انفاق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است<ref> راغب اصفهانى، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودى ، دمشق، 1412 ق چاپ اول .</ref>. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که یا از طریق [[صدقه]] و یا از بخشش کردن مالهاى خویش در راه [[جهاد]] و دین و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است میباشد<ref>طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515.</ref>. | "نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است<ref> راغب اصفهانى، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودى ، دمشق، 1412 ق چاپ اول .</ref>. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که یا از طریق [[صدقه]] و یا از بخشش کردن مالهاى خویش در راه [[جهاد]] و دین و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است میباشد<ref>طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515.</ref>. | ||
=انواع انفاق= | |||
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »<ref>بقره/254</ref>. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... » | |||
جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزى دادهایم) مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى [[واجب]] و [[مستحب]] را شامل مىشود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى [[زکات]] و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه [[بیت المال]] و حکومت را تقویت مىکند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده مىشود که انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مىگیرد نه همه آن را ولى با توجه به آخرین جمله آیه که [[کافران]] را ظالمان مىشمرد، اشارهاى است که ترک انفاق نوعى [[کفر]] و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمىشود. | |||
سپس مىافزاید: امروز که توانایى دارید انفاق کنید پیش از آنکه روزى فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه [[شفاعت]]، اشاره به اینکه راههاى نجاتى که در دنیا از طرق مادى وجود دارد هیچکدام در آنجا نیست، نه بیع و معاملهاى مىتوانید انجام دهید که سعادت و نجات از عذاب را براى خود بخرید و نه دوستیهاى مادى این جهان که با سرمایههاى خود کسب مىکنید در آنجا نفعى به حال شما دارد زیرا آنها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویشاند و از خود به دیگرى نمىپردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودى دارد زیرا شفاعت الهى در سایه کارهاى الهى انجام مىگیرد که انسان را شایسته شفاعت مىکند و شما آن را انجام ندادهاید و اما شفاعتهاى مادى که با مال و ثروت در این دنیا قابل بدست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت. بنابر این شما با ترک انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به دیگران تمام درهاى نجات را به روى خود بستهاید<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج2، ص 257</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۶
÷
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در
اِنْفاق، واژهاي قرآنى است به معنى صرف كردن مال در مصارف نيكوكارانه. انفاق از ریشه «ن-ف-ق» است که به گفته راغب در مفردات به معنی «کمشدن» است. انفاق در قرآن و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است. انفاق در قرآن كريم به عنوان يكى از پايههاي اصلى عمل صالح و يكى از ويژگي هاي مؤمنان مورد تأكيد قرار گرفته است. با آن كه اغلب مفسران متأخر به اين عمل بيشتر از منظر توزيع ثروت و كاستن محروميت هاي اقتصادي نگريستهاند، اما در قرآن كريم بعد تربيتى انفاق بيش از هر چيز مورد توجه قرار گرفته و از اين حيث مكمل ايمان دانسته شده است.
معنای انفاق
"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است[۱]. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که یا از طریق صدقه و یا از بخشش کردن مالهاى خویش در راه جهاد و دین و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است میباشد[۲].
انواع انفاق
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »[۳]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... » جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزى دادهایم) مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى واجب و مستحب را شامل مىشود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى زکات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه بیت المال و حکومت را تقویت مىکند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده مىشود که انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مىگیرد نه همه آن را ولى با توجه به آخرین جمله آیه که کافران را ظالمان مىشمرد، اشارهاى است که ترک انفاق نوعى کفر و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمىشود.
سپس مىافزاید: امروز که توانایى دارید انفاق کنید پیش از آنکه روزى فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه شفاعت، اشاره به اینکه راههاى نجاتى که در دنیا از طرق مادى وجود دارد هیچکدام در آنجا نیست، نه بیع و معاملهاى مىتوانید انجام دهید که سعادت و نجات از عذاب را براى خود بخرید و نه دوستیهاى مادى این جهان که با سرمایههاى خود کسب مىکنید در آنجا نفعى به حال شما دارد زیرا آنها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویشاند و از خود به دیگرى نمىپردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودى دارد زیرا شفاعت الهى در سایه کارهاى الهى انجام مىگیرد که انسان را شایسته شفاعت مىکند و شما آن را انجام ندادهاید و اما شفاعتهاى مادى که با مال و ثروت در این دنیا قابل بدست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت. بنابر این شما با ترک انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به دیگران تمام درهاى نجات را به روى خود بستهاید[۴].
پانویس
- ↑ راغب اصفهانى، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودى ، دمشق، 1412 ق چاپ اول .
- ↑ طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515.
- ↑ بقره/254
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج2، ص 257