۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی « <div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA5...» ایجاد کرد) |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
یگانه راه قطعى، دستور ولىّ امر مسلمانان بر تعیین وقت هلال است که ادله شرعى کافى براى پذیرش آن وجود دارد.<br> | یگانه راه قطعى، دستور ولىّ امر مسلمانان بر تعیین وقت هلال است که ادله شرعى کافى براى پذیرش آن وجود دارد.<br> | ||
کلید واژهها: وحدت اسلامى، امت اسلامى، ماههاى قمرى، رؤیت هلال، اختلاف افق، اختلاف رؤیت.<br> | '''کلید واژهها:''' وحدت اسلامى، امت اسلامى، ماههاى قمرى، رؤیت هلال، اختلاف افق، اختلاف رؤیت.<br> | ||
=مقدمه= | |||
ابتدا سه مطلب که در روشن شدن موضوع بحث مؤثر است، ذکر میشود: <br> | ابتدا سه مطلب که در روشن شدن موضوع بحث مؤثر است، ذکر میشود: <br> | ||
1. ما مسأله وحدت اسلامى را از مهمترین ویژگىهاى امت اسلامى میدانیم؛ یعنى همان امورى که قرآن کریم بر آن اصرار ورزیده و سنت شریف بر آن تأکید کرده است. ما هر گامى را که به شکل درست و شرعى براى تحقق این هدف اسلامى بزرگ برداشته شود، تأیید میکنیم؛ هدفى که همگان به آن تمایل دارند؛ چرا که تمام مسلمانان از این نظر در حالت واحدى قرار دارند و در صددند در مسیر تکامل، خود را به رها شدن از قید و بندهاى دنیایى بکشانند و از جهت دیگر با متجاوزان و غربى بستیزند. <br> | 1. ما مسأله وحدت اسلامى را از مهمترین ویژگىهاى امت اسلامى میدانیم؛ یعنى همان امورى که قرآن کریم بر آن اصرار ورزیده و سنت شریف بر آن تأکید کرده است. ما هر گامى را که به شکل درست و شرعى براى تحقق این هدف اسلامى بزرگ برداشته شود، تأیید میکنیم؛ هدفى که همگان به آن تمایل دارند؛ چرا که تمام مسلمانان از این نظر در حالت واحدى قرار دارند و در صددند در مسیر تکامل، خود را به رها شدن از قید و بندهاى دنیایى بکشانند و از جهت دیگر با متجاوزان و غربى بستیزند. <br> | ||
2. بر این نکته تأکید میکنیم بسیارى از کسانى که در جوامع اسلامى در حال حاضر بر امور مسلطند، درصدد سودجویى از مسأله تعیین ابتداى ماههاى قمرى و مناسبتهاى اسلامى هستند تا در مسیر اهداف کوچک خود، از آن استفاده کنند. این امر باید باعث آن باشد که خود را از این حاکمان کنار زنیم و این مناسبتها را به دست افراد مستقل بسپاریم تا این مناسبتها تحت تأثیر هواهاى نفسانى قرار نگیرند و ما فقط خدا را مراقب خود قرار دهیم. <br> | 2. بر این نکته تأکید میکنیم بسیارى از کسانى که در جوامع اسلامى در حال حاضر بر امور مسلطند، درصدد سودجویى از مسأله تعیین ابتداى ماههاى قمرى و مناسبتهاى اسلامى هستند تا در مسیر اهداف کوچک خود، از آن استفاده کنند. این امر باید باعث آن باشد که خود را از این حاکمان کنار زنیم و این مناسبتها را به دست افراد مستقل بسپاریم تا این مناسبتها تحت تأثیر هواهاى نفسانى قرار نگیرند و ما فقط خدا را مراقب خود قرار دهیم. <br> | ||
3. هر ماه با خارج شدن از جایگاه خود که میان زمین و خورشید است، آغاز میشود (همان وقتى که جهت تاریک ماه، در مقابل زمین قرار میگیرد و بدین سبب براى ساکنان زمین دیده نمىشود) | 3. هر ماه با خارج شدن از جایگاه خود که میان زمین و خورشید است، آغاز میشود. (همان وقتى که جهت تاریک ماه، در مقابل زمین قرار میگیرد و بدین سبب براى ساکنان زمین دیده نمىشود.) ماه با خارج شدن از این محل آغاز میشود که ناحیه نصف روشن آن به شکل هلال، شروع میشود (و این حالت، شروع حرکت اقترانى نام دارد) و ماه هر قدر از زمان پنهان شدن خود فاصله گیرد، مساحت قسمتى که براى ما ظاهر شده، افزونتر میشود تا جایى که همه نصف آن به شکل «بدر» براى ما آشکار خواهد شد که زمین در این زمان میان ماه و خورشید قرار میگیرد. <br> | ||
