنیان است که نسبشان به حِمیَر بر می‌گردد.
محمد امین بن محمد مختار، بن عبدالقادر بن محمد بن احمد، نوح بن محمد بن سیدی احمد بن مختار از فرزندان طالب اوبک است که وی نیز از فرزندان کریر بن موافی بن یعقوب بن جاکن ابر، جد قبیلهٔ معروف به جکنیان است که نسبشان به حِمیَر بر می‌گردد.
= زندگی‌نامه=
= زندگی‌نامه=
شیخ ـ رحمه الله ـ به سال ۱۳۲۵ هجری قمری (۱۷ فوریهٔ ۱۹۰۵ میلادی) در آبادی‌ای به نام «تَنبَه» از توابع «کیفا» در موریتانی دیده به جهان گشود.
ایشان به سال ۱۳۲۵ هجری قمری (۱۷ فوریهٔ ۱۹۰۵ میلادی) در آبادی‌ای به نام «تَنبَه» از توابع «کیفا» در [[موریتانی]] دیده به جهان گشود.
شیخ محمد امین یتیم بزرگ شد؛ پدر ایشان در حالی که وی هنوز کودک بود و جزء سی‌ام قرآن را می‌خواند دیده از جهان فرو بست و وی در خانهٔ دایی‌هایش که عموزادگان وی نیز بودند رشد یافت زیرا مادر وی دختر عموی پدرش بود. خانه‌ای که شیخ شنقیطی در آن رشد یافت از خانه‌های علم و فضل بود، جدای از فضای آن منطقه از «شَِنقیط» که مملو از علم و اهل علم و ادب و اهل ادب بود.
شیخ محمد امین یتیم بزرگ شد؛ پدر ایشان در حالی که وی هنوز کودک بود و جزء سی‌ام قرآن را می‌خواند دیده از جهان فرو بست و وی در خانهٔ دایی‌هایش که عموزادگان وی نیز بودند رشد یافت زیرا مادر وی دختر عموی پدرش بود. خانه‌ای که شیخ شنقیطی در آن رشد یافت از خانه‌های علم و فضل بود، جدای از فضای آن منطقه از «شَِنقیط» که مملو از علم و اهل علم و ادب و اهل ادب بود.
پدرش میزان قابل توجهی از ثروت و دام برای وی به ارث گذاشت و جز او فرزندی نداشت.
پدرش میزان قابل توجهی از ثروت و دام برای وی به ارث گذاشت و جز او فرزندی نداشت.
شیخ (رحمه الله) دربارهٔ دوران کودکی خود می‌گوید: «من به بازی بیش از درس تمایل داشتم تا آنکه حروف هجا را حفظ کردم و آموزگار شروع به آموزش حروف با حرکات به من نمود (ب، فتحه با، ب، کسره بی، ب ضمه بو) و به این ترتیب… به آن‌ها گفتم: همهٔ حروف همینطور هستند؟ گفتند: بله. گفتم: پس کافی است من می‌توانم همهٔ حروف را به همین صورت ادا کنم. گفتند: بخوان. من هم سه یا چهار حرف را به همین صورت تا آخر خواندم. دانستند که من قاعدهٔ حرکات را فهمیده‌ام و به همین اندازه کفایت کردند و مرا رها کردند. از آن پس خواندن برایم دوست‌داشتنی شد».
ایشان دربارهٔ دوران کودکی خود می‌گوید: «من به بازی بیش از درس تمایل داشتم تا آنکه حروف هجا را حفظ کردم و آموزگار شروع به آموزش حروف با حرکات به من نمود (ب، فتحه با، ب، کسره بی، ب ضمه بو) و به این ترتیب… به آن‌ها گفتم: همهٔ حروف همینطور هستند؟ گفتند: بله. گفتم: پس کافی است من می‌توانم همهٔ حروف را به همین صورت ادا کنم. گفتند: بخوان. من هم سه یا چهار حرف را به همین صورت تا آخر خواندم. دانستند که من قاعدهٔ حرکات را فهمیده‌ام و به همین اندازه کفایت کردند و مرا رها کردند. از آن پس خواندن برایم دوست‌داشتنی شد».
