تحریف قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' عده ای' به ' عده‌ای')
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابر‌این')
خط ۴۹: خط ۴۹:


ایشان در کتاب "البیان فی علوم القرآن "تحت عنوان: رأی المسلمین فی التحریف:می‌نویسد:  
ایشان در کتاب "البیان فی علوم القرآن "تحت عنوان: رأی المسلمین فی التحریف:می‌نویسد:  
معروف بین مسلمین عدم وقوع تحریف در قرآن بوده و همگی معتقدند به اینکه قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبر ص نازل گردیده است و جمع زیادی از اعلام شیعه به این امر تصریح نموده‌اند. بنابر این قول به عدم تحریف قرآن را می‌توان از معتقدات پیروان مذهب امامیه دانست.. البیان فی تفسیر القرآن ص 200-201
معروف بین مسلمین عدم وقوع تحریف در قرآن بوده و همگی معتقدند به اینکه قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبر ص نازل گردیده است و جمع زیادی از اعلام شیعه به این امر تصریح نموده‌اند. بنابر‌این قول به عدم تحریف قرآن را می‌توان از معتقدات پیروان مذهب امامیه دانست.. البیان فی تفسیر القرآن ص 200-201
ایشان در ادامه ضمن اشاره به خرافی و بی پآیه دانستن گفتار برخی از جهال در تحریف در قرآن می‌نویسد: تنها کسانی که قاقد اندیشه و تامل در مساله تحریف قرآن برخوردارهستند چنین گفتاری را مطرح کرده‌اند و انسانهای عاقل و منصف به بطلان این دیدگاه اذعان دارند. <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 259</ref>
ایشان در ادامه ضمن اشاره به خرافی و بی پآیه دانستن گفتار برخی از جهال در تحریف در قرآن می‌نویسد: تنها کسانی که قاقد اندیشه و تامل در مساله تحریف قرآن برخوردارهستند چنین گفتاری را مطرح کرده‌اند و انسانهای عاقل و منصف به بطلان این دیدگاه اذعان دارند. <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 259</ref>


خط ۶۷: خط ۶۷:


=== ابوزهره ===
=== ابوزهره ===
ایشان اظهار می‌دارد برادران شیعه ما نظیر سید مرتضی و...قول به تحریف قرآن را مستلزم تشکیک در معجزه پیامبر ص و انکار ضروری دین دانسته‌اند بنابر این انتساب قول به تحریف قرآن به همه شیعیان افترائی بیش نیست - <ref>کتاب الامام الصادق ع ص 329</ref>
ایشان اظهار می‌دارد برادران شیعه ما نظیر سید مرتضی و...قول به تحریف قرآن را مستلزم تشکیک در معجزه پیامبر ص و انکار ضروری دین دانسته‌اند بنابر‌این انتساب قول به تحریف قرآن به همه شیعیان افترائی بیش نیست - <ref>کتاب الامام الصادق ع ص 329</ref>
   
