احمد بن حسین بن عبیدالله مهرانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
احمد بن حسين بن عبيدالله مهراني، (000 – حدود 381ق)ابوالعباس آبي عروضي. اديب و محدث شيعي. در اواخر سده سوم هجري چشم به جهان گشود و در حدود 381هجري يا پيش از آن ديده از جهان فرو بست. احتمالاً محل وفات او در «مرو» بوده است، زيرا «شيخ صدوق»(م381ق) در اواخر عمر خويش(حدود 365هجري) به اين شهر سفر كرده و از او حديث شنيده است و طبعاً صدوق نزد كسي جلوس ميكند كه از او سالخوردهتر و داراي وجاهت علمي بيشتر بوده باشد. نياكان او از «قبيله أزد» بزرگترين قبيله عرب هستند كه به شش شاخه اصلي تقسيم شدند و سپس انشعابات فراواني در يمن، شام، مصر، عراق و ساير ممالك اسلامي پيدا كردند. از نسبت «آبي» پيداست كه وي اصالتاً اهل يكي از آباديهاي يمن به نام «أب» است ولي اينكه وي در كجا به دنيا آمده و محل پرورش او كجا بوده چيزي نميدانيم. اين اندازه روشن است كه بعضي از همروزگارانش كه با وي اشتراك اسمي و نسبت خويشاوندي دارد، در نيشابور اقامت داشته است. بر همين اساس بعضي از صاحبنظران احتمال اتحاد وي با «ابوبكر احمد بن حسين مهراني نيشابوري»(م386ق) را كه عالمي برجسته و مستجابالدعوه بود، بعيد ندانستهاند. همچنين احاديثي كه «شيخ صدوق» در «مرو» از او شنيده است گواه آن است كه وي از مسير نيشابور به مرو رفته است. چنانكه قبل از رفتن به نيشابور مدتي در قم اقامت داشته و بخشي از حيات علمي خود را در اين شهر به سر آورده است. وي در قم نزد «احمد بن حسين قمي» حديث شنيده است و احتمالاً كتاب «النقض علي ابيخلف» را كه در رد آراء «ابي خلف اشعري قمي»(م300ق) نوشته شده، در همين ايام به رشته تحرير در آورده است. شايد بتوان گفت كه وي پيش از اقامت در قم، در نخستين سفر خويش به بغداد آمد و در آنجا بخش عمدهاي از تحصيلات خود در علوم حديث، ادبيات و شعر را سپري كرده است زيرا وي از «ابوالحسين زيد بن عبدالله بغدادي» روايت دارد. از اساتيد و شاگردان او افزون بر آنچه گفته شد، چيزي در منابع ذكر نشده است. از آثار او كتاب «ترتيب الادله» است كه در اين كتاب، ادله دشمنان شيعه را كه منكر غيبت امام دوازدهم(ع) بودهاند، رد نموده است. از ديگر تأليفات او «المكافاه في المذهب» است. | |||
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۹
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۵۹، ۲۹ اکتبر ۲۰۲۲؛
نام | احمد بن حسین بن عبیدالله مهرانی |
---|---|
القاب و سایر نامها | ؟؟؟ |
زاده | ابتدا زمان تولد و سپس مکان |
درگذشت | ابتدا زمان وفات و سپس مکان |
استادان | ؟؟؟ |
شاگردان | ؟؟؟ |
آثار | ؟؟؟ |
دین و مذهب | اسلام • تشیع |
فعالیتها | ؟؟؟ |
احمد بن حسين بن عبيدالله مهراني، (000 – حدود 381ق)ابوالعباس آبي عروضي. اديب و محدث شيعي. در اواخر سده سوم هجري چشم به جهان گشود و در حدود 381هجري يا پيش از آن ديده از جهان فرو بست. احتمالاً محل وفات او در «مرو» بوده است، زيرا «شيخ صدوق»(م381ق) در اواخر عمر خويش(حدود 365هجري) به اين شهر سفر كرده و از او حديث شنيده است و طبعاً صدوق نزد كسي جلوس ميكند كه از او سالخوردهتر و داراي وجاهت علمي بيشتر بوده باشد. نياكان او از «قبيله أزد» بزرگترين قبيله عرب هستند كه به شش شاخه اصلي تقسيم شدند و سپس انشعابات فراواني در يمن، شام، مصر، عراق و ساير ممالك اسلامي پيدا كردند. از نسبت «آبي» پيداست كه وي اصالتاً اهل يكي از آباديهاي يمن به نام «أب» است ولي اينكه وي در كجا به دنيا آمده و محل پرورش او كجا بوده چيزي نميدانيم. اين اندازه روشن است كه بعضي از همروزگارانش كه با وي اشتراك اسمي و نسبت خويشاوندي دارد، در نيشابور اقامت داشته است. بر همين اساس بعضي از صاحبنظران احتمال اتحاد وي با «ابوبكر احمد بن حسين مهراني نيشابوري»(م386ق) را كه عالمي برجسته و مستجابالدعوه بود، بعيد ندانستهاند. همچنين احاديثي كه «شيخ صدوق» در «مرو» از او شنيده است گواه آن است كه وي از مسير نيشابور به مرو رفته است. چنانكه قبل از رفتن به نيشابور مدتي در قم اقامت داشته و بخشي از حيات علمي خود را در اين شهر به سر آورده است. وي در قم نزد «احمد بن حسين قمي» حديث شنيده است و احتمالاً كتاب «النقض علي ابيخلف» را كه در رد آراء «ابي خلف اشعري قمي»(م300ق) نوشته شده، در همين ايام به رشته تحرير در آورده است. شايد بتوان گفت كه وي پيش از اقامت در قم، در نخستين سفر خويش به بغداد آمد و در آنجا بخش عمدهاي از تحصيلات خود در علوم حديث، ادبيات و شعر را سپري كرده است زيرا وي از «ابوالحسين زيد بن عبدالله بغدادي» روايت دارد. از اساتيد و شاگردان او افزون بر آنچه گفته شد، چيزي در منابع ذكر نشده است. از آثار او كتاب «ترتيب الادله» است كه در اين كتاب، ادله دشمنان شيعه را كه منكر غيبت امام دوازدهم(ع) بودهاند، رد نموده است. از ديگر تأليفات او «المكافاه في المذهب» است.