ایشان پس از پایان ده سالگی حفظ قرآن کریم را نزد دایی خود عبدالله بن محمد مختار بن ابراهیم بن احمد نوح به پایان رساند.<br>
ایشان پس از پایان ده سالگی حفظ [[قرآن کریم]] را نزد دایی خود عبدالله بن محمد مختار بن ابراهیم بن احمد نوح به پایان رساند.<br>


= طلب علم =
= طلب علم =
پس از حفظ قرآن، رسم مصحف عثمانی را نزد پسر دایی خود سیدی محمد بن احمد بن محمد مختار آموخت، چنانکه تجوید را بر اساس قرائت نافع به روایت وَرش از طریق ابویعقوب ازرق، و قرائت قالون را به روایت ابونشیط فرا گرفت و سند آن را تا رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به دست آورد، در حالی که تنها شانزده سال داشت.
پس از حفظ قرآن، رسم مصحف عثمانی را نزد پسر دایی خود سیدی محمد بن احمد بن محمد مختار آموخت، چنانکه تجوید را بر اساس قرائت نافع به روایت وَرش از طریق ابویعقوب ازرق، و قرائت قالون را به روایت ابونشیط فرا گرفت و سند آن را تا [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله وسلم به دست آورد، در حالی که تنها شانزده سال داشت.
همچنین در این اثنا به قرائت برخی از متون مختصر در فقه مذهب امام مالک مانند «رجز ابن عاشر» پرداخت و همینطور نزد همسر دایی خود ادبیات عرب را به همراه کتب اساسی نحو مانند اجرومیه به همراه برخی تمارین فرا گرفت. هچنین نزد ایشان انساب عرب و سیرهٔ نبوی و «نظم الغزوات» احمد بدوی شنقیطی که بالغ بر پانصد بیت است به همراه شرح آن توسط خواهرزادهٔ مولفِ آن و نظم «عمود النسب» از همان نویسنده که هزاران بیت می‌باشد به همراه شرح آن توسط خواهرزادهٔ مولف که «القدر المتعلق بالعدنانیین» نام دارد را آموخت.
همچنین در این اثنا به قرائت برخی از متون مختصر در فقه مذهب امام مالک مانند «رجز ابن عاشر» پرداخت و همینطور نزد همسر دایی خود ادبیات عرب را به همراه کتب اساسی نحو مانند اجرومیه به همراه برخی تمارین فرا گرفت. هچنین نزد ایشان انساب عرب و سیرهٔ نبوی و «نظم الغزوات» احمد بدوی شنقیطی که بالغ بر پانصد بیت است به همراه شرح آن توسط خواهرزادهٔ مولفِ آن و نظم «عمود النسب» از همان نویسنده که هزاران بیت می‌باشد به همراه شرح آن توسط خواهرزادهٔ مولف که «القدر المتعلق بالعدنانیین» نام دارد را آموخت.
وی همهٔ این علوم را در خانهٔ دایی‌های خود فراگرفت! و از دیگران نیز فقه مالکی را از مختصر خلیل و نحو را از الفیهٔ ابن مالک و دیگر کتب، و صرف و اصول و بلاغه و کمی حدیث و تفسیر آموخت.
وی همهٔ این علوم را در خانهٔ دایی‌های خود فراگرفت! و از دیگران نیز فقه مالکی را از مختصر خلیل و نحو را از الفیهٔ ابن مالک و دیگر کتب، و صرف و اصول و بلاغه و کمی حدیث و تفسیر آموخت.
وی همینطور علم منطق و آداب بحث و مناظره را از طریق مطالعه حاصل نمود.
وی همینطور علم منطق و آداب بحث و مناظره را از طریق مطالعه حاصل نمود.
