عبدالله بن حسین بن طاهر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:




من التجائية إلى الله
من التجائیة إلى الله


أَلَا يا ربِّ يا سامع دعائي                      ومن بيديه دائي مع دوائي
أَلَا یا ربِّ یا سامع دعائی**********ومن بیدیه دائی مع دوائی


تفضَّل يا كريمُ على فقير                      قليل الصبر عند الابتلاء
تفضَّل یا كریمُ على فقیر**********قلیل الصبر عند الابتلاء


فهب لي من عطائك كلَّ خيرٍ                      وعجل يا إلهي بالشفاء
فهب لی من عطائك كلَّ خیرٍ**********وعجل یا إلهی بالشفاء


وكن لي سيدي في كل حال                       وفي الدنيا وفي يوم الجزاء
وكن لی سیدی فی كل حال**********وفی الدنیا وفی یوم الجزاء




ويقول في قصيدة
ویقول فی قصیدة


جزى الله المصائب كل خيرٍ                        أفادتنا علومًا نافعات
جزى الله المصائب كل خیرٍ**********أفادتنا علومًا نافعات


علومًا لم نجدها في كتاب                     ولم نظفر بها عند الثقات
علومًا لم نجدها فی كتاب**********ولم نظفر بها عند الثقات


عسى أن تكرهوا شيئًا وفيه                    لكم خير كما في البينات
عسى أن تكرهوا شیئًا وفیه**********لكم خیر كما فی البینات


وهل من سامع فطن حليم                        يبادر مسرعًا قبل الفوات
وهل من سامع فطن حلیم**********بادر مسرعًا قبل الفوات


يفكِّر في الأمور وما وراها                     ويسعى في الخلاص وفي النجاة
یفكِّر فی الأمور وما وراها**********ویسعى فی الخلاص وفی النجاة


ولله الكريم أجلُّ حمدٍ                           على النعم العظام السابغات
ولله الكریم أجلُّ حمدٍ**********على النعم العظام السابغات


فلا نُحصي على المولى ثناءً                     تعالى عن الصفات المُحْدثَات
فلا نُحصی على المولى ثناءً**********تعالى عن الصفات المُحْدثَات




في المساجد
فی المساجد


وفي المساجدِ سِرٌّ ما جلستُ بها                 إلا تعجبتُ ممن يسكن الدُّورا
وفی المساجدِ سِرٌّ ما جلستُ بها**********إلا تعجبتُ ممن یسكن الدُّورا


نورٌ وأنس وحفظ للجليس بها                     من كل شر وضر فاسمع الشورى
نورٌ وأنس وحفظ للجلیس بها**********من كل شر وضر فاسمع الشورى


وإن يكن خاليًا ليس به أحد                     فاجلس به واعتكف فيه تَجد نورا
وإن یكن خالیًا لیس به أحد**********فاجلس به واعتكف فیه تَجد نورا





نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۴۷، ۲۶ دسامبر ۲۰۲۱؛



عبدالله بن حسین بن طاهر ( ۱۱۹۱ - ۱۲۷۲ق ) فقیه شافعی، عالم نحو و شاعر ، از برجسته‌ترین علمای پرتلاش حضرموت بود . او یکی از کسانی بود که با برادرش طاهر بن حسین بن طاهر در قیامی که خود را خلیفه مسلمین در حضرموت خواند بیعت کرد . او خود از رهبرانی بود که علیه حاکمان جوان تریم و سئون قیام کرد . او مجموعه ای از پیام های مفید دارد که به «مجموعه حبیب عبدالله بن حسین بن طاهر» معروف است.


نسب

عبد الله بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن عبد الرحمن بن محمد مغفون بن عبد الرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبد الرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی طالب و امام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.


وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

وی در سال 1191 هجری قمری در طارم حضرموت به دنیا آمد . او در آنجا بزرگ شد و گرایش هایش به زندگی علمی و عرفانی روی آورد نه به سایر امور زندگی عمومی و مشغله های آن و از همان جوانی در موسسات تریمیه و موافقت با شیوخ آنها و پذیرفتن سایر مؤسسات مردد بود. علوم دیگر شیوخ برجسته حضرموت . وی با پدر و خانواده اش در حال و هوای سال 1210 هجری قمری به مسیله نزدیک طارم مهاجرت کرد . دور شدن از فشار حاکمان طارم الیافعیین و فرار از هرج و مرج سیاسی و اجتماعی در آن. او بین مکه و مدینه در حجاز حرکت کرد و علمای آن به او تعلیم دادند. سپس به کشور خود بازگشت و در مسیله به عنوان معلم و واعظ زندگی کرد.

اساتید

او از بسیاری از علما دانش فرا گرفت، از جمله:

أخوه طاهر بن حسین بن طاهر

حامد بن عمر المنفر

عبد الرحمن بن حامد المنفر

عمر بن أحمد الحداد

علوی بن أحمد الحداد

عمر بن محمد بن سهل

أبو بكر بن عبد الله الهندوان

عبد الرحمن بن عبد الله بافرج

أبو بكر بن عبد الله بنَحْسن

محمد بن أبی بكر العیدروس

علوی بن محمد المشهور

عبد الرحمن بن علوی صاحب البطیحاء

عمر بن سقاف السقاف

عبد الرحمن بن محمد بن سمیط

أحمد بن عبد الله الهندوان

أحمد بن جعفر الحبشی

عقیل بن عمر بن یحیى

محمد بن صالح الرّیس

عمر بن عبد الرسول العطار

أحمد بن علوی جمل اللیل

شاگردان

گروه زیادی از دوست داران علم و دانش از او بهره بردند، از جمله:

عبد الله بن عمر بن یحیى

عبد الرحمن بن علی السقاف

علی بن محمد الحبشی

محمد بن حسین الحبشی

محسن بن علوی السقاف

حامد بن عمر السقاف

عیدروس بن عمر الحبشی

أحمد بن علی الجنید

عمر بن علی الجنید

عبد الله بن أحمد باسودان

عبد الله بن سعد بن سمیر

آثار او

از او نقل شده است که در شب ده جزء و در نماز ضحی هشت جزء قرآن می خواند. در میان سوابق خود، شاگرد او Aidaroos بن عمر ، گفت: " او، عبدالله بن حسین، برای آمدن هر روز از (خدا وجود ندارد ولی خدا) با بیست و پنج هزار، و از (آه خدا) با بیست و پنج هزار، و از (نماز برای پیامبر (ص) می شود او ) با بیست و پنج هزار و او با استفاده از یک حمام و عطر برای هر نماز واجب . " همچنین عادت او این است که هر شامگاه برای روح در مسجد برای مردم می نشیند و فقه و غیر فقه می آموزد و حدیث و عرفان استماع می کند تا زمانی که خورشید به غروب نزدیک می شود، آماده نماز غروب برمی خیزد. که حمام می کند و عطر می کند.

از نظر نقش سیاسی، او در صف مقدم علویان بود که برای انقلاب علیه جوانان قیام کردند و راه را برای آن در برابر نارضایتی ها، هرج و مرج و ظلم هموار کردند، جایی که نزاع به همسایگانش رسیده بود و آشوب بر بیشتر مردم غلبه کرده بود. کشورهای جنوب عربستان در قرن سیزدهم هجری قمری، اما دانشمندانی هستند که تمام تلاش خود را برای فرونشاندن نزاع و رفع نارضایتی می کردند، علویان دیدند که لازم است ابتدا آن سوء استفاده کنندگان را با صدای بلند صدا بزنند تا اوضاع آرام شود و آنها دیدند که باید یک دولت فراگیر وجود داشته باشد که همه را شامل شود و کسانی را که به خیر و درستی معتقدند برای آن انتخاب کنند. آنها هستند که بذر انقلاب را کاشتند و بعد از مدتی در سال 1265 هجری قمری موفق شد. عبدالله بن حسین یکی از کسانی بود که برای تأسیس سلطنت آل کثیری به رهبری سلطان غالب بن محسن آل کثیری ، که حکومت طارم را خرید.از عبدالله بن عواد، یافی جریمه شد و در بیستم شعبان 1262 هجری قمری در خانه عبدالله بن حسین و زیر نظر او بر سر او توافق شد.

