عبدالقادر بن احمد السقاف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
عبدالقادر بن احمد السقاف (1331 - 1431 هجری قمری) از علمای اهل سنت شافعی و مبلغ اسلام از اهالی حضرموت بود . او را یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تصوف در قرن پانزدهم هجری قمری و از برجسته‌ترین علمای آقایان بعلوی در زمان خود می‌دانند . در سرزمین حجاز اقامت گزید و برای دعوت به سوی خدا به بسیاری از کشورهای جهان سفر کرد. بسیاری از واعظان از محضر او کسب علم کردند و فارغ التحصیل شدند که مهمترین آنها علی الجفری بود<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودية: عالم المعرفة. صفحة 222. مؤرشف من الأصل (PDF) في 2 يناير 2020.</ref>.  
عبدالقادر بن احمد السقاف (1331 - 1431 هجری قمری) از علمای اهل سنت شافعی و مبلغ اسلام از اهالی حضرموت بود . او را یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تصوف در قرن پانزدهم هجری قمری و از برجسته‌ترین علمای آقایان بعلوی در زمان خود می‌دانند . در سرزمین حجاز اقامت گزید و برای دعوت به سوی خدا به بسیاری از کشورهای جهان سفر کرد. بسیاری از واعظان از محضر او کسب علم کردند و فارغ التحصیل شدند که مهمترین آنها علی الجفری بود<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودية: عالم المعرفة. صفحة 222. مؤرشف من الأصل (PDF) في 2 يناير 2020.</ref>.  




خط ۱۳: خط ۱۲:


=تدریس=
=تدریس=
یکی از امتیازات مکتب النهضه فراغت زودهنگام شاگردان آن برای انجام وظیفه تدریس در آن بود و  حبیب عبدالقادر کسی بود که نسبت به تدریس زودهنگام او تاثیر فراوان داشت. عبدالقادر در آن زمان به دستور پدرش در عرصه عمومی ظهور کرد و دروس عمومی و خصوصی را که در مسجد طه بن عمر الصافی در سیون برگزار می‌شود، برعهده گرفت و در آنجا برای طلاب به تدریس پرداخت. وی در مدت اقامت خود در حضرموت به ویژه پس از وفات پدرش در سال 1357 هجری قمری در مجالس علمی و تدریس در نقاط مختلف پیشتاز باقی ماند و در آن زمان 25 ساله بود که برای تبلیغ در روستاها سرکشی می کرد. حضرموت، مانند پدر و جدش، گاه به خدا دعوت می کرد و مردم را در امور دینی خود آموزش می داد. وی همچنین در احیای مناسبت های مذهبی از زیارت پیامبر خدا هود تا ولادت حبیب علی الحبشی در سیون تا شب های قدر در مسجد طه و ریاض و سپس زیارت آل الحبشی در احیای مناسبت های دینی در محضر علما و اهل علم شرکت کرد. -مشهد و هریده و غیره. تا زمانی که تغییراتی در جنوب یمن به ویژه در زمینه روابط اجتماعی و معنوی پدید آمد، همینطور بود.
یکی از امتیازات مکتب النهضه فراغت زودهنگام شاگردان آن برای انجام وظیفه تدریس در آن بود و  حبیب عبدالقادر کسی بود که نسبت به تدریس زودهنگام او تاثیر فراوان داشت. عبدالقادر در آن زمان به دستور پدرش در عرصه عمومی ظهور کرد و دروس عمومی و خصوصی را که در مسجد طه بن عمر الصافی در سیون برگزار می‌شود، برعهده گرفت و در آنجا برای طلاب به تدریس پرداخت. وی در مدت اقامت خود در حضرموت به ویژه پس از وفات پدرش در سال 1357 هجری قمری در مجالس علمی و تدریس در نقاط مختلف پیشتاز باقی ماند و در آن زمان 25 ساله بود که برای تبلیغ به روستاهای حضرموت می رفت و مانند پدر و جدش مردم را در امور دینی آموزش می داد. وی همچنین همراه با علما و عارفان در احیای مناسبت های مذهبی از قبیل زیارت هود پیامبر و ولادت علی الحبشی در سیون تا شب های قدر در مسجد طه و ریاض و زیارت المشهد و حریضه  و غیر آن شرکت می کرد. تا زمانی که تغییراتی در جنوب یمن به ویژه در زمینه روابط اجتماعی و رفت و آمدها پدید آمد، همینطور بود.


