محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ه‌ی' به 'ه')
جز (تمیزکاری)
خط ۱۴: خط ۱۴:
| مادر = آمنه بنت وهب
| مادر = آمنه بنت وهب
}}
}}
'''حضرت محمد صلی الله علیه و آله''' پیامبر [[اسلام]] و آخرین <ref>«مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَٰکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ...»: «محمد پدر هیچ‌یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستادهٔ خدا و پایان‌بخش پیامبران است...” (سوره احزاب، ٤٠)</ref> و برترین<ref>«فَکیفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِک عَلَى هَؤُلاءِ شَهِیدًا»: «پس چگونه است [حالشان‌] آن گاه که از هر امّتى گواهى آوریم، و نیز تو را بر آنان گواه آوریم؟» (سوره نساء، ٤٠).</ref> فرستاده خدا و از پیامبران اولوالعزم است. او در جزیرة العرب مبعوث شد، اما دینش جهانی است و همه انسانها و در همه زمانها را مورد خطاب قرار داده است. [[قرآن کریم]] کتابی است که به او وحی شد و او مامور به تبلیغ و تبیین آن برای مردم گردید.  
'''حضرت محمد صلی الله علیه و آله''' پیامبر [[اسلام]] و آخرین <ref>«مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَٰکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ...»: «محمد پدر هیچ‌یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستادهٔ خدا و پایان‌بخش پیامبران است... ” (سوره احزاب، ٤٠)</ref> و برترین<ref>«فَکیفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِک عَلَى هَؤُلاءِ شَهِیدًا»: «پس چگونه است [حالشان‌] آن گاه که از هر امّتى گواهى آوریم، و نیز تو را بر آنان گواه آوریم؟» (سوره نساء، ٤٠).</ref> فرستاده خدا و از پیامبران اولوالعزم است. او در جزیرة العرب مبعوث شد، اما دینش جهانی است و همه انسانها و در همه زمانها را مورد خطاب قرار داده است. [[قرآن کریم]] کتابی است که به او وحی شد و او مامور به تبلیغ و تبیین آن برای مردم گردید.  
پیامبر اکرم مدت سیزده سال دین اسلام را در مکه تبلیغ نمود و پس از آن، برای درامان‌ماندن خود و پیروانش از آزار مشرکان، به یثرب مهاجرت نمود و در آن شهر که بعداً به افتخار او «مدینة النبی» نامیده شد، حکومت اسلامی را پایه‌گذاری نمود. آن حضرت در سال ششم هجری نامه‌هایی را به سران قدرت‌های آن زمان یعنی روم و ایران و ... فرستاد و آنها را به اسلام دعوت نمود و در سال هشتم هجری مکه را فتح کرد و به دنبال آن مردم شبه‌جزیره عربستان گروه‌گروه به دین اسلام پیوستند.  
پیامبر اکرم مدت سیزده سال دین اسلام را در مکه تبلیغ نمود و پس از آن، برای درامان‌ماندن خود و پیروانش از آزار مشرکان، به یثرب مهاجرت نمود و در آن شهر که بعداً به افتخار او «مدینة النبی» نامیده شد، حکومت اسلامی را پایه‌گذاری نمود. آن حضرت در سال ششم هجری نامه‌هایی را به سران قدرت‌های آن زمان یعنی روم و ایران و ... فرستاد و آنها را به اسلام دعوت نمود و در سال هشتم هجری مکه را فتح کرد و به دنبال آن مردم شبه‌جزیره عربستان گروه‌گروه به دین اسلام پیوستند.  
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در سال دهم هجری حضرت علی علیه‌السلام را به جانشینی خود معرفی کرد و سه ماه بعد در تاریخ ۲۸ صفر سال یازدهم هجری وفات نمود.  
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در سال دهم هجری حضرت علی علیه‌السلام را به جانشینی خود معرفی کرد و سه ماه بعد در تاریخ ۲۸ صفر سال یازدهم هجری وفات نمود.  


==نسب پیامبر اکرم==
== نسب پیامبر اکرم ==
نسب پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) از طرف پدر به تیره بنی‌هاشم از قبیله قریش می‌رسد. قبیله قریش فرزندان نضر بن کنانه هستند که نسب او<ref>با شجره‌ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره‌ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می‌رسد.[۳] بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج۱۵، ص105</ref>
نسب پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) از طرف پدر به تیره بنی‌هاشم از قبیله قریش می‌رسد. قبیله قریش فرزندان نضر بن کنانه هستند که نسب او<ref>با شجره‌ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره‌ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می‌رسد. [۳] بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج۱۵، ص105</ref>
شجره‌نامه پیامبر تا عدنان بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان <ref>إعلام الورى بأعلام الهدى، شیخ طبرسى‏، انتشارات اسلامیه‏، تهران‏، ۱۳۹۰ ش، ج‏۱، ص۴۳</ref>
شجره‌نامه پیامبر تا عدنان بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان <ref>إعلام الورى بأعلام الهدى، شیخ طبرسى‏، انتشارات اسلامیه‏، تهران‏، ۱۳۹۰ ش، ج‏۱، ص۴۳</ref>
عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به‌خاطر نوری که در چهره او مشاهده می‌نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند. <ref>حیوة القلوب ،علامه مجلسی، ج‏۳، ص۸۳</ref>
عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به‌خاطر نوری که در چهره او مشاهده می‌نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند. <ref>حیوة القلوب ،علامه مجلسی، ج‏۳، ص۸۳</ref>
خط ۲۵: خط ۲۵:
علمای شیعه و برخى از علمای اهل‌سنت بر اساس استدلال‌های عقلی و مستندات روایی که ارائه می‌دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه‌السلام همه یکتاپرست بوده‌اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکی قرار نگرفته است.<ref>آیا اجداد پیامبر صلی‌الله علیه و آله خداپرست و موحّد بودند؟ پاسخ به پرسش‌ها از دیدگاه مذاهب اسلامی، جلد ۶ پرسش‌وپاسخ در محضر علامه طباطبائی (ره)، ص۹۶ـ۹۷ پاسخ به پرسش‌های مذهبی، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، ص110</ref>
علمای شیعه و برخى از علمای اهل‌سنت بر اساس استدلال‌های عقلی و مستندات روایی که ارائه می‌دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه‌السلام همه یکتاپرست بوده‌اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکی قرار نگرفته است.<ref>آیا اجداد پیامبر صلی‌الله علیه و آله خداپرست و موحّد بودند؟ پاسخ به پرسش‌ها از دیدگاه مذاهب اسلامی، جلد ۶ پرسش‌وپاسخ در محضر علامه طباطبائی (ره)، ص۹۶ـ۹۷ پاسخ به پرسش‌های مذهبی، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، ص110</ref>


==زندگی‌نامه پیامبر اکرم==
== زندگی‌نامه پیامبر اکرم ==


=== ولادت ===
=== ولادت ===
خط ۵۴: خط ۵۴:


=== مبعوث شدن به پیامبری ===
=== مبعوث شدن به پیامبری ===
حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله قبل از رسالت نیز یکتاپرست بود.<ref>الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، اسماعیل انصارى زنجانى، دلیل ما، قم، ۱۴۲۸ ق‏، چاپ اول‏،ج‏۱۸، ص۶۵</ref> او معمولاً غار حرا در مکه را برای عبادت و مناجات با خدا انتخاب می‌نمود. ایشان در بیست و هفتم رجب که با روز نوروز مطابق بود، با دریافت آیات آغازین سوره علق به رسالت مبعوث شد. <ref>رجوع شود به: مبعث حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و نزول قرآن که معجزه جاوید</ref> <ref>رجوع شود به: اعجاز قرآن آن حضرت است، آغاز گردید. به هنگام بعثت، چهل سال از سن آن حضرت می‌گذشت.</ref> <ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۴۱.</ref>
حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله قبل از رسالت نیز یکتاپرست بود.<ref>الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، اسماعیل انصارى زنجانى، دلیل ما، قم، ۱۴۲۸ ق‏، چاپ اول‏،ج‏۱۸، ص۶۵</ref> او معمولاً غار حرا در مکه را برای عبادت و مناجات با خدا انتخاب می‌نمود. ایشان در بیست و هفتم رجب که با روز نوروز مطابق بود، با دریافت آیات آغازین سوره علق به رسالت مبعوث شد. <ref>رجوع شود به: مبعث حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و نزول قرآن که معجزه جاوید</ref> <ref>رجوع شود به: اعجاز قرآن آن حضرت است، آغاز گردید. به هنگام بعثت، چهل سال از سن آن حضرت می‌گذشت.</ref> <ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۴۱.</ref>


==ابلاغ رسالت==
== ابلاغ رسالت ==
پیامبر اکرم در سه مرحله به ابلاغ رسالت پرداخت:  
پیامبر اکرم در سه مرحله به ابلاغ رسالت پرداخت:  


خط ۶۴: خط ۶۴:


نخستین زنی که به پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) ایمان آورد، همسر ایشان ام‌المؤمنین حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بود و پس از ایشان نخستین مردی که ایمان آورد، علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) بوده است. <ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت ص ۱۴۲</ref>
نخستین زنی که به پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) ایمان آورد، همسر ایشان ام‌المؤمنین حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بود و پس از ایشان نخستین مردی که ایمان آورد، علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) بوده است. <ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت ص ۱۴۲</ref>
==دشمنی و مخالفت مشرکین==
== دشمنی و مخالفت مشرکین ==
بعد از دعوت علنی پیامبر، مشرکین مکه، بخصوص اشراف قریش به‌خاطر مخالفت این دین توحیدی با آیین شرک‌آمیز آنان و نکوهش خدایانشان، به شدت به مقابله با پیامبر اکرم (ص) پرداختند.<ref>محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص۱۰۵-۱۱۸</ref> ترس ازدست‌دادن سروری عرب و رقابت طوایف قریش با بنی‌هاشم نیز از دلائل دیگر این مخالفت بود که اشراف قریش را در مقابله خود با پیامبر، سرسخت‌تر می‌نمود.<ref>سیره رسول خدا (ص)، ۳۲۸-۳۳۱</ref> مبارزات اشراف قریش با پیامبر اسلام را می‌توان در چهاربخش تقسیم‌بندی کرد:  
بعد از دعوت علنی پیامبر، مشرکین مکه، بخصوص اشراف قریش به‌خاطر مخالفت این دین توحیدی با آیین شرک‌آمیز آنان و نکوهش خدایانشان، به شدت به مقابله با پیامبر اکرم (ص) پرداختند.<ref>محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص۱۰۵-۱۱۸</ref> ترس ازدست‌دادن سروری عرب و رقابت طوایف قریش با بنی‌هاشم نیز از دلائل دیگر این مخالفت بود که اشراف قریش را در مقابله خود با پیامبر، سرسخت‌تر می‌نمود.<ref>سیره رسول خدا (ص)، ۳۲۸-۳۳۱</ref> مبارزات اشراف قریش با پیامبر اسلام را می‌توان در چهاربخش تقسیم‌بندی کرد:  
# سازش و تطمیع
# سازش و تطمیع
خط ۷۱: خط ۷۱:
# برخوردهای علمی
# برخوردهای علمی


