علی بن محمد بن جدید: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ناصر ال' به 'ناصرال') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
علی بن محمد بن جدید (متوفی ۶۲۰ هجری قمری، از اشراف حضرموت بود<ref>الجندي, محمد بن يوسف (1416 هـ). | علی بن محمد بن جدید (متوفی ۶۲۰ هجری قمری، از اشراف حضرموت بود<ref>الجندي, محمد بن يوسف (1416 هـ). السلوک في طبقات العلماء والملوک (PDF). الجزء الثاني. صنعاء، اليمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 135. مؤرشف من الأصل (PDF) في 26 أغسطس 2021.</ref> و در زمان خود شهرت گسترده ای در کشورها و سرزمین های اسلامی داشت، زیرا سفرهای زیادی به هند، عراق، حجاز، یمن و تهامه داشت. او برای تدریس در یمن زندگی می کرد و در آنجا شهرت یافت و مردمی از سراسر یمن برای آموختن علم حدیث نزد او گرد آمدند. او نزد خانواده اش «شریف ابو جدید»<ref> الرسولي, الملک الأفضل (1425 هـ). العطايا السنية والمواهب الهنية في المناقب اليمنية (PDF). صنعاء، اليمن: وزارة الثقافة والسياحة. صفحة 460.</ref> شناخته می شد. او به عراق رفت تا نسب سادات علوی را تثبیت نماید. | ||
=نسبت= | =نسبت= | ||
علی بن محمد بن أحمد بن جدید بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین السبط بن علی بن أبی طالب، و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه وآله است.<ref>بامخرمة, الطيب بن عبدالله (1411 هـ). تاريخ ثغر عدن. الجزء الثاني. القاهرة، مصر: | علی بن محمد بن أحمد بن جدید بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین السبط بن علی بن أبی طالب، و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه وآله است.<ref>بامخرمة, الطيب بن عبدالله (1411 هـ). تاريخ ثغر عدن. الجزء الثاني. القاهرة، مصر: مکتبة مدبولي. صفحة 157.</ref> | ||
او نوه شانزدهم محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است. | او نوه شانزدهم محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است. | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
او در حضرموت به دنیا آمد، قرآن را چند مردگان را در هنرهای علم حفظ کرد و سپس به علوم اسلامی و عربی کار کرد. سپس پس از تحقیق علم به یمن و حجاب رفت و بسیاری از علما و همچنین بسیاری از آگاهان را از او گرفت و به دمشق و عراق رفت تا اینکه از رمان ها برای شنیدن و خواندن بیش از چند نفر با او ملاقات کرد و تعداد بزرگانش به حدود هزار نفر رسید و با آن ها در اوج انتساب به درجه اتحاد و منحصر به فرد بودن رسید.<ref>خرد, محمد بن علي (2002). غرر البهاءالضوي ودرر الجمال البديع البهي. القاهرة، مصر: | او در حضرموت به دنیا آمد، قرآن را چند مردگان را در هنرهای علم حفظ کرد و سپس به علوم اسلامی و عربی کار کرد. سپس پس از تحقیق علم به یمن و حجاب رفت و بسیاری از علما و همچنین بسیاری از آگاهان را از او گرفت و به دمشق و عراق رفت تا اینکه از رمان ها برای شنیدن و خواندن بیش از چند نفر با او ملاقات کرد و تعداد بزرگانش به حدود هزار نفر رسید و با آن ها در اوج انتساب به درجه اتحاد و منحصر به فرد بودن رسید.<ref>خرد, محمد بن علي (2002). غرر البهاءالضوي ودرر الجمال البديع البهي. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهرية للتراث. صفحة 154، 466.</ref> | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
محمد بن مسعود السفالی | محمد بن مسعود السفالی | ||
أبو | أبو بکر بن محمد بن ناصرالحمیری | ||
أحمد بن محمد الجنید | أحمد بن محمد الجنید | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
=فعالیت ها= | =فعالیت ها= | ||