در ابتداى ماه، ظهور هلال در محل غروب خورشید حاصل میشود و در این حالت مدّت اندکى در بالاى افق قرار دارد و پس از آن پنهان میشود؛ به همین علت، گاهى رؤیت ماه دشوار یا غیر ممکن است؛ مانند موارد ذیل: <br> | در ابتداى ماه، ظهور هلال در محل غروب خورشید حاصل میشود و در این حالت مدّت اندکى در بالاى افق قرار دارد و پس از آن پنهان میشود؛ به همین علت، گاهى رؤیت ماه دشوار یا غیر ممکن است؛ مانند موارد ذیل: <br> | ||
أ: هلال ماه بعد از غروب خورشید بالاى افق غربى، در زمان کمى ظاهر، و پس از آن در زیر افق غربى پنهان شود که در این صورت ظهورش آشکار نخواهد بود و چه بسا رؤیت آن مشکل یا غیر ممکن باشد. <br> | أ: هلال ماه بعد از غروب خورشید بالاى افق غربى، در زمان کمى ظاهر، و پس از آن در زیر افق غربى پنهان شود که در این صورت ظهورش آشکار نخواهد بود و چه بسا رؤیت آن مشکل یا غیر ممکن باشد. <br> | ||
ب. قسمت روشن هلال در مقابل زمین قرار گیرد و پس از آن در زیر افق، قبل از غروب خورشید پنهان شود که در این هنگام، تا زمانى که خورشید پیدا است، امکان رؤیت هلال وجود ندارد. | ب. قسمت روشن هلال در مقابل زمین قرار گیرد و پس از آن در زیر افق، قبل از غروب خورشید پنهان شود که در این هنگام، تا زمانى که خورشید پیدا است، امکان رؤیت هلال وجود ندارد. | ||
ج. ناحیه نورانى ماه که مقابل زمین است، بسیار اندک باشد؛ به سبب آن که در ابتداى خروج از حالت پنهان شدن است که در این وقت با چشم غیر مسلح دیده نمىشود. | ج. ناحیه نورانى ماه که مقابل زمین است، بسیار اندک باشد؛ به سبب آن که در ابتداى خروج از حالت پنهان شدن است که در این وقت با چشم غیر مسلح دیده نمىشود. | ||
در تمام حالات سه گانه پیشین، در واقع دوره طبیعى ماه آغاز شده است و فقط ما | در تمام حالات سه گانه پیشین، در واقع دوره طبیعى ماه آغاز شده است و فقط ما نتوانستهایم آن را نگاه کنیم؛ اما ماه شرعى با مفهومى که دارد، هنوز شروع نشده است و شروع ماه شرعى فقط بر دو امر توقف دارد: <br> | ||
امر اوّل. ماه از محل پنهان شده خود شروع به خارج شدن کند و قسمت روشن آن مقابل زمین قرار گیرد. <br> | امر اوّل. ماه از محل پنهان شده خود شروع به خارج شدن کند و قسمت روشن آن مقابل زمین قرار گیرد. <br> | ||
امر دوم. با چشمان عادى و غیر مسلح، منطقه روشن ماه دیده شود؛ به همین علت، گاهى ماه شرعى از ماه فلکى و طبیعى به تأخیر میافتد. <br> | امر دوم. با چشمان عادى و غیر مسلح، منطقه روشن ماه دیده شود؛ به همین علت، گاهى ماه شرعى از ماه فلکى و طبیعى به تأخیر میافتد. <br> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۹: | ||
=دیدگاه عالمان شیعه= | =دیدگاه عالمان شیعه= | ||
دانشمندان شیعه همگى بر این نکته توافق دارند که رؤیت ماه در شهرى براى شهرهاى قریبالافق نیز کفایت میکند؛ چون در چنین حالتى علم پیدا میشود که ندیدن ماه در شهرهاى قریب الافق، به علت مانعى بوده است؛ اما درباره شهرهاى دور که داراى افق هاى گوناگونى هستند، گفته شده که عالمان گذشته به این مسأله نپرداختهاند؛ اما رأى مشهور عالمان متأخر آن است که رؤیت هلال در شهرى براى شهرهاى دیگر که در افق با آن شهر مختلف است، کافى نیست و نمىتوان آن را ابتداى ماه شرعى براى شهرهاى دیگر برشمرد؛ البته تعدادى از عالمان و محققان شیعه به کفایت رؤیت در یک شهر براى شهرهاى دیگر معتقد شدهاند. این کفایت را مرحوم علامه حلى در کتاب التذکره از برخى عالمان نقل کرده، و خود با صراحت تمام در کتاب المنتهى آن را برگزیده است؛ چنان که شهید اول در کتاب الدروس، این قول را محتمل دانسته و نیز مرحوم محدث کاشانى در کتاب الوافى نیز با صراحت آن را برگزیده و روایت ذیل را در این باب ذکر کرده