=خروج از حضرموت=
=خروج از حضرموت=
آیا حبیب عبدالقادر در آن زمان در وضعیت بدی قرار داشت که مانند سایر دانشمندان حبس خانگی و ممنوع الخروج شده بود، با همتایان خود و همتایان خود از علم و دین متعهد شد که نام خود را روزانه در کلانتری دولتی ثبت کنند، وی نقل مکان می کند. قصد سفر از حضرموت و سفر به شهر عدن و تسهیل آن را دارد که پس از گرفتن مجوز برای رفتن توسط مسئول، این را دارد. حضرموت را ترک کرد و در سال 1393 هجری قمری به عدن رسید. سپس تمایل به سفر به خارج از کشور پیدا کرد، بنابراین عزم راسخ پیدا کرد و شروع به کمک گرفتن از برخی از افراد مرتبط با او کرد تا کار را برای او انجام دهد. پس از گذشت یک ماه در شهر عدن بین زیارت و قرائت و ذکر عازم فرودگاه سنگاپور شد و در آنجا مورد استقبال خیل عظیمی از مردم به رهبری حبیب محمد بن سالم العطاس و آقای علی آل قرار گرفت. -رضا بن ابی بکر السقاف. او روزها در کنار مردم سنگاپور ماند تا اینکه مجوز استثنایی برای ورود به اندونزی گرفتپس به آنجا رفت و در میان شهرها و روستاها حرکت کرد و خدا را صدا زد. عده ای از مردم کشور برای بزرگداشت او جلسات، مجالس و مهمانی هایی ترتیب داده اند و از ورودش شادی می کنند.
حبیب عبدالقادر در آن زمان در وضعیت بدی قرار داشت و مانند سایر دانشمندان در حبس خانگی و ممنوع الخروج شده بود و با همتایان خود از اهل علم و دین متعهد شد که نام خود را روزانه در کلانتری دولتی ثبت کنند. از این رو تصمیم گرفت که حضرموت را ترک و به شهر عدن سفر کند. در سال 1393 مجوز خروج از حضرموت برای او صادر شد و به عدن رفت. یک ماه در عدن به امر تبلیغ دین مشغول شد و سپس به سنگاپور عزیمت کرد. در آنجا مورد استقبال خیل عظیمی از مردم به رهبری حبیب محمد بن سالم العطاس و سید علی رضا بن ابی بکر السقاف قرار گرفت. او مدتی در کنار مردم سنگاپور ماند تا اینکه مجوز استثنایی برای ورود به اندونزی گرفت . پس به آنجا رفت و در میان شهرها و روستاها به تبلیغ دین پرداخت. عده ای از مردم کشور برای بزرگداشت او جلسات، مجالس و مهمانی هایی ترتیب دادند و از ورودش شادی کردند.


