اسلام در روسیه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
<br> | <br> | ||
===از فروپاشی تا امروز=== | ===از فروپاشی تا امروز=== | ||
لایه های درونی جامعه روسیه، اما آن گونه که نظریه پردازان حزب کمونیست میپنداشتند، نبود . رسوخ عمیق باورهای مذهبی در جامعه ای با ویژگیهای خاص روسیه و مهمتر از آن پیوند وثیق و بنیادین عناصر مذهبی با مبانی هویتی روسها، نقش و جایگاهی خاص را برای مذهب در روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تعریف کرد. | لایه های درونی جامعه روسیه، اما آن گونه که نظریه پردازان حزب کمونیست میپنداشتند، نبود. رسوخ عمیق باورهای مذهبی در جامعه ای با ویژگیهای خاص روسیه و مهمتر از آن پیوند وثیق و بنیادین عناصر مذهبی با مبانی هویتی روسها، نقش و جایگاهی خاص را برای مذهب در روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تعریف کرد. | ||
<br> | <br> | ||
فروپاشی شوروی و فضای بازی که پس از این حادثه به وجود آمد، شرایط مناسبی برای فعالیتهای مذهبی و تبلیغات در میان مسلمانان ایجاد کرد. اما با این وجود، در میان شیعیان ساکن در اراضی روسیه که عموما آذریالاصل بودند حتی پس از فروپاشی شوروی نیز وضعیت دوری از معارف دینی، اعتقادات و اعمال اسلامی هم چنان وجود داشت.اما با بازگشت طلابی که با فروپاشی شوروی به ایران آمده تحصیلات دینی کسب کرده بودند به روسیه، جو دینی، اعمال و اعتقادات اسلامی در میان شیعیان روسیه نیز رشد پیدا کرد. | فروپاشی شوروی و فضای بازی که پس از این حادثه به وجود آمد، شرایط مناسبی برای فعالیتهای مذهبی و تبلیغات در میان مسلمانان ایجاد کرد. اما با این وجود، در میان شیعیان ساکن در اراضی روسیه که عموما آذریالاصل بودند حتی پس از فروپاشی شوروی نیز وضعیت دوری از معارف دینی، اعتقادات و اعمال اسلامی هم چنان وجود داشت.اما با بازگشت طلابی که با فروپاشی شوروی به ایران آمده تحصیلات دینی کسب کرده بودند به روسیه، جو دینی، اعمال و اعتقادات اسلامی در میان شیعیان روسیه نیز رشد پیدا کرد. |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۴۳
رسمی شدن اسلام در روسیه
اسلام و مسلمانان در قلمرو پهناور روسیه از زمان پیدایش آن تا کنون فرازونشیبها و گاهی حوادث خونین را تجربه کردهاند. اسلام در سال ۹۸۶ میلادی در بلغار سواحل دریای والگای تاتارستان توسط خان الموش، دین رسمی اعلام گردید. بعد از آن، او سفرای خود را به دربار ولادیمیر اول؛ شهزاده کیف «۹۰۸ تا ۱۰۱۵» فرستاد و پیشنهاد پذیریش اسلام را نمود. در آن زمان مذهب ابتدایی روسیه و اسلاوهای شرقی، پرستش ارواح نیاکان و نیروهای طبیعت بود. ولادیمیر اول به فکر دستیابی به یک دین بود. او نمایندگان خود را جهت تحقیق و معلومات درباره اسلام و سایر ادیان در نقاط مختلف میگمارد. پادشاه روسیه به دلیل منع شراب در اسلام، آیین مسیحیت را اختیار میکند و در سال ۹۸۸ مسیحیت را در روسیه رسمیت میبخشد. از سال ۱۲۳۸ در اثر استیلای تاتارها که دو قرن ادامه یافت، روسیه از بقیه دنیا جدا و از رنسانس و اصلاحات دینی که در اروپای غربی آغاز گردیده بود، دور میماند.