او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی می کنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر می کردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیث های فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب های دیگری تالیف کرده است.<ref>الشامي, أحمد بن محمد (1407 هـ). تاريخ اليمن | او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی می کنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر می کردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیث های فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب های دیگری تالیف کرده است.<ref>الشامي, أحمد بن محمد (1407 هـ). تاريخ اليمن الفکري في العصر العباسي. الجزء الثالث. بيروت، لبنان: دار النفائس. صفحة 286.</ref> | ||
==نقش او در اثبات نسب علویان== | ==نقش او در اثبات نسب علویان== | ||
حضرموت در سده های گذشته تحت تأثیر اباضی ها قرار داشت و در میان آن ها و اهل سنت دشمنی دیرینه وجود داشت و از داخل و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی تلاش می کردند واز مهاجمان خارجی مانند عثمان الزنجبیلی و عمر بن مهدی کمک می گرفتند. در این شرایط ابو جدید به عراق رفت و در آنجا بر نسب سادات علویان حضرموت نزد علما و قاضی های بصره شهادت داد و آن را ثابت کرد، و 100 عراقی زائر مکه در آن سال، که در شهادت دادند و مدارک قانونی را در سال 591 هجری قمری برای حضرموت به ارمغان آورد و امامان و علمای حضرموت به نوبه خود آنها را تأیید کردند.<ref>باحنان, محمد بن علي (1420 هـ). جواهر تاريخ الأحقاف (PDF). جدة، السعودية: دار المنهاج. صفحة 401.</ref> این روش تثبیت بالاترین روش اثبات نسب است؛ چرا که مردم صرفاً به شجره نامه ای که با شهرت بین قبیله ها وجود دارد بسنده می کنند.<ref>الشاطري, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاريخ الحضرمي. الجزء الأول. المدينة المنورة، | حضرموت در سده های گذشته تحت تأثیر اباضی ها قرار داشت و در میان آن ها و اهل سنت دشمنی دیرینه وجود داشت و از داخل و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی تلاش می کردند واز مهاجمان خارجی مانند عثمان الزنجبیلی و عمر بن مهدی کمک می گرفتند. در این شرایط ابو جدید به عراق رفت و در آنجا بر نسب سادات علویان حضرموت نزد علما و قاضی های بصره شهادت داد و آن را ثابت کرد، و 100 عراقی زائر مکه در آن سال، که در شهادت دادند و مدارک قانونی را در سال 591 هجری قمری برای حضرموت به ارمغان آورد و امامان و علمای حضرموت به نوبه خود آنها را تأیید کردند.<ref>باحنان, محمد بن علي (1420 هـ). جواهر تاريخ الأحقاف (PDF). جدة، السعودية: دار المنهاج. صفحة 401.</ref> این روش تثبیت بالاترین روش اثبات نسب است؛ چرا که مردم صرفاً به شجره نامه ای که با شهرت بین قبیله ها وجود دارد بسنده می کنند.<ref>الشاطري, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاريخ الحضرمي. الجزء الأول. المدينة المنورة، المملکة العربية السعودية: دار المهاجر. صفحة 206.</ref> | ||
=سفرها= | =سفرها= | ||
او پس از تحصیل در تریم در سال ۵۹۲ ه.ق <ref>شنبل, أحمد بن عبدالله (1424 هـ). تاريخ شنبل. صنعاء، اليمن: | او پس از تحصیل در تریم در سال ۵۹۲ ه.ق <ref>شنبل, أحمد بن عبدالله (1424 هـ). تاريخ شنبل. صنعاء، اليمن: مکتبة صنعاء الأثرية. صفحة 57.</ref>اگرچه در آن زمان تریم در زیادی علما معروف بود، جهت ادامه علم اندوزی به حجاز و غیر آن رفت و در مکه ماند و شروع به تدریس کتاب های اهل سنت کرد. وقتی در سال ۶۰۸ ه.ق برادرش عبدالله در تریم درگذشت، شخصیت های تریم از جمله محمد بن ابی الحب، که نامه معروف خود را در ادبیات حضرمی برای او نوشت، از او خواستند که به تریم بازگردد. از این رو ابن جدید به وطن خود بازگشت . | ||