=حرکت به حجاز=
=حرکت به حجاز=
او از سرزمین جاوه عزم خود را به شهروند حجازی انتقال داد و التماس کرد، پس اندونزی را ترک کرد و به جده در پادشاهی عربستان سعودی رسید و مدتی در آنجا اقامت گزید، سپس شیخ محمد صالح الاشقر از او خواست که در آنجا بماند. در مکه مکرمه بر او میهمان باشید در جلساتی که برگزار می شود مجدانه شرکت کنید. پس از آن دلایلی برای به دست آوردن مسکن مناسب در شهر جده ایجاد شد، بنابراین او و کسانی که با او از خانواده اش بودند به آنجا نقل مکان کردند. و به محض استقرار در حجاز،تا این که امرش معروف شد و اخبارش معلوم شد و دایره علم او بسیار وسعت یافت، عده ای از طلاب به او رفت و آمد می کردند تا او را بگیرند و بخوانند و برکت دهند و هر روز صبح نزد آنان می نشست تا اینکه قبل از نماز ظهر به جز روزهای پنجشنبه و جمعه. سالها گذشت و حبیب عبدالقادر بین جده و مکه و مدینه به رسالت تبلیغی خود پرداخت و ممکن است به ریاض و دمام سفر کند و به مناسبت این دیدار مجلسی برپا شود و صدها نفر از حضرموت و منطقه گرد هم آیند. در خطبه اش
او از سرزمین جاوه به عربستان سعودی رفت و مدتی در آنجا اقامت گزید، سپس شیخ محمد صالح الاشقر از او خواست که در آنجا بماند. در مکه مکرمه بر او میهمان باشید در جلساتی که برگزار می شود مجدانه شرکت کنید. پس از آن دلایلی برای به دست آوردن مسکن مناسب در شهر جده ایجاد شد، بنابراین او و کسانی که با او از خانواده اش بودند به آنجا نقل مکان کردند. و به محض استقرار در حجاز،تا این که امرش معروف شد و اخبارش معلوم شد و دایره علم او بسیار وسعت یافت، عده ای از طلاب به او رفت و آمد می کردند تا او را بگیرند و بخوانند و برکت دهند و هر روز صبح نزد آنان می نشست تا اینکه قبل از نماز ظهر به جز روزهای پنجشنبه و جمعه. سالها گذشت و حبیب عبدالقادر بین جده و مکه و مدینه به رسالت تبلیغی خود پرداخت و ممکن است به ریاض و دمام سفر کند و به مناسبت این دیدار مجلسی برپا شود و صدها نفر از حضرموت و منطقه گرد هم آیند. در خطبه اش


=سفرها=
=سفرها=

نسخهٔ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۹

عبدالقادر بن احمد السقاف (1331 - 1431 هجری قمری) از علمای اهل سنت شافعی و مبلغ اسلام از اهالی حضرموت بود . او را یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تصوف در قرن پانزدهم هجری قمری و از برجسته‌ترین علمای آقایان بعلوی در زمان خود می‌دانند . در سرزمین حجاز اقامت گزید و برای دعوت به سوی خدا به بسیاری از کشورهای جهان سفر کرد. بسیاری از واعظان از محضر او کسب علم کردند و فارغ التحصیل شدند که مهمترین آنها علی الجفری بود[۱].


نسب

عبد القادر بن أحمد بن عبد الرحمن بن علی بن عمر بن سقاف بن محمد بن عمر بن طه بن عمر بن طه بن عمر الصافی بن عبد الرحمن المعلم بن محمد بن علی بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن الإمام علی بن أبی طالب ، و امام علی، همسر فاطمه دختر محمد، صلی الله علیه و آله است .

وی سی و پنجمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

او در در ماه جمادی الثانی در سال 1331 هجری قمری در شهرستان سیئون در حضرموت متولد شد. مادرش علویه دختر احمد بن محمد الجفری بود. دوران کودکی او تحت سرپرستی والدینش، با تربیتی آگاهانه و هوشیارانه رشد کرد. تحصیلات خود را نزد شیخ طه بن عبدالله باحمید آغاز کرد و در آنجا قواعد نگارش و خواندن را فرا گرفت. سپس به دستور پدرش به مدرسه علمیه النهضه راه یافت و این مدرسه سهم زیادی از آموزش داشت. در مدتی نه چندان طولانی به حفظ قرآن پرداخت. وی علاوه بر قرآن به علوم بسیاری از جمله حدیث، تفسیر، فقه، صرف و نحو و سایر علوم مانند بیان، بدیع و عروض، حساب، نجوم، سیره و زندگی نامه ها و عرفان دست یافت.

تدریس

یکی از امتیازات مکتب النهضه فراغت زودهنگام شاگردان آن برای انجام وظیفه تدریس در آن بود و حبیب عبدالقادر کسی بود که نسبت به تدریس زودهنگام او تاثیر فراوان داشت. عبدالقادر در آن زمان به دستور پدرش در عرصه عمومی ظهور کرد و دروس عمومی و خصوصی را که در مسجد طه بن عمر الصافی در سیون برگزار می‌شود، برعهده گرفت و در آنجا برای طلاب به تدریس پرداخت. وی در مدت اقامت خود در حضرموت به ویژه پس از وفات پدرش در سال 1357 هجری قمری در مجالس علمی و تدریس در نقاط مختلف پیشتاز باقی ماند و در آن زمان 25 ساله بود که برای تبلیغ به روستاهای حضرموت می رفت و مانند پدر و جدش مردم را در امور دینی آموزش می داد. وی همچنین همراه با علما و عارفان در احیای مناسبت های مذهبی از قبیل زیارت هود پیامبر و ولادت علی الحبشی در سیون تا شب های قدر در مسجد طه و ریاض و زیارت المشهد و حریضه و غیر آن شرکت می کرد. تا زمانی که تغییراتی در جنوب یمن به ویژه در زمینه روابط اجتماعی و رفت و آمدها پدید آمد، همینطور بود.

خروج از حضرموت

حبیب عبدالقادر در آن زمان در وضعیت بدی قرار داشت و مانند سایر دانشمندان در حبس خانگی و ممنوع الخروج شده بود و با همتایان خود از اهل علم و دین متعهد شد که نام خود را روزانه در کلانتری دولتی ثبت کنند. از این رو تصمیم گرفت که حضرموت را ترک و به شهر عدن سفر کند. در سال 1393 مجوز خروج از حضرموت برای او صادر شد و به عدن رفت. یک ماه در عدن به امر تبلیغ دین مشغول شد و سپس به سنگاپور عزیمت کرد. در آنجا مورد استقبال خیل عظیمی از مردم به رهبری حبیب محمد بن سالم العطاس و سید علی رضا بن ابی بکر السقاف قرار گرفت. او مدتی در کنار مردم سنگاپور ماند تا اینکه مجوز استثنایی برای ورود به اندونزی گرفت . پس به آنجا رفت و در میان شهرها و روستاها به تبلیغ دین پرداخت. عده ای از مردم کشور برای بزرگداشت او جلسات، مجالس و مهمانی هایی ترتیب دادند و از ورودش شادی کردند.

حرکت به حجاز

او از سرزمین جاوه به عربستان سعودی رفت و مدتی در آنجا اقامت گزید، سپس شیخ محمد صالح الاشقر از او خواست که در آنجا بماند. در مکه مکرمه بر او میهمان باشید در جلساتی که برگزار می شود مجدانه شرکت کنید. پس از آن دلایلی برای به دست آوردن مسکن مناسب در شهر جده ایجاد شد، بنابراین او و کسانی که با او از خانواده اش بودند به آنجا نقل مکان کردند. و به محض استقرار در حجاز،تا این که امرش معروف شد و اخبارش معلوم شد و دایره علم او بسیار وسعت یافت، عده ای از طلاب به او رفت و آمد می کردند تا او را بگیرند و بخوانند و برکت دهند و هر روز صبح نزد آنان می نشست تا اینکه قبل از نماز ظهر به جز روزهای پنجشنبه و جمعه. سالها گذشت و حبیب عبدالقادر بین جده و مکه و مدینه به رسالت تبلیغی خود پرداخت و ممکن است به ریاض و دمام سفر کند و به مناسبت این دیدار مجلسی برپا شود و صدها نفر از حضرموت و منطقه گرد هم آیند. در خطبه اش

سفرها

حبیب عمر بن احمد بن سمیت از زنگبار به او نامه نوشت و از او دعوت کرد که تصمیم بگیرد به کومور سفر کند و از او خواست که عجله کند. حبیب عبدالقادر در حجاز سکونت داشت و خواهان اسکان دائمی نبود، زیرا امیدوار بود هر از گاهی اسباب بازگشت به وطن را فراهم کند. در همان زمان، شیخ صالح قزاز به الحبیب پیشنهاد کرد که به عضویت سپاه جهان اسلام درآید تا وی مجوز سفر به عنوان واعظ به نام آن را بگیرد و وارد لبنان محل سکونت خود شود و به او قول دهد که ترتیبات لازم را بدهد. سفر او به کومور از آنجا.

شام

حبیب عبدالقادر لباس خود را برای سفر به لبنان آماده کرد و در بیروت با شیخ سراج کاکی و شیخ باکری رجب ملاقات کرد . وی در مدت اقامت خود در لبنان از بسیاری از بناها و بناهای تاریخی این کشور دیدن کرد و به مناسبت این سفر مهمانی های متعددی برپا شد. سپس از شام از شام دیدن کرد و با علما و شیوخ آن از جمله: عبدالله سراج الدین، محمد احمد بدینجاکی، عبدالعزیز عیون السود، الفتح الکیتانی، حسن حبانکه، محمد کفتارو، خیرالله السود ارتباط داشت. دمشقی، محمد عوض کلنجی، و بدرالدین ابوصالح و محمد یاسین الدمشقی. وی حدود دو ماه در سوریه اقامت گزید و در آنجا بیشتر آثار و مناظر اسلامی را زیارت کرد و با بسیاری از اهل حدیث و تفسیر و فقه و عرفان و ادب و صالحان و اولیای الهی تماس گرفت.

مصر

سپس آماده سفر از دمشق به مصر شد و در قاهره با شیخ حسنین مخلوف و بسیاری از اهل علم و ادب و شعر ملاقات کرد. پس از آن با عده ای از رجال الازهر و پیروان طریقت صوفیه و تعدادی از دوستان و همسنگران خود ملاقات کرد و من نیز با آنان مجالس متعددی برای او گرفتم. و از آثار و مناظر زیادی دیدن کرد که مهمترین آنها حرم امام حسین و مسجد ایشان بود. او حدود یک ماه و ده روز در مصر ماند و حبیب عمر بن سمیط پس از پیام از حبیب عبدالقادر خواست که به کومور بیاید و دیر نکند.

آفریقای شرقی

حبیب عبدالقادر از مصر به نایروبی کنیا سوار هواپیما شد و در آنجا مهمان آقای طه بن علی الحداد شد. او دو روز در نایروبی ماند و سپس به مومباسا رفت و مورد استقبال جمع کثیری از مردم به رهبری حبیب احمد طه ، پسر معروف عزاداری قرار گرفت و چندین روز در آنجا پذیرایی کرد تا برای سفر به کومور آماده شد .

روز شنبه 21 رجب 1394 هجری قمری به همراه الحبیب احمد مشحور برای زیارت عمر بن احمد بن سمیت عزیز به کومور رفت و به مورونی پایتخت جزایر رسیدند و مورد استقبال حبیب عمر بن قرار گرفتند. سمیت، آقای هادی بن احمد الحضر و تعداد زیادی از اهالی جزیره. وی همچنین از بسیاری از زیارتگاه ها، مناظر، آثار و مساجد اسلامی دیدن کرد و با جمعی از اهل علم و ادب و صالحان آشنا شد. روزها گذشت تا زمان حرکت فرا رسید، بنابراین او و همراهانش روز سه شنبه 8 شعبان 1394 هجری شمسی فرودگاه کومور را به مقصد دارالسلام در تانزانیا ترک کردند.

فرودگاه دارالسلام مملو از پذیرندگان زیادی بود که به رهبری مدیر مرکز اسلامی دارالسلام در آن زمان، شیخ عبدالرحمن بن محمد النجار الازهری، مردم ورود خود را جشن گرفتند و جلسه ای برگزار شد. در منزل آقای حضرمی که در آنجا بحث و گفتگوهای علمی صورت گرفت. سپس حبیب احمد مشهور و پسرانش به مومباسا بازگشتند و حبیب عبدالقادر ده روز در دارالسلام ماند. وی در این مدت از مساجد، مدارس و مراکز علمی بسیاری بازدید کرد و با شخصیت های بسیاری آشنا شد و همچنین با برخی آثار کهن اسلامی که تصویری از ورود اسلام به این منطقه در صدها سال پیش را به تصویر می کشد، آشنا شد. سپس به کنیا بازگشت و از برخی از شهرهای آن در مالیندی ، لامو ، مومباسا و مبرووه بازدید کرد.، و با خیل عظیم دریافت کنندگان دیدار کرد و جشن هایی برای استقبال از وی برپا شد. او بین برگزاری مجالس و مشورت، رفت و آمد به عبادتگاه ها و تذکر به مردم در مساجد و گذرگاه ها ماند تا زمان بازگشت به سرزمین حجاز فرا رسید . وی در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال 1394 هجری شمسی در فرودگاه مامباسا با مردم منطقه وداع کرد و به جده بازگشت .

عراق

او به سال 1397 رفته بود که با بهره‌برداری‌ها و صحنه‌ها شناخته می‌شد و به تعدادی از مساجد زیارت کرد و با تعدادی از علما و بزرگان دیدار کرد و حضور آقای ابوحسن نداوی در آن روزها در عراق ، دیدار و شناخت ایشان بود. او تنها چند روزی را در بغداد سپری کرد و سپس در کشور حرکت کرد و به کاظمین و نجف و کوفه و کربلا رسید و با بسیاری از اهل علم و ادب و تاریخ دیدار کرد و گفت‌وگوهای علمی و گفتگوهای پرمعنای انجام داد و با یک نفر به گفتگو نشست. تعدادی از علمای شیعه که در حضرموت از او سؤالاتی درباره اهل بیت پرسیدند . و از شهر بصره دیدن کرد و از اولاد جدش احمد المهاجر پرسید. و آنهایی که در بصره ماندند، اما یافتن آنها ممکن نشد و او با وجود اشتیاق به آن جا که مهاجر بود، نتوانست به آنجا برسد.

یمن

و سفر خود را به آن را از حجاز، سه بار، و در آن او وارد شهرستانها بسیاری از یمن ، و او از نقل مکان کرد صنعا به حدیده، به تعز و البیضاء ، و او با آقای بود ابراهیم بن عمر بن عقیل و جناب محمد بن عبدالله الحضر و در شهر البیضا مورد استقبال فراوان قرار گرفت و مردم به استقبال آمدن او و آمدنش به آنجا آمدند و به مساجد آن در سراسر جهان وارد شد و به آنها بخشید. خطبه ها و خطبه ها و دعوت ها را زیارت کرد و به رباط البیضاء رفت و از ادارات و طلاب آن بازدید کرد و جشن های فراوانی برایش برپا کردند و کلام و اشعار خوشامدگویی ایراد کردند.

آسیای جنوب شرقی

حبیب عبدالقادر در سال 1407 هجری قمری مجدداً به اندونزی سفر کرد و از سنگاپور و مالزی نیز دیدن کرد و پسرش علی و برادرزاده اش طه بن حسن او را همراهی کردند و در آنجا مورد استقبال رجال و علمای کشور قرار گرفت و جشن بزرگی در این زمینه برگزار کردند. مناسبت. سپس از روستاها و شهرهای زیادی دیدن کرد و به مردم تذکر می داد و موعظه می کرد و سخنانش بیشتر به زبان آنها ترجمه می شد.

خلیج فارس

در سال 1402 هجری قمری پس از اصرار فراوان مهاجران آن کشور به امارات متحده عربی رفت و در فرودگاه ابوظبی مورد استقبال جمع کثیری از بزرگان و طلاب دانش و ساکنان آنجا قرار گرفت و از او تجلیل کردند. کسانی که با او هستند در مدت اقامت در آنجا بین خانه های دوستان و شاگردان و عاشقان خود رفت و آمد کرد و تولدهای بسیاری برپا شد و ترانه سرود و در آن کشور با برخی از مردان ایالت آن دیدار کرد. وی همچنین در مساجد خطبه های عمومی ایراد کرد، از بسیاری از کتابخانه ها و مساجد آنها بازدید کرد، در شهرها و روستاهای آنها گشت زد و سپس به عربستان بازگشت .

در ماه محرم سال 1409 هجری قمری با جمعی از اسکورتان به عمان رفت و مدت آن سفر چهار شبانه روز بیشتر نبود و جمعیت زیادی در فرودگاه مسقط منتظر او بودند. توسط آقای یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه سلطنت عمان. از مسقط به سوی ظفار حرکت کردند و او قبر جدش محمد بن علی صاحب میربط را زیارت کرد . حبیب عبدالقادر و همراهان وی در این دیدار گفت و گوی ویژه ای با ملکه عمان، مادر سلطان این کشور داشتند که دستور تهیه یک هواپیمای شخصی برای آنها را در مسیر بازگشت به عربستان سعودی صادر کرد. روزهای بازدید آنها به پایان رسید.

اساتید

حبیب عبدالقادر در برخی از تعطیلات خود برای برخی از شاگردان خود بخشی از شیوخ خود را که می شناخت و از آنها گرفته بود توضیح داد و بر اساس آنچه ذکر شد، آنها به سه لایه تقسیم می شوند:

اساتید درجه یک

پدرش أحمد بن عبد الرحمن السقاف

عمر بن حامد بن عمر السقاف

عبد الله بن عیدروس العیدروس

عبد الله بن علوی الحبشی

حسن بن محمد بلفقیه

عمر بن عبد القادر السقاف

حسین بن طاهر الحبشی

جنید بن أحمد الجنید

علی بن محمد السقاف

حسین بن حامد العطاس

شیخ بن محمد الحبشی

عبد الله بن علی الحبشی

سالم بن محمد بن عبد القادر السقاف

أحمد بن محسن الهدار

عمر بن عبد الرحمن السقاف

اساتید درجه دوم

محمد بن هادی السقاف

حامد بن علوی البار

عمر بن عبد الله الحبشی

عبد الله بن عمر بن حامد السقاف

عبد الرحمن بن عبید الله السقاف

عبد الباری بن شیخ العیدروس

حسین بن عبد الله الحبشی

عبد الله بن عمر الشاطری

علوی بن عبد الله بن شهاب الدین

مصطفى بن أحمد المحضار

علوی بن محمد المحضار

عبد الله بن طاهر الحداد

محمد بن حسن عیدید

حسن بن إسماعیل بن الشیخ أبی بكر بن سالم

سالم بن حفیظ بن الشیخ أبی بكر بن سالم

جعفر بن عبد الله السقاف

علی بن عبد القادر العیدروس

علوی بن طاهر الحداد

محمد بن علی الحبشی

أبو بكر بن محمد السری

عبد الإله بن أحمد السقاف

محمد بن طه السقاف

محمد بن سالم العطاس

محمد بن محمد باكثیر

عبد الله بن محمد بن جعفر السقاف

عبد الله بن محمد الحداد

عبد الله بن حسین السقاف

أحمد بن عمر الشاطری

اساتید طبقه سوم

جعفر بن أحمد العیدروس

علوی بن عبد الله السقاف

عمر بن أحمد بن سمیط

حسن بن عبد الرحمن السقاف

أحمد بن موسى الحبشی

محمد بن هاشم بن طاهر

محمد بن عوض بافضل

عمر عبید حسان

عمر بن محمد السقاف

محمد بن حسن بن سمیط

أبو بكر بن سالم البار

صالح بن محسن الحامد

حسن بن محمد فدعق

هدار بن محمد الهدار

أحمد بن حسین العطاس

حسین بن عبد الله عیدید

عبد الله بن محمد بن حامد السقاف

سالم بن محمد بن حسین السقاف

أبو بكر بن طه السقاف

حسین بن محمد السقاف

محسن بن عبد الله السقاف

أحمد بن عبد الله الهدار

أحمد بن حسن الحداد

علی بن محمد بن عیدروس الحبشی

زین بن حسن بلفقیه

حامد بن محمد السری

عبد القادر بن سالم البار

أحمد بن عبود البار

مصطفى بن شیخ العیدروس

عبد الله بن شیخ العیدروس

علی بن عبد الرحمن الحبشی

وفات

وی در سحرگاه روز یکشنبه نوزدهم ربیع الثانی 1431 هجری قمری مصادف با چهارم آوریل 2010 میلادی درگذشت. بعد از ظهر همان روز در منزلش در جده بر او نماز خواند و پس از نماز عصر در مسجدالحرام مکه مکرمه بر او نماز خواند و در قبرستان المعالی در حوطه به خاک سپرده شد . از علویان تشییع جنازه با حضور جمعیت زیادی برگزار شد، به طوری که بسیاری از سرشناسان و مناصب آقای بعلوی از سراسر جهان در مراسم تشییع جنازه وی شرکت کردند و در بسیاری از کشورهای یمن، حجاز، شرق آسیا، آفریقا و غیره مراسم تسلیت برگزار شد. کشورها.

منبع

معروف، ابوبکر بن علی (1419ق). برداشت محصول از فضایل و احوال امام، عالم، خلیفه اجداد، عبدالقادر بن احمد بن عبدالرحمن الثقاف (PDF) . مدینه، عربستان: دارالمهاجر.

پانویس

  1. المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودية: عالم المعرفة. صفحة 222. مؤرشف من الأصل (PDF) في 2 يناير 2020.