خیر النساج: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی| {| class="wikitable aboutAut...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
!أبو الحسن مُحَمَّد بن | !أبو الحسن مُحَمَّد بن إِسمَاعِیل السامریّ | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| | |خیر النساج | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''خیر النساج''' اسمش '''أبو الحسن مُحَمَّد بن إِسمَاعِیل السامریّ''' ، (202 هـ/817 - 322 هـ/934)بود.یکی از علمای بنام [[اهل سنت]] و [[تصوف]] در قرن چهارم هجری بود<ref>طبقات الصوفیة، أبو عبد الرحمن السلمی، ص247-250، دار الكتب العلمیة، ط2003</ref>. ذهبی او را به فراوانی زهد و دارای حالات و کرامات توصیف می کند<ref>[https://islamweb.net/ar/library/index.php?page=bookcontents&ID=3012&idfrom=3156&idto=3156&flag=0&bk_no=60&ayano=0&surano=0&bookhad=0 اسلام ویب]</ref>. او اهل شهر [[سامرا]] ولی ساکن [[بغداد]] یود او سیاه چهره بود و محمد بن اسماعیل نام داشت.گویند که [[حج]] به جا آورد، مردی او را به [[کوفه]] برد و گفت: تو برای من کار کن و نامت نیکو است. | ||
ما با تو اختلافی نداریم، او هم برایشان کار کرد.پس مدتی به بافندگی مشغول شد، از این رو او را به درستی نساج نامیدند<ref>[https://islamweb.net/ar/library/index.php?page=bookcontents&ID=3012&idfrom=3156&idto=3156&flag=0&bk_no=60&ayano=0&surano=0&bookhad=0 اسلام ویب]</ref> | ما با تو اختلافی نداریم، او هم برایشان کار کرد.پس مدتی به بافندگی مشغول شد، از این رو او را به درستی نساج نامیدند<ref>[https://islamweb.net/ar/library/index.php?page=bookcontents&ID=3012&idfrom=3156&idto=3156&flag=0&bk_no=60&ayano=0&surano=0&bookhad=0 اسلام ویب]</ref> | ||
=اساتید و شاگردان= | =اساتید و شاگردان= | ||
او از أبا حمزة | او از أبا حمزة البغدادی و[[جنید بغدادی|الجنید]] بهره برده است.در حالی که أحمد بن عطاء الرودباری و محمد بن عبد الله الرازیتاب از او روایت کرده اند.و آمده است که [[ابراهیم الخواص|إبراهیم الخواص]] و[[شبلی|أبو بكر الشبلی]] در مجلس او متحول شدند و او از معاصران [[ابو الحسین نوری|أبو الحسین النوری]] بود. | ||
=وفات= | =وفات= | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
صبر از اخلاق مردان و رضا از اخلاق کریمان است. | صبر از اخلاق مردان و رضا از اخلاق کریمان است. | ||
ارث اعمال شما همان چیزی است که شایسته اعمال شماست و به شما می رسد پس از فضل و رحمت او طلب ارث کنید که کاملتر و بهتر است.خداوند متعال فرموده است﴿قل بِفضل الله وبرحمته فبذلك | ارث اعمال شما همان چیزی است که شایسته اعمال شماست و به شما می رسد پس از فضل و رحمت او طلب ارث کنید که کاملتر و بهتر است.خداوند متعال فرموده است﴿قل بِفضل الله وبرحمته فبذلك فلیفرحوا هُوَ خیر مِمَّا یجمعُونَ﴾<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%8A%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%AC#cite_note-%D8%B3%D9%8A%D8%B1-3 خیر النساج]</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۱
خیر النساج اسمش أبو الحسن مُحَمَّد بن إِسمَاعِیل السامریّ ، (202 هـ/817 - 322 هـ/934)بود.یکی از علمای بنام اهل سنت و تصوف در قرن چهارم هجری بود[۱]. ذهبی او را به فراوانی زهد و دارای حالات و کرامات توصیف می کند[۲]. او اهل شهر سامرا ولی ساکن بغداد یود او سیاه چهره بود و محمد بن اسماعیل نام داشت.گویند که حج به جا آورد، مردی او را به کوفه برد و گفت: تو برای من کار کن و نامت نیکو است. ما با تو اختلافی نداریم، او هم برایشان کار کرد.پس مدتی به بافندگی مشغول شد، از این رو او را به درستی نساج نامیدند[۳]
اساتید و شاگردان
او از أبا حمزة البغدادی والجنید بهره برده است.در حالی که أحمد بن عطاء الرودباری و محمد بن عبد الله الرازیتاب از او روایت کرده اند.و آمده است که إبراهیم الخواص وأبو بكر الشبلی در مجلس او متحول شدند و او از معاصران أبو الحسین النوری بود.
وفات
خیرالنساج در سال 322 هجری قمری وفات یافت و حدود صد سال داشت. از کسى که در وفات خیرالنساج حاضر بود، نقل شده است که هنگامى که در نماز مغرب شرکت کرد از حال رفت سپس چشمانش را گشود و به در خانه اشاره کرد. و گفت: برخیز خدا تو را برکت دهد، تو فقط بنده ماموری و من هم بنده ای مامورم آنچه را که به توامر شده از دست نده. و آنچه به من امر شده از دست دادم، پس به آنچه به آن دعوت شدم عمل کنم، پس آنچه را که به تو امر شده است انجام ده». پس به آب دعا خواند و وضو گرفت و نماز خواند سپس دراز کشید و چشمانش را بست و از دنیا رفت.
گفتار
صبر از اخلاق مردان و رضا از اخلاق کریمان است.
ارث اعمال شما همان چیزی است که شایسته اعمال شماست و به شما می رسد پس از فضل و رحمت او طلب ارث کنید که کاملتر و بهتر است.خداوند متعال فرموده است﴿قل بِفضل الله وبرحمته فبذلك فلیفرحوا هُوَ خیر مِمَّا یجمعُونَ﴾[۴].