است:<br> | دانشمندان شیعه همگى بر این نکته توافق دارند که رؤیت ماه در شهرى براى شهرهاى قریبالافق نیز کفایت میکند؛ چون در چنین حالتى علم پیدا میشود که ندیدن ماه در شهرهاى قریب الافق، به علت مانعى بوده است؛ اما درباره شهرهاى دور که داراى افق هاى گوناگونى هستند، گفته شده که عالمان گذشته به این مسأله نپرداختهاند؛ اما رأى مشهور عالمان متأخر آن است که رؤیت هلال در شهرى براى شهرهاى دیگر که در افق با آن شهر مختلف است، کافى نیست و نمىتوان آن را ابتداى ماه شرعى براى شهرهاى دیگر برشمرد؛ البته تعدادى از عالمان و محققان شیعه به کفایت رؤیت در یک شهر براى شهرهاى دیگر معتقد شدهاند. این کفایت را مرحوم علامه حلى در کتاب التذکره از برخى عالمان نقل کرده، و خود با صراحت تمام در کتاب المنتهى آن را برگزیده است؛ چنان که شهید اول در کتاب الدروس، این قول را محتمل دانسته و نیز مرحوم محدث کاشانى در کتاب الوافى نیز با صراحت آن را برگزیده و روایت ذیل را در این باب ذکر کرده است:<br> | ||
بصرى میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) درباره هلال رمضان که در 29 شعبان آن گاه که هوا بر ما ابرى میشود پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه نگیر، مگر هلال را ببینى و اگر اهل شهر دیگرى شهادت بر رؤیت آن در آن روز دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج 2، ص 64، ح 206.</ref> | بصرى میگوید: از [[امام صادق(علیهالسلام)]] درباره هلال رمضان که در 29 شعبان آن گاه که هوا بر ما ابرى میشود پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه نگیر، مگر هلال را ببینى و اگر اهل شهر دیگرى شهادت بر رؤیت آن در آن روز دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج 2، ص 64، ح 206.</ref><br> | ||
مرحوم فیض کاشانى در حاشیهاى بر این روایت میگوید: اینکه امام فرمود: اگر ماه را اهل شهر دیگرى در آن روز دیده باشند، تو روزه آن روز را قضا کن، به علّت آن است که اگر فردى در شهرى ماه را دیده باشد، در واقع حدود هزار نفر آن را دیدهاند؛ چنان که گذشت و به ظاهر، فرقى نیست شهرى که در آن ماه دیده شده است، به شهرى که دیده نشده، نزدیک یا دور باشد؛ چون اولا بناى تکلیف بر خود رؤیت است، نه بر امکان رؤیت و ثانیاً نزدیک و دور بودن براى عموم مردم مشخص نیست و ثالثاً لفظ مطلق است و تعبیر «شهر دیگر» بدون قید ذکر شده؛ پس اینکه میان فقیهان متأخر ما مشهور شده: شهر قریبالافق یا بعید الافق با یکدیگر فرق دارند و به دنبال این، کلام فقیهان در تفسیر دور و نزدیک بودن هم به واسطه اجتهاد با یکدیگر مختلف شده، بى اساس است <ref>ص 20.</ref><br> | مرحوم فیض کاشانى در حاشیهاى بر این روایت میگوید: اینکه امام فرمود: اگر ماه را اهل شهر دیگرى در آن روز دیده باشند، تو روزه آن روز را قضا کن، به علّت آن است که اگر فردى در شهرى ماه را دیده باشد، در واقع حدود هزار نفر آن را دیدهاند؛ چنان که گذشت و به ظاهر، فرقى نیست شهرى که در آن ماه دیده شده است، به شهرى که دیده نشده، نزدیک یا دور باشد؛ چون اولا بناى تکلیف بر خود رؤیت است، نه بر امکان رؤیت و ثانیاً نزدیک و دور بودن براى عموم مردم مشخص نیست و ثالثاً لفظ مطلق است و تعبیر «شهر دیگر» بدون قید ذکر شده؛ پس اینکه میان فقیهان متأخر ما مشهور شده: شهر قریبالافق یا بعید الافق با یکدیگر فرق دارند و به دنبال این، کلام فقیهان در تفسیر دور و نزدیک بودن هم به واسطه اجتهاد با یکدیگر مختلف شده، بى اساس است <ref>ص 20.</ref><br> | ||
