بنی هاشم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'ویژگی ها' به 'ویژگی‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۰: خط ۳۰:
</div>
</div>


'''بنی‌هاشم''' تیره‌ای شریف از [[قریش]] منسوب به‌ هاشم بن عبدمناف بود. سرسلسله بنی‌هاشم عمرو نام داشته که به هاشم ملقب بوده است و جایگاهی والا میان خویشاوندانش داشته و فردی اثرگذار بوده است. بنی هاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. فرزندان هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلاى [[رسول خدا]]. به [[اهل بیت]]<ref>ر.ک:مقاله اهل بیت</ref> پیامبر اکرم، به همین جهت «بنى هاشم» گفته مى‏شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود.
'''بنی‌هاشم''' تیره‌ای شریف از [[قریش]] منسوب به‌ هاشم بن عبدمناف بود. سرسلسله بنی‌هاشم عمرو نام داشته که به هاشم ملقب بوده است و جایگاهی والا میان خویشاوندانش داشته و فردی اثرگذار بوده است. بنی هاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. فرزندان هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلای [[رسول خدا]]. به [[اهل بیت]]<ref>ر.ک:مقاله اهل بیت</ref> پیامبر اکرم، به همین جهت «بنی هاشم» گفته می‏شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود.


«بنی هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت [[کعبه]] از قریش بِطاح محسوب مى‌‌شدند. بنى‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنى مطلب بن عبدمناف و بنى‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌هاى هم‌‌عرض بنى‌‌هاشم‌‌اند.
«بنی هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت [[کعبه]] از قریش بِطاح محسوب می‌‌شدند. بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند.
آنها قبل از اسلام مناصبی از جمله سقایت و رفادت را عهده‌دار بودند و همچنین در پیمان [[حلف المطیبین]] و پیمان [[حلف الفضول]] نقش‌آفرین بودند.  
آنها قبل از اسلام مناصبی از جمله سقایت و رفادت را عهده‌دار بودند و همچنین در پیمان [[حلف المطیبین]] و پیمان [[حلف الفضول]] نقش‌آفرین بودند.  


خط ۳۹: خط ۳۹:
=تعریف بنی هاشم=
=تعریف بنی هاشم=


هاشمى یا بنى‌هاشم بنابر مشهور به افرادى گفته مى‌شود که از طریق پدر به هاشم بن عبدمناف منتسب هستند. <ref>حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، ج۹، ص۵۷۳</ref>
هاشمی یا بنی‌هاشم بنابر مشهور به افرادی گفته می‌شود که از طریق پدر به هاشم بن عبدمناف منتسب هستند. <ref>حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، ج۹، ص۵۷۳</ref>


=هاشم بن عبدمناف=
=هاشم بن عبدمناف=


بنی هاشم فرزندان هاشم بن عبدمناف جدّ اعلاى رسول خدا بودند. به اهل بیت [[پیامبر|پیامبر]] ص به همین جهت «بنى هاشم» گفته مى‌شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود. <ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، 1376، ص79</ref> «بنی هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت کعبه از قریش بِطاح <ref>از طوایف ۲۵ گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح» یا «قریش بطحاء» شهرت داشتند، و طایفه‌هایی نیز در کوه‌ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.</ref> محسوب مى‌‌شدند. <ref> المحبر، ص 167؛ مروج الذهب، ج 2، ص 63؛ معجم‌‌البلدان، ج 1، ص 444</ref> بنى‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنى مطلب بن عبدمناف و بنى‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌هاى هم‌‌عرض بنى‌‌هاشم‌‌اند. <ref>مروج الذهب، ج 2، ص 291 ـ 292؛ المنمق، ص 21</ref>
بنی هاشم فرزندان هاشم بن عبدمناف جدّ اعلای رسول خدا بودند. به اهل بیت [[پیامبر|پیامبر]] ص به همین جهت «بنی هاشم» گفته می‌شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود. <ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، 1376، ص79</ref> «بنی هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت کعبه از قریش بِطاح <ref>از طوایف ۲۵ گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح» یا «قریش بطحاء» شهرت داشتند، و طایفه‌هایی نیز در کوه‌ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.</ref> محسوب می‌‌شدند. <ref> المحبر، ص 167؛ مروج الذهب، ج 2، ص 63؛ معجم‌‌البلدان، ج 1، ص 444</ref> بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند. <ref>مروج الذهب، ج 2، ص 291 ـ 292؛ المنمق، ص 21</ref>