سپس به یمن رفت و سالهای زیادی در آنجا ماند و طالبان علم از او بهره جستند. او به عدن رفت و با قاضی ابراهیم بن احمد القریضی آشنا شد و کتاب «المستصفى في سند المصطفى»<ref>الفاسي, محمد بن أحمد (1419 هـ). العقد الثمين في تاريخ البلد الأمين (PDF). الجزء الخامس. بيروت، لبنان: دار | سپس به یمن رفت و سالهای زیادی در آنجا ماند و طالبان علم از او بهره جستند. او به عدن رفت و با قاضی ابراهیم بن احمد القریضی آشنا شد و کتاب «المستصفى في سند المصطفى»<ref>الفاسي, محمد بن أحمد (1419 هـ). العقد الثمين في تاريخ البلد الأمين (PDF). الجزء الخامس. بيروت، لبنان: دار الکتب العلمية. صفحة 304.</ref> را نزد او فرا گرفت. او و برادرش عبدالملک مصمم بودند که نزد شیخ مدافع بن احمد المعینی بروند و از او کسب علم کنند. پس به «الوحیز» شهر استاد رفتند و مدتی در آنجا اقامت کردند ، استاد نیز دو دختر خود را به عقد ایشان دراورد. بعد از آن در وادی ذی هزیم سکونت کردند. پس از آن همیشه همراه استاد بودند. استاد مدافع بن احمد المعینی نیز بر ایشان خرقه پوشانید و کتاب های زیادی نزد او خواندند. برادرش عبدالملک در سال 614 هجری قمری در روستای الوحیز درگذشت.<ref>الشلي, محمد بن أبي بکر (1402 هـ). المشرع الروي في مناقب السادة الکرام آل أبي علوي (PDF). الجزء الثاني (الطبعة الثانية). صفحة 508. مؤرشف من الأصل (PDF) في 4 ديسمبر 2020.</ref> | ||
به سبب اختلافی که او و استادش مدافع با ملک مسعود الایوبی داشتند، دستور دستگیری آنها در رمضان ۶۱۷ ه.ق صادر شد و آنها را در قلعه تعز زندانی کردند و تا آخر ربیع الاول در حبس ماندند، سپس به عدن و بعد از آن به هند فرستاده شدند. دو ماه در بندر دابول هند ماندند و در آنجا احترام زیادی بین مردم یافتند.<ref> الخزرجي, علي بن حسن (1430 هـ). العقد الفاخر الحسن في طبقات | به سبب اختلافی که او و استادش مدافع با ملک مسعود الایوبی داشتند، دستور دستگیری آنها در رمضان ۶۱۷ ه.ق صادر شد و آنها را در قلعه تعز زندانی کردند و تا آخر ربیع الاول در حبس ماندند، سپس به عدن و بعد از آن به هند فرستاده شدند. دو ماه در بندر دابول هند ماندند و در آنجا احترام زیادی بین مردم یافتند.<ref> الخزرجي, علي بن حسن (1430 هـ). العقد الفاخر الحسن في طبقات أکابر أهل اليمن. الجزء الثالث. صنعاء، اليمن: مکتبة الجيل الجديد. صفحة 1486.</ref> پس از آن در ماه رمضان سال ۶۱۸ ه .خ دوباره به یمن سفر کردند و به ظفار (که اکنون صلالة نامیده می شود) وارد شدند و ۱۸ روز در آنجا زندگی کردند. شیخ مدافع در آنجا درگذشت و مرقدش در آنجا مشهور است. سپس ابو جدید به یمن بازگشت و به شهر زُبید رفت، سپس به سمت المهجم رفت و مدتی در روستای المرجف از توابع سردد ماند و تدریس کردو سپس به مکه رفت و در آنجا درگذشت.<ref> بامخرمة, الطيب بن عبدالله (1428 هـ). قلادة النحر في وفيات أعيان الدهر (PDF). الجزء الخامس. جدة، السعودية: دار المنهاج. صفحة 78.</ref> | ||
=وفات= | =وفات= | ||
او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و به تدریس پرداخت تا اینکه در سال ۶۲۰ ه.ق درگذشت.<ref>الحبشي, أحمد بن زين. شرح العينية. سنغافورة: مطبعة | او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و به تدریس پرداخت تا اینکه در سال ۶۲۰ ه.ق درگذشت.<ref>الحبشي, أحمد بن زين. شرح العينية. سنغافورة: مطبعة کرجاي المحدودة. صفحة 140.</ref> | ||
=منابع= | =منابع= | ||
المشهور, أبو | المشهور, أبو بکر بن علی (1422 هـ). الأشراف بنو جدید سلسلة أعلام حضرموت 4 (PDF). عدن، الیمن: مرکز الإبداع الثقافی للدراسات وخدمة التراث. | ||
الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: | الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 701. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
[[رده: شخصیت های جهان اسلام]] | [[رده: شخصیت های جهان اسلام]] |
نسخهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۴
علی بن محمد بن جدید (متوفی ۶۲۰ هجری قمری، از اشراف حضرموت بود[۱] و در زمان خود شهرت گسترده ای در کشورها و سرزمین های اسلامی داشت، زیرا سفرهای زیادی به هند، عراق، حجاز، یمن و تهامه داشت. او برای تدریس در یمن زندگی می کرد و در آنجا شهرت یافت و مردمی از سراسر یمن برای آموختن علم حدیث نزد او گرد آمدند. او نزد خانواده اش «شریف ابو جدید»[۲] شناخته می شد. او به عراق رفت تا نسب سادات علوی را تثبیت نماید.