مرحوم شعرانى بر کلام فیض کاشانى تعلیقهاى دارد که میگوید: خود شریعت، ماه قمرى را به امکان رؤیت مرتبط کرده است. حال باید توجه کنیم که آیا ماه را در هر منطقهاى به امکان رؤیت در همان منطقه ربط داده یا ماه را به همه مناطق در صورت امکان رؤیت در هر مکانى ربط داده. بر اساس آنچه ما از ادلّه شرعى میفهمیم، نزدیک تر به واقع آن است که در یک مکان که امکان رؤیت باشد، براى همه مناطق کافى است؛ پس اگر هلال در شهرى رؤیت شود، در شهرهاى دیگر هم ثابت میشود. | مرحوم شعرانى بر کلام فیض کاشانى تعلیقهاى دارد که میگوید: خود شریعت، ماه قمرى را به امکان رؤیت مرتبط کرده است. حال باید توجه کنیم که آیا ماه را در هر منطقهاى به امکان رؤیت در همان منطقه ربط داده یا ماه را به همه مناطق در صورت امکان رؤیت در هر مکانى ربط داده. بر اساس آنچه ما از ادلّه شرعى میفهمیم، نزدیک تر به واقع آن است که در یک مکان که امکان رؤیت باشد، براى همه مناطق کافى است؛ پس اگر هلال در شهرى رؤیت شود، در شهرهاى دیگر هم ثابت میشود. | ||
همین قول را صاحب کتاب حدائق در الحدائق تأیید کرده و نیز صاحب جواهر به آن متمایل شده؛ گر چه به اختیار این قول تصریح نکرده است و نیز نراقى در المستند و سید ابوتراب خوانسارى در شرح نجاة العباد و سید حکیم در المستمسک خود به این قول متمایل شدهاند. متن کتاب چنین است: با علم به متساوى بودن دو شهر در افق طولى، اشکالى در حجّیت بینه رؤیت هلال در یکى از دو شهر براى شهر دیگرى نیست، و همین طور است اگر هلال در شهرهاى شرقى رؤیت شده باشد که در این صورت، براى شهرهاى غربى به طریق بهترى اثبات میشود؛ اما اگر رؤیت هلال در شهرهاى غربى باشد، تمسک به اطلاق متن روایت (شهر دیگر) بعید نیست. (مگر اینکه علم به عدم رؤیت در شهرهاى دیگر باشد که در این حالت مجال براى حکم ظاهرى وجود ندارد) و ادعاى انصراف لفظ و منحصر کردن آن به دو شهر که قریبالافق هستند ثابت نیست. <ref>المستمسک، ج 8، ص 481</ref><br> | همین قول را صاحب کتاب حدائق در الحدائق تأیید کرده و نیز صاحب جواهر به آن متمایل شده؛ گر چه به اختیار این قول تصریح نکرده است و نیز نراقى در المستند و سید ابوتراب خوانسارى در شرح نجاة العباد و سید حکیم در المستمسک خود به این قول متمایل شدهاند. متن کتاب چنین است: با علم به متساوى بودن دو شهر در افق طولى، اشکالى در حجّیت بینه رؤیت هلال در یکى از دو شهر براى شهر دیگرى نیست، و همین طور است اگر هلال در شهرهاى شرقى رؤیت شده باشد که در این صورت، براى شهرهاى غربى به طریق بهترى اثبات میشود؛ اما اگر رؤیت هلال در شهرهاى غربى باشد، تمسک به اطلاق متن روایت (شهر دیگر) بعید نیست. (مگر اینکه علم به عدم رؤیت در شهرهاى دیگر باشد که در این حالت مجال براى حکم ظاهرى وجود ندارد) و ادعاى انصراف لفظ و منحصر کردن آن به دو شهر که قریبالافق هستند ثابت نیست. <ref>المستمسک، ج 8، ص 481</ref><br> | ||
آقاى خویى در کتاب منهاج الصالحین همین قول را گفته؛ زیرا تصریح کرده است: و این قول | آقاى خویى در کتاب منهاج الصالحین همین قول را گفته؛ زیرا تصریح کرده است: و این قول [کافى بودن رؤیت در شهرى براى ثبوت هلال در شهر دیگرى گرچه با اختلاف افق آن دو] قوىتر و روشنتر است. <ref>منهاج الصالحین، ج 1، ص 274.</ref> | ||
مرحوم سید محمد باقر صدر در الفتاوى الواضحة این قول را پسندیده است، <ref>الفتاوى الواضحة، ص519.</ref> و مرحوم شیخ کاشف الغطاء در کتاب الفردوس الاعلى میگوید: | مرحوم [[سید محمد باقر صدر]] در الفتاوى الواضحة این قول را پسندیده است، <ref>الفتاوى الواضحة، ص519.</ref> و مرحوم شیخ کاشف الغطاء در کتاب الفردوس الاعلى میگوید: | ||
سؤال:آیا اگر در آسمان مانعى نباشد، بینه در شهر براى ثابتشدن هلال حجّت است یا حجیت ندارد؟ | سؤال:آیا اگر در آسمان مانعى نباشد، بینه در شهر براى ثابتشدن هلال حجّت است یا حجیت ندارد؟ | ||
