ابن زیات: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
از تاریخ تولد وی اطلاعاتی در دسترس نیست، اما درگذشت وی را در سال 627 یا 628 قمری (1230 یا 1231 میلادی) ذکر کردهاند. | از تاریخ تولد وی اطلاعاتی در دسترس نیست، اما درگذشت وی را در سال 627 یا 628 قمری (1230 یا 1231 میلادی) ذکر کردهاند. | ||
ابن زیات اهل تادلا یا تادله، شهری در جبال بربر، نزدیک تلمسان و [[فاس]] <ref>یاقوت، 1/810</ref> بود. فیروزآبادی <ref>ص 294</ref> و سیوطی <ref>ص 425</ref> او را در نحو و لغت و ادب امام خوانده اند. وی به حضور ابوالعباس احمد سبتی (524 -601ق /1130- 1204م ) پیر و ولی مراکشی رسید و ابن حوط الله و سلالقی را نیز ملاقات کرد. ابن زیات، هنگامی که در شهر رگراگه (رجراجه یا چنانکه باباتنبکتی آورده: دقداق ) قاضی بود، درگذشت <ref>بابا تنبکتی، 352</ref>. فیروزآبادی و سیوطی درگذشت او را پس از 540ق /1145م | ابن زیات اهل تادلا یا تادله، شهری در جبال بربر، نزدیک تلمسان و [[فاس]] <ref>یاقوت، 1/810</ref> بود. فیروزآبادی <ref>ص 294</ref> و سیوطی <ref>ص 425</ref> او را در نحو و لغت و ادب امام خوانده اند. وی به حضور ابوالعباس احمد سبتی (524 -601ق /1130- 1204م ) پیر و ولی مراکشی رسید و ابن حوط الله و سلالقی را نیز ملاقات کرد. ابن زیات، هنگامی که در شهر رگراگه (رجراجه یا چنانکه باباتنبکتی آورده: دقداق ) قاضی بود، درگذشت <ref>بابا تنبکتی، 352</ref>. فیروزآبادی و سیوطی درگذشت او را پس از 540ق /1145م نوشتهاند <ref>همانجاها</ref>، اما او خود از رجالی یاد کرده است که در 616ق /1219م درگذشتهاند <ref>ابن زیات، 469</ref>. حاجی خلیفه <ref>2/1790</ref> و بغدادی <ref> هدیه،552</ref> نیز سال وفات او را پس از 540 ق نوشتهاند ولی بغدادی در جای دیگر سال 630ق /1233م را یاد کرده است <ref> [[ایضاح]]،292</ref>. گفتهاند که جنازه او را به [[مراکش]] بردند و در قبه سیدی محمد فرّان و سیدی محمد بربوشی در بیرون شهر و نزدیک دروازه خمیس به خاک سپردند. | ||
==تصوف== | ==تصوف== | ||
از کتاب التشوّف الی رجال التصوّف او برمیآید که او خود در زمره صوفیان بوده و گاه مطالبی را از زبان مریدان نقل کرده است (مثلاً در ص 222). ابن زیات در ادب، تألیفی به نام نهایة المقامات فی درایة المقامات در شرح مقامات حریری داشته است که آن را بهترین | از کتاب التشوّف الی رجال التصوّف او برمیآید که او خود در زمره صوفیان بوده و گاه مطالبی را از زبان مریدان نقل کرده است (مثلاً در ص 222). ابن زیات در ادب، تألیفی به نام نهایة المقامات فی درایة المقامات در شرح مقامات حریری داشته است که آن را بهترین شرحها <ref>فیروزآبادی، سیوطی، همانجاها</ref> و «شرحی نبیل » <ref>بابا تنبکتی، همانجا</ref> گفتهاند، اما اکنون از آن اطلاع نداریم. اثر موجود ابن زیات همان التشوف الی رجال التصوف است. | ||
==کتاب التشوف الی رجال التصوف== | ==کتاب التشوف الی رجال التصوف== | ||
در این کتاب که تألیف آن را در شعبان 617 آغاز کرده (ص 13) و در روز جمعه 12 ذیقعده همان سال به پایان رسانیده (ص 478) احوال صالحینی را آورده است که مقیم مراکش بوده، یا به گونهای با آن پیوند | در این کتاب که تألیف آن را در شعبان 617 آغاز کرده (ص 13) و در روز جمعه 12 ذیقعده همان سال به پایان رسانیده (ص 478) احوال صالحینی را آورده است که مقیم مراکش بوده، یا به گونهای با آن پیوند داشتهاند (ص 3). ابن زیات در مقدمه کتاب مینویسد که از اخبار و آثار اولیاءالله در مغرب کسی چیزی نمیداند، چنانکه شخص بی اطلاع گمان میبرد که در مغرب ولی و وتدی نیست. وی مینویسد که آنچه در این کتاب یاد کرده است، یا شنیدههای اوست و یا مطالبی است که اسنادی در مورد آنها داشته است و در هر حال بر صحیح ترین آنها اعتماد کرده است (ص 4). | ||