ورود تمدن غرب به روسیه
پطر کبیر در سال ۱۶۸۲ درهای روسیه را به روی غرب میگشاید و مشوق تمدن غرب بهخصوص فرانسه و آلمان میگردد. دانشجویان روسیه به غرب فرستاده میشوند. از استادان خارجی به روسیه دعوت میگردد. سیاست غربسازی تا زمان ایکاترینای کبیر ادامه مییابد. در عهد ایکاترینا «۱۷۶۲- ۱۷۹۶» به مسلمانان رسما اجازه داده میشود مراسم و فرایض دینی خود را انجام دهند. قرآن برای اولین بار در سال ۱۸۰۱ میلادی در قازان مرکز تاتارستان چاپ و پخش میگردد.
سقوط تزارها
با سقوط تزارها و پیروزی انقلاب اکتبر عصر الحاد در روسیه آغاز شد. دولت شوروی در ماه نوامبر۱۹۱۷ اعلامیهای برای مسلمانان زحمتکش روسیه و شرق منتشر کرد که بر اساس آن اعتقادها و ادای مراسم دینی مسلمانان آزاد اعلام شد. البته هدف اصلی این اعلامیه بهخاطر آن بود تا از کمک و پشتیبانی مسلمانان در صورت مقابله با آلمان استفاده گردد و جلو شورش مسلمانان را بگیرد، اما در عمل مساجد تعطیل و یا ویران میگردیدند و حتی دانشمندان و نویسندگان ناراضی که علاقمند به ایدئولوژی ملحدانه شوروی نبودند، مردود، تعقیب و یا حاشیهنشین میشدند.
کاهش مساجد در روسیه
در سال ۱۹۲۷ سی هزار مسجد در شوروی به ۴۱۶ مسجد کاهش مییابد و الحادپرستی جزو مضامین درسی در مدارس و نهادهای علمی میگردد، اما با وجود ممانعت، مسلمانان مخفیانه فرایض دینی خود را انجام میدادند. بعد از سقوط شوروی و زوال کمونیسم، آزادی ادیان مختلف رسما اعلام گردید. در روسیه که بیشتر از ۱۱۰ قوم و نژاد مختلف به سر میبرند، ادیان مسیحی، اسلام، کلیمی و بودایی از ادیان رسمی محسوب میگردند.
جمعیت مسلمانان و اقوام آنها
سرشماری سال 2002 میلادی، نشان می داد حدود چهارده و نیم میلیون مسلمان قومی در روسیه زندگی میکنند. اما در سال 2015 میلادی شمار آنان بیش از شانزده میلیون است. اگر کارگران مهاجر اهل آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان را هم بیفزاییم رقم نهایی به بیست میلیون خواهد رسید. بیست میلیون همان عددی است که روحانیون مسلمان و سیاستمداران روس از جمله پوتین معمولاً به آن استناد میکنند.
دین اسلام بعد از مسیحیت بزرگترین دین در روسیه است. مسلمانان روسیه متشکل از چهل قومیتاند که مهمترین آنها مسلمانان جمهوریهای تاتارستان، باشقیرستان، چچن، انگوش، کاباردینا و داغستان میباشند. تاتارها بزرگترین جمعیت مسلمان روسیه را تشکیل میدهند. در روسیه معاصر بخصوص در سالهای ۱۹۹۰ مردم روسیه و تمام پیروان ادیان آسمانی که تازه از زیر یوغ الحاد آزاد شده بودند با علاقمندی زایدالوصف، از احیای وقایع تاریخی، علمی و فرهنگی خود استقبال نمودند. تاتارها احیای مجدد مسجد عظیم و زیبای گلشریف را در سال ۲۰۰۵ میلادی در کنار«کریملین قازان» که کاخ محل ریاست جمهوری است بهگونه پیروزی معنویت بر جهالت جشن گرفتند.
منتیمیرشای مییف؛ رییسجمهور آن زمان تاتارستان افتتاح این مسجد را بعد از ۴۶۰ سال چرخش قاطع در احیای معنویت و تاریخ پرافتخار گذشتگان خود نامید.
دین در قانون اساسی روسیه
در قانون اساسی روسیه، دین از دولت تفکیک گردیده، اما هر نوع تفرقهافکنیهای مذهبی، قومی و زبانی و هر نوع تبلیغهای مغرضانه به نام آزادی مطبوعات به مقدسات اسلامی ممنوع است. دولت از عمق فلسفه انساندوستانه ادیان و مذاهب رسمی چون مهمترین عامل وحدت ملی حمایت مینماید.
ولادیمیر پوتین درباره مسلمانان روسیه گفته که مسلمانان روسیه مهاجر نیستند. آنان شهروندان روسیه هستند و وطن دیگری ندارند.
مساجد بعد از فروپاشی شوروی
بعد از فروپاشی شوروی هفتهزار مسجد به تازگی در روسیه بنا گردیده است و تعداد مساجد در شهرهای بزرگ در حد کفایت نیست. برای اینکه مسلمانان در اجرای فرایض دینی خود دچار مشکل نگردند، در آینده تاسیس مساجد جدید توسعه خواهد یافت.
در شهر مسکو بیشتر از یک میلیون مسلمان به سر میبرند. در این شهر در کنار چهار مسجد جامع، صدها مسجد کوچک در جوار بازارهای محل کار مسلمانان فعال میباشند.
بزرگترین مسجد جامع و تاریخی مسکو که یک قرن قبل تاسیس گردیده بود در خیابان میر مرکز این شهر قرار دارد. در اعیاد، تعداد بیشتر از صدهزار مسلمان در سرمای سرد زمستان به روی خیابانهای چهار اطراف مسجد نماز را ادا مینمایند. به تاریخ ۲۳ سپتامبر۲۰۱۵ بعد از ده سال، کار ساختمان این مسجد با معماری شگفتانگیز و حفظ آثار تاریخی آن با سخنرانی راویل عینالدین؛ رییس اداره روحانیون روسیه، ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهور روسیه، اردوغان؛ رییس جمهور ترکیه و محمود عباس؛ رییس جمهور فلسطین با اشتراک سایر مهمانان کشورهای اسلامی افتتاح گردید.
آغاز تاریخ تشیع در کشور روسیه
پس از معاهدات "گلستان" و" ترکمنچای" که بین ایران و روسیه بسته شد، تقریبا 17 شهر اساسی ایران که اکثر اهالی آن را شیعیان تشکیل می دادند، تحت تسلط روسیه قرار گرفتند. از این دوره که اولین جمعیت شیعه تحت حاکمیت روسیه قرار می گیرند تاریخ شیعیان در حکومت روس آغاز میشود. البته پیش از آن هم اگر در محدوده مرزهای روس مسلمانانی وجود داشته اند، بسیار محدود بوده و در منابع تاریخی خبر قابل توجهی در این باره وجود ندارد و یا شاید اصلا هیچ حضوری نداشته اند.
از این دوره به بعد دورههای تاریخ حضور شیعه در اراضی تحت حاکمیت روس را به چند دوره میتوان تقسیم کرد:
از ابتدا تا انقلاب اکتبر1917 میلادی
در مرحله نخست این تاریخ که از ابتدا تا انقلاب اکتبر 1917 میلادی را شامل میشود تمامی مسلمانان اراضی تحت حکومت روسیه تزاری اعم از شیعه و سنی از یک مرکز که در تفلیس قرار داشت اداره میشدند. در این دوره مسلمانان از حق تحصیل محروم بودند و هر مسلمان در صورتی که اقدام به سواد آموزی میکرد مجرم شناخته میشد. این قانون به طور طبیعی، در مورد شیعیان نیز صادق بود. پس از گذشت یک برهه تاریخی چند مرکز تحصیلی با نام "سمیناریا" ایجاد شد که در این مراکز به طور محدود و گزینشی مسلمانان نیز برای تحصیل ثبت نام میشدند.