جواب: در این سؤال، نوعى اجمال وجود دارد؛ اما ضابطه کلى آن است که ادلّه حجّیت بینه مطلق است و به دور نبودن یا شک نکردن در بینه بعد از تحقق موضوع آن مقید نیست، مگر آن که انسان، به اشتباه بودن بینه یا خطا بودن آن علم یابد؛ پس فرقى نیست بینهاى که بر رؤیت هلال قائم شده در خود شهر یاخارج شهر باشد و دور از شهر یا نزدیک آن باشد... . | جواب: در این سؤال، نوعى اجمال وجود دارد؛ اما ضابطه کلى آن است که ادلّه حجّیت بینه مطلق است و به دور نبودن یا شک نکردن در بینه بعد از تحقق موضوع آن مقید نیست، مگر آن که انسان، به اشتباه بودن بینه یا خطا بودن آن علم یابد؛ پس فرقى نیست بینهاى که بر رؤیت هلال قائم شده در خود شهر یاخارج شهر باشد و دور از شهر یا نزدیک آن باشد... . | ||
خط ۸۹: | خط ۹۰: | ||
=دیدگاه عالمان غیر شیعه= | =دیدگاه عالمان غیر شیعه= | ||
علامه مغنیه در کتاب خود (فقه در مذاهب پنجگانه) نقل کرده که حنفیه، مالکیه وحنبلىها گفتهاند: هرگاه رؤیت هلال در ناحیهاى از زمین ثابت شود، بر سایر نواحى زمین نیز ثابت میشود و در این مسأله فرقى میان دور و نزدیک و غیر آن به واسطه اختلاف افق هلال نیست. امامیه و شافعیه گفتهاند: اگر اهل شهرى هلال را رؤیت کنند، اما اهل شهر دیگرى آن را رؤیت نکنند، اگر در افق قریب باشند، حکمشان یکى است و اگر در افق و زمان طلوع ماه اختلاف داشته باشند، هر شهرى حکم خاص خود را دارد. <ref>الفقه على المذاهب الخمسه، ص 162.</ref>؛ امّا ما دیدیم که در صورت اختلاف افق، عالمان شیعه اختلاف دارند؛ گرچه آنچه در مغنیه گفته، مشهور میان عالمان شیعه است.<br> | علامه مغنیه در کتاب خود (فقه در مذاهب پنجگانه) نقل کرده که حنفیه، مالکیه وحنبلىها گفتهاند: هرگاه رؤیت هلال در ناحیهاى از زمین ثابت شود، بر سایر نواحى زمین نیز ثابت میشود و در این مسأله فرقى میان دور و نزدیک و غیر آن به واسطه اختلاف افق هلال نیست. [[امامیه]] و شافعیه گفتهاند: اگر اهل شهرى هلال را رؤیت کنند، اما اهل شهر دیگرى آن را رؤیت نکنند، اگر در افق قریب باشند، حکمشان یکى است و اگر در افق و زمان طلوع ماه اختلاف داشته باشند، هر شهرى حکم خاص خود را دارد. <ref>الفقه على المذاهب الخمسه، ص 162.</ref>؛ امّا ما دیدیم که در صورت اختلاف افق، عالمان شیعه اختلاف دارند؛ گرچه آنچه در مغنیه گفته، مشهور میان عالمان شیعه است.<br> | ||
امام محمد غزالى در کتاب احیاء الدین گفته است: هرگاه هلال در شهرى دیده شود، اما در شهر دیگرى دیده نشود و بین آن دو از نظر مسافت، کمتر از مسیر دو روز فاصله باشد، روزه بر اهل دو شهر واجب است؛ ولى اگر مسافت بیشترى باشد، هر شهرى حکم خاص خود را دارد و در این صورت، وجوب روزه از شهرى به شهر دیگر سرایت نمىکند.<ref>ج 1، ص 232.</ref><br> | [[امام محمد غزالى]] در کتاب احیاء الدین گفته است: هرگاه هلال در شهرى دیده شود، اما در شهر دیگرى دیده نشود و بین آن دو از نظر مسافت، کمتر از مسیر دو روز فاصله باشد، روزه بر اهل دو شهر واجب است؛ ولى اگر مسافت بیشترى باشد، هر شهرى حکم خاص خود را دارد و در این صورت، وجوب روزه از شهرى به شهر دیگر سرایت نمىکند.<ref>ج 1، ص 232.</ref><br> | ||
=ادلّه طرفداران کفایت رؤیت هلال در شهرى براى شهرهاى دیگر= | =ادلّه طرفداران کفایت رؤیت هلال در شهرى براى شهرهاى دیگر= | ||
پیش از هر چیزى، سوره قدر را یادآور شدهاند که دلالت میکند شب قدر فقط یک شب براى اهل زمین است با اختلافى که در افقهاى شهرهاى ساکنان آن وجود دارد؛ به علّت آن که قرآن کریم در یک شب نازل شده و این شب همان شب قدر است که بر هزار ماه برترى دارد و در آن امور بر اساس حکمت الاهى تدبیر و جدا میشود .<ref>دخان (44)، 4.</ref>، و همه مناطق کره زمین را در بر میگیرد.<br> | پیش از هر چیزى، [[سوره قدر]] را یادآور شدهاند که دلالت میکند شب قدر فقط یک شب براى اهل زمین است با اختلافى که در افقهاى شهرهاى ساکنان آن وجود دارد؛ به علّت آن که قرآن کریم در یک شب نازل شده و این شب همان شب قدر است که بر هزار ماه برترى دارد و در آن امور بر اساس حکمت الاهى تدبیر و جدا میشود .<ref>دخان (44)، 4.</ref>، و همه مناطق کره زمین را در بر میگیرد.<br> | ||
بعد از شاهد قرآنى پیشین، روایاتى ذکر میشود که برخى از آنها از این قرار است: <br> | بعد از شاهد قرآنى پیشین، روایاتى ذکر میشود که برخى از آنها از این قرار است: <br> | ||
1. گفتار پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) که فرموده است: تا رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت ماه [جدید] نیز افطار کنید.<ref>بحار الانوار، ج 55، ص 356.</ref> این روایت، خطابى کلى براى همه امّت است؛ پس هر کس در هر مکانى آن را ببیند، رؤیت او همانند رؤیت براى همه است.<br> | 1. گفتار پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) که فرموده است: تا رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت ماه [جدید] نیز افطار کنید.<ref>بحار الانوار، ج 55، ص 356.</ref> این روایت، خطابى کلى براى همه امّت است؛ پس هر کس در هر مکانى آن را ببیند، رؤیت او همانند رؤیت براى همه است.<br> | ||
2. صحیحه هشام بن حکم که از امام صادق(علیهالسلام) نقل کرده. حضرت در مورد کسى که 29 روز را روزه گرفته بود فرمود: اگر براى این فرد بینه عادل | 2. صحیحه هشام بن حکم که از امام صادق(علیهالسلام) نقل کرده. حضرت در مورد کسى که 29 روز را روزه گرفته بود فرمود: اگر براى این فرد بینه عادل [شهادت دو عادل] از اهل شهر بود که آنان بر اساس رؤیت هلال، سى روز روزه گرفتهاند، باید یک روز را قضا کند.<ref>الوسائل، ج 10، ص 265.</ref><br> | ||
3. روایت صحیحه ابو بصیر از امام صادق(علیهالسلام). از امام صادق(علیهالسلام) درباره روزى از ماه رمضان که روزه اش قضا میشود، پرسیده شد. در پاسخ فرمود: آن را قضا نکن، مگر آن که دو شاهد عادل از نمازگزاران بر هنگامه ابتداى ماه شهادت دهند و نیز امام صادق(علیهالسلام)فرمود: آن روز را که قضا میشود، روزه مگیر، مگر اهل شهرها آن روز را قضا کنند؛ پس اگر آنان چنین کردند، تو هم روزه آن روز را بگیر. <ref>تهذیب الاحکام، ج 4، ص 157.</ref><br> | 3. روایت صحیحه ابو بصیر از امام صادق(علیهالسلام). از امام صادق(علیهالسلام) درباره روزى از ماه رمضان که روزه اش قضا میشود، پرسیده شد. در پاسخ فرمود: آن را قضا نکن، مگر آن که دو شاهد عادل از نمازگزاران بر هنگامه ابتداى ماه شهادت دهند و نیز امام صادق(علیهالسلام)فرمود: آن روز را که قضا میشود، روزه مگیر، مگر اهل شهرها آن روز را قضا کنند؛ پس اگر آنان چنین کردند، تو هم روزه آن روز را بگیر. <ref>تهذیب الاحکام، ج 4، ص 157.</ref><br> | ||
4. روایت صحیحه اسحاق بن عمار که میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) از هلال ماه رمضان در حالى که در روز 29 شعبان هستیم و آسمان هم ابرى است پرسیدم. امام(علیهالسلام) پاسخ داد: این روز را روزه مگیر، مگر هلال را رؤیت کنى؛ اما اگر ساکنان شهر دیگرى بر رؤیت هلال گواهى دادند، تو آن روز را قضا کن.<ref>همان، ص 178، ح 493.</ref><br> | 4. روایت صحیحه اسحاق بن عمار که میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) از هلال ماه رمضان در حالى که در روز 29 شعبان هستیم و آسمان هم ابرى است پرسیدم. امام(علیهالسلام) پاسخ داد: این روز را روزه مگیر، مگر هلال را رؤیت کنى؛ اما اگر ساکنان شهر دیگرى بر رؤیت هلال گواهى دادند، تو آن روز را قضا کن.<ref>همان، ص 178، ح 493.</ref><br> | ||
5. روایت صحیحه عبدالرحمان بن ابى عبدالله که میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) درباره هلال ماه رمضان در حالى که در روز 29 شعبان آسمان بر ما ابرى است، پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه مگیر، مگر آن را ببینى؛ اما اگر اهل شهر دیگرى بر آن گواهى دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج2، ص 64، ح 206.</ref><br> | 5. روایت صحیحه عبدالرحمان بن ابى عبدالله که میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) درباره هلال ماه رمضان در حالى که در روز 29 شعبان آسمان بر ما ابرى است، پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه مگیر، مگر آن را ببینى؛ اما اگر اهل شهر دیگرى بر آن گواهى دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج2، ص 64، ح 206.</ref><br> | ||
6. و نیز به روایات دیگرى تمسک کردهاند؛ مانند آنچه در کتاب تهذیب از امام باقر(علیهالسلام)آمده: فطر روزى است که مردم افطار میکنند، و عید قربان روزى است که مردم قربانى میکنند، و روزه وقتى است که مردم روزه میگیرند.<ref>تهذیب الاحکام، ج 4، ص 317، ح 966.</ref><br> | 6. و نیز به روایات دیگرى تمسک کردهاند؛ مانند آنچه در کتاب تهذیب از امام باقر(علیهالسلام)آمده: فطر روزى است که مردم افطار میکنند، و عید قربان روزى است که مردم قربانى میکنند، و روزه وقتى است که مردم روزه میگیرند.<ref>تهذیب الاحکام، ج 4، ص 317، ح 966.</ref><br> | ||
روایتى نیز از طریق ابى الجارود نقل شده و میگوید: از امام باقر(علیهالسلام) شنیدم که میفرماید: روزه بگیر زمانى که مردم روزه میگیرند و افطار کن؛ آن گاه که مردم افطار میکنند؛ چرا که خداوند، هلالها را زمان تعیین وقتها براى مردم قرار داده است. <ref>همان، ص 164، ح 462.</ref><br> | روایتى نیز از طریق ابى الجارود نقل شده و میگوید: از [[امام باقر(علیهالسلام)]] شنیدم که میفرماید: روزه بگیر زمانى که مردم روزه میگیرند و افطار کن؛ آن گاه که مردم افطار میکنند؛ چرا که خداوند، هلالها را زمان تعیین وقتها براى مردم قرار داده است. <ref>همان، ص 164، ح 462.</ref><br> | ||
به آنچه در دعاى روایت شده در قنوت نماز عید ذکر شده تمسک کردهاند: خدایا! از تو مسألت دارم به حق این روز که براى مسلمانان عید قرار دادهاى <ref>مصباح المتهجّد، | به آنچه در دعاى روایت شده در قنوت نماز عید ذکر شده تمسک کردهاند: خدایا! از تو مسألت دارم به حق این روز که براى مسلمانان عید قرار دادهاى <ref>مصباح المتهجّد، ص645.</ref>، و نیز دعاى روایت شده از امامان معصوم را ذکر کردهاند که در آن آمده است: و رؤیت آن را براى همه مردم، رؤیت یکسان قرار دادهاى.<br> | ||
استدلالهاى آنان به سکوت همه روایات ختم شده که هیچ یک، وحدت افق را در مسأله رؤیت معتبر نکرده و حتى در روایات ضعیف هم از وحدت افق ذکرى نشده است.<br> | استدلالهاى آنان به سکوت همه روایات ختم شده که هیچ یک، وحدت افق را در مسأله رؤیت معتبر نکرده و حتى در روایات ضعیف هم از وحدت افق ذکرى نشده است.<br> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۳: | ||
به این طریق نیز از شواهد دیگرى که ذکر کرده بودند، پاسخ داده میشود و افزون بر اینها در سند روایات نیز ضعف وجود دارد؛ اما اینکه گفتند روایات از اعتبار وحدت افق ساکت است، همین سکوت میتواند دلیلى ضدّ طرفداران کفایت رؤیت باشد؛ زیرا این روایات از بیان عدم فرق میان شهرهاى دور و نزدیک ساکتند به رغم آن که متعارف میان مردم ، وجود این فرق است؛ پس اگر روایات در صدد عدم فرق شهر نزدیک با دور بود، میبایست این عدم فرق را بیان میکرد. <br> | به این طریق نیز از شواهد دیگرى که ذکر کرده بودند، پاسخ داده میشود و افزون بر اینها در سند روایات نیز ضعف وجود دارد؛ اما اینکه گفتند روایات از اعتبار وحدت افق ساکت است، همین سکوت میتواند دلیلى ضدّ طرفداران کفایت رؤیت باشد؛ زیرا این روایات از بیان عدم فرق میان شهرهاى دور و نزدیک ساکتند به رغم آن که متعارف میان مردم ، وجود این فرق است؛ پس اگر روایات در صدد عدم فرق شهر نزدیک با دور بود، میبایست این عدم فرق را بیان میکرد. <br> | ||