   
=== امام محمد غزالی ===
=== امام محمد غزالی ===
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
در اینجا برخی از گفتار شیخ مفید را در این زمینه بیان می‌کنیم:
در اینجا برخی از گفتار شیخ مفید را در این زمینه بیان می‌کنیم:
ایشان تحت عنوان:" لزوم التقید بما بین الدفتین" می‌نویسد:  
ایشان تحت عنوان:" لزوم التقید بما بین الدفتین" می‌نویسد:  
اخبار صحیح از ناحیه ائمه ع مبنی بر لزوم قرائت قرآن موجود رسیده است تا انگاه که حضرت قائم ع ظهور نموده و قرآن کامل و جامع را در اختیار مردم قرار دهد. از طرفی در عصر غیبت از قرائت قرآنی غیر از قرآن موجود نهی شده است بنابر این تعبد و تقید به قرآن موجود لازم است. المسائل السرویه ص 82-81
اخبار صحیح از ناحیه ائمه ع مبنی بر لزوم قرائت قرآن موجود رسیده است تا انگاه که حضرت قائم ع ظهور نموده و قرآن کامل و جامع را در اختیار مردم قرار دهد. از طرفی در عصر غیبت از قرائت قرآنی غیر از قرآن موجود نهی شده است بنابر‌این تعبد و تقید به قرآن موجود لازم است. المسائل السرویه ص 82-81
نتیجه انکه اجماع و اتفاق اعلام امامیه بر عدم تحریف قرآن امر قطعی می‌باشد از طرفی ادعای برخی از آنان به وجود تحریف به نقصان در قرآن تنها در مقام اندیشه و نظر بوده و همگی آنان قرآن موجود را کلام الهی دانسته و خود را در مقام عمل ملتزم به آن می‌دانند.  
نتیجه انکه اجماع و اتفاق اعلام امامیه بر عدم تحریف قرآن امر قطعی می‌باشد از طرفی ادعای برخی از آنان به وجود تحریف به نقصان در قرآن تنها در مقام اندیشه و نظر بوده و همگی آنان قرآن موجود را کلام الهی دانسته و خود را در مقام عمل ملتزم به آن می‌دانند.  


خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
   
   


در پاسخ سئوال مذکور باید گفت: قول به عدم تحریف هر چند از ضروریات بین همه مسلمآنان می‌باشد اما نمی‌توان انرا از ضروریات دین شمرد چون ملاک ضروری بودن امری دردین آن است که اثباتش نیاز به دلیل نداشته باشد در حالی که قائلین به عدم تحریف قرآن در تحریف ناپذیری آن به دلائلی نظیر آیه حفظ و....استناد نموده‌اند. بنابر این نمی‌توان قائلین به تحریف قرآن را منکر ضروریات دینی تلقی نموده و با حربه تکفیر آنان را از زمره مسلمین خارج دانست. نکته مذکور از کتاب الاصول العامه للفقه المقارن استفاده شده است
در پاسخ سئوال مذکور باید گفت: قول به عدم تحریف هر چند از ضروریات بین همه مسلمآنان می‌باشد اما نمی‌توان انرا از ضروریات دین شمرد چون ملاک ضروری بودن امری دردین آن است که اثباتش نیاز به دلیل نداشته باشد در حالی که قائلین به عدم تحریف قرآن در تحریف ناپذیری آن به دلائلی نظیر آیه حفظ و....استناد نموده‌اند. بنابر‌این نمی‌توان قائلین به تحریف قرآن را منکر ضروریات دینی تلقی نموده و با حربه تکفیر آنان را از زمره مسلمین خارج دانست. نکته مذکور از کتاب الاصول العامه للفقه المقارن استفاده شده است


بعد از بیان نکات مذکور می‌گوئیم: در اثبات تحریف ناپذیری قرآن به دلائلی استناد شده است که برخی از انها به شرح ذیل می‌باشد:
بعد از بیان نکات مذکور می‌گوئیم: در اثبات تحریف ناپذیری قرآن به دلائلی استناد شده است که برخی از انها به شرح ذیل می‌باشد:
خط ۴۴۴: خط ۴۴۴:
گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که:  
گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که:  
اما اولا فبأن التمسک بالاخبار بما انها حجة شرعیة یشتمل من الدور <ref>المیزان ج 12ص 112</ref>  
اما اولا فبأن التمسک بالاخبار بما انها حجة شرعیة یشتمل من الدور <ref>المیزان ج 12ص 112</ref>  
در تبیین دور مذکور باید گفت: تمسک به اخبار تحریف بعنوان اینکه این اخبار حجت شرعی است مبتنی بر اثبات نبوت پیامبر ص است و اثبات نبوت هم مبتنی بر عدم تحریف قرآن است بنابر این احتمال وجود تحریف در قرآن سبب عدم اثبات نبوت و در نتیجه عدم حجیت این اخبار خواهد بود.  
در تبیین دور مذکور باید گفت: تمسک به اخبار تحریف بعنوان اینکه این اخبار حجت شرعی است مبتنی بر اثبات نبوت پیامبر ص است و اثبات نبوت هم مبتنی بر عدم تحریف قرآن است بنابر‌این احتمال وجود تحریف در قرآن سبب عدم اثبات نبوت و در نتیجه عدم حجیت این اخبار خواهد بود.  