از سخنان او

«هرگاه به چیزى از امور دنیا خرسندى و به آن راضى شدى، از نظر عقل و دین ناقص هستى، و کم و زیاد شدن یکى از آن دو مستلزم همین امر در دیگری است».

«حلال خوردن یک اصل بزرگ است و عبادت حرمت ندارد و اثر آن ظاهر می شود، مگر اینکه لقمه بدون ابهام خوب باشد.

برادر طاهر شاگرد همه کسانی بود که در هر کشوری او را برابر یا پست تر از خود می دیدند و با فراخوانی یا تذکر مردم خود را نشان نمی داد مگر اینکه کسی را نمی یافت که این بیکاری مبالغه آمیز را انجام دهد. کسی را می دید که ادعای علم می کرد، کتابش را می شکست و به او می گفت: «با بخوان» بر تو.» و او و دیگران از تواضع و انضباط خود بهره بردند، زیرا کسی که نسبت به مردم تکبر می کرد و از مردم می خواست. نزد او بیا و برایش بخوان، نه برای او سودی داشت و نه از او.

شعر

او مجموعه شعری دارد که خود جمع آوری کرده و شخصیت صوفیانه اش در او پدیدار شده است و تمایلات خود را متأثر از ادیانش و غیر مذاهبش در او آشکار می بیند. موهای اوست:


من التجائیة إلى الله

أَلَا یا ربِّ یا سامع دعائی**********ومن بیدیه دائی مع دوائی

تفضَّل یا كریمُ على فقیر**********قلیل الصبر عند الابتلاء

فهب لی من عطائك كلَّ خیرٍ**********وعجل یا إلهی بالشفاء

وكن لی سیدی فی كل حال**********وفی الدنیا وفی یوم الجزاء


ویقول فی قصیدة

جزى الله المصائب كل خیرٍ**********أفادتنا علومًا نافعات

علومًا لم نجدها فی كتاب**********ولم نظفر بها عند الثقات

عسى أن تكرهوا شیئًا وفیه**********لكم خیر كما فی البینات

وهل من سامع فطن حلیم**********بادر مسرعًا قبل الفوات

یفكِّر فی الأمور وما وراها**********ویسعى فی الخلاص وفی النجاة

ولله الكریم أجلُّ حمدٍ**********على النعم العظام السابغات

فلا نُحصی على المولى ثناءً**********تعالى عن الصفات المُحْدثَات


فی المساجد

وفی المساجدِ سِرٌّ ما جلستُ بها**********إلا تعجبتُ ممن یسكن الدُّورا

نورٌ وأنس وحفظ للجلیس بها**********من كل شر وضر فاسمع الشورى

وإن یكن خالیًا لیس به أحد**********فاجلس به واعتكف فیه تَجد نورا


تالیفات

نامه ها، نذورات، مکاتبات و وصیت نامه های او در «مجموعه ای» جمع آوری شده که شامل 23 نامه، یک دیوان، یک منظومه و یک وصیت نامه بوده و دارای تقسیم بندی های زیر است:

«دست توفیق به عشق خدا به تحقیق» در فقه. توسط توضیح داده شد محمد ابن عمر نووی آل Jawi یک توضیح خوب، و عبدالله بن محمد آل Harari آن خلاصه و سپس آن را توضیح داد. کلید نحو، نحو است. و شاگردش، مفتی مکه، محمد بن حسین الحبشی، آن را توضیح داد.

وفات

وی در نیمه شب پنج شنبه هفدهم ربیع الاخر سال 1272 هجری قمری درگذشت و در کنار برادرش طاهر بن حسین در المسیله به خاک سپرده شد . هر سال در روز وفاتش در قبرستانی که در آن به خاک سپرده شده بود، مجلس بزرگی برای او برگزار می شود.

منابع

بن طاهر, عبد الله بن حسین (1429 هـ). مجموع الحبیب عبدالله بن حسین بن طاهر (PDF). بیروت، لبنان: دار الحاوی.

السقاف, عبد الله بن محمد (1357 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثالث. الإسكندریة، مصر: مطبعة الرشدیات. صفحة 162.

پانویس