التشوف مأخذ مصنفّین پس از ابن زیات قرار گرفته است: از آن جمله ابن ابی زرع <ref>ص 36، 170</ref>، ابن مریم <ref>ص 33، 108، 111</ref>، ناصری <ref>2/74، 262-263</ref>، عبدالحق بادسی مؤلف المقصد، احمد تادلی مؤلف المغری، ابن عسکر مؤلف دوحة الناشر، محمد کتانی مؤلف سلوة الانفاس و ابن موقت مؤلف السعادة الابدیة از این کتاب نقل کردهاند (فور1، «ب »). التشوف مشتمل بر گزارش احوال شماری از افاضل علما و فقها و عباد و زهّاد و پارسایان (وَرِعین ) و جز آنان است. مؤلف عقیده دارد که همه این اشخاص را | التشوف مأخذ مصنفّین پس از ابن زیات قرار گرفته است: از آن جمله ابن ابی زرع <ref>ص 36، 170</ref>، ابن مریم <ref>ص 33، 108، 111</ref>، ناصری <ref>2/74، 262-263</ref>، عبدالحق بادسی مؤلف المقصد، احمد تادلی مؤلف المغری، ابن عسکر مؤلف دوحة الناشر، محمد کتانی مؤلف سلوة الانفاس و ابن موقت مؤلف السعادة الابدیة از این کتاب نقل کردهاند (فور1، «ب »). التشوف مشتمل بر گزارش احوال شماری از افاضل علما و فقها و عباد و زهّاد و پارسایان (وَرِعین ) و جز آنان است. مؤلف عقیده دارد که همه این اشخاص را میتوان صوفی خواند. | ||
او صوفی را در اصل منسوب به صوفه، قومی از عرب، | او صوفی را در اصل منسوب به صوفه، قومی از عرب، میداند و مینویسد که متصوف کسی است که خود را در زی صوفیان درآورد (ص 4). ابن زیات در این کتاب به ایراد اخبار رجال تصوف بسنده کرده و از علوم تصوف چیزی نیاورده است، زیرا احیاء علوم الدین ابوحامد محمد غزالی آن علوم را کاملاً بیان کرده است. او با بیان عباراتی درباره غزالی ارادت خویش را به مقام معنوی وی نشان میدهد (ص 6 -7). ابن زیات پیش از تحریر تراجم اولیا که بخش اصلی تشوف است، مدخلی در 7 باب: 1. در صفت اولیا؛ 2. در حفظ قلوب آنان و ترک منکرات؛ 3. در دوستی آنان؛ 4. در دیدار و همنشینی آنان؛ 5. در حُسن ثنا و قبول آنان بر روی زمین؛ 6. در اثبات احوال آنان؛ 7. در اثبات کرامات آنان آورده و فصولی نیز بر این مدخل افزوده است (ص 17-60). او «تراجم اولیا» را تبّرکاً با نام کسانی که محمد نام داشته اند، آغاز کرده و با همین نام به پایان رسانده است (ص 61). در این کتاب گزارش احوال و کرامات 277 تن از مردان و زنان آمده است و چنانکه در مقدمه یاد شده، مؤلف به ذکر احوال زندگان نپرداخته است (ص 13). | ||
مَقّری تلمسانی <ref>10/128-140</ref> در شرح احوال ابوالعباس احمد ابن جعفر سَبْتی خزرجی، مکرر از ابن زیات نقل قول کرده و یک بار به کتاب التشوف او اشاره صریح کرده است <ref>همو، 10/134</ref>، اما در نسخه چاپی التشوف شرح احوال ابوالعباس سَبْتی نیامده و ابن زیات به مناسبتی یک بار از او نام برده است (ص 417). با | مَقّری تلمسانی <ref>10/128-140</ref> در شرح احوال ابوالعباس احمد ابن جعفر سَبْتی خزرجی، مکرر از ابن زیات نقل قول کرده و یک بار به کتاب التشوف او اشاره صریح کرده است <ref>همو، 10/134</ref>، اما در نسخه چاپی التشوف شرح احوال ابوالعباس سَبْتی نیامده و ابن زیات به مناسبتی یک بار از او نام برده است (ص 417). با اینهمه در پایان چند نسخه خطی این کتاب، چنانکه آدولف فور در مقدمه التشوف (ص «ج، د») یاد کرده، شرح احوال ابوالعباس سبتی نیز وارد شده است. | ||
ابن زیات در این کتاب به ذکر کرامات صاحبان | ابن زیات در این کتاب به ذکر کرامات صاحبان ترجمهها پرداخته و از راه رفتن آنان بر روی آب (ص 98، 192، 325، 365)، پریدن در هوا (ص 252) و سخن گفتن مردگان در گور (ص 287) سخن گفته است. کتاب التشّوف الی رجال التصوف در 1958م در رباط از طرف معهد العلیا المغربیة به کوشش آدولف فور چاپ شده است. از دیگر تألیفات ابن زیات مناقب ابوالعباس سبتی است که قاضی عباس ابن ابراهیم آن را در جلد دوم <ref>ص 65 -240</ref> اِعلام بِمَن حَل مَرّاکش و اَغمات مِن الاَعلام که در 1936م در [[فاس]] به چاپ رسیده، نقل کرده است. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۵: | ||
#یاقوت، بلدان. | #یاقوت، بلدان. | ||
==پانویس== | |||
{{پانویس|2}} | |||
[[رده: عالمان]] | |||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | [[رده: عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده: صوفیه]] |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۹
اِبْن زَیات، ابوحجّاج (یا ابویعقوب ) یوسف بن یحیی بن عیسی ابن عبدالرحمان تادلی، ادیب، لغوی، فقیه و قاضی مالکی مراکشی است.
پیشینه
از تاریخ تولد وی اطلاعاتی در دسترس نیست، اما درگذشت وی را در سال 627 یا 628 قمری (1230 یا 1231 میلادی) ذکر کردهاند.
ابن زیات اهل تادلا یا تادله، شهری در جبال بربر، نزدیک تلمسان و فاس [۱] بود. فیروزآبادی [۲] و سیوطی [۳] او را در نحو و لغت و ادب امام خوانده اند. وی به حضور ابوالعباس احمد سبتی (524 -601ق /1130- 1204م ) پیر و ولی مراکشی رسید و ابن حوط الله و سلالقی را نیز ملاقات کرد. ابن زیات، هنگامی که در شهر رگراگه (رجراجه یا چنانکه باباتنبکتی آورده: دقداق ) قاضی بود، درگذشت [۴]. فیروزآبادی و سیوطی درگذشت او را پس از 540ق /1145م نوشتهاند [۵]، اما او خود از رجالی یاد کرده است که در 616ق /1219م درگذشتهاند [۶]. حاجی خلیفه [۷] و بغدادی [۸] نیز سال وفات او را پس از 540 ق نوشتهاند ولی بغدادی در جای دیگر سال 630ق /1233م را یاد کرده است [۹]. گفتهاند که جنازه او را به مراکش بردند و در قبه سیدی محمد فرّان و سیدی محمد بربوشی در بیرون شهر و نزدیک دروازه خمیس به خاک سپردند.
تصوف
از کتاب التشوّف الی رجال التصوّف او برمیآید که او خود در زمره صوفیان بوده و گاه مطالبی را از زبان مریدان نقل کرده است (مثلاً در ص 222). ابن زیات در ادب، تألیفی به نام نهایة المقامات فی درایة المقامات در شرح مقامات حریری داشته است که آن را بهترین شرحها [۱۰] و «شرحی نبیل » [۱۱] گفتهاند، اما اکنون از آن اطلاع نداریم. اثر موجود ابن زیات همان التشوف الی رجال التصوف است.
کتاب التشوف الی رجال التصوف
در این کتاب که تألیف آن را در شعبان 617 آغاز کرده (ص 13) و در روز جمعه 12 ذیقعده همان سال به پایان رسانیده (ص 478) احوال صالحینی را آورده است که مقیم مراکش بوده، یا به گونهای با آن پیوند داشتهاند (ص 3). ابن زیات در مقدمه کتاب مینویسد که از اخبار و آثار اولیاءالله در مغرب کسی چیزی نمیداند، چنانکه شخص بی اطلاع گمان میبرد که در مغرب ولی و وتدی نیست. وی مینویسد که آنچه در این کتاب یاد کرده است، یا شنیدههای اوست و یا مطالبی است که اسنادی در مورد آنها داشته است و در هر حال بر صحیح ترین آنها اعتماد کرده است (ص 4).
