عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:
=وفات=
=وفات=


در شهر  تریم شب چهارشنبه بیست و ششم جمادی الاخیره سال ۱۱۶۲ هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%84%D9%81%D9%82%D9%8A%D9%87#cite_note-4 عبد الرحمن بن عبد الله بلفقيه]</ref>.
در شهر  تریم شب چهارشنبه بیست و ششم جمادی الاخر سال ۱۱۶۲ هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%84%D9%81%D9%82%D9%8A%D9%87#cite_note-4 عبد الرحمن بن عبد الله بلفقيه]</ref>.


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲

حسن بصری
نام عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبد الرحمن بلفقيه
نام‎های دیگر عبد الرحمن بن عبدالله بلفقيه
درگذشت 1162ق

عبد الرحمن بن عبدالله بلفقيه (1089 - 1162 هـ) فقیه، شاعر ، عالم شرع و تصوف بود. یکی از بزرگان حضرموت در زمان خود. او بسیار متین بود و تالیف و تصنیف را دوست داشت. از اکثر جهات در همه علوم سؤالاتی برایش ارسال می شد و او با بهترین شکل به آنها پاسخ می داد.دانش و سخنان لطیف و تحقیقات دقیقی داشت. او نویسنده «الرشفات» است، منظومه ای شاعرانه از یک شخصیت عرفانی بود. استادش شیخ عبدالله بن علوی الحداد او را «علّامة الدنيا» نامید[۱].

نسب

عبد الرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبد الرحمن بلفقيه بن محمد بن عبد الرحمن الأسقع بن عبدالله بن أحمد بن علي بن محمد بن أحمد الشهيد بن الفقيه المقدم محمد بن علي بن محمد صاحب مرباط بن علي خالع قسم بن علوي بن محمد بن علوي بن عبيد الله بن أحمد المهاجر بن عيسى بن محمد النقيب بن علي العريضي بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علي زين العابدين بن الحسين السبط بن الإمام علي بن أبي طالب، والإمام علي زوج فاطمة بنت محمد(ص)[۲].او بیست و نهمین فرزند رسول الله محمد (ص) در سلسله نسب بود.

تولد و تربیت

وی در سال 1089 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد.وی در جوانی دارای استعدادهای فراوان از جمله هوش و حافظه قوی بود و در جوانی قرآن کریم را فراگرفت.سپس آن را از اول تا سوره اعراف با قرائت ده گانه جمع و مفرد خواند. علی شیخ عبدالرحمن بن ابی الغیث المدنی و شیخ ابراهیم بن محمد المصری. همچنین کتاب «الارشاد» ابن مقری را در فقه، «الملحه» و «الفیة بن مالک» را در صرف و نحو، و «الفیه السیوطی» را در معانی و بیان بیشتر حفظ کرده است. و «الفیة البرماوی» در اصول فقه، «الفیة الحدیث» عراقی، «الشاطبیه» در قرائت و «الرایه» در نقاشی. و آثار دیگری در منطق و عروض، او همه اینها را در سالهای اولیه عمرش خواند و از دو شیخی که در بالا ذکر شد آنان را فرا گرفت.در نتیجه؛ برای تدریس و فتوا در اوج جوانی قبل از بیست سالگی آماده شد.

اساتید

مشهورترین اساتید او عبارتند از [۳]:

پدرش عبدالله بن أحمد بلفقيه

پدر بزرگش محمد بن عبد الرحمن العيدروس

دائیش عبد الرحمن بن محمد العيدروس

برادرش محمد بن عبدالله بلفقيه

عبدالله بن علوي الحداد

أحمد بن عمر الهندوان

عبد الرحمن بن أبي الغيث المدني

إبراهيم بن محمد المصري

يحيى بن عمر مقبول الأهدل

أبو بكر بن علي البطاح الأهدل

الزين بن محمد باقي المزجاجي

علاء الدين بن محمد باقي المزجاجي

إبراهيم الناشري

إبراهيم بن حسن الكردي

محمد بن رسول البرزنجي

حسن بن علي العجيمي

أحمد بن محمد النخلي

عبدالله بن سالم البصري

إبراهيم بن حمزة الحسيني

شاگردان

مهمترین شاگردان او عبارتند از:

حامد بن عمر المنفر

جعفر بن أحمد بن زين الحبشي

حسن بن علي الجفري

سقاف بن محمد بن عمر السقاف

عبد الرحمن بن مصطفى العيدروس

مشيّخ بن جعفر باعبود

ابنه عيدروس بن عبد الرحمن بلفقيه

محمد بن سليمان الكردي

آثار اجتماعی

علیرغم مشغله ای که به علم، تحصیل و عبادت داشت، توانست راه خود را برای کسب ثروتی که به او در دینش کمک کند، باز کند.او دارای زمین های قابل کشت وسیعی بود که در آن درختان خرما کشت می کرد. بسیاری از بقایای این زمین‌ها هنوز مورد استفاده فرزندان اوست که آن را به ارث برده‌اند.از جمله این زمین های او در اراضی منطقه ای است که در ضلع غربی دره اصلی حضرموت واقع شده است و به آن البطینه می گویند و برای مهمانان نیز محل پذیرایی دارد.امروزه نیز عده ای از مسافرانی که باید در راه رسیدن به شهر مقصد خود استراحت کنند از آن بازدید می کردند. تعداد مساجدی که وی تأسیس کرد به هفده مسجد در برخی شهرها و روستاهای حضرموت می رسد و برخی از این مساجد تا کنون وجود دارند.

