فاطمه کلابیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵<references />↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ام البنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق در گذشت<ref>آثار اسلامی، رسول جعفریان، صفحه ۳۴۹.</ref>. وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمههای محمد بن عبدالله مدفون است<ref>زندگانی قمر بنی هاشم باب الحوائج، نویسنده عبدالحسین مؤمنی، ناشر بدرقه جاویدان، سال چاپ 1387، صفحه 137.</ref>.<br> | ام البنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق در گذشت<ref>آثار اسلامی، رسول جعفریان، صفحه ۳۴۹.</ref>. وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمههای محمد بن عبدالله مدفون است<ref>زندگانی قمر بنی هاشم باب الحوائج، نویسنده عبدالحسین مؤمنی، ناشر بدرقه جاویدان، سال چاپ 1387، صفحه 137.</ref>.<br> | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده: شخصیت های اسلامی]] | [[رده: شخصیت های اسلامی]] |
نسخهٔ ۱۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۰
فاطمه کلابیه معروف به امالبنین (زادهٔ ۵ قمری، کوفه - درگذشتهٔ ۷۰ قمری)، همسر امام اول علی بن ابیطالب(ع) و دختر حزام بن خالد است. پس از درگذشت فاطمه(س) علی(ع) با معرفی برادرش عقیل با فاطمه کلابیه ازدواج کرد[۱]
معرفی اجمالی
تاریخ ولادت ام البنین مشخص نیست [۲]. اما در منابع شیعی با توجه به تاریخ ولادت عباس بن علی فرزند اولش که در سال 26 هجری بوده است تولد ایشان را در سالهای 5 و 9 هجری قمری دانستهاند[۳]. «حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» پدر امالبنین است مردی شجاع، دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اکرام به میهمان و منطق قوی اوست. مادر امالبنین، «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب» است [۴]. ام البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند.
علت نامگذاری به ام البنین
فاطمه کلابیه دارای چهار فرزند بوده و آنها به شجاعت و دلیری مشهور بودهاند، لذا او را ام البنین به معنای مادران پسران نامیدهاند. وی بعد از فوت فرزندانش در شعرهایش از زنان خواسته که دیگه او را ام البنین نخوانند زیرا به یاد فرزندان شجاعم میافتم و دلم آتش میگیرد. من زمانی ام البنین بودم ولی اکنون ام البنین و مادران پسران نیستم [۵] در بعضی نقلها آمده هنگامی که وی به خانه علی میرود از ایشان تقاضا میکند که فاطمه خطاب نکنند تا فرزندان زهرا به یاد مادرشان نیافتند. اما این مطلب در هیچ منبع معتبر یا غیرمعتبری پیدا نشده است [۶].
ازدواج
علی بن ابیطالب از برادرش عقیل بن ابیطالب که در علم انساب (نسب شناسی) معروف بود درخواست میکند که برایش همسری انتخاب کند که از نسل دلیرمردان عرب باشد و او برایش فرزندی اسب سوار و شجاع به دنیا آورد. عقیل در پاسخ میگوید با ام البین کلابیه ازدواج کن. همانا در عرب شجاعتر از پدران او نیست [۷].
خواستگاری
از دیدگاه شیعیان علی بن ابیطالب خواستگاری را به برادرش عقیل میسپارد. ولی به نزد حزام بن خالد پدر ام البنین میرود. حزام بن خالد به رسم عربها سه روز از عقیل پذیرایی میکند و روز چهارم علت آمدنش را میپرسد. عقیل میگوید به خواستگاری دخترت فاطمه آمدهام برای علی بن ابیطالب. حزام در ابتدا از نسب و خاندان علی بن ابیطالب تعریف میکند و سپس میگوید علی بن ابیطالب باید کسی را برای همسری انتخاب کند که دارای آداب و منش شهری باشد درحالی که ما بادیه نشین هستیم و با شهریها فرق داریم. عقیل در پاسخ میگوید برادرم به آنچه میگویی آگاه است ولی تمایل به این ازدواج دارد. سپس حزام میگوید مهلت بده تا از دخترم و مادرش بپرسم که آیا علی بن ابیطالب را میپذیرند یا نه؟ زیرا زنان نسبت به اخلاق و آداب دخترانشان از مردان داناتر و آگاهتر هستند. در نهایت عقیل بااجازه از ام البنین عقد بین آنها با مهریه 500 درهم که سنت رسول الله بود جاری کرد[۸].
در منابع تاریخی هیچ اشارهای به ازدواج وی پس از علی ابن ابیطالب نشده است حتی هنگامی که برخی از همسران علی بن ابیطالب برای مشورت درباره ازدواجشان به او مراجعه میکردند به آنان میگفت سزوار نیست پس از علی با مردی دیگر پیمان همسری ببنیدید [۹].
فرزندان
او را بخاطر داشتن چهار پسر به نامهای: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، امالبنین (مادر پسران) خواندند. امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از کشته شدن فرزندانش باخبر شد؛ از سرنوشت حسین (ع) پرسید و وقتی که خبر کشته شدن حسین(ع) را شنید. گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین(ع) میشد و او زنده میماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهلبیت و حسین (ع) دانستهاند. هر چهار فرزند او در کربلا کشته شدند[۱۰].
بعد از کشته شدن فرزندان
پس خبر شدن فرزندان ام البنین هر روز با نوهاش عبیدالله فرزند عباس به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری میخواند که خود سروده بود و سپس گریه میکرد. مردم نیز گرد او میآمدند و با او همنوا میشدند. حتی گفتهاند که مروان بن حکم در آنجا حضور پیدا میکرد و گریه میکرد. همچنین گفته شده که زینب پس از ورود به مدینه به دیدار ام البنین رفته و فوت فرزندان او را به وی تعزیت میگوید. [۱۱].
درگذشت
ام البنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق در گذشت[۱۲]. وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمههای محمد بن عبدالله مدفون است[۱۳].
پانویس
- ↑ «ام البنین»؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، نویسنده: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929.
- ↑ محمدرضا میرزاجان؛ «شخصیت و موقعیت ام البنین در اسلام». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
- ↑ زندگانی قمر بنی هاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، صفحه9 و 10.
- ↑ حماسه حسینی2، نویسنده: مرتضی مطهری، جلد1، صفحه90.
- ↑ دانشنامه امام حسین علیهالسلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ نویسنده: محمد محمدی ریشهری، جلد8، صفحه425.
- ↑ زندگانی قمر بنی هاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، ناشر آرام دل، سال چاپ1395، صفحه51.
- ↑ ناهید طیبی؛ «مادر ماه; پژوهشی در زندگی و شخصیت ام البنین(س)». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
- ↑ ستاره درخشان، نوشته علی ربانی خلخالی، صفحه ۴۸.
- ↑ «ام البنین». دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929.
- ↑ آثار اسلامی، رسول جعفریان، صفحه ۳۴۹.
- ↑ زندگانی قمر بنی هاشم باب الحوائج، نویسنده عبدالحسین مؤمنی، ناشر بدرقه جاویدان، سال چاپ 1387، صفحه 137.