از انقلاب اکتبر تا فروپاشی شوروی
در دوره پس از انقلاب اکتبر که اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد شیعیان نیز مرحله جدیدی از حضور خود تحت حاکمیت روسها را آغاز کردند. این مرحله با چند ویژگی از دوره پیش از خود متمایز می شد. در دوره پیش از این شیعیان مهاجرت بسیار محدودی را به مراکز حکومت که در اراضی دور دست قرار داشت، انجام میدادند؛ اما در این دوره شیعیان برای کارهای مختلف مانند اشتغال، تحصیل و فعالیت به مراکز حکومت و نیز سایر سرزمینهای دور دست مهاجرت کردند و در اثر همین مهاجرتها میان جمعیت شیعی و مسیحی تبادلات و رفتو آمد اتفاق افتاد. از بزرگترین مهاجرتهای تاریخی شیعیان در دهه 1930 اتفاق افتاد که سبب آن کشتارها و سرکوبهای گستردهای بود که در نواحی شیعهنشین به وقوع پیوست.
در این تاریخ تعداد قابل توجهی از شیعیان به سیبری و قزاقستان (که بومیان آن را اهل سنت تشکیل میدادند) تبعید شدند؛ الان هم در این مناطق ساکنان شیعه وجود دارند و تاریخ حضورشان به این دوره میرسد. در اواخر این دوره تاریخی، یعنی در سال های 1979 تا 1991، بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران در مناطق شیعه نشین جماهیر شوروی یک بیداری و تحرک درونی ایجاد شد. با توجه به این بیداری که حکومت نیز از این موضوع بی خبر نبود، کمیتهای اختصاصی برای نظارت بر شیعیان در حاکمیت ایجاد شد. یعنی در این سالها نظارتها و فشارها بر روی شیعیان با استفاده از این کمیته افزایش یافت. اما به هر حال روند بازگشت به اصول هویتی خود در میان شیعیان آغاز شده بود و این فرآیند تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت.
این کمیته در اراضی جمهوری آذربایجان فعالیت داشت و در سایر نقاط تقریبا اقدام قابل توجهی وجود نداشت. هممرزی با ایران و نزدیکیهای فرهنگی و تاریخی شیعیان این مناطق با ایران سبب شده بود که این روند خودیابی هویتی شیعیان که با حضور گسترده در مراسم دینی، جلوه گر میشد، قدرت یابد و تقریبا به مرحله غیر قابل پیشگیری برسد.
از فروپاشی تا امروز
لایه های درونی جامعه روسیه، اما آن گونه که نظریه پردازان حزب کمونیست میپنداشتند، نبود. رسوخ عمیق باورهای مذهبی در جامعه ای با ویژگیهای خاص روسیه و مهمتر از آن پیوند وثیق و بنیادین عناصر مذهبی با مبانی هویتی روسها، نقش و جایگاهی خاص را برای مذهب در روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تعریف کرد.
فروپاشی شوروی و فضای بازی که پس از این حادثه به وجود آمد، شرایط مناسبی برای فعالیتهای مذهبی و تبلیغات در میان مسلمانان ایجاد کرد. اما با این وجود، در میان شیعیان ساکن در اراضی روسیه که عموما آذریالاصل بودند حتی پس از فروپاشی شوروی نیز وضعیت دوری از معارف دینی، اعتقادات و اعمال اسلامی هم چنان وجود داشت.اما با بازگشت طلابی که با فروپاشی شوروی به ایران آمده تحصیلات دینی کسب کرده بودند به روسیه، جو دینی، اعمال و اعتقادات اسلامی در میان شیعیان روسیه نیز رشد پیدا کرد.
به طور کلی در اراضی روسیه حدود 30 میلیون مسلمان ساکن زندگی میکنند که از این تعداد شیعیان تعداد کمی در حدود 3 میلیون نفر را شامل میشوند. این تعداد افراد نیز بیشتر افراد مهاجری هستند که از جمهوری آذربایجان به شهرهای بزرگی مانند "مسکو"، "سن پترزبورگ" و منطقه" سیبری" مهاجرت کردهاند. عموما در اکثر شهرهای روسیه آذربایجانیها ساکن هستند.