لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'تقسیم بندی' به 'تقسیم‌بندی')
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیت‌الله')
خط ۱٬۰۰۷: خط ۱٬۰۰۷:


در ارزیابی تأمین این اهداف در رابطه با لبنان، به نظر می‌رسد که همانند بخش سیاست‌ها، در این عرصه نیز یکی از موفق ترین عرصه‌ها لبنان بوده است ؛ اگر چه هزینه‌هایی برای ایران داشته است ؛ اما فواید آن به مراتب بیشتر بوده است.
در ارزیابی تأمین این اهداف در رابطه با لبنان، به نظر می‌رسد که همانند بخش سیاست‌ها، در این عرصه نیز یکی از موفق ترین عرصه‌ها لبنان بوده است ؛ اگر چه هزینه‌هایی برای ایران داشته است ؛ اما فواید آن به مراتب بیشتر بوده است.
در زمینه تأمین هدف نخست می‌توان گفت که حضور حزب الله درلبنان، به مثابه ایران کوچکی در منطقه عربی است. گروهی که نظرنهایی را در چار چوب ولایت فقیه اتخاذ می‌کنند و خود را تابع دستورات ولی فقیه می‌دانند. چنان که پس از رحلت [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله العظمی خویی (ره)]]، درحالی آیت الله سید محمد حسین فضل الله[[سید محمد حسین فضل الله]] از [[سید علی سیستانی|آیت الله سیستانی]] حمایت می‌کرد، حزب الله به ترویج و تبلیغ مرجعیت [[آیت الله خامنه ای|آیت الله خامن]]<nowiki/>ه‌ایپرداخت،از این رو موفقیت‌های حزب الله در عرصه سیاسی لبنان، چون اخراج اسرائیل از جنوب لبنان، پیروزی در مبارزات پارلمانی، ایفای نقش مهم در عرصه اجتماعی و سیاسی لبنان، و پیروزی در [[جنگ 33 روزه]]، همگی در بالا بردن مشروعیت مواضع نظام و تحکیم موقعیت نظام اسلامی در داخل ایران مؤثر محسوب می‌شود و اعتماد عمومی را نسبت به سیاست‌ها و آرمان‌های مطرح شده توسط نظام جلب می‌کند و به همگرایی بیشتر مردم با نظام می‌انجامد. به طور طبیعی ناکامی حزب الله در عرصه لبنان می‌تواند، اثرات نامطلوب در عرصه سیاسی ایران داشته باشد و سیاست‌های نظام را به خصوص در عرصه سیاست خارجی با پرسش مواجه سازد.
در زمینه تأمین هدف نخست می‌توان گفت که حضور حزب الله درلبنان، به مثابه ایران کوچکی در منطقه عربی است. گروهی که نظرنهایی را در چار چوب ولایت فقیه اتخاذ می‌کنند و خود را تابع دستورات ولی فقیه می‌دانند. چنان که پس از رحلت [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله العظمی خویی (ره)]]، درحالی آیت‌الله سید محمد حسین فضل الله[[سید محمد حسین فضل الله]] از [[سید علی سیستانی|آیت‌الله سیستانی]] حمایت می‌کرد، حزب الله به ترویج و تبلیغ مرجعیت [[آیت‌الله خامنه ای|آیت‌الله خامن]]<nowiki/>ه‌ایپرداخت،از این رو موفقیت‌های حزب الله در عرصه سیاسی لبنان، چون اخراج اسرائیل از جنوب لبنان، پیروزی در مبارزات پارلمانی، ایفای نقش مهم در عرصه اجتماعی و سیاسی لبنان، و پیروزی در [[جنگ 33 روزه]]، همگی در بالا بردن مشروعیت مواضع نظام و تحکیم موقعیت نظام اسلامی در داخل ایران مؤثر محسوب می‌شود و اعتماد عمومی را نسبت به سیاست‌ها و آرمان‌های مطرح شده توسط نظام جلب می‌کند و به همگرایی بیشتر مردم با نظام می‌انجامد. به طور طبیعی ناکامی حزب الله در عرصه لبنان می‌تواند، اثرات نامطلوب در عرصه سیاسی ایران داشته باشد و سیاست‌های نظام را به خصوص در عرصه سیاست خارجی با پرسش مواجه سازد.


در تأمین هدف دوم نیز حزب الله لبنان، یک سپر دفاعی، خارج از مرزهای ملی برای ایران به شمار می‌رود. حضور حزب الله لبنان و دیگرگروه‌های شیعی چون امل، و گروه‌های مؤتلف سنی، چون جنبش توحیداسلامی، توان ایران را در پیشبرد اهداف منطقه‌ایو بین المللی افزایش می‌دهد و به تقویت مؤتلفان منطقه‌ایهمچون سوریه می‌انجامد. به ویژه با تثبیت حزب الله در عرصه سیاسی لبنان، با حفظ ابزار مقاومت،عرصه بازیگری و تأثیرگذاری ایران را افزایش داده، از این منظر، موجب ارتقای امنیت، پیرامونی ایران شده است. از سوی دیگر، از آنجا که اسرائیل اساسی ترین دشمن وجودی حاکمیت در ایران محسوب می‌شودو رقیب ژئوپولتیک و راهبردی ایران نیز هست، مقاومت حزب الله درلبنان، در کنار گروه‌های مؤثر فلسطینی، و مبارزه با اسرائیل در جنوب لبنان <ref>حمله اسرائیل به لبنان، محمد رضا شمس دولت، تهران، وزارت امور خارجه،1379ش ؛ هزیمه اسرائیل فی لبنان، الیاس مسوقانی، بن دار عطیه،2001م ؛ دراسه تحلیله فی العملیات الاستشهادیه فی جنوب لبنان، سعد ابودنیه، عمان، 1986م ؛الجنوب اللبنانی فی مواجهه اسرائیل، محمود سوبد، بیروت، مؤسسه الدراسات،1998م ؛ المجهول و المهمل من تاریخ الجنوب اللبنانی، حسن الامین، بیروت، دارالحداثه، 1999م</ref> ضربه پذیری ایران را کاهش داده، در مقابل ضربه پذیری اسرائیل را افزایش می‌دهد. از این رو نفوذ ایران در حزب الله و گروه‌های شیعیان لبنان، به ابزاری در جهت رفع تهدیدات منطقه‌ایدر [[خاورمیانه]] و [[خلیج فارس]] تبدیل شده است.
در تأمین هدف دوم نیز حزب الله لبنان، یک سپر دفاعی، خارج از مرزهای ملی برای ایران به شمار می‌رود. حضور حزب الله لبنان و دیگرگروه‌های شیعی چون امل، و گروه‌های مؤتلف سنی، چون جنبش توحیداسلامی، توان ایران را در پیشبرد اهداف منطقه‌ایو بین المللی افزایش می‌دهد و به تقویت مؤتلفان منطقه‌ایهمچون سوریه می‌انجامد. به ویژه با تثبیت حزب الله در عرصه سیاسی لبنان، با حفظ ابزار مقاومت،عرصه بازیگری و تأثیرگذاری ایران را افزایش داده، از این منظر، موجب ارتقای امنیت، پیرامونی ایران شده است. از سوی دیگر، از آنجا که اسرائیل اساسی ترین دشمن وجودی حاکمیت در ایران محسوب می‌شودو رقیب ژئوپولتیک و راهبردی ایران نیز هست، مقاومت حزب الله درلبنان، در کنار گروه‌های مؤثر فلسطینی، و مبارزه با اسرائیل در جنوب لبنان <ref>حمله اسرائیل به لبنان، محمد رضا شمس دولت، تهران، وزارت امور خارجه،1379ش ؛ هزیمه اسرائیل فی لبنان، الیاس مسوقانی، بن دار عطیه،2001م ؛ دراسه تحلیله فی العملیات الاستشهادیه فی جنوب لبنان، سعد ابودنیه، عمان، 1986م ؛الجنوب اللبنانی فی مواجهه اسرائیل، محمود سوبد، بیروت، مؤسسه الدراسات،1998م ؛ المجهول و المهمل من تاریخ الجنوب اللبنانی، حسن الامین، بیروت، دارالحداثه، 1999م</ref> ضربه پذیری ایران را کاهش داده، در مقابل ضربه پذیری اسرائیل را افزایش می‌دهد. از این رو نفوذ ایران در حزب الله و گروه‌های شیعیان لبنان، به ابزاری در جهت رفع تهدیدات منطقه‌ایدر [[خاورمیانه]] و [[خلیج فارس]] تبدیل شده است.