التشوف مأخذ مصنفّین پس از ابن زیات قرار گرفته است: از آن جمله ابن ابی زرع [۱۲]، ابن مریم [۱۳]، ناصری [۱۴]، عبدالحق بادسی مؤلف المقصد، احمد تادلی مؤلف المغری، ابن عسکر مؤلف دوحة الناشر، محمد کتانی مؤلف سلوة الانفاس و ابن موقت مؤلف السعادة الابدیة از این کتاب نقل کردهاند (فور1، «ب »). التشوف مشتمل بر گزارش احوال شماری از افاضل علما و فقها و عباد و زهّاد و پارسایان (وَرِعین ) و جز آنان است. مؤلف عقیده دارد که همه این اشخاص را میتوان صوفی خواند.
او صوفی را در اصل منسوب به صوفه، قومی از عرب، میداند و مینویسد که متصوف کسی است که خود را در زی صوفیان درآورد (ص 4). ابن زیات در این کتاب به ایراد اخبار رجال تصوف بسنده کرده و از علوم تصوف چیزی نیاورده است، زیرا احیاء علوم الدین ابوحامد محمد غزالی آن علوم را کاملاً بیان کرده است. او با بیان عباراتی درباره غزالی ارادت خویش را به مقام معنوی وی نشان میدهد (ص 6 -7). ابن زیات پیش از تحریر تراجم اولیا که بخش اصلی تشوف است، مدخلی در 7 باب: 1. در صفت اولیا؛ 2. در حفظ قلوب آنان و ترک منکرات؛ 3. در دوستی آنان؛ 4. در دیدار و همنشینی آنان؛ 5. در حُسن ثنا و قبول آنان بر روی زمین؛ 6. در اثبات احوال آنان؛ 7. در اثبات کرامات آنان آورده و فصولی نیز بر این مدخل افزوده است (ص 17-60). او «تراجم اولیا» را تبّرکاً با نام کسانی که محمد نام داشته اند، آغاز کرده و با همین نام به پایان رسانده است (ص 61). در این کتاب گزارش احوال و کرامات 277 تن از مردان و زنان آمده است و چنانکه در مقدمه یاد شده، مؤلف به ذکر احوال زندگان نپرداخته است (ص 13). مَقّری تلمسانی [۱۵] در شرح احوال ابوالعباس احمد ابن جعفر سَبْتی خزرجی، مکرر از ابن زیات نقل قول کرده و یک بار به کتاب التشوف او اشاره صریح کرده است [۱۶]، اما در نسخه چاپی التشوف شرح احوال ابوالعباس سَبْتی نیامده و ابن زیات به مناسبتی یک بار از او نام برده است (ص 417). با اینهمه در پایان چند نسخه خطی این کتاب، چنانکه آدولف فور در مقدمه التشوف (ص «ج، د») یاد کرده، شرح احوال ابوالعباس سبتی نیز وارد شده است.
ابن زیات در این کتاب به ذکر کرامات صاحبان ترجمهها پرداخته و از راه رفتن آنان بر روی آب (ص 98، 192، 325، 365)، پریدن در هوا (ص 252) و سخن گفتن مردگان در گور (ص 287) سخن گفته است. کتاب التشّوف الی رجال التصوف در 1958م در رباط از طرف معهد العلیا المغربیة به کوشش آدولف فور چاپ شده است. از دیگر تألیفات ابن زیات مناقب ابوالعباس سبتی است که قاضی عباس ابن ابراهیم آن را در جلد دوم [۱۷] اِعلام بِمَن حَل مَرّاکش و اَغمات مِن الاَعلام که در 1936م در فاس به چاپ رسیده، نقل کرده است.
منابع
- ابن ابی زرع، علی، الانیس المطرب، رباط، 1972م
- ابن زیات، یوسف، التشوف الی رجال التصوف، به کوشش آدولف فور، رباط، 1958م
- ابن مریم، محمد، البستان، به کوشش محمد بن ابی شنب، الجزایر، 1326ق /1908م
- باباتنبکتی، احمد، «ذیل الابتهاج » در حاشیه الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، 1351ق
- بغدادی، ایضاح
- همو، هدیه
- حاجی خلیفه، کشف
- سیوطی، بغیه الوعاه، قاهره، 1326ق
- فور، آدولف، مقدمه بر التشوف (نک: ابن زیات در همین مآخذ)
- فیروزآبادی، محمد، البُلغه، به کوشش محمد مصری، دمشق، 1392ق /1972م
- مقری تلمسانی، احمد، نفح الطیب، به کوشش یوسف الشیخ محمد بقاعی، بیروت، 1406ق /1986م
- ناصری، احمد، الاستقصا، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، 1954م
- یاقوت، بلدان.