=اقدامات و جایگاه هاشم در میان قریش=
=اقدامات و جایگاه هاشم در میان قریش=


در پى درگذشت عبدمناف هاشم به همراه برادران خود نسبت به انحصارى بودن مناصب کعبه در دست بنى‌‌عبدالدار (عموزادگان خود) معترض شدند، از این رو با جمع‌‌آورى متحدانى و بستن پیمان «حلف المطیّبین» در برابر پیمان «لعقة الدم» که میان بنى عبدالدار و متحدان آنان از جمله بنى‌‌مخزوم بسته شده بود مناصب سقایت (آب دادن به حاجیان) و رفادت (طعام دادن به حاجیان) و قیادت (فرماندهى و رهبرى جنگها) را براى خود بدست آورند <ref> السیرة‌‌النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 132؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63</ref> (‌‌‌‌بنى‌‌عبدمناف) که در آن میان سقایت و رفادت به هاشم سپرده شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63؛ تاریخ طبرى، ج 2، ص 252</ref> و قیادت نیز در دست برادرش عبدشمس ماند. <ref>اخبار مکه، ج 1، ص 111</ref>
در پی درگذشت عبدمناف هاشم به همراه برادران خود نسبت به انحصاری بودن مناصب کعبه در دست بنی‌‌عبدالدار (عموزادگان خود) معترض شدند، از این رو با جمع‌‌آوری متحدانی و بستن پیمان «حلف المطیّبین» در برابر پیمان «لعقة الدم» که میان بنی عبدالدار و متحدان آنان از جمله بنی‌‌مخزوم بسته شده بود مناصب سقایت (آب دادن به حاجیان) و رفادت (طعام دادن به حاجیان) و قیادت (فرماندهی و رهبری جنگها) را برای خود بدست آورند <ref> السیرة‌‌النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 132؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63</ref> (‌‌‌‌بنی‌‌عبدمناف) که در آن میان سقایت و رفادت به هاشم سپرده شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 252</ref> و قیادت نیز در دست برادرش عبدشمس ماند. <ref>اخبار مکه، ج 1، ص 111</ref>


هاشم هر ساله در اجراى مسئولیت رفادت خود به هنگام موسم حج قریش، براى پذیرایى از زائران کعبه از مشارکت و کمک هاى مالى خانواده‌‌هاى قریش بهره‌‌مند مى‌‌شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64</ref> او همچنین با حفر چاه «سَجْله» <ref>معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> که با گسترده شدن فضاى [[مسجدالحرام]] جزو محدوده [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» <ref>فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> در راستاى منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانى به [[حج‌‌گزاران]] را تسهیل کند.
هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام موسم حج قریش، برای پذیرایی از زائران کعبه از مشارکت و کمک های مالی خانواده‌‌های قریش بهره‌‌مند می‌‌شد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64</ref> او همچنین با حفر چاه «سَجْله» <ref>معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> که با گسترده شدن فضای [[مسجدالحرام]] جزو محدوده [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» <ref>فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> در راستای منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانی به [[حج‌‌گزاران]] را تسهیل کند.


هاشم همچنین در کار بازرگانى توانست اولین کسى باشد که براى قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پى انعقاد پیمانهاى بازرگانى با شام و نیز بستن پیمانهایى با قبایل حاضر در مسیر کاروان هاى تجارى سفرهاى تجارى قریش را به دو سفر تابستانى به سوى [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> و زمستانى به سوى [[یمن|یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد. <ref> تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 242؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ المنمق، ص 42</ref> و بدین شکل زمینه توسعه تجارت و فزونى ثروت در مکه و نیز گسترش ارتباطات با کشورهاى همجوار را فراهم کند. به دنبال هاشم دیگر برادران او نیز معاهداتى را با شاهان سایر مناطق منعقد کردند. <ref>تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 244؛ المحبر، ص 163؛ المنمق، ص 44</ref>
هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر کاروان های تجاری سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> و زمستانی به سوی [[یمن|یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد. <ref> تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 242؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ المنمق، ص 42</ref> و بدین شکل زمینه توسعه تجارت و فزونی ثروت در مکه و نیز گسترش ارتباطات با کشورهای همجوار را فراهم کند. به دنبال هاشم دیگر برادران او نیز معاهداتی را با شاهان سایر مناطق منعقد کردند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 244؛ المحبر، ص 163؛ المنمق، ص 44</ref>


خداوند در سوره قریش به این پیمانها با عنوان «ایلاف» <ref>تفسیر قرطبى، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829</ref> اشاره‌‌ کرده است: «لاِیلفِ قُرَیش‌‌ ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف». <ref>سوره قریش/106، 1 ـ 2</ref>
خداوند در سوره قریش به این پیمانها با عنوان «ایلاف» <ref>تفسیر قرطبی، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829</ref> اشاره‌‌ کرده است: «لاِیلفِ قُرَیش‌‌ ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف». <ref>سوره قریش/106، 1 ـ 2</ref>


شاید بر اثر همین ارتباط ها بود که هاشم توانست در سال قحطى مکه که قریش دچار گرسنگى شده بودند با تهیه آرد و نان از شام <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62</ref> یا [[فلسطین|فلسطین]] <ref>تاریخ طبرى، ج 2، ص 252؛ سبل الهدى، ج 1، ص 268</ref> و درآمیختن آن با گوشت شتر با تهیه ترید و اطعام آن به مکیان لقب «هاشم» (تهیه کننده ترید) را براى خود به جا گذارد. <ref> البدء والتاریخ، ج 4، ص 111؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 4</ref>
شاید بر اثر همین ارتباط ها بود که هاشم توانست در سال قحطی مکه که قریش دچار گرسنگی شده بودند با تهیه آرد و نان از شام <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62</ref> یا [[فلسطین|فلسطین]] <ref>تاریخ طبری، ج 2، ص 252؛ سبل الهدی، ج 1، ص 268</ref> و درآمیختن آن با گوشت شتر با تهیه ترید و اطعام آن به مکیان لقب «هاشم» (تهیه کننده ترید) را برای خود به جا گذارد. <ref> البدء والتاریخ، ج 4، ص 111؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 4</ref>


=صفات و ویژگی‌هاى بنى هاشم=
=صفات و ویژگی‌های بنی هاشم=


دورى هاشم و عبدالمطلب از [[بت‌‌ پرستى]] و دیگر ناپاکی هاى آن روزگار مورد تأکید برخى از منابع است <ref>المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156</ref> تا جایى که برخى به استناد درخواست [[حضرت ابراهیم(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله حضرت ابراهیم(ع)</ref> از [[خداوند]] براى دورى فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه «و‌‌اِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنى وبَنِىَّ اَن نَعبُدَ الاَصنام» <ref>سوره ابراهیم/14،35</ref> بدان تصریح شده، هاشم را از پرستش بت‌‌ برى مى‌‌دانند و عدم وجود هرگونه گزارشى از بت‌‌ پرستى هاشم را مؤیّدى بر ادّعاى خود قلمداد مى‌‌کنند. <ref>القول الجازم، ص 156</ref>
دوری هاشم و عبدالمطلب از [[بت‌‌ پرستی]] و دیگر ناپاکی های آن روزگار مورد تأکید برخی از منابع است <ref>المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156</ref> تا جایی که برخی به استناد درخواست [[حضرت ابراهیم(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله حضرت ابراهیم(ع)</ref> از [[خداوند]] برای دوری فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه «و‌‌اِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنی وبَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنام» <ref>سوره ابراهیم/14،35</ref> بدان تصریح شده، هاشم را از پرستش بت‌‌ بری می‌‌دانند و عدم وجود هرگونه گزارشی از بت‌‌ پرستی هاشم را مؤیّدی بر ادّعای خود قلمداد می‌‌کنند. <ref>القول الجازم، ص 156</ref>


همچنین وجود صفات پسندیده‌‌اى چون جود و بخشش، دورى از رذایل و زشتی ها و جوانمردى براى فرزندان هاشم و عبدالمطلب (بنى‌‌هاشم و بنى عبدالمطلب) نیز در گزارش ها دیده مى‌‌شود. <ref>کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75</ref> پیمان حلف الفضول (که در آن بنى‌‌هاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونه‌‌اى گویا از فتوت و جوانمردى بنى‌‌هاشم و بنى‌‌عبدالمطلب است. <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانى، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167</ref>
همچنین وجود صفات پسندیده‌‌ای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتی ها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و عبدالمطلب (بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارش ها دیده می‌‌شود. <ref>کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75</ref> پیمان حلف الفضول (که در آن بنی‌‌هاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونه‌‌ای گویا از فتوت و جوانمردی بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب است. <ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانی، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167</ref>