2-روایات تحریف حتی با فرض صحتشان، اخبار احاد بوده و مفید قطع نمی‌باشد:  
2-روایات تحریف حتی با فرض صحتشان، اخبار احاد بوده و مفید قطع نمی‌باشد:  
خط ۵۶۶: خط ۵۶۶:
و هر گاه چنین نسخی بعد از وفات پیامبر ص باشد در اینصورت مفهومش آن است که ایاتی از قرآن در حیات رسول اکرم ص بر ایشان نازل شده اما بعد از رحلت آن حضرت تلاوت و حکم آن نسخ گردیده است. در اینصورت ایا لازمه پذیرش چنین امری وقوع نقصان در قرآن موجود نخواهد بود؟ بدیهی است با تبدیل واژگان – گفتن نسخ تلاوت بجای تحریف - نمی‌توان معنا و مفهوم چیزی را تغییر داد.
و هر گاه چنین نسخی بعد از وفات پیامبر ص باشد در اینصورت مفهومش آن است که ایاتی از قرآن در حیات رسول اکرم ص بر ایشان نازل شده اما بعد از رحلت آن حضرت تلاوت و حکم آن نسخ گردیده است. در اینصورت ایا لازمه پذیرش چنین امری وقوع نقصان در قرآن موجود نخواهد بود؟ بدیهی است با تبدیل واژگان – گفتن نسخ تلاوت بجای تحریف - نمی‌توان معنا و مفهوم چیزی را تغییر داد.


2-در زمینه قسم سوم نسخ – نسخ تلاوت بدون نسخ حکم - علاوه بر نقد نخست - این سئوال مطرح می‌گردد که حکمت نسخ تلاوت بدون نسخ حکم چیست؟ شکی نیست که هدف از نزول آیات الهی بیان احکامی است که بشریت بدان نیاز دارد. بنابر این وقتی بناست حکمی استمرار داشته باشد در اینصورت نسخ ایاتی که بیانگر آن حکم است چه مفهومی‌خواهد داشت؟  
2-در زمینه قسم سوم نسخ – نسخ تلاوت بدون نسخ حکم - علاوه بر نقد نخست - این سئوال مطرح می‌گردد که حکمت نسخ تلاوت بدون نسخ حکم چیست؟ شکی نیست که هدف از نزول آیات الهی بیان احکامی است که بشریت بدان نیاز دارد. بنابر‌این وقتی بناست حکمی استمرار داشته باشد در اینصورت نسخ ایاتی که بیانگر آن حکم است چه مفهومی‌خواهد داشت؟  


سئوال دیگر آن است که: ایا خروج ایاتی – از قرآن - که تلاوتش نسخ شده است به اذن الهی بوده است یا توسط رسول الله صورت گرفته است؟ بدیهی است قائلین به چنین نسخی، شق نخست را پذیرفته و معتقدند این کار به اذن الهی صورت گرفته است در این صورت می‌گوئیم:  
سئوال دیگر آن است که: ایا خروج ایاتی – از قرآن - که تلاوتش نسخ شده است به اذن الهی بوده است یا توسط رسول الله صورت گرفته است؟ بدیهی است قائلین به چنین نسخی، شق نخست را پذیرفته و معتقدند این کار به اذن الهی صورت گرفته است در این صورت می‌گوئیم:  
خط ۵۷۶: خط ۵۷۶:


ایشان در ادامه می‌نویسد:  
ایشان در ادامه می‌نویسد:  
پذیرش ملازمه فوق – جواز کتابت حدیث رجم بعنوان قرآن و نسخ تلاوت آن – مشکل است بنابر این با حدیث مذکور نمی‌توان نسخ تلