ابن حجر هیتمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[رده: ' به '[[رده:')
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


[[رده: عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده: عالمان اهل سنت]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۷

ابن حجر الهیتمی
نام ابن‌حجر الهیتمی
نام کامل شهاب‌‌الدین‌ ابوالعباس‌ احمد بن‌ بدرالدین‌ محمد بن‌ شمس‌الدین‌ محمد بن‌ نورالدین‌ علی‌ بن‌ حجر هیتمی‌ سعدی انصاری
زادروز ۹۰۹/۸۹۹ق
محل تولد مصر
محل زندگی مکه
ملیت مصری
تحصیلات و محل تحصیل الازهر • قاهره
شغل و تخصص اصلی فقیه • مفتی شافعی
آثار إلاعلام بقواطع‌الاسلام • تحفه‌المحتاج فی شرح‌المنهاج • اسعاف‌الابرار فی شرح مشکات‌الانوار • الصواعق‌المحرقة علی اهل‌الرفض و الزندقة
اساتید شمس‌الدین بن ابی‌الحمایل • شیخ‌الاسلام زکریا • عبدالحق سنباطی
فوت 974ق
آرامگاه طبریین • مکه

ابن‌حَجَر هَیتَمی، شهاب‌‌الدین‌ ابوالعباس‌ احمد بن‌ بدرالدین‌ محمد بن‌ شمس‌الدین‌ محمد بن‌ نورالدین‌ علی‌ بن‌ حجر هیتمی‌ سعدی انصاری فقیه و مفتی شافعی مصری. تحصیلاتش را در الازهر قاهره به پایان برد.

در تفسیر، کلام، حدیث، حساب، ادبیات، منطق و تصوف نیز توانا بود. برهان بن اجدب و محمد بن عبدالعزیر زمزمی از شاگردان او بودند. هیتمی از۹۴۰ق تا پایان عمر در مکه زندگی کرد. مؤلفی پرکار بود، و افزون بر تدریس و افتا، ده‌ها کتاب نیز نوشت.

إلاعلام بقواطع‌الاسلام؛ تحفه‌المحتاج فی شرح‌المنهاج؛ اسعاف‌الابرار فی شرح مشکات‌الانوار؛ الصواعق‌المحرقة علی اهل‌الرفض و الزندقة، در رد شیعه، که چندین ردّیه در امامیه بر آن نوشته شد؛ از آن جمله الصوارم المهرقه اثر قاضی نورالله شوشتری.

وی در منطقه غربی مصر محله ابوالهیتم متولد شد و در مکه وفات کرد. او شافعی مذهب بود و نسبت به ابوحنیفه نیز گرایش و ارادت داشت و در مناقب او کتاب نگاشته است.

اساتید ابن‌حجر هیثمی

ابن‌حجر در کودکی پدرش را از دست داد و نزد دو استاد بزرگش شمس‌الدین ابن‌ابی الحمائل و شمس‌الدین شنّاوی تربیت یافت و سپس به الازهر مصر رفت و در آنجا به تحصیل علوم مختلف فقه، کلام، تاریخ وحدیث پرداخت. از مهم‌ترین اساتید او می‌توان به شیخ الاسلام قاضی زکریا، شیخ عبدالحق سنباطی، شمس‌الدین سمهودی، امین‌الدین غمری، شهاب‌الدین رملی، طبلاوی، شهاب‌الدین ابن‌صائغ، و شهاب‌الدین ابن‌نجّار حنبلی اشاره کرد. از میان شاگردان او نیز می‌توان از برهان‌الدین بن الاحدب و محمد بن عمر خفاجی نام برد.

عقیده و شأن علمی ابن‌حجر هیثمی

ابن‌حجر که یکی از فقهای برجسته شافعی و حنفی به شمار می‌رود، در عناد و کینه‌ورزی نسبت به تاریخ و عقاید شیعه سنگ تمام گذاشته و با تالیف کتاب «الصواعق المحرقه»، اعتبار علمی خود را نیز زیر سوال برده است؛ زیرا در آن، معتبرترین احادیث درباره فضائل و حقانیت ولایت اهل بیت پیامبر را که حتی علمای بزرگ اهل سنت آنها را معتبر و صحیح دانسته‌اند ردّ کرده است! گویا برهان قاطع حقانیت ائمه شیعه بر دل زنگار گرفته او کار ساز نبوده و بیماری جهالت او را درمان نکرده است.

به هر حال کتاب الصواعق المحرقه سایر آثار علمی وی را تحت الشعاع قرار داده و از این رو نزد علمای شیعه به دشمنی با اهل بیت پیامبر اسلام (یعنی ناصبی‌گری) و دشمنی با شیعیان شناخته شده است. او نباید با ابن‌حجر عسقلانی اشتباه شود؛ زیرا هیتمی یک قرن متاخر است و از سویی به رتبه علمی و انصاف عسقلانی نمی‌رسد. چرا که عسقلانی گرچه گاهی اوقات انتقادات و عبارات تندی نسبت به شیعه داشته اما در بسیاری از موارد با انصاف رفتار کرده است.

کتاب‌های ابن‌حجر هیثمی

1 ـ الصواعق المحرقه علی اهل الرفض و الضلال و الزندقه، که در واقع رد عقاید شیعه (که وی آنان را رافضی یعنی خارج از دین می‌داند) و توهین به مناقب و فضایل اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین است. علمای شیعه نقد و ابطال‌های فراوانی بر این کتاب نوشته‌اند؛

2 ـ تحفه المحتاج لشرح المنهاج که در زمینه فقه شافعی است؛

3 ـ الخیرات الحسان فی مناقب ابی حنیفه النعمان؛

4 ـ الفتاوی الهیتمیه؛

5 ـ الامداد فی شرح الارشاد للمقری؛

6 ـ شرح الاربعین النوویه؛

7 ـ خلاصه الائمّه الاربعه؛

8 ـ الجوهر المنظم؛

9 ـ شرح مشکاه المصابیح که کتابی حدیثی است. اصل کتاب مشکاه المصابیح تکمله‌ای برای کتاب مصابیح‌السنه بغوی می‌باشد که توسط ابوعبدالله محمد تبریزی محدّث نگاشته شده است؛

10 ـ المنهج القویم فی مسائل التعلیم، که شرح مقدمه عبدالله بن عبدالرحمن بن فضل حضرمی است و کتابی فقهی می‌باشد.

اعتقاد ابن‌حجر هیثمی به ولادت فرزندی برای امام حسن عسکری(ع)

ابن‌حجر هیثمی در کتاب «الصواعق المحرقة» آن‌جا که از اهل بیت(ع) نام می‌برد، بعد از شرح حال امام حسن عسکری(ع) می‌گوید:

«وَ لم یخلف غیر وَلَده أبی الْقَاسِم مُحَمَّد الْحجَّة و عمره عِنْد وَفَاة أَبِیه خمس سِنِین لَکِن آتَاهُ الله فِیهَا الْحِکْمَة وَ یسمی الْقَائِم المنتظر. قیل لِأَنَّهُ ستر بِالْمَدِینَةِ وَ غَابَ فَلم یعرف أَین ذهب»؛ [۱] باقی نگذاشت مگر پسرش ابوالقاسم محمّد حجّت و سنّ او هنگام وفات پدرش پنج سال بود ولی خداوند به او حکمت داد و قائم منتظر نامیده می‌شود. گفته شد که وی در مدینه پنهان شد و از نظرها غایب گردید و معلوم نشد به کجا رفت.

آنچه از متن کلام ابن‌حجر فهمیده می‌شود این است که؛

اولاً: نقص و کمبودی در سخن او وجود ندارد و ظاهراً کلام او در کتابش کامل است و صدر و ذیلی ندارد که حذف شده باشد.

ثانیاً: ایشان به ولادت حضرت حجت و اصل وجود فرزندی برای امام عسکری اعتقاد داشته است و در همین راستا برخی از نویسندگان و متکلمان اسلامی نیز این کلام ابن‌حجر را در بحث «اعتقاد اهل سنت به ولادت فرزندی برای امام حسن عسکری(ع)» آورده‌اند. [۲]

اما گویا ابن‌حجر در مورد مهدی بودن فرزند امام عسکری(ع) تردید دارد. چنان‌که گفته او در جای دیگری از این کتاب بر همین تردید دلالت دارد. [۳] به هر حال باید گفت: اعتقاد به مهدی موعود از عقاید مسلّم نزد همه مسلمانان است. همه مسلمانان بر آن‌اند که شخصی که «مهدی» لقب دارد و با پیامبر اسلام(ص) همنام است، روزی ظهور خواهد کرد، و دین اسلام را رواج داده، و جهان را پُر از عدل و داد خواهد کرد؛ زیرا احادیث متواتری در این‌باره از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) روایت شده است. و اعتبار حدیث متواتر مورد قبول همه علمای اسلام و حجیت و اعتبار حدیث متواتر خدشه‌ناپذیر است و هیچ‌گونه شک و تردید را بر نمی‌تابد.

منبع

  1. برگرفته از سایت معرفی ابن‌حجر هیتمیhttps://makarem.ir ›
  2. برگرفته ازسایت آیا ابن‌حجر هیثمی اعتقاد به ولادت فرزندی برای امام حسن عسکری...https://www.islamquest.net

پانویس

  1. هیثمی، أحمد بن محمد بن علی بن حجر، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج 2، ص 601، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1417ق
  2. ر. ک: ابن عطیه، جمیل حمود، أبهی المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج ‏2، ص 574 – 575، «اعتقاد جمّ غفیر من أکابر علماء العامة بولادة الإمام المهدی عجّل الله فرجه الشریف»، بیروت، مؤسسة الأعلمی‏، چاپ اول‏، 1423ق؛ مرعشی‏، قاضی نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ‏13، ص 91 – 92، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، چاپ اول‏، 1409ق؛ شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص 283، قم، أنوار الهدی‏، چاپ دوم‏، 1424ق
  3. او در جایی از الصواعق المحرقه می‌نویسد: «و زعمه أَیضا أَن الْأمة أَجمعت علی أَنه من أَوْلَاد الْحُسَین و أنی لَهُ بتوهیم الروَاة بالتشهی وَ نقل الْإِجْمَاع بِمُجَرَّد التخمین و الحدس و القائلون من الرافضة بِأَن الْحجَّة هَذَا هُوَ الْمهْدی یقُولُونَ لم یخلف أَبوهُ غَیره وَ مَات و عمره خمس سِنِین آتَاهُ الله فِیهَا الْحِکْمَة کَمَا آتاها یحیی عَلَیهِ الصَّلَاة وَ السَّلَام صَبیا وَ جعله إِمَامًا فِی حَال الطفولیة»؛ الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج 2، ص 481