ابن‌‌عباس 7 صفت را براى بنى عبدالمطلب نام برده است که عبارت‌‌اند از: جمال، سخنورى، بخشش و جوانمردى، شجاعت، علم، صبر و بردبارى و گرامى داشتن زنان. <ref>ذخائر العقبى، ص 15؛ القول الجازم، ص 157</ref> ابن‌‌حبیب بغدادى به نقل از کلبى آورده که از [[امام علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی (ع)</ref> نیز در خصوص بنى هاشم و [[بنى‌‌امیه|بنى‌‌امیه]]<ref>ر.ک:مقاله بنی امیه</ref> پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنى‌‌هاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند. <ref>المنمق، ص 41</ref>
ابن‌‌عباس 7 صفت را برای بنی عبدالمطلب نام برده است که عبارت‌‌اند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان. <ref>ذخائر العقبی، ص 15؛ القول الجازم، ص 157</ref> ابن‌‌حبیب بغدادی به نقل از کلبی آورده که از [[امام علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی (ع)</ref> نیز در خصوص بنی هاشم و [[بنی‌‌امیه|بنی‌‌امیه]]<ref>ر.ک:مقاله بنی امیه</ref> پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنی‌‌هاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند. <ref>المنمق، ص 41</ref>


=پیامبر و بنى‌‌هاشم=
=پیامبر و بنی‌‌هاشم=


به رغم حمایت هاى بنى‌‌هاشم و بنى عبدالمطلب از پیامبر (ص) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از هجرت به [[مدینه|مدینه]]، پیامبر (ص) هیچ گاه امتیازى خاص براى بنى‌‌هاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالى است که بسیارى از منابع [[اهل سنّت]] بر احادیثى منسوب به پیامبر تأکید کرده‌‌اند که در آنها تلاش شده بنى‌‌هاشم و بنى‌‌عبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتى بهترین انسانها معرفى شوند. <ref> شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref>
به رغم حمایت های بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (ص) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از هجرت به [[مدینه|مدینه]]، پیامبر (ص) هیچ گاه امتیازی خاص برای بنی‌‌هاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از منابع [[اهل سنّت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کرده‌‌اند که در آنها تلاش شده بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتی بهترین انسانها معرفی شوند. <ref> شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref>


اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[حکومت بنى‌‌ عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکس‌‌العمل هاى پیامبر (ص) در برابر برخى از افراد بنى‌‌هاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمى و یاوران خود دانست.
اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[حکومت بنی‌‌ عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکس‌‌العمل های پیامبر (ص) در برابر برخی از افراد بنی‌‌هاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمی و یاوران خود دانست.


حرام شدن [[زکات]]<ref>ر.ک:مقاله زکات</ref> بر بنى‌‌هاشم <ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبى، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فىء و [[خمس]]<ref>ر.ک:مقاله خمس</ref> به آنان از احکام ویژه این تیره است <ref> جامع‌‌البیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنى، ج 2، ص 714؛ المحلى، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار مى‌‌کند.  
حرام شدن [[زکات]]<ref>ر.ک:مقاله زکات</ref> بر بنی‌‌هاشم <ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]]<ref>ر.ک:مقاله خمس</ref> به آنان از احکام ویژه این تیره است <ref> جامع‌‌البیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار می‌‌کند.  


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۴

بنی هاشم
نام بنی‌هاشم
وجه نام‌گذاری منسوب به هاشم بن عبدمناف جد دوم پیامبر (ص)
بنیانگذار هاشم بن عبدمناف
خاستگاه مکه
عصر پیش از اسلام
انشعاب از قُرَیش
ویژگی عهده‌دار مناصب مهم مکه• سادات از نسل هاشم •اولین دعوت شوندگان به اسلام در دعوت علنی •حمایت از پیامبر در تبلیغ اسلام •دارای صفات پسندیده •وجود روایاتی در مدح بنی هاشم
حوادث حلف‌ المطیبین• حلف‌ الاحلاف• یوم الإنذار

بنی‌هاشم تیره‌ای شریف از قریش منسوب به‌ هاشم بن عبدمناف بود. سرسلسله بنی‌هاشم عمرو نام داشته که به هاشم ملقب بوده است و جایگاهی والا میان خویشاوندانش داشته و فردی اثرگذار بوده است. بنی هاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از اسلام و هم بعد از اسلام داشتند. فرزندان هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلای رسول خدا. به اهل بیت[۱] پیامبر اکرم، به همین جهت «بنی هاشم» گفته می‏شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود.