نسبت
علی بن محمد بن أحمد بن جدید بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین السبط بن علی بن أبی طالب، و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه وآله است.[۳]
او نوه شانزدهم محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است.
تولد و تربیت
او در حضرموت به دنیا آمد، قرآن را چند مردگان را در هنرهای علم حفظ کرد و سپس به علوم اسلامی و عربی کار کرد. سپس پس از تحقیق علم به یمن و حجاب رفت و بسیاری از علما و همچنین بسیاری از آگاهان را از او گرفت و به دمشق و عراق رفت تا اینکه از رمان ها برای شنیدن و خواندن بیش از چند نفر با او ملاقات کرد و تعداد بزرگانش به حدود هزار نفر رسید و با آن ها در اوج انتساب به درجه اتحاد و منحصر به فرد بودن رسید.[۴]
اساتید
برخی اساتید او عبارتند از:
سالم بن فضل
محمد بن إسماعیل ابن أبی الصیف
إبراهیم بن أحمد القریضی
مدافع بن أحمد المعینی
شاگردان
برخی از شاگردان وی عبارتند از:[۵]
محمد بن علی باعلوی
محمد بن إسماعیل الحضرمی
محمد بن مسعود السفالی
أبو بکر بن محمد بن ناصرالحمیری
أحمد بن محمد الجنید
حسن بن راشد
محمد بن إبراهیم الفشلی
عمرو بن علی التباعی
فعالیت ها
او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی می کنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر می کردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیث های فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب های دیگری تالیف کرده است.[۶]
نقش او در اثبات نسب علویان
حضرموت در سده های گذشته تحت تأثیر اباضی ها قرار داشت و در میان آن ها و اهل سنت دشمنی دیرینه وجود داشت و از داخل و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی تلاش می کردند واز مهاجمان خارجی مانند عثمان الزنجبیلی و عمر بن مهدی کمک می گرفتند. در این شرایط ابو جدید به عراق رفت و در آنجا بر نسب سادات علویان حضرموت نزد علما و قاضی های بصره شهادت داد و آن را ثابت کرد، و 100 عراقی زائر مکه در آن سال، که در شهادت دادند و مدارک قانونی را در سال 591 هجری قمری برای حضرموت به ارمغان آورد و امامان و علمای حضرموت به نوبه خود آنها را تأیید کردند.[۷] این روش تثبیت بالاترین روش اثبات نسب است؛ چرا که مردم صرفاً به شجره نامه ای که با شهرت بین قبیله ها وجود دارد بسنده می کنند.[۸]
سفرها
او پس از تحصیل در تریم در سال ۵۹۲ ه.ق [۹]اگرچه در آن زمان تریم در زیادی علما معروف بود، جهت ادامه علم اندوزی به حجاز و غیر آن رفت و در مکه ماند و شروع به تدریس کتاب های اهل سنت کرد. وقتی در سال ۶۰۸ ه.ق برادرش عبدالله در تریم درگذشت، شخصیت های تریم از جمله محمد بن ابی الحب، که نامه معروف خود را در ادبیات حضرمی برای او نوشت، از او خواستند که به تریم بازگردد. از این رو ابن جدید به وطن خود بازگشت .