خط ۱٬۵۵۱: خط ۱٬۵۵۱:
ب) در سطح موضوع مذهبی
ب) در سطح موضوع مذهبی


از اواسط دهه نود و در پی جنگ خشونت آمیزی که میان خطّ علامه فضل الله و خطّ آیت الله شیخ جواد تبریزی و پیروان این دو درگرفت، اندیشه‌های مذهبی گوناگون به لبنان راه پیدا کرد و بحث گسترده‌ای درباره مسایلی از قبیل: شعائر حسینی، ولایت تکوینی، علم پیامبر و ائمه، هجوم به منزل حضرت زهرا، عصمت پیامبران و ائمه، لعن صحابه و همسران پیامبر و...در گرفت. خطّ علامه فضل الله از ایجاد اصلاحات در منظومه اعتقادات مذهب شیعه و ساختار فقه امامیه دفاع می‌کرد و معتقد بود بسیاری از این باورها از ایران آمده است و شیعیان لبنان با این شکل از تندروی مذهبی آشنا نبوده‌اند. در مقابل علامه «سید جعفر مرتضی عاملی» نیز جنگ انتقادی خشونت آمیزی، را ضدّ علامه فضل الله را آغاز نمود. خطّ مذهبی معتقد بود که علامه فضل الله از اندیشه‌های اهل سنّت و سلفیّت متأثّر شده است.
از اواسط دهه نود و در پی جنگ خشونت آمیزی که میان خطّ علامه فضل الله و خطّ آیت‌الله شیخ جواد تبریزی و پیروان این دو درگرفت، اندیشه‌های مذهبی گوناگون به لبنان راه پیدا کرد و بحث گسترده‌ای درباره مسایلی از قبیل: شعائر حسینی، ولایت تکوینی، علم پیامبر و ائمه، هجوم به منزل حضرت زهرا، عصمت پیامبران و ائمه، لعن صحابه و همسران پیامبر و...در گرفت. خطّ علامه فضل الله از ایجاد اصلاحات در منظومه اعتقادات مذهب شیعه و ساختار فقه امامیه دفاع می‌کرد و معتقد بود بسیاری از این باورها از ایران آمده است و شیعیان لبنان با این شکل از تندروی مذهبی آشنا نبوده‌اند. در مقابل علامه «سید جعفر مرتضی عاملی» نیز جنگ انتقادی خشونت آمیزی، را ضدّ علامه فضل الله را آغاز نمود. خطّ مذهبی معتقد بود که علامه فضل الله از اندیشه‌های اهل سنّت و سلفیّت متأثّر شده است.


جریان رسمی شیعه و نزدیک به خطّ علامه شمس الدین و مجلس شیعیان، در این میدان جنگ، تفریح می‌کردند و گاهی هم جریان‌های ضد علامه فضل الله را پشتیبانی می‌کردند. خطّ علامه امین در بحث مشارکت نمی‌کردند با این که کاملا یا غالبا با اندیشه‌های علامه فضل الله در این بستر همسو بودند. خطّ انقلابی، بی طرفی خود را اعلام کرده، اظهار نظر در چنین موضوعاتی را رد می‌کرد و از هوادرانش خواسته بود به هیچ وجه در این مجادلات مشارکت نکنند. ولی علامه فضل الله برخی جناح‌های درون حزب الله را به کمک به مخالفانش جهت تصفیه حساب با او، متّهم کرد، در حالی که رهبران بزرگ خط انقلابی از جمله سید حسن نصرالله این مساله را منکر می‌شدند. همین مساله ارتباط حزب الله و خطّ علامه فضل الله را از نیمه‌های دهه نود ناآرام کرده بود تا بعد از جنگ سی و سه روزه اخیر لبنان، که به جهت مواضع قدرتمند علامه فضل الله در حمایت از روش مقاومت، ارتباط میان دو طرف به خوبی اصلاح گردید.
جریان رسمی شیعه و نزدیک به خطّ علامه شمس الدین و مجلس شیعیان، در این میدان جنگ، تفریح می‌کردند و گاهی هم جریان‌های ضد علامه فضل الله را پشتیبانی می‌کردند. خطّ علامه امین در بحث مشارکت نمی‌کردند با این که کاملا یا غالبا با اندیشه‌های علامه فضل الله در این بستر همسو بودند. خطّ انقلابی، بی طرفی خود را اعلام کرده، اظهار نظر در چنین موضوعاتی را رد می‌کرد و از هوادرانش خواسته بود به هیچ وجه در این مجادلات مشارکت نکنند. ولی علامه فضل الله برخی جناح‌های درون حزب الله را به کمک به مخالفانش جهت تصفیه حساب با او، متّهم کرد، در حالی که رهبران بزرگ خط انقلابی از جمله سید حسن نصرالله این مساله را منکر می‌شدند. همین مساله ارتباط حزب الله و خطّ علامه فضل الله را از نیمه‌های دهه نود ناآرام کرده بود تا بعد از جنگ سی و سه روزه اخیر لبنان، که به جهت مواضع قدرتمند علامه فضل الله در حمایت از روش مقاومت، ارتباط میان دو طرف به خوبی اصلاح گردید.
خط ۱٬۵۵۷: خط ۱٬۵۵۷:
ج) پرونده دیگری هم در اختلافات فکری و عملی میان این گروه‌ها وجود داشت
ج) پرونده دیگری هم در اختلافات فکری و عملی میان این گروه‌ها وجود داشت


مجلس شیعیان و جریان شیخ شمس الدین، به نفی ولایت فقیه و به دفاع از مرجعیّت نجف اعتقاد داشتند، به همین جهت همچنان تا امروز، برای تقلید، یکی از مراجع نجف را مطرح می‌کنند. این موضوع برای خطّ سکولار مؤمن چندان مهم نبود زیرا اساساً نسبت به مسایل مرتبط با مرجعیت دینی، چندان تحرّکی از خود نشان نمی‌داد، هر چند به نجف نزدیکتر از قم هستند. از طرفی خطّ سید فضل الله همواره از مرجعیّت نجف دفاع می‌کرده، به جز دوره‌ای که آیت الله گلپایگانی را مطرح کردند. وقتی علامه فضل الله شخصاً برای مرجعیت اقدام نمود، وضعیت به سوی درون لبنان، دگرگون شد.
مجلس شیعیان و جریان شیخ شمس الدین، به نفی ولایت فقیه و به دفاع از مرجعیّت نجف اعتقاد داشتند، به همین جهت همچنان تا امروز، برای تقلید، یکی از مراجع نجف را مطرح می‌کنند. این موضوع برای خطّ سکولار مؤمن چندان مهم نبود زیرا اساساً نسبت به مسایل مرتبط با مرجعیت دینی، چندان تحرّکی از خود نشان نمی‌داد، هر چند به نجف نزدیکتر از قم هستند. از طرفی خطّ سید فضل الله همواره از مرجعیّت نجف دفاع می‌کرده، به جز دوره‌ای که آیت‌الله گلپایگانی را مطرح کردند. وقتی علامه فضل الله شخصاً برای مرجعیت اقدام نمود، وضعیت به سوی درون لبنان، دگرگون شد.


خطّ انقلابی با تمامی این گرایش‌های متفاوت بود و بر پیروی از مرجعیّت انقلابی قم تأکید داشت، زیرا معتقد بود: ترویج مراجع غیر انقلابی، سرانجام به تضعیف کامل خطّ انقلاب کمک خواهد کرد. درون حزب الله جریان‌هایی اختلاف برانگیز به وجود آمد. برخی پیروان حزب الله به وجوب وحدت مرجعیت و رهبری اعتقاد داشتند و به شدّت از این دیدگاه دفاع می‌کردند و گروه دیگر معتقد بودند که ولایت فقیه جزو مسایل اعتقادی بلکه جزو اصول دین است و مباحثی طولانی درباره این موضوع مطرح شد.
خطّ انقلابی با تمامی این گرایش‌های متفاوت بود و بر پیروی از مرجعیّت انقلابی قم تأکید داشت، زیرا معتقد بود: ترویج مراجع غیر انقلابی، سرانجام به تضعیف کامل خطّ انقلاب کمک خواهد کرد. درون حزب الله جریان‌هایی اختلاف برانگیز به وجود آمد. برخی پیروان حزب الله به وجوب وحدت مرجعیت و رهبری اعتقاد داشتند و به شدّت از این دیدگاه دفاع می‌کردند و گروه دیگر معتقد بودند که ولایت فقیه جزو مسایل اعتقادی بلکه جزو اصول دین است و مباحثی طولانی درباره این موضوع مطرح شد.