«بنی هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت کعبه از قریش بِطاح محسوب می‌‌شدند. بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند. آنها قبل از اسلام مناصبی از جمله سقایت و رفادت را عهده‌دار بودند و همچنین در پیمان حلف المطیبین و پیمان حلف الفضول نقش‌آفرین بودند.

احادیثی در باب فضیلت بنی‌هاشم، و این که آن‌ها سادات اهل بهشت هستند، روایت شده‌اند. به خاطر وجود همین فضائل، اشعار شاعران سروده شده و کتاب‌هایی در باب فضائل بنی هاشم نوشته شده است.

تعریف بنی هاشم

هاشمی یا بنی‌هاشم بنابر مشهور به افرادی گفته می‌شود که از طریق پدر به هاشم بن عبدمناف منتسب هستند. [۲]

هاشم بن عبدمناف

بنی هاشم فرزندان هاشم بن عبدمناف جدّ اعلای رسول خدا بودند. به اهل بیت پیامبر ص به همین جهت «بنی هاشم» گفته می‌شود. هاشم و اجدادش در میان عرب، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله از این دودمان بود. [۳] «بنی هاشم» بر اثر سکونت در مجاورت کعبه از قریش بِطاح [۴] محسوب می‌‌شدند. [۵] بنی‌‌عبدشمس بن عبدمناف، بنی مطلب بن عبدمناف و بنی‌‌نوفل بن عبدمناف از تیره‌‌های هم‌‌عرض بنی‌‌هاشم‌‌اند. [۶]

اقدامات و جایگاه هاشم در میان قریش

در پی درگذشت عبدمناف هاشم به همراه برادران خود نسبت به انحصاری بودن مناصب کعبه در دست بنی‌‌عبدالدار (عموزادگان خود) معترض شدند، از این رو با جمع‌‌آوری متحدانی و بستن پیمان «حلف المطیّبین» در برابر پیمان «لعقة الدم» که میان بنی عبدالدار و متحدان آنان از جمله بنی‌‌مخزوم بسته شده بود مناصب سقایت (آب دادن به حاجیان) و رفادت (طعام دادن به حاجیان) و قیادت (فرماندهی و رهبری جنگها) را برای خود بدست آورند [۷] (‌‌‌‌بنی‌‌عبدمناف) که در آن میان سقایت و رفادت به هاشم سپرده شد. [۸] و قیادت نیز در دست برادرش عبدشمس ماند. [۹]

هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام موسم حج قریش، برای پذیرایی از زائران کعبه از مشارکت و کمک های مالی خانواده‌‌های قریش بهره‌‌مند می‌‌شد. [۱۰] او همچنین با حفر چاه «سَجْله» [۱۱] که با گسترده شدن فضای مسجدالحرام جزو محدوده مسجد[۱۲] قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» [۱۳] در راستای منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانی به حج‌‌گزاران را تسهیل کند.

هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر کاروان های تجاری سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی شام[۱۴] و زمستانی به سوی یمن و حبشه ارتقا دهد. [۱۵] و بدین شکل زمینه توسعه تجارت و فزونی ثروت در مکه و نیز گسترش ارتباطات با کشورهای همجوار را فراهم کند. به دنبال هاشم دیگر برادران او نیز معاهداتی را با شاهان سایر مناطق منعقد کردند. [۱۶]

خداوند در سوره قریش به این پیمانها با عنوان «ایلاف» [۱۷] اشاره‌‌ کرده است: «لاِیلفِ قُرَیش‌‌ ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف». [۱۸]

شاید بر اثر همین ارتباط ها بود که هاشم توانست در سال قحطی مکه که قریش دچار گرسنگی شده بودند با تهیه آرد و نان از شام [۱۹] یا فلسطین [۲۰] و درآمیختن آن با گوشت شتر با تهیه ترید و اطعام آن به مکیان لقب «هاشم» (تهیه کننده ترید) را برای خود به جا گذارد. [۲۱]

صفات و ویژگی‌های بنی هاشم

دوری هاشم و عبدالمطلب از بت‌‌ پرستی و دیگر ناپاکی های آن روزگار مورد تأکید برخی از منابع است [۲۲] تا جایی که برخی به استناد درخواست حضرت ابراهیم(ع)[۲۳] از خداوند برای دوری فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه «و‌‌اِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنی وبَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنام» [۲۴] بدان تصریح شده، هاشم را از پرستش بت‌‌ بری می‌‌دانند و عدم وجود هرگونه گزارشی از بت‌‌ پرستی هاشم را مؤیّدی بر ادّعای خود قلمداد می‌‌کنند. [۲۵]

همچنین وجود صفات پسندیده‌‌ای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتی ها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و عبدالمطلب (بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارش ها دیده می‌‌شود. [۲۶] پیمان حلف الفضول (که در آن بنی‌‌هاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونه‌‌ای گویا از فتوت و جوانمردی بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب است. [۲۷]

ابن‌‌عباس 7 صفت را برای بنی عبدالمطلب نام برده است که عبارت‌‌اند از: جمال، سخنوری، بخشش و جوانمردی، شجاعت، علم، صبر و بردباری و گرامی داشتن زنان. [۲۸] ابن‌‌حبیب بغدادی به نقل از کلبی آورده که از امام علی(ع)[۲۹] نیز در خصوص بنی هاشم و بنی‌‌امیه[۳۰] پرسیدند؛ حضرت فرمود که بنی‌‌هاشم زیبا، سخنور و جوانمرد هستند. [۳۱]

پیامبر و بنی‌‌هاشم

به رغم حمایت های بنی‌‌هاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (ص) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از هجرت به مدینه، پیامبر (ص) هیچ گاه امتیازی خاص برای بنی‌‌هاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از منابع اهل سنّت بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کرده‌‌اند که در آنها تلاش شده بنی‌‌هاشم و بنی‌‌عبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتی بهترین انسانها معرفی شوند. [۳۲]

اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره حکومت بنی‌‌ عباس نقل شده ممکن است در حمایت از عباسیان حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکس‌‌العمل های پیامبر (ص) در برابر برخی از افراد بنی‌‌هاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمی و یاوران خود دانست.

حرام شدن زکات[۳۳] بر بنی‌‌هاشم [۳۴] و اختصاص یافتن فیء و خمس[۳۵] به آنان از احکام ویژه این تیره است [۳۶] که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار می‌‌کند.

پانویس

  1. ر.ک:مقاله اهل بیت
  2. حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، ج۹، ص۵۷۳
  3. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، 1376، ص79
  4. از طوایف ۲۵ گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح» یا «قریش بطحاء» شهرت داشتند، و طایفه‌هایی نیز در کوه‌ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.
  5. المحبر، ص 167؛ مروج الذهب، ج 2، ص 63؛ معجم‌‌البلدان، ج 1، ص 444
  6. مروج الذهب، ج 2، ص 291 ـ 292؛ المنمق، ص 21
  7. السیرة‌‌النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 132؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63
  8. الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 252
  9. اخبار مکه، ج 1، ص 111
  10. الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64
  11. معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113
  12. ر.ک:مقاله مسجد
  13. فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113
  14. ر.ک:مقاله شام
  15. تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 242؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ المنمق، ص 42
  16. تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 244؛ المحبر، ص 163؛ المنمق، ص 44
  17. تفسیر قرطبی، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829
  18. سوره قریش/106، 1 ـ 2
  19. الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62
  20. تاریخ طبری، ج 2، ص 252؛ سبل الهدی، ج 1، ص 268
  21. البدء والتاریخ، ج 4، ص 111؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ التاریخ الکبیر، ج 1، ص 4
  22. المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156
  23. ر.ک:مقاله حضرت ابراهیم(ع)
  24. سوره ابراهیم/14،35
  25. القول الجازم، ص 156
  26. کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75
  27. الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانی، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167
  28. ذخائر العقبی، ص 15؛ القول الجازم، ص 157
  29. ر.ک:مقاله امام علی (ع)
  30. ر.ک:مقاله بنی امیه
  31. المنمق، ص 41
  32. شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153
  33. ر.ک:مقاله زکات
  34. الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121
  35. ر.ک:مقاله خمس
  36. جامع‌‌البیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327