۱٬۷۳۸
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
و در مقابل، امام در مورد جبهه ملى که مخالفت خود را با لایحه قصاص اعلام کرده بود و جریان سلمان رشدى که هیچ کدام از این دو با صراحت اصول دین را منکر نشده بودند، آنها را مرتد مىشناسد و در مورد سلمان رشدى چون توطئه دشمن کاملاً روشن است، حکم قتل او را صادر مىکند.<br> | و در مقابل، امام در مورد جبهه ملى که مخالفت خود را با لایحه قصاص اعلام کرده بود و جریان سلمان رشدى که هیچ کدام از این دو با صراحت اصول دین را منکر نشده بودند، آنها را مرتد مىشناسد و در مورد سلمان رشدى چون توطئه دشمن کاملاً روشن است، حکم قتل او را صادر مىکند.<br> | ||
در مورد سلمان رشدى این توضیح لازم است که کتاب آیات شیطانى او اگر چه قصهپردازى است و شخصیتهاى داستان با اسامى غیر از اسامى شخصیت هاى اصلى مورد توهین قرار گرفتهاند، در چینش داستان به اسلام و مقدسات اسلامى و پیامبر بزرگوار اسلام و یارانش توهین مىکند. دراینباره قابل توضیح است که سلمان رشدى از باب سابّ النبى محکوم به قتل شده، و درباره مرتد ملى نیز عنوان خاص مرتد سیاسى مد نظر امام است.<br> | در مورد سلمان رشدى این توضیح لازم است که کتاب آیات شیطانى او اگر چه قصهپردازى است و شخصیتهاى داستان با اسامى غیر از اسامى شخصیت هاى اصلى مورد توهین قرار گرفتهاند، در چینش داستان به اسلام و مقدسات اسلامى و پیامبر بزرگوار اسلام و یارانش توهین مىکند. دراینباره قابل توضیح است که سلمان رشدى از باب سابّ النبى محکوم به قتل شده، و درباره مرتد ملى نیز عنوان خاص مرتد سیاسى مد نظر امام است.<br> | ||
نخستین دادستان جمهورى اسلامى مىگوید: در صورتى انکار ضروریات دین موجب ارتداد خواهد شد که شخص منکر به چنین پیامدى آگاه باشد؛ از این رو مسلمان ناآگاه به مسائل اسلامى (مانند مسلمانى که در محیطهاى غیر اسلامى یا ممالک مسلماننشین ناآشنا به مسائل اسلامى زندگى مىکند.) اگر منکر مسائل ضرورى اسلام شود، مرتد شمرده نمىشود.<ref>آیتالله موسوى اردبیلى، ص 840 | نخستین دادستان جمهورى اسلامى مىگوید: در صورتى انکار ضروریات دین موجب ارتداد خواهد شد که شخص منکر به چنین پیامدى آگاه باشد؛ از این رو مسلمان ناآگاه به مسائل اسلامى (مانند مسلمانى که در محیطهاى غیر اسلامى یا ممالک مسلماننشین ناآشنا به مسائل اسلامى زندگى مىکند.) اگر منکر مسائل ضرورى اسلام شود، مرتد شمرده نمىشود.<ref>آیتالله موسوى اردبیلى، ص 840</ref>.همچنین شخصى که بر اثر تحقیق و ایجاد شبهه، ضروریات دین را انکار یا تردید نماید، مرتد نخواهد بود؛ زیرا چنین فردى در واقع ضرورى دین را منکر نشده تا لازمه آن را پذیرا باشد.<ref>مجله حوزه، ش 41، ص 80.</ref> تمام فقیهان گذشته مانند محقق اردبیلى، فاضل اصفهانى، کاشف الغطاء و سید عاملى، محقق همدانى، سید محمد کاظم طباطبایى یزدى و امام خمینى، انکار ضرورى دین و اصول دین را باعث ارتداد مىدانند و بین قاصر، مقصر در فهم دین تفصیل قائل مىشوند و حتى شیخ انصارى که منکر اعتقادات ضرور مانند اعتقاد به خداى تعالى و ... را کافر مىداند، بین قاصر و مقصّر فرقى نمىشناسد؛ اما زمانى که در مورد قاصر صحبت مىکند، مىگوید: در خروج قاصر از اسلام باید تأمل کرد و مسأله از «مشکلات» است. او در فرائدالاصول آورده است که انکار ضرور ضررى به اصل پذیرش اسلام و دین نمىزند، مگر این که منکر ضرور، به آن علم داشته باشد.<br> | ||
مقدّس اردبیلى نیز مىفرماید: مراد از ضرورى که منکر او کافر مىشود، ضرورى است که نزد مرتد ثابت شده باشد به این که از ضروریات است.<br> | مقدّس اردبیلى نیز مىفرماید: مراد از ضرورى که منکر او کافر مىشود، ضرورى است که نزد مرتد ثابت شده باشد به این که از ضروریات است.<br> | ||
با بیان پیشین در مىیابیم انسانى که در فهم دین خود، به شک و شبهه افتاده و ضروریات دین را انکار نکرده است، مرتد شناخته نمىشود.<br> | با بیان پیشین در مىیابیم انسانى که در فهم دین خود، به شک و شبهه افتاده و ضروریات دین را انکار نکرده است، مرتد شناخته نمىشود.<br> |
ویرایش