==حامیان پیامبر در مکه==
== حامیان پیامبر در مکه ==
در آن شرایط سختی که مشرکان قریش بر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) تحمیل کرده بودند، دو حامی رسول خدا، یعنی عموی ایشان ابوطالب (علیه‌السلام) و همسر مهربان ایشان، ام‌المؤمنین خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بودند که فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روحی را از ایشان برداشتند و تا زمانی که عموی ایشان زنده بود، کسی جرئت آزار و اذیت‌های جسمانی و کشیدن نقشه قتل حضرت را نداشت.  
در آن شرایط سختی که مشرکان قریش بر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) تحمیل کرده بودند، دو حامی رسول خدا، یعنی عموی ایشان ابوطالب (علیه‌السلام) و همسر مهربان ایشان، ام‌المؤمنین خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بودند که فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روحی را از ایشان برداشتند و تا زمانی که عموی ایشان زنده بود، کسی جرئت آزار و اذیت‌های جسمانی و کشیدن نقشه قتل حضرت را نداشت.  
==شکنجه و آزار مسلمانان در مکه==
== شکنجه و آزار مسلمانان در مکه ==
پس از آنکه اشراف مشرک قریش دیدند که نمی‌توانند به هیچ صورتی جلوی نشر اسلام را بگیرند و با توجه به حامیان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) قادر به آسیب رساندن به ایشان نیستند، شروع به شکنجه و آزار مسلمانان در مکه کردند. هر قبیله مسئولیت آزار و اذیت مسلمانان خود را به عهده گرفت و آنان که هیچ قبیله یا عشیره‌ای یا حامی نداشتند، مجبور به تحمل انواع آزار و اذیت‌ها شدند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱ ص ۳۱۷</ref> این شکنجه‌ها برای مسلمانانی که از طبقه اشراف و بزرگان مکه بودند به‌صورت تهدید به خوار کردن، متهم کردن به حماقت و سفاهت و به‌صورت محدود شکنجه‌های بدنی؛ و برای ثروتمندان به‌صورت تهدید به کسادی تجارت و ازبین‌بردن اموالشان بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۸</ref> و ضعیفان را آن‌قدر می‌زدند و تشنگی و گرسنگی می‌دادند که توان نشستن نداشتند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۷؛ السیرة النبویه، ذهبی ص ۲۱۹</ref>
پس از آنکه اشراف مشرک قریش دیدند که نمی‌توانند به هیچ صورتی جلوی نشر اسلام را بگیرند و با توجه به حامیان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) قادر به آسیب رساندن به ایشان نیستند، شروع به شکنجه و آزار مسلمانان در مکه کردند. هر قبیله مسئولیت آزار و اذیت مسلمانان خود را به عهده گرفت و آنان که هیچ قبیله یا عشیره‌ای یا حامی نداشتند، مجبور به تحمل انواع آزار و اذیت‌ها شدند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱ ص ۳۱۷</ref> این شکنجه‌ها برای مسلمانانی که از طبقه اشراف و بزرگان مکه بودند به‌صورت تهدید به خوار کردن، متهم کردن به حماقت و سفاهت و به‌صورت محدود شکنجه‌های بدنی؛ و برای ثروتمندان به‌صورت تهدید به کسادی تجارت و ازبین‌بردن اموالشان بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۸</ref> و ضعیفان را آن‌قدر می‌زدند و تشنگی و گرسنگی می‌دادند که توان نشستن نداشتند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۷؛ السیرة النبویه، ذهبی ص ۲۱۹</ref>
==هجرت مسلمانان به حبشه==
== هجرت مسلمانان به حبشه ==
آزار و اذیت‌های مشرکان به‌مرور افزایش یافت، تا جایی که مسلمانان دیگر طاقت این شکنجه‌ها را نداشتند. در این حالت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) دستور هجرت به حبشه را صادر کردند. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به آنان فرمود: در این زمین پراکنده شوید. سؤال کردند که به کجا برویم؟ آن حضرت به حبشه اشاره کرد. پس از آن بود که عده‌ای از مسلمانان به همراه خانواده یا بدون آنها به حبشه هجرت کردند. <ref>ترجمه طبقات الکبری ج ۱ ص ۱۹۰؛ ترجمه دلائل النبوة، بیهقی، ج۲ص۴۷</ref>
آزار و اذیت‌های مشرکان به‌مرور افزایش یافت، تا جایی که مسلمانان دیگر طاقت این شکنجه‌ها را نداشتند. در این حالت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) دستور هجرت به حبشه را صادر کردند. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به آنان فرمود: در این زمین پراکنده شوید. سؤال کردند که به کجا برویم؟ آن حضرت به حبشه اشاره کرد. پس از آن بود که عده‌ای از مسلمانان به همراه خانواده یا بدون آنها به حبشه هجرت کردند. <ref>ترجمه طبقات الکبری ج ۱ ص ۱۹۰؛ ترجمه دلائل النبوة، بیهقی، ج۲ص۴۷</ref>
مورخان معتقدند که هجرت به حبشه در سال پنجم بعثت صورت‌گرفته است و در آن حدود هشتاد نفر مسلمان مرد و زن حضور داشته‌اند. سرپرستی این کاروان را جعفر بن ابی‌طالب به عهده داشت. <ref>سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص ۳۴۵</ref>
مورخان معتقدند که هجرت به حبشه در سال پنجم بعثت صورت‌گرفته است و در آن حدود هشتاد نفر مسلمان مرد و زن حضور داشته‌اند. سرپرستی این کاروان را جعفر بن ابی‌طالب به عهده داشت. <ref>سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص ۳۴۵</ref>
خط ۸۱: خط ۸۱:
عمرو بن عاص و عبدالله بن ربیعه به همراه هدایای فراوان، بلافاصله بعد از هجرت مسلمانان راهی حبشه شدند تا اینان را به مکه برگرداند. آن دو ابتدا با دادن هدایایی به درباریان نجاشی آنان را به‌طرف خود کشانیدند ولی با سخنان هوشمندانه و شجاعانه جعفر بن ابی‌طالب، اقدامات آنان بی‌اثر ماند. همچنین جعفر در پاسخ سؤال نجاشی در مورد حضرت عیسی (علیه‌السلام)، آیاتی از سوره مریم را برای او خواند که تأثیر عمیقی در نجاشی گذاشت. پس از این سخنان، نجاشی به فرستادگان قریش گفت که به‌هیچ‌عنوان حاضر به برگرداندن مسلمانان نیست و آنان تا هر زمان که بخواهند می‌توانند در حبشه زندگی کنند. <ref>زندگانی محمد، ابن هشام ج ۱ ص ۲۰۷-۲۱۰؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج۱ ص ۳۸۵ -۳۸۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۲ ص ۵۱۹-۵۲۴</ref>
عمرو بن عاص و عبدالله بن ربیعه به همراه هدایای فراوان، بلافاصله بعد از هجرت مسلمانان راهی حبشه شدند تا اینان را به مکه برگرداند. آن دو ابتدا با دادن هدایایی به درباریان نجاشی آنان را به‌طرف خود کشانیدند ولی با سخنان هوشمندانه و شجاعانه جعفر بن ابی‌طالب، اقدامات آنان بی‌اثر ماند. همچنین جعفر در پاسخ سؤال نجاشی در مورد حضرت عیسی (علیه‌السلام)، آیاتی از سوره مریم را برای او خواند که تأثیر عمیقی در نجاشی گذاشت. پس از این سخنان، نجاشی به فرستادگان قریش گفت که به‌هیچ‌عنوان حاضر به برگرداندن مسلمانان نیست و آنان تا هر زمان که بخواهند می‌توانند در حبشه زندگی کنند. <ref>زندگانی محمد، ابن هشام ج ۱ ص ۲۰۷-۲۱۰؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج۱ ص ۳۸۵ -۳۸۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۲ ص ۵۱۹-۵۲۴</ref>


==محاصره بنی‌هاشم در شعب ابی‌طالب==
== محاصره بنی‌هاشم در شعب ابی‌طالب ==
پس از آنکه قریش موفق به برگرداندن مهاجران به حبشه نشد، شروع به مبارزه به‌صورت، محاصره اقتصادی و اجتماعی بنی‌هاشم در شعب ابی‌طالب کرد. دلیل این قطع رابطه بین مورخان متفاوت است، از جمله:  
پس از آنکه قریش موفق به برگرداندن مهاجران به حبشه نشد، شروع به مبارزه به‌صورت، محاصره اقتصادی و اجتماعی بنی‌هاشم در شعب ابی‌طالب کرد. دلیل این قطع رابطه بین مورخان متفاوت است، از جمله:  
• تصمیم قریش برای کشتن پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و حمایت عموی ایشان از رسول خدا <ref>دلائل النبوه، ج ۲ ص ۳۱۱-۳۱۲</ref>
• تصمیم قریش برای کشتن پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و حمایت عموی ایشان از رسول خدا <ref>دلائل النبوه، ج ۲ ص ۳۱۱-۳۱۲</ref>
خط ۹۲: خط ۹۲:
• حمایت از مخالفان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در تمامی پیشامدها
• حمایت از مخالفان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در تمامی پیشامدها
وضعیت اسف‌بار بنی‌هاشم در شعب به مدت سه سال ادامه داشت به‌گونه‌ای که ناله‌های فرزندان آنان، آرام‌آرام، موجب نرمی دل‌های بعضی از متنفذان قریش شد. به همین دلیل تصمیم گرفتند تا این پیمان‌نامه را پاره کنند. از طرف دیگر جبرئیل خبر خورده شدن پیمان‌نامه توسط موریانه‌ها را به رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) داد. این دو رویداد موجب شد تا بنی‌هاشم از شعب بیرون آیند و به زندگی عادی خود بازگردند.  
وضعیت اسف‌بار بنی‌هاشم در شعب به مدت سه سال ادامه داشت به‌گونه‌ای که ناله‌های فرزندان آنان، آرام‌آرام، موجب نرمی دل‌های بعضی از متنفذان قریش شد. به همین دلیل تصمیم گرفتند تا این پیمان‌نامه را پاره کنند. از طرف دیگر جبرئیل خبر خورده شدن پیمان‌نامه توسط موریانه‌ها را به رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) داد. این دو رویداد موجب شد تا بنی‌هاشم از شعب بیرون آیند و به زندگی عادی خود بازگردند.  
==عام الحزن==
== عام الحزن ==
پس از آنکه بنی‌هاشم از [[شعب ابی‌طالب]] بیرون آمدند و وضعیت آنها رو به بهبودی رفت، دو اتفاق تلخ برای رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) افتاد تا ایشان سال دهم بعثت را عام الحزن (سال غم و اندوه) بنامد. این دو اتفاق، یکی وفات عموی ایشان حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) بود و دیگری به فاصله چند روز، <ref>بنا به نقلی سی و پنج‌روز و یا بیست و پنج روز و یا پنج و یا سه روز بعد از وفات ابوطالب، [[حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)|حضرت خدیجه کبری]]، از دنیا رفتند. وفات همسر با وفای ایشان [[أمهات المؤمنین|أم‌المؤمنین]] حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بود. حضرت هر دوی این بزرگواران را در قبرستان مُعَلیّ در کنار جدشان [[عبدالمطلب]] دفن کردند.</ref>  
پس از آنکه بنی‌هاشم از [[شعب ابی‌طالب]] بیرون آمدند و وضعیت آنها رو به بهبودی رفت، دو اتفاق تلخ برای رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) افتاد تا ایشان سال دهم بعثت را عام الحزن (سال غم و اندوه) بنامد. این دو اتفاق، یکی وفات عموی ایشان حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) بود و دیگری به فاصله چند روز، <ref>بنا به نقلی سی و پنج‌روز و یا بیست و پنج روز و یا پنج و یا سه روز بعد از وفات ابوطالب، [[حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)|حضرت خدیجه کبری]]، از دنیا رفتند. وفات همسر با وفای ایشان [[أمهات المؤمنین|أم‌المؤمنین]] حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بود. حضرت هر دوی این بزرگواران را در قبرستان مُعَلیّ در کنار جدشان [[عبدالمطلب]] دفن کردند.</ref>  
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در مورد عمویشان می‌فرمایند: «تا روزی که [[ابوطالب]] وفات یافت، دست قریش از آزار و اذیت من کوتاه بود.» • <ref>امتاع الاسماع، ص۲۷؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۳۹؛ الکامل، ج۲، ص۶۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۱۱</ref>  
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در مورد عمویشان می‌فرمایند: «تا روزی که [[ابوطالب]] وفات یافت، دست قریش از آزار و اذیت من کوتاه بود.» • <ref>امتاع الاسماع، ص۲۷؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۳۹؛ الکامل، ج۲، ص۶۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۱۱</ref>  
خط ۹۹: خط ۹۹:
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به همراه زید بن حارثه <ref>به نقل ابن اسحاق به‌تنهایی عازم طائف شدند تا با بزرگان قبیله ثقیف دیدار کرده و آنان را به اسلام دعوت کنند. ولی آنها دست رد به سینه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) زدند و سفیهان و بردگان خود را مجبور کردند تا به دنبال رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) رفته و او را سنگ‌باران کنند. </ref> رسول خدا پس از ده روز توقف در طائف و ناامیدی از اسلام و حمایت قبیله بنی ثقیف، راه مکه را در پیش گرفت. <ref>اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۹-۳۹۰؛ سیرة النبی، ج ۲، ص ۲۸-۳۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۳۹۴-۳۹۵</ref>
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به همراه زید بن حارثه <ref>به نقل ابن اسحاق به‌تنهایی عازم طائف شدند تا با بزرگان قبیله ثقیف دیدار کرده و آنان را به اسلام دعوت کنند. ولی آنها دست رد به سینه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) زدند و سفیهان و بردگان خود را مجبور کردند تا به دنبال رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) رفته و او را سنگ‌باران کنند. </ref> رسول خدا پس از ده روز توقف در طائف و ناامیدی از اسلام و حمایت قبیله بنی ثقیف، راه مکه را در پیش گرفت. <ref>اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۹-۳۹۰؛ سیرة النبی، ج ۲، ص ۲۸-۳۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۳۹۴-۳۹۵</ref>


