احمد بن سهل بلخی شامستیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-
|-
|القاب و سایر نام‌ها
|القاب و سایر نام‌ها
| ؟؟؟
|ابوزید بلخی
|-
|-
|زاده
|زاده
|ابتدا زمان تولد و سپس مکان 
|سال 234هجری • یكی از روستاهای بلخ به نام شامستیان
|-
|-
|درگذشت
|درگذشت
|ابتدا زمان وفات و سپس مکان
|سال 322هجری • بلخ(شامستیان)
|-
|-
|استادان
|استادان
|؟؟؟
|ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی
|-
|-
|شاگردان
|شاگردان
|؟؟؟
|ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری • ابوبكر محمدبن زكریا رازی
|-
|-
|آثار
|آثار
|؟؟؟
|شرایع الادیان • السیاسه الكبیر و الصغیر • اكمال الدین • مصالح الابدان و الانفس • أسماء الله و صفاته و...
|-
|-
|دین و مذهب   
|دین و مذهب   
خط ۳۷: خط ۳۷:
|-
|-
|فعالیت‌ها
|فعالیت‌ها
|؟؟؟
|ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی
|-
|-
|}
|}
</div>
</div>


احمد بن سهل بلخی شامستیانی، (234 - 322ق) مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متكلم، اخترشناس، پزشك و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. در سال 234هجری در یكی از روستاهای بلخ به نام «شامستیان» دیده به جهان گشود، و پس از 88 سال زندگی عالمانه در سال 322هجری در همان‌جا وفات كرد. پدرش از مردم سیستان بود و به تعلیم كارآموزان دستگاه سامانی اشتغال داشت. وی نیز همانند پدر مدتی تربیت اطفال را برعهده داشت از این‌‏رو به وی لقب «معلم الصبیان» داده‌‏اند. وی در سال‏‌های جوانی، شیعه امامی بود و برای جستجوی امام علیه السلام، با كاروان حج، از خراسان عازم عراق گردید و هشت سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت با هم‏‌بحثان خود نظیر «ابومعشر بلخی»، «ابوالقاسم عبدالله بن احمدبن محمود كعبی»، «احمدبن طیب سرخسی» و «ابونصر فارابی» در محضر اساتید و فلاسفه بغداد به فراگیری فلسفه، اخترشناسی، پزشكی و طبیعیات پرداخت. پس از آن به خراسان بازگشت و با «ابوعبدالله محمدبن احمد جیهانی»(م330ق) وزیر نصربن احمد سامانی و «حسین بن علی مرورودی»(م320ق) سپه‌سالار سامانیان كه هر دو گرایش‌‏های شیعی اسماعیلی داشتند، پیوستگی یافت و از صلات و تشویق‏‌های ایشان برخوردار شد. اما پس از چندی پشتیبانی وزیر و سپه‌سالار را از دست داد و مشاهره‏ای(شهریه ماهیانه) كه از ایشان می‏گرفت بریده شد. برخی احتمال داده‌‏اند علت این بریدگی از آن روی است كه وی مدتی، مذهب اسماعیلی داشت و پس از رویگردانی او از این مذهب بود كه جیهانی و مرورودی حمایت از او را رها كردند. اما معلوم نیست كه وی پس از پشت كردن به مذهب اسماعیلیه به كدامیك از مذاهب روی آورد. با توجه به اینكه در آن روزگار، تشیع مذهب آزاداندیشان بوده و او نیز مردی فیلسوف و آزاداندیش بود، احتمال پیوستن وی به مذهب شیعه بیش از هر مذهب دیگری است به ویژه كه در این مذهب سابقه نیز داشته است، به طوری‏كه حتی بعضی از هم‏‌بحثان او (مانند كعبی) به دلیل ارتباطش با وی، منسوب به تشیع گشته است. گواه شیعی‌ بودن او آن است كه وی در قصیده نونیه‌اش آنجا كه در كنار قبر «ابومحمد حسن بن حسین علوی» در بلخ مرثیه می‌خواند، نام پنج تن آل عبا را به ترتیب می‌برد و این‌طور می‌سراید:
احمد بن سهل بلخی شامستیانی، (234 - 322ق) مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متكلم، اخترشناس، پزشك و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. در سال 234هجری در یكی از روستاهای بلخ به نام «شامستیان» دیده به جهان گشود، و پس از 88 سال زندگی عالمانه در سال 322هجری در همان‌جا وفات كرد. پدرش از مردم سیستان بود و به تعلیم كارآموزان دستگاه سامانی اشتغال داشت. وی نیز همانند پدر مدتی تربیت اطفال را برعهده داشت از این‌‏رو به وی لقب «معلم الصبیان» داده‌‏اند. وی در سال‏‌های جوانی، شیعه امامی بود و برای جستجوی امام علیه السلام، با كاروان حج، از خراسان عازم عراق گردید و هشت سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت با هم‏‌بحثان خود نظیر «ابومعشر بلخی»، «ابوالقاسم عبدالله بن احمدبن محمود كعبی»، «احمدبن طیب سرخسی» و «ابونصر فارابی» در محضر اساتید و فلاسفه بغداد به فراگیری فلسفه، اخترشناسی، پزشكی و طبیعیات پرداخت. پس از آن به خراسان بازگشت و با «ابوعبدالله محمدبن احمد جیهانی»(م330ق) وزیر نصربن احمد سامانی و «حسین بن علی مرورودی»(م320ق) سپه‌سالار سامانیان كه هر دو گرایش‌‏های شیعی اسماعیلی داشتند، پیوستگی یافت و از صلات و تشویق‏‌های ایشان برخوردار شد. اما پس از چندی پشتیبانی وزیر و سپه‌سالار را از دست داد و مشاهره‏ای(شهریه ماهیانه) كه از ایشان می‏‌گرفت بریده شد. برخی احتمال داده‌‏اند علت این بریدگی از آن روی است كه وی مدتی، مذهب اسماعیلی داشت و پس از رویگردانی او از این مذهب بود كه جیهانی و مرورودی حمایت از او را رها كردند. اما معلوم نیست كه وی پس از پشت كردن به مذهب اسماعیلیه به كدامیك از مذاهب روی آورد. با توجه به اینكه در آن روزگار، تشیع مذهب آزاداندیشان بوده و او نیز مردی فیلسوف و آزاداندیش بود، احتمال پیوستن وی به مذهب شیعه بیش از هر مذهب دیگری است به ویژه كه در این مذهب سابقه نیز داشته است، به طوری‏كه حتی بعضی از هم‏‌بحثان او (مانند كعبی) به دلیل ارتباطش با وی، منسوب به تشیع گشته است. گواه شیعی‌ بودن او آن است كه وی در قصیده نونیه‌اش آنجا كه در كنار قبر «ابومحمد حسن بن حسین علوی» در بلخ مرثیه می‌خواند، نام پنج تن آل عبا را به ترتیب می‌برد و این‌طور می‌سراید:


* «یا قبر إن الذی ضمنت جثته
* «یا قبر إن الذی ضمنت جثته

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۶

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۱۶، ۱ نوامبر ۲۰۲۲؛


احمد بن سهل بلخی شامستیانی
نام احمد بن سهل بلخی شامستیانی
القاب و سایر نام‌ها ابوزید بلخی
زاده سال 234هجری • یكی از روستاهای بلخ به نام شامستیان
درگذشت سال 322هجری • بلخ(شامستیان)
استادان ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی
شاگردان ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری • ابوبكر محمدبن زكریا رازی
آثار شرایع الادیان • السیاسه الكبیر و الصغیر • اكمال الدین • مصالح الابدان و الانفس • أسماء الله و صفاته و...
دین و مذهب اسلام • تشیع
فعالیت‌ها ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی

احمد بن سهل بلخی شامستیانی، (234 - 322ق) مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متكلم، اخترشناس، پزشك و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. در سال 234هجری در یكی از روستاهای بلخ به نام «شامستیان» دیده به جهان گشود، و پس از 88 سال زندگی عالمانه در سال 322هجری در همان‌جا وفات كرد. پدرش از مردم سیستان بود و به تعلیم كارآموزان دستگاه سامانی اشتغال داشت. وی نیز همانند پدر مدتی تربیت اطفال را برعهده داشت از این‌‏رو به وی لقب «معلم الصبیان» داده‌‏اند. وی در سال‏‌های جوانی، شیعه امامی بود و برای جستجوی امام علیه السلام، با كاروان حج، از خراسان عازم عراق گردید و هشت سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت با هم‏‌بحثان خود نظیر «ابومعشر بلخی»، «ابوالقاسم عبدالله بن احمدبن محمود كعبی»، «احمدبن طیب سرخسی» و «ابونصر فارابی» در محضر اساتید و فلاسفه بغداد به فراگیری فلسفه، اخترشناسی، پزشكی و طبیعیات پرداخت. پس از آن به خراسان بازگشت و با «ابوعبدالله محمدبن احمد جیهانی»(م330ق) وزیر نصربن احمد سامانی و «حسین بن علی مرورودی»(م320ق) سپه‌سالار سامانیان كه هر دو گرایش‌‏های شیعی اسماعیلی داشتند، پیوستگی یافت و از صلات و تشویق‏‌های ایشان برخوردار شد. اما پس از چندی پشتیبانی وزیر و سپه‌سالار را از دست داد و مشاهره‏ای(شهریه ماهیانه) كه از ایشان می‏‌گرفت بریده شد. برخی احتمال داده‌‏اند علت این بریدگی از آن روی است كه وی مدتی، مذهب اسماعیلی داشت و پس از رویگردانی او از این مذهب بود كه جیهانی و مرورودی حمایت از او را رها كردند. اما معلوم نیست كه وی پس از پشت كردن به مذهب اسماعیلیه به كدامیك از مذاهب روی آورد. با توجه به اینكه در آن روزگار، تشیع مذهب آزاداندیشان بوده و او نیز مردی فیلسوف و آزاداندیش بود، احتمال پیوستن وی به مذهب شیعه بیش از هر مذهب دیگری است به ویژه كه در این مذهب سابقه نیز داشته است، به طوری‏كه حتی بعضی از هم‏‌بحثان او (مانند كعبی) به دلیل ارتباطش با وی، منسوب به تشیع گشته است. گواه شیعی‌ بودن او آن است كه وی در قصیده نونیه‌اش آنجا كه در كنار قبر «ابومحمد حسن بن حسین علوی» در بلخ مرثیه می‌خواند، نام پنج تن آل عبا را به ترتیب می‌برد و این‌طور می‌سراید:

  • «یا قبر إن الذی ضمنت جثته
  • من عصبه ساده لیسوا ذوی أفن؛
  • محمد و علی ثم زوجته
  • ثم الحسین إبنه و المرتضی الحسن؛
  • صلی الإله علیهم و الملائكه الـ
  • المقربون طوال الدهر و الزمن».

اما نسبت ارتداد كه در برخی از منابع اهل‌‏سنت به چشم می‏‌خورد به واسطه علاقه او به فلسفه و گرایش به شك و استدلال بوده است، لكن می‏‌تواند به دلیل تمایلات شیعی وی نیز باشد زیرا در آن روزگار سنیان قشری، فلاسفه شیعه را به ارتداد و الحاد متهم می‏‌كردند و آنها را رافضی می‏‌خواندند. مهم‏ترین استاد او در بغداد «ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی»(م260ق) است، و از معروف‏‌ترین شاگردان او «ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری»(م381ق) و «ابوبكر محمدبن زكریا رازی»(م311ق) هستند. از نوشته‌‏ها و تألیفات او پیداست كه وی در علوم فلسفه، نجوم، طب، اقلیم‏ شناسی و ادبیات عرب كاملاً تسلط داشته است. ابن ندیم شمار تألیفات او را 34 و یاقوت 56 كتاب یاد كرده است. از جمله آثار او «شرایع الادیان»، «السیاسه الكبیر و الصغیر»، «اكمال الدین»، «مصالح الابدان و الانفس»، «أسماء الله و صفاته»، «النحو و الصرف»، «رساله فی حدود الفلسفه»، «ما یصح من أحكام النجوم»، «عصمه الانبیاء»، «نظم القرآن»، «المسالك و الممالك»، «صور الأقالیم» و «فضائل بلخ» را می‌‏توان نام برد.