در هر حال، منشأ این مسأله و بازگشت آن به فهم ظاهر کلام برمىگردد؛ پس نمىتوان برهان قاطعى اقامه کرد؛ چرا که در مسأله، متن صریحى نداریم. بر این اساس، ما معتقدیم که مسأله یگانه کردن ماههاى قمرى، امرى است که با این اختلاف ها تا زمانى که وجود دارند، سازگارى ندارد و امکان بهرهبردارى و رسیدن به نظامى کلى نیست؛ حال چه قائل به انفتاح باب اجتهاد یا بسته بودن آن باشیم؛ زیرا با عرضه کردن آرا مییابیم که مذاهب در این مسأله مختلفند و نیز آراى مجتهدانى هم که طرفدار انفتاح باب اجتهاد هستند نیز متعدّد و پراکنده است و طبیعى است تا وقتى اوضاع چنین است، امکان اجبار فرد یا دولتى به نظام خاصى که گاهى هم آن را باور ندارد، ممکن نیست؛ پس چگونه امکان دارد بیانهاى بر وحدت ابتداى ماه صادر شود. بله، مگر ولىّ امر مسلمانان در این زمینه، دستورى صادر کند. <br> | در هر حال، منشأ این مسأله و بازگشت آن به فهم ظاهر کلام برمىگردد؛ پس نمىتوان برهان قاطعى اقامه کرد؛ چرا که در مسأله، متن صریحى نداریم. بر این اساس، ما معتقدیم که مسأله یگانه کردن ماههاى قمرى، امرى است که با این اختلاف ها تا زمانى که وجود دارند، سازگارى ندارد و امکان بهرهبردارى و رسیدن به نظامى کلى نیست؛ حال چه قائل به انفتاح باب اجتهاد یا بسته بودن آن باشیم؛ زیرا با عرضه کردن آرا مییابیم که مذاهب در این مسأله مختلفند و نیز آراى مجتهدانى هم که طرفدار انفتاح باب اجتهاد هستند نیز متعدّد و پراکنده است و طبیعى است تا وقتى اوضاع چنین است، امکان اجبار فرد یا دولتى به نظام خاصى که گاهى هم آن را باور ندارد، ممکن نیست؛ پس چگونه امکان دارد بیانهاى بر وحدت ابتداى ماه صادر شود. بله، مگر ولىّ امر مسلمانان در این زمینه، دستورى صادر کند. <br> | ||
به رغم آنچه در این نوشته گذشت، مییابیم که کوششهاى انجام گرفته شده گاهى در جهت تقریب آرا بسیار مفید بوده، و در مسیر تشخیص شهادتهاى صحیح از باطل گاهى مؤثر شده است؛ بلکه این کوششها در متحد کردن بخش بزرگى از افرادى که به وحدت افق ها ایمان دارند، مفید واقع میشود؛ اما با این همه، ما از سودجویى سیاسى پست از این مسأله شریف ترسانیم. | به رغم آنچه در این نوشته گذشت، مییابیم که کوششهاى انجام گرفته شده گاهى در جهت تقریب آرا بسیار مفید بوده، و در مسیر تشخیص شهادتهاى صحیح از باطل گاهى مؤثر شده است؛ بلکه این کوششها در متحد کردن بخش بزرگى از افرادى که به وحدت افق ها ایمان دارند، مفید واقع میشود؛ اما با این همه، ما از سودجویى سیاسى پست از این مسأله شریف ترسانیم.<br> | ||
در پایان میگوییم: هرگاه ما به شریعت خود تمسک جوییم و به حق و همراه دقت سخن گوییم، پیروزیم و آنچه جهانیان درباره ما میگویند چندان مهم نخواهد بود و به همین سبب است که اعتراض خویش را به استناد برخى از عالمان به «دیدگاه جهانى» یادآور میشویم؛ پس مهم نزد ما تحقق بخشیدن به خواست شریعت اسلامى است و دانستیم که مسأله رؤیت هلال مسألهاى اختلافى است و در آن اجماعى نیست. <br> | در پایان میگوییم: هرگاه ما به شریعت خود تمسک جوییم و به حق و همراه دقت سخن گوییم، پیروزیم و آنچه جهانیان درباره ما میگویند چندان مهم نخواهد بود و به همین سبب است که اعتراض خویش را به استناد برخى از عالمان به «دیدگاه جهانى» یادآور میشویم؛ پس مهم نزد ما تحقق بخشیدن به خواست شریعت اسلامى است و دانستیم که مسأله رؤیت هلال مسألهاى اختلافى است و در آن اجماعى نیست. <br> | ||
=منابع و مآخذ= | =منابع و مآخذ= |
ویرایش