==هجرت مسلمانان به مدینه==
== هجرت مسلمانان به مدینه ==
   
   
==مسجدالنبی==
== مسجدالنبی ==
در سال یازدهم بعثت، یک گروه شش نفری از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود. آنها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همو دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) با یکدیگر متحد شوند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۲۸-۴۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۵۴؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹</ref>
در سال یازدهم بعثت، یک گروه شش نفری از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود. آنها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همو دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) با یکدیگر متحد شوند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۲۸-۴۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۵۴؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹</ref>
با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری می‌نامند. این بیعت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد.  
با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری می‌نامند. این بیعت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد.  
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
پس از آن رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به مسلمانانی که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند، دستور هجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را بدهد، و در‌این‌باره به آنان فرمود: «خدای عزوجل برای شما برادرانی کمک‌کار و خانه‌های امنی (در مدینه) قرار داده است».  
پس از آن رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به مسلمانانی که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند، دستور هجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را بدهد، و در‌این‌باره به آنان فرمود: «خدای عزوجل برای شما برادرانی کمک‌کار و خانه‌های امنی (در مدینه) قرار داده است».  
به دنبال این دستور مسلمانان مکه دسته‌دسته به‌سوی مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشم‌به‌راه فرمان خدای تعالی در مکه ماند.<ref>زندگانی محمد (ص) /ترجمه سیره ابن هشام، ج‌۱، ص۳۰۴</ref>
به دنبال این دستور مسلمانان مکه دسته‌دسته به‌سوی مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشم‌به‌راه فرمان خدای تعالی در مکه ماند.<ref>زندگانی محمد (ص) /ترجمه سیره ابن هشام، ج‌۱، ص۳۰۴</ref>
==هجرت رسول خدا به مدینه==
== هجرت رسول خدا به مدینه ==
مشرکان که از هجرت رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) بیمناک بودند، برای جلوگیری از آن جلسه‌ای در دارالنّدوه تشکیل دادند و به مشورت پرداختند. در این جلسه عده‌ای پیشنهاد دادند که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) را زندانی کنند و عده‌ای دیگر با تبعید و اخراج ایشان از مکه موافق بودند، تا این‌که کسی پیشنهاد داد تا از هر خاندان قریش کسی به نمایندگی از آن خاندان، شبانه به رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند. این نظر مورد تأیید قرار گرفت و چهل نفر از مشرکان قریش داوطلب شدند تا ایشان را بکشند. مورخین این روز را "یوم الزحمه" می‌نامند.  
مشرکان که از هجرت رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) بیمناک بودند، برای جلوگیری از آن جلسه‌ای در دارالنّدوه تشکیل دادند و به مشورت پرداختند. در این جلسه عده‌ای پیشنهاد دادند که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) را زندانی کنند و عده‌ای دیگر با تبعید و اخراج ایشان از مکه موافق بودند، تا این‌که کسی پیشنهاد داد تا از هر خاندان قریش کسی به نمایندگی از آن خاندان، شبانه به رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند. این نظر مورد تأیید قرار گرفت و چهل نفر از مشرکان قریش داوطلب شدند تا ایشان را بکشند. مورخین این روز را "یوم الزحمه" می‌نامند.  
پس از آنکه مشرکان مکه، برای قتل رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) نقشه کشیدند، جبرئیل خبر این توطئه را به ایشان داد. <ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۶۰</ref> در شب موعود چهل نفر از قریشیان، خانه حضرت را به محاصره درآوردند به‌گونه‌ای که محل خواب حضرت، در دید آنان قرار داشت. رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به حضرت علی (علیه‌السلام) گفت تا به‌جای او بخوابد و از همان برد یمانی سبز رنگی که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) روی خود می‌کشید، استفاده کند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۲۸</ref>  
پس از آنکه مشرکان مکه، برای قتل رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) نقشه کشیدند، جبرئیل خبر این توطئه را به ایشان داد. <ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۶۰</ref> در شب موعود چهل نفر از قریشیان، خانه حضرت را به محاصره درآوردند به‌گونه‌ای که محل خواب حضرت، در دید آنان قرار داشت. رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به حضرت علی (علیه‌السلام) گفت تا به‌جای او بخوابد و از همان برد یمانی سبز رنگی که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) روی خود می‌کشید، استفاده کند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۲۸</ref>  
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
قریش برای کسی که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) را بیابد و به دست آنان بسپارد صد شتر جایزه تعیین کرده بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲؛ انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۳]</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) و ابوبکر سه روز در غار پنهان شدند تا مشرکین از جستجوی ایشان خسته شدند و سپس با تهیه زاد و توشه و استخدام یک راهنما عازم مدینه شدند.
قریش برای کسی که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) را بیابد و به دست آنان بسپارد صد شتر جایزه تعیین کرده بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲؛ انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۳]</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) و ابوبکر سه روز در غار پنهان شدند تا مشرکین از جستجوی ایشان خسته شدند و سپس با تهیه زاد و توشه و استخدام یک راهنما عازم مدینه شدند.


رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) فاصله مکه تا مدینه را از راهی غیرمعمول طی کردند و پس از پانزده روز وارد دهکده قبا در فاصله شش کیلومتری مدینه شدند. <ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص ۱۷۵</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) در قبا منتظر رسیدن یار و پسر عم خود حضرت علی (علیه‌السلام) شدند که بعد از هجرت رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به همراه کاروانی که شامل زنان و دختران پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) و بنی‌هاشم می‌شد، از جمله - حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و فاطمه بنت اسد - و سایر کسانی که هنوز موفق به هجرت نشده بودند، به سمت مدینه در حرکت بود. امام علی (علیه‌السلام) در مکه وظیفه پس دادن امانت‌هایی که مردم مکه نزد پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) داشتند، را داشت و پس از انجام این کار راهی مدینه شد. <ref>بحارالانوار، ج۱۹، ص۶۵</ref> پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) در این مدت که در قبا بودند، اقدام به ساختن مسجد قبا کردند و پس از رسیدن کاروان حضرت علی (علیه‌السلام)، به همراه ایشان راهی مدینه شدند.
رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) فاصله مکه تا مدینه را از راهی غیرمعمول طی کردند و پس از پانزده روز وارد دهکده قبا در فاصله شش کیلومتری مدینه شدند. <ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص ۱۷۵</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) در قبا منتظر رسیدن یار و پسر عم خود حضرت علی (علیه‌السلام) شدند که بعد از هجرت رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به همراه کاروانی که شامل زنان و دختران پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) و بنی‌هاشم می‌شد، از جمله - حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و فاطمه بنت اسد - و سایر کسانی که هنوز موفق به هجرت نشده بودند، به سمت مدینه در حرکت بود. امام علی (علیه‌السلام) در مکه وظیفه پس دادن امانت‌هایی که مردم مکه نزد پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) داشتند، را داشت و پس از انجام این کار راهی مدینه شد. <ref>بحارالانوار، ج۱۹، ص۶۵</ref> پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) در این مدت که در قبا بودند، اقدام به ساختن مسجد قبا کردند و پس از رسیدن کاروان حضرت علی (علیه‌السلام)، به همراه ایشان راهی مدینه شدند.  


===سال اول هجرت===
=== سال اول هجرت ===
پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) پس از ورود به مدینه، مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفتند. طوایف مختلف انصار، هرکدام می‌خواستند تا افتخار میزبانی حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) را از آن خود کنند. ولی حضرت فرمودند، هرکجا که شترشان توقف کند، همان جا اقامت خواهند گزید. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۹۵</ref> در نهایت شتر آن حضرت در محله بنو مالک بن النجار فرود آمد و ابو ایوب انصاری پیش‌دستی کرده و اسباب و اساس حضرت را با خود به خانه‌اش برد و حضرت همان جا مستقر شدند. <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۷-۲۶۸؛ طبقات، ج ۱، ص ۲۳۶</ref>
پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) پس از ورود به مدینه، مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفتند. طوایف مختلف انصار، هرکدام می‌خواستند تا افتخار میزبانی حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) را از آن خود کنند. ولی حضرت فرمودند، هرکجا که شترشان توقف کند، همان جا اقامت خواهند گزید. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۹۵</ref> در نهایت شتر آن حضرت در محله بنو مالک بن النجار فرود آمد و ابو ایوب انصاری پیش‌دستی کرده و اسباب و اساس حضرت را با خود به خانه‌اش برد و حضرت همان جا مستقر شدند. <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۷-۲۶۸؛ طبقات، ج ۱، ص ۲۳۶</ref>


خط ۲۰۹: خط ۲۰۹:
رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در اواخر ماه صفر این سال واقع شد، و بعد از آن، برخی صحابه آن حضرت در سقیفه بنی ساعده، برخلاف توصیه‌های رسول خدا، خلافت را از حضرت علی (علیه‌السلام) غصب کرده و به نام خود زدند!
رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در اواخر ماه صفر این سال واقع شد، و بعد از آن، برخی صحابه آن حضرت در سقیفه بنی ساعده، برخلاف توصیه‌های رسول خدا، خلافت را از حضرت علی (علیه‌السلام) غصب کرده و به نام خود زدند!


