سکاکیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'رده: کلام ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سکاکیه‏''' از فرق کلامى [[شیعه]] و پیرو ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک از متکلمان [[امامیه]] بودند.
'''سکاکیه‏''' از فرق کلامی [[شیعه]] و پیرو ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک از متکلمان [[امامیه]] بودند.


==شرح حال==
==شرح حال==
ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک شاگرد [[ابو محمد هاشم بن حکم]] (در گذشته در سال 199 هجری قمری) و از معاصرین چند تن از مشاهیر «[[معتزله]]» مانند [[ابو عثمان عمرو بن بحر جاحظ]] و [[ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافى]] و [[ابوالفضل جعفر بن حرب]] بوده و در نیمه اول قرن سوم هجرى مى ‏زیسته است.
ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک شاگرد [[ابو محمد هاشم بن حکم]] (در گذشته در سال 199 هجری قمری) و از معاصرین چند تن از مشاهیر «[[معتزله]]» مانند [[ابو عثمان عمرو بن بحر جاحظ|ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ]] و [[ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافى|ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافی]] و [[ابوالفضل جعفر بن حرب]] بوده و در نیمه اول قرن سوم هجری می ‏زیسته است.


==لقب==
==لقب==
لقب ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک در بیشتر کتاب های قدیم به تحریف، شکال، سکال، سکاک و شکاک ضبط شده، ولى در واقع اصل این واژه سکاک است و به معنای کسى است که کار او ساختن سکه یعنى گاو آهن باشد.
لقب ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک در بیشتر کتاب‌های قدیم به تحریف، شکال، سکال، سکاک و شکاک ضبط شده، ولی در واقع اصل این واژه سکاک است و به معنای کسی است که کار او ساختن سکه یعنی گاو آهن باشد.


==اعتقادات==  
==اعتقادات==  
این فرقه خداوند را به خودى خود عالم مى‏ دانستند و وصف عالمیت او را در وى از صفات ذاتى او مى ‏شمردند.
این فرقه خداوند را به خودی خود عالم می‌دانستند و وصف عالمیت او را در وی از صفات ذاتی او می‌‏شمردند.


==آثار==  
==آثار==  
از جمله تألیفات او کتاب «المعرفه» در باب استطاعت و کتابى در امامت و کتاب «التوحید» بوده که در آن سکاک قایل به تشبیه شده است و همچنین کتاب دیگرى در رد منکران امامت نوشته است.<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر  آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 229  با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> <ref>شیخ طوسی، الفهرست، نجف، سال 1961 میلادی، ص 292</ref> <ref>ابن الخیاط، الانتصار فى الرد على ابن الراوندى الملحد، با مقدمه و تعلیقات دکتر ینبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، فهرست اعلام</ref> <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، 2 جلدی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ج 4، ص 429.</ref>
از جمله تألیفات او کتاب «المعرفه» در باب استطاعت و کتابی در امامت و کتاب «التوحید» بوده که در آن سکاک قایل به تشبیه شده است و همچنین کتاب دیگری در رد منکران امامت نوشته است.<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر  آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 229  با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> <ref>شیخ طوسی، الفهرست، نجف، سال 1961 میلادی، ص 292</ref> <ref>ابن الخیاط، الانتصار فى الرد على ابن الراوندى الملحد، با مقدمه و تعلیقات دکتر ینبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، فهرست اعلام</ref> <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، 2 جلدی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ج 4، ص 429.</ref>


==پانویس==  
==پانویس==  

نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۱

سکاکیه‏ از فرق کلامی شیعه و پیرو ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک از متکلمان امامیه بودند.

شرح حال

ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک شاگرد ابو محمد هاشم بن حکم (در گذشته در سال 199 هجری قمری) و از معاصرین چند تن از مشاهیر «معتزله» مانند ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ و ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافی و ابوالفضل جعفر بن حرب بوده و در نیمه اول قرن سوم هجری می ‏زیسته است.

لقب

لقب ابوجعفر محمد بن خلیل سکاک در بیشتر کتاب‌های قدیم به تحریف، شکال، سکال، سکاک و شکاک ضبط شده، ولی در واقع اصل این واژه سکاک است و به معنای کسی است که کار او ساختن سکه یعنی گاو آهن باشد.

اعتقادات

این فرقه خداوند را به خودی خود عالم می‌دانستند و وصف عالمیت او را در وی از صفات ذاتی او می‌‏شمردند.

آثار

از جمله تألیفات او کتاب «المعرفه» در باب استطاعت و کتابی در امامت و کتاب «التوحید» بوده که در آن سکاک قایل به تشبیه شده است و همچنین کتاب دیگری در رد منکران امامت نوشته است.[۱] [۲] [۳] [۴]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 229 با ویرایش و اصلاح عبارات
  2. شیخ طوسی، الفهرست، نجف، سال 1961 میلادی، ص 292
  3. ابن الخیاط، الانتصار فى الرد على ابن الراوندى الملحد، با مقدمه و تعلیقات دکتر ینبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، فهرست اعلام
  4. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، 2 جلدی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ج 4، ص 429.