سیره

روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم توحید به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند.عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت. وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: مي خواهيم با ​​ارباب تو ديدار كنيم و با ایشان بحث علمی كنيم. به آنها گفت: چه می خواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمی دانی از او می پرسیم. به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم می گیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم در این باره بپرسید،جواب خواهند داد او در نهایت به تمامی سؤالاتشان رسیدند و او اینگونه به آنها پاسخ داد. وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا می توانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند. پس برخى از آنان به يكديگر نگاه كردند و گفتند: اگر اين خادم شیخ است پس علماى آنها چگونه هستند و از جايي كه آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند.

بسیاری از حقایقی که از شیخ نقل شده که حاکی از فراوانی و وسعت علم اوست، برخی از آنها را در «النفس الیمانی» و در برخی آثار دیگر ذکر شده است.

اشعار

اشعار او حاکی از مقام والای او در علوم تصوف و ذوق والای او و تسلط او در علوم عرفان اسلامی و کاوش در لطایف این علوم معنوی است و منظومه «رشفات أهل الكمال» گواه بر آن است. جایی که شیخ عبدالله باسودان در توضیح آن کوشید و به ناتوانی خود اعتراف کرد، با اینکه از علمای ممتاز است و دو جلد به عنوان شرح مختصر این ابیات نوشت. در اینجا نمونه ای از این اشعار آورده شده است[۴].

مهر پیام با همه شرایطی که آوردند به ما رسید. پس همه خلقت پر از اهمیت شد و راههای کمال درخشید همه آن فضل و رحمت است و همه هدایت و حکمت است. او امام هر مبلّغی است و در همه صفات الگو است. او باید شکرگزار آنچه به او داد، هنگامی که بلند شد. و به روزه ادامه داد در حالی که از جانب مولای خود به او داده شده بود که شایسته فضل است.

در قصیده «الصفة الصفية بصفات الصوفية» می گوید:

و برای مردم نوری کریمانه در چهره هایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده می شود. اگر در میان آنها نیستی، ولی محبت آنها مانند محبت مردمی است که با آنان هستند با تمام محبتشان. و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترین ها امیدواریم.

و در قصیده «عقد الميثاق في محاسن الأخلاق»

در عمارت اعصار دارند می گذرند و هزار هزار بار است. هر کس روزها را به نیکی مشغول باشد نتیجه نیکو می گیرد و گرنه او را به دل شکستگی مشغول می کنی. و هر کس در آغاز بذر شر بکارد، عاقبت از آن عذاب را درو خواهد کرد.

آثار

او کتاب ها و رسائل و دستورات بسیار مفیدی دارد که از جمله آنها به موارد زیر اشاره می کنیم:

«رشفات أهل الكمال ونسمات أهل الوصال» مجموعه ای منظوم.

«مفاتيح الأسرار» وشرحها في «رفع الأستار عن مفاتيح الأسرار».

«الدرر البهية في المسلسلات النبوية».

«منظومة في التوحيد» و شرح آن.

«عقد الميثاق في محاسن الأخلاق».

«فتح الخلاق بشرح عقد الميثاق على محاسن الأخلاق».

«رسالة في طريقة السادة العلويين».

«شرح دوائر الدين».

«شرح العقيدة».

«عمدة المحقق» در دو اصل.

«العقدة في مسائل العهدة».

«يُمنة المدارس وزينة المدارس».

«غاية المرام فيما يتعلق بأنكحة الأنام».

«قاطع الجدال في مسألة الهلال».

«خاتمة الجواب والبيان في أن المحسودين في الخير في زيادة لا نقصان».

«الطوالع واللوامع في رجال جمع الجوامع».

«كشف الحق عن الحقيقة وتمييز التلبيس عن رسوم الطريقة».

«غاية الإتقان في فضل القرآن».

«ديوان شعر».

مجموع پاسخ به سوالات که کمتر از پانصد صفحه نیست.

وفات

در شهر تریم شب چهارشنبه بیست و ششم جمادی الاخر سال ۱۱۶۲ هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد[۵].

پانویس

  1. القضماني, محمد ياسر (2014). السادة آل باعلوي وغيض من فيض أقوالهم الشريفة وأحوالهم المنيفة. دمشق، سوريا: دار نور الصباح. صفحة 149
  2. المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 392
  3. الحبشي, عيدروس بن عمر (1430 هـ). عقد اليواقيت الجوهرية. الجزء الثاني. تريم، اليمن: دار العلم والدعوة. صفحة 852
  4. السقاف, عبد الله بن محمد (1356 هـ). تاريخ الشعراء الحضرميين. الجزء الثاني. القاهرة، مصر: مطبعة العلوم. صفحة 85
  5. عبد الرحمن بن عبد الله بلفقيه