==معجزات پیامبر اکرم==
== معجزات پیامبر اکرم ==
برای پیامبر اسلام به جز قرآن کریم، معجزات بسیار دیگری نقل شده است. ابن شهرآشوب می‌گوید: ذکر شده که برای آن حضرت ۴۴۴۰ معجزه است که از آنها ۳ هزار معجزه ذکر شده است و این معجزات چهار نوع است: معجزات قبل از ولادت آن حضرت، معجزات پس از ولادت، معجزات پس از بعثت آن حضرت و معجزات پس از وفات آن حضرت. <ref>ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم‌السلام، ج۱، ص ۱۴۴</ref>
برای پیامبر اسلام به جز قرآن کریم، معجزات بسیار دیگری نقل شده است. ابن شهرآشوب می‌گوید: ذکر شده که برای آن حضرت ۴۴۴۰ معجزه است که از آنها ۳ هزار معجزه ذکر شده است و این معجزات چهار نوع است: معجزات قبل از ولادت آن حضرت، معجزات پس از ولادت، معجزات پس از بعثت آن حضرت و معجزات پس از وفات آن حضرت. <ref>ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم‌السلام، ج۱، ص ۱۴۴</ref>
در کتاب حیوة القلوب نوشته علامه مجلسی تعدادی از این معجزات در قالب نقل روایت بیان شده است. <ref>حیوة القلوب، ج‌۳، ص۴۲۹-۶۶۷</ref>
در کتاب حیوة القلوب نوشته علامه مجلسی تعدادی از این معجزات در قالب نقل روایت بیان شده است. <ref>حیوة القلوب، ج‌۳، ص۴۲۹-۶۶۷</ref>
از مشهورترین معجزات آن حضرت شق القمر و رد الشمس را می‌توان نام برد. <ref>برای تفصیل در این مورد رجوع شود به معجزات پیامبر (ص)، ویکی شیعه</ref>
از مشهورترین معجزات آن حضرت شق القمر و رد الشمس را می‌توان نام برد. <ref>برای تفصیل در این مورد رجوع شود به معجزات پیامبر (ص)، ویکی شیعه</ref>
==فضائل پیامبر اکرم در قرآن==
== فضائل پیامبر اکرم در قرآن ==
یکی از القاب قرآنی آن حضرت، "رحمة للعالمین" است: {{متن قرآن|وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ|سوره = انبیاء|آیه = ۱۰۷}} خدا از پیامبران خود عهد گرفته است که اگر زمان او را درک کردند از او پیروی نمایند: {{متن قرآن|وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِکمْ إِصْرِی قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ|سوره = آل عمران|آیه = ۸۱}} خداوند در قرآن پیامبرانش را با نام خطاب می‌کند در حالی که نبی مکرم اسلام را از جهت تعظیم و تکریم با عناوین {{متن قرآن|یا أَیهَا النَّبِی جاهِدِ|سوره = تحریم|آیه = ۹}}، و {{متن قرآن|یا أَیهَا الرَّسُولُ|سوره = مائده|آیه = ۴۱}} و هر جا نام مبارک محمد صلی‌الله علیه و آله را آورده مخاطب نبوده است «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ» <ref>سوره آل عمران آیه ۱۴۴</ref>. و دیگر «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» ، <ref>سوره محمد آیه ۲۹</ref>. «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکمْ». <ref>سوره احزاب آیه ۴۰.</ref>
یکی از القاب قرآنی آن حضرت، "رحمة للعالمین" است: {{متن قرآن|وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ|سوره = انبیاء|آیه = ۱۰۷}} خدا از پیامبران خود عهد گرفته است که اگر زمان او را درک کردند از او پیروی نمایند: {{متن قرآن|وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِکمْ إِصْرِی قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ|سوره = آل عمران|آیه = ۸۱}} خداوند در قرآن پیامبرانش را با نام خطاب می‌کند در حالی که نبی مکرم اسلام را از جهت تعظیم و تکریم با عناوین {{متن قرآن|یا أَیهَا النَّبِی جاهِدِ|سوره = تحریم|آیه = ۹}}، و {{متن قرآن|یا أَیهَا الرَّسُولُ|سوره = مائده|آیه = ۴۱}} و هر جا نام مبارک محمد صلی‌الله علیه و آله را آورده مخاطب نبوده است «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ» <ref>سوره آل عمران آیه ۱۴۴</ref>. و دیگر «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»، <ref>سوره محمد آیه ۲۹</ref>. «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکمْ». <ref>سوره احزاب آیه ۴۰.</ref>
تمام روى زمین برای مسجد و معبد امت او جایز است و امم پیش از ایشان جز در معبد معین عبادتشان مورد قبول نبوده است.
تمام روى زمین برای مسجد و معبد امت او جایز است و امم پیش از ایشان جز در معبد معین عبادتشان مورد قبول نبوده است.
ایشان بر تمامی خلایق مبعوث شدند و انبیای قبل از ایشان به روایتی هر یک به قومی مبعوث شدند.
ایشان بر تمامی خلایق مبعوث شدند و انبیای قبل از ایشان به روایتی هر یک به قومی مبعوث شدند.
پیامبران دیگر بر اساس درخواستشان خدا بدان‌ها عنایتی می‌فرمود، مانند حضرت موسی علیه‌السلام که از خدا شرح صدر طلب نمود: «رَبِّ اشْرسوره انشراح آیه ۱.َحْ لِی صَدْرِی»، <ref>سوره طه آیه ۲۵.</ref> ولی درباره رسول اکرم فرمود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَک صَدْرَک» <ref>آیا ما سینه تو را وسعت ندادیم.</ref> <ref>ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.</ref>
پیامبران دیگر بر اساس درخواستشان خدا بدان‌ها عنایتی می‌فرمود، مانند حضرت موسی علیه‌السلام که از خدا شرح صدر طلب نمود: «رَبِّ اشْرسوره انشراح آیه ۱. َحْ لِی صَدْرِی»، <ref>سوره طه آیه ۲۵.</ref> ولی درباره رسول اکرم فرمود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَک صَدْرَک» <ref>آیا ما سینه تو را وسعت ندادیم.</ref> <ref>ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.</ref>