سپس به یمن رفت و سالهای زیادی در آنجا ماند و طالبان علم از او بهره جستند. او به عدن رفت و با قاضی ابراهیم بن احمد القریضی آشنا شد و کتاب «المستصفى في سند المصطفى»[۱۰] را نزد او فرا گرفت. او و برادرش عبدالملک مصمم بودند که نزد شیخ مدافع بن احمد المعینی بروند و از او کسب علم کنند. پس به «الوحیز» شهر استاد رفتند و مدتی در آنجا اقامت کردند ، استاد نیز دو دختر خود را به عقد ایشان دراورد. بعد از آن در وادی ذی هزیم سکونت کردند. پس از آن همیشه همراه استاد بودند. استاد مدافع بن احمد المعینی نیز بر ایشان خرقه پوشانید و کتاب های زیادی نزد او خواندند. برادرش عبدالملک در سال 614 هجری قمری در روستای الوحیز درگذشت.[۱۱]
به سبب اختلافی که او و استادش مدافع با ملک مسعود الایوبی داشتند، دستور دستگیری آنها در رمضان ۶۱۷ ه.ق صادر شد و آنها را در قلعه تعز زندانی کردند و تا آخر ربیع الاول در حبس ماندند، سپس به عدن و بعد از آن به هند فرستاده شدند. دو ماه در بندر دابول هند ماندند و در آنجا احترام زیادی بین مردم یافتند.[۱۲] پس از آن در ماه رمضان سال ۶۱۸ ه .خ دوباره به یمن سفر کردند و به ظفار (که اکنون صلالة نامیده می شود) وارد شدند و ۱۸ روز در آنجا زندگی کردند. شیخ مدافع در آنجا درگذشت و مرقدش در آنجا مشهور است. سپس ابو جدید به یمن بازگشت و به شهر زُبید رفت، سپس به سمت المهجم رفت و مدتی در روستای المرجف از توابع سردد ماند و تدریس کردو سپس به مکه رفت و در آنجا درگذشت.[۱۳]
وفات
او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و به تدریس پرداخت تا اینکه در سال ۶۲۰ ه.ق درگذشت.[۱۴]
منابع
المشهور, أبو بکر بن علی (1422 هـ). الأشراف بنو جدید سلسلة أعلام حضرموت 4 (PDF). عدن، الیمن: مرکز الإبداع الثقافی للدراسات وخدمة التراث.
الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 701.
پانویس
- ↑ الجندي, محمد بن يوسف (1416 هـ). السلوک في طبقات العلماء والملوک (PDF). الجزء الثاني. صنعاء، اليمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 135. مؤرشف من الأصل (PDF) في 26 أغسطس 2021.
- ↑ الرسولي, الملک الأفضل (1425 هـ). العطايا السنية والمواهب الهنية في المناقب اليمنية (PDF). صنعاء، اليمن: وزارة الثقافة والسياحة. صفحة 460.
- ↑ بامخرمة, الطيب بن عبدالله (1411 هـ). تاريخ ثغر عدن. الجزء الثاني. القاهرة، مصر: مکتبة مدبولي. صفحة 157.
- ↑ خرد, محمد بن علي (2002). غرر البهاءالضوي ودرر الجمال البديع البهي. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهرية للتراث. صفحة 154، 466.
- ↑ الأهدل, حسين بن عبد الرحمن. تحفة الزمن في تاريخ سادات اليمن. الجزء الأول. أبوظبي، الإمارات العربية المتحدة: المجمع الثقافي. صفحة 459.
- ↑ الشامي, أحمد بن محمد (1407 هـ). تاريخ اليمن الفکري في العصر العباسي. الجزء الثالث. بيروت، لبنان: دار النفائس. صفحة 286.
- ↑ باحنان, محمد بن علي (1420 هـ). جواهر تاريخ الأحقاف (PDF). جدة، السعودية: دار المنهاج. صفحة 401.
- ↑ الشاطري, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاريخ الحضرمي. الجزء الأول. المدينة المنورة، المملکة العربية السعودية: دار المهاجر. صفحة 206.
- ↑ شنبل, أحمد بن عبدالله (1424 هـ). تاريخ شنبل. صنعاء، اليمن: مکتبة صنعاء الأثرية. صفحة 57.
- ↑ الفاسي, محمد بن أحمد (1419 هـ). العقد الثمين في تاريخ البلد الأمين (PDF). الجزء الخامس. بيروت، لبنان: دار الکتب العلمية. صفحة 304.
- ↑ الشلي, محمد بن أبي بکر (1402 هـ). المشرع الروي في مناقب السادة الکرام آل أبي علوي (PDF). الجزء الثاني (الطبعة الثانية). صفحة 508. مؤرشف من الأصل (PDF) في 4 ديسمبر 2020.
- ↑ الخزرجي, علي بن حسن (1430 هـ). العقد الفاخر الحسن في طبقات أکابر أهل اليمن. الجزء الثالث. صنعاء، اليمن: مکتبة الجيل الجديد. صفحة 1486.
- ↑ بامخرمة, الطيب بن عبدالله (1428 هـ). قلادة النحر في وفيات أعيان الدهر (PDF). الجزء الخامس. جدة، السعودية: دار المنهاج. صفحة 78.
- ↑ الحبشي, أحمد بن زين. شرح العينية. سنغافورة: مطبعة کرجاي المحدودة. صفحة 140.