شیخ (رحمه الله) دربارهٔ آغاز طلب علم خود می‌گوید: «پس از آنکه قرآن را حفظ کردم و رَسم عثمانی را آموختم و از همقطاران خود پیشی گرفتم مادر و دایی‌هایم اهمیت فراوانی به تعلیم من روا داشتند و عزم بر این نمودند که مرا برای تحصیل دیگر علوم و فنون بفرستند. مادرم دو شتر برای من آماده کرد که بر یکی کتاب‌ها و قلم‌هایم بود و بر دیگری خرجی و توشهٔ سفرم، و یک خدمتکار و چند گاو نیز به همراه من فرستاد و به سبب شادی و سروری که داشت و برای آنکه در طلب علم راغب شوم مَرکب مرا به بهترین وجه آماده ساخت و بهترین لباس‌ها را برایم گذاشت. اینگونه بود که راه طلب علم و تحصیل دانش را در پی گرفتم».
شیخ دربارهٔ آغاز طلب علم خود می‌گوید: «پس از آنکه قرآن را حفظ کردم و رَسم عثمانی را آموختم و از همقطاران خود پیشی گرفتم مادر و دایی‌هایم اهمیت فراوانی به تعلیم من روا داشتند و عزم بر این نمودند که مرا برای تحصیل دیگر علوم و فنون بفرستند. مادرم دو شتر برای من آماده کرد که بر یکی کتاب‌ها و قلم‌هایم بود و بر دیگری خرجی و توشهٔ سفرم، و یک خدمتکار و چند گاو نیز به همراه من فرستاد و به سبب شادی و سروری که داشت و برای آنکه در طلب علم راغب شوم مَرکب مرا به بهترین وجه آماده ساخت و بهترین لباس‌ها را برایم گذاشت. اینگونه بود که راه طلب علم و تحصیل دانش را در پی گرفتم».
= همت وی در طلب علم =
= همت وی در طلب علم =
شیخ شنقیطی (رحمه الله) در طلب علم از همت والایی برخوردار بود و هیچ مسالهٔ علمی را بدون درک کامل و فراگیر رها نمی‌کرد حتی اگر وقت و تلاش بسیاری را از وی می‌گرفت. با هم خاطره‌ای از شیخ را مرور می‌کنیم که نشانگر این ویژگی ایشان است. شیخ (رحمه الله) می‌گوید:
شیخ شنقیطی (رحمه الله) در طلب علم از همت والایی برخوردار بود و هیچ مسالهٔ علمی را بدون درک کامل و فراگیر رها نمی‌کرد حتی اگر وقت و تلاش بسیاری را از وی می‌گرفت. با هم خاطره‌ای از شیخ را مرور می‌کنیم که نشانگر این ویژگی ایشان است. شیخ (رحمه الله) می‌گوید:
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
همچنین از جملهٔ این‌ها برخی از مسائلند که پیش‌تر در شرح «مراقي السعود» آن را تقریر می‌نمود، سپس در «أضواء البيان» از آن برگشته و به مخالفت با آن پرداخت».
همچنین از جملهٔ این‌ها برخی از مسائلند که پیش‌تر در شرح «مراقي السعود» آن را تقریر می‌نمود، سپس در «أضواء البيان» از آن برگشته و به مخالفت با آن پرداخت».
= وفات =  
= وفات =  
شیخ (رحمه الله) در هنگام چاشت روز پنجشنبه هفدهم ذی الحجهٔ سال ۱۳۹۳هجری قمری (۱۰ژانویه ۱۹۷۴) در خانهٔ خود در مکهٔ مکرمه دیده از جهان فرو بست. شیخ عبدالعزیز بن باز پس از برگزاری نماز ظهر همان روز بر وی نماز گزارد و در مقبرهٔ مَعلاة در ریع الحَجون به خاک سپرده شد.
شیخ در هنگام چاشت روز پنجشنبه هفدهم ذی الحجهٔ سال ۱۳۹۳هجری قمری (۱۰ژانویه ۱۹۷۴) در خانهٔ خود در مکهٔ مکرمه دیده از جهان فرو بست. شیخ عبدالعزیز بن باز پس از برگزاری نماز ظهر همان روز بر وی نماز گزارد و در مقبرهٔ مَعلاة در ریع الحَجون به خاک سپرده شد.
خداوند وی  را قرین رحمت واسع خود قرار دهد. آمین.
خداوند وی  را قرین رحمت واسع خود قرار دهد. آمین.
خالد بن عثمان الثبت ـ ترجمه: عبدالله .م
خالد بن عثمان الثبت ـ ترجمه: عبدالله .م