==سنت پیامبر اکرم==
== سنت پیامبر اکرم ==
سنت پیامبر اکرم که عبارت است از قول (سخن)، فعل (رفتار) و تقریر آن حضرت، در کنار قرآن، یکى از منابع مهم تفکر مذهبی اسلام در تمام مذاهب آن است؛ بنابراین هرگاه حدیثی معتبر از پیامبر نقل شود، بدان عمل می‌شود و این کار را عمل به سنت می‌گویند. شیعه با تأسی به حدیث ثقلین که یکی از موارد سنت آن حضرت است، قول و فعل و تقریر معصومان را نیز همچون سنت آن حضرت حجت می‌داند. <ref>رجوع شود به کتاب شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، بخش دوم: «تفکر مذهبی شیعه»</ref>
سنت پیامبر اکرم که عبارت است از قول (سخن)، فعل (رفتار) و تقریر آن حضرت، در کنار قرآن، یکى از منابع مهم تفکر مذهبی اسلام در تمام مذاهب آن است؛ بنابراین هرگاه حدیثی معتبر از پیامبر نقل شود، بدان عمل می‌شود و این کار را عمل به سنت می‌گویند. شیعه با تأسی به حدیث ثقلین که یکی از موارد سنت آن حضرت است، قول و فعل و تقریر معصومان را نیز همچون سنت آن حضرت حجت می‌داند. <ref>رجوع شود به کتاب شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، بخش دوم: «تفکر مذهبی شیعه»</ref>
==پیامبر اکرم در روایات==
== پیامبر اکرم در روایات ==
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) به روش بندگان طعام می‌خورد، بی خوان و به روش بندگان می‌نشست یعنی دوزانو و بر زمین می‌خوابید، بی فراش و می‌دانست که او بنده است. در حدیث دیگر فرمود که: بهترین نان خورش‌ها نزد آن حضرت سرکه و زیت بود. <ref>سنن النبی، علامه طباطبائی.</ref>
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) به روش بندگان طعام می‌خورد، بی خوان و به روش بندگان می‌نشست یعنی دوزانو و بر زمین می‌خوابید، بی فراش و می‌دانست که او بنده است. در حدیث دیگر فرمود که: بهترین نان خورش‌ها نزد آن حضرت سرکه و زیت بود. <ref>سنن النبی، علامه طباطبائی.</ref>
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله هیچ‌گاه به‌اندازه ژرفای خرد خود با بندگان سخن نگفت. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: ما، جماعت پیامبران، دستور داریم که با مردم به فراخور فهم و خردهایشان سخن بگوییم. <ref>حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم (محمدى ری‌شهری)، ج۲، ص۲۶۴.</ref>
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله هیچ‌گاه به‌اندازه ژرفای خرد خود با بندگان سخن نگفت. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: ما، جماعت پیامبران، دستور داریم که با مردم به فراخور فهم و خردهایشان سخن بگوییم. <ref>حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم (محمدى ری‌شهری)، ج۲، ص۲۶۴.</ref>
خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:
امام علی علیه‌السلام: و گواهی می‌دهم که محمد بنده خدا و فرستاده اوست و سرور بندگانش می‌باشد. هر زمان خداوند آفریدگان را به دو شاخه تقسیم کرد، او را در بهترین شاخه قرار داد، نه آلوده‌دامنی در وجود او سهیم شد و نه گنهکاری در وجودش شریک گشت. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۶۶، ص۳۱۱.</ref>
امام علی علیه‌السلام: و گواهی می‌دهم که محمد بنده خدا و فرستاده اوست و سرور بندگانش می‌باشد. هر زمان خداوند آفریدگان را به دو شاخه تقسیم کرد، او را در بهترین شاخه قرار داد، نه آلوده‌دامنی در وجود او سهیم شد و نه گنهکاری در وجودش شریک گشت. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۶۶، ص۳۱۱.</ref>
امام علی علیه‌السلام درباره بعثت پیامبر صلی‌الله علیه و آله: خداوند در روزگاری او را برانگیخت که مردم گمراه و سرگردان بودند و در فتنه و فساد دست‌وپا می‌زدند. هوس‌ها آنان را دلباخته خودکرده و از راه به درشان برده بود. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج۱۸، ص۲۱۹.</ref>
امام علی علیه‌السلام درباره بعثت پیامبر صلی‌الله علیه و آله: خداوند در روزگاری او را برانگیخت که مردم گمراه و سرگردان بودند و در فتنه و فساد دست‌وپا می‌زدند. هوس‌ها آنان را دلباخته خودکرده و از راه به درشان برده بود. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج۱۸، ص۲۱۹.</ref>
==شئون پیامبر اکرم==
== شئون پیامبر اکرم ==
شهید مطهری بر اساس قرآن کریم سه مقام برای پیامبر اکرم صلی اله علیه و اله برمی‌شمارد که از طرف خداوند به آن حضرت داده شده است و از ناحیه آن حضرت به ائمه علیهم‌السلام که خلفای آن حضرت‌اند، می‌رسد:  
شهید مطهری بر اساس قرآن کریم سه مقام برای پیامبر اکرم صلی اله علیه و اله برمی‌شمارد که از طرف خداوند به آن حضرت داده شده است و از ناحیه آن حضرت به ائمه علیهم‌السلام که خلفای آن حضرت‌اند، می‌رسد:  
۱. مقام پیغمبری یا رسالت: مقام ابلاغ احکام الهی؛ یعنی از طرف خداوند احکام و معارف الهی به او وحی می‌شد و او مأمور بود که آنچه را که به او ابلاغ می‌شد، به دیگران اعلان بکند. از این نظر، او رسول و پیغمبر بود که در آیه‌ای می‌فرماید: «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ...». <ref>سوره مائده، آیه ۹۹</ref>
۱. مقام پیغمبری یا رسالت: مقام ابلاغ احکام الهی؛ یعنی از طرف خداوند احکام و معارف الهی به او وحی می‌شد و او مأمور بود که آنچه را که به او ابلاغ می‌شد، به دیگران اعلان بکند. از این نظر، او رسول و پیغمبر بود که در آیه‌ای می‌فرماید: «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ...». <ref>سوره مائده، آیه ۹۹</ref>
خط ۲۳۳: خط ۲۳۳:
۳. مقام حکومت: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ...» <ref>سوره نساء، آیه۵۹؛</ref> ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیغمبر و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید. <ref>تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، در دسترس در سایت شهید مطهری، بازیابی: ۲۷آبان ۱۳۹۲</ref>
۳. مقام حکومت: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ...» <ref>سوره نساء، آیه۵۹؛</ref> ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیغمبر و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید. <ref>تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، در دسترس در سایت شهید مطهری، بازیابی: ۲۷آبان ۱۳۹۲</ref>


==منابع==
== منابع ==
#قرآن کریم.
# قرآن کریم.
#دشتی، معارف و معاریف.
# دشتی، معارف و معاریف.
#جعفر سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام.
# جعفر سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام.
#محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام.
# محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام.
#رسول جعفریان، سیره رسول خدا.
# رسول جعفریان، سیره رسول خدا.
#ابن هشام، سیرة النبی، چاپ مصطفی البابی، ۱۳۵۵ ق.
# ابن هشام، سیرة النبی، چاپ مصطفی البابی، ۱۳۵۵ ق.
#مسعودی، مروج‌الذهب، چاپ مطبعة السعاده، ۱۳۶۷ ق.
# مسعودی، مروج‌الذهب، چاپ مطبعة السعاده، ۱۳۶۷ ق.
#علامه مجلسى، بحارالأنوار.
# علامه مجلسى، بحارالأنوار.
#علامه مجلسى، حیوة القلوب.
# علامه مجلسى، حیوة القلوب.
#محمدى رى شهری، حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم.
# محمدى رى شهری، حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم.
#شیخ عباس قمی، منتهی الآمال.
# شیخ عباس قمی، منتهی الآمال.
#ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.
# ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.
#سنن النبی، علامه طباطبائی.
# سنن النبی، علامه طباطبائی.
#تاریخ ‌یعقوبى/ترجمه.
# تاریخ ‌یعقوبى/ترجمه.
#تاریخ ‌الطبری/ترجمه.
# تاریخ ‌الطبری/ترجمه.
#دلائل‌ النبوة.
# دلائل‌ النبوة.
#ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، قم، ۱۳۷۹ ق‌.
# ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، قم، ۱۳۷۹ ق‌.
#تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری.
# تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری.


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اسلام]]
[[رده:اسلام]]
[[رده:پیامبران اولوالعزم]]
[[رده:پیامبران اولوالعزم]]