مهلب شیرازی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
'''بنْدَار بن الْحُسَیْن بن مُحَمَّد بن الْمُهلب الشیرازی''' که کنیه اش أبا الْحُسَیْن بود. او یکی از علمای برجسته [[اهل سنت]] [[صوفی]] قرن چهارم هجری است<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص349-352، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>. ذهبی او را با عبارت «القدوة شیخ الصوفیة» می ستاید <ref>سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص108-109</ref>.[[ابوعبدالرحمان سلمی|ابو عبد الرحمن سلمی]] در مورد او میگوید: او عالم به اصول و زبان گویایی در بیان حقایق داشت. همانطور که ابوبکر شبلی نیز او را جلیل قدر دانسته و او را اکرام می نماید. خطیب بغدادی او را اهل فضل و از ممتازین در علم و معرفت معرفی می کند.<ref> | '''بنْدَار بن الْحُسَیْن بن مُحَمَّد بن الْمُهلب الشیرازی''' که کنیه اش أبا الْحُسَیْن بود. او یکی از علمای برجسته [[اهل سنت]] [[صوفی]] قرن چهارم هجری است<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص349-352، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>. ذهبی او را با عبارت «القدوة شیخ الصوفیة» می ستاید <ref>سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص108-109</ref>.[[ابوعبدالرحمان سلمی|ابو عبد الرحمن سلمی]] در مورد او میگوید: او عالم به اصول و زبان گویایی در بیان حقایق داشت. همانطور که ابوبکر شبلی نیز او را جلیل قدر دانسته و او را اکرام می نماید. خطیب بغدادی او را اهل فضل و از ممتازین در علم و معرفت معرفی می کند.<ref> | ||
http://www.al-eman.com/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8/%D8%B7%D8%A8%D9%82%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%A7%D9%81%D8%B9%D9%8A%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%A8%D8%B1%D9%89%20**/163%20%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%20%D8%A8%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86%20%D8%A8%D9%86%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%84%D8%A8%20%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%89%20%D8%A3%D8%A8%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%D9%89%20/i220&d122149&c&p1 المجموعة الوطنية للتقنية | [http://www.al-eman.com/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8/%D8%B7%D8%A8%D9%82%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%A7%D9%81%D8%B9%D9%8A%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%A8%D8%B1%D9%89%20**/163%20%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%20%D8%A8%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86%20%D8%A8%D9%86%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%84%D8%A8%20%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%89%20%D8%A3%D8%A8%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%D9%89%20/i220&d122149&c&p1 المجموعة الوطنية للتقنية] | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
[[صوفیه]] در یگانگی و در جمله و در اختلاف الفاظ و رسیدن به آن و دیدن و تعریف آن اتفاق نظر دارند و هر یک سزاوار نامی است که بر او می آید. | [[صوفیه]] در یگانگی و در جمله و در اختلاف الفاظ و رسیدن به آن و دیدن و تعریف آن اتفاق نظر دارند و هر یک سزاوار نامی است که بر او می آید. | ||
از حالتی که او را توصیف می کنند، پس از آن که بر وحدانیت گفتار توافق کردند، در زمره مجتهد، زاهد، عابد، خوف، مطلوب، غنی، فقیر، آرزومند، مشتاق، صبور، قانع، وابسته، محب، بی پروا، نامیده، سالک، طالب و آرزومند نامیده می شوند.<ref>https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86#cite_note-%D8%B4%D8%A7%D9%81%D8%B9%D9%8A-3 بندار بن الحسين</ref> | از حالتی که او را توصیف می کنند، پس از آن که بر وحدانیت گفتار توافق کردند، در زمره مجتهد، زاهد، عابد، خوف، مطلوب، غنی، فقیر، آرزومند، مشتاق، صبور، قانع، وابسته، محب، بی پروا، نامیده، سالک، طالب و آرزومند نامیده می شوند.<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86#cite_note-%D8%B4%D8%A7%D9%81%D8%B9%D9%8A-3 بندار بن الحسين] </ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۸
بنْدَار بن الْحُسَیْن بن مُحَمَّد بن الْمُهلب الشیرازی که کنیه اش أبا الْحُسَیْن بود. او یکی از علمای برجسته اهل سنت صوفی قرن چهارم هجری است[۱]. ذهبی او را با عبارت «القدوة شیخ الصوفیة» می ستاید [۲].ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او میگوید: او عالم به اصول و زبان گویایی در بیان حقایق داشت. همانطور که ابوبکر شبلی نیز او را جلیل قدر دانسته و او را اکرام می نماید. خطیب بغدادی او را اهل فضل و از ممتازین در علم و معرفت معرفی می کند.[۳]
او از اهالی شیراز بود و شاگردی ابوبکر شبلی و شاگردی إبراهيم بن عبد الصمد الهاشمي در حدیث و بین او و أبي عبد الله بن خَفِيف مباحثاتی در موضوعات مختلف وجود داشت او خدمتگزار ابوالحسن اشعری بود. او اهل زهد و انفاق بود و مشتاق کسب معرفت او در 353 بدرود حیات گفت و أَبُو زرْعَة الطَّبَرِيّ مغسل او بوده است.
گفتار
صوفی کسی است که خداوند او را برای خود برگزیده است پس او را تهذیب کرده و از خود به او گفتاو را به اسرار الهی تعلیم می دهد و او را از دنیا و مشغولیت های آن دور می سازدو مرد رحمت خدا واقع می شود، کوفی، یعنی خداوند او را پاداش و کفایت داد، و جوزی یعنی خداوند او را جزای خیر می دهد. پس فعل خداوند متعال به نام او ظاهر است و مصلح با تداوم آرزوی خود و در تربیت انسانی عنایت کرده و با زهد به او عنایت می کند. ، پس نام او با رفتار و عمل او مشخص می شود.
صوفیه در یگانگی و در جمله و در اختلاف الفاظ و رسیدن به آن و دیدن و تعریف آن اتفاق نظر دارند و هر یک سزاوار نامی است که بر او می آید. از حالتی که او را توصیف می کنند، پس از آن که بر وحدانیت گفتار توافق کردند، در زمره مجتهد، زاهد، عابد، خوف، مطلوب، غنی، فقیر، آرزومند، مشتاق، صبور، قانع، وابسته، محب، بی پروا، نامیده، سالک، طالب و آرزومند نامیده می شوند.[۴]
پانویس
- ↑ طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص349-352، دار الكتب العلمية، ط2003
- ↑ سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص108-109
- ↑ المجموعة الوطنية للتقنية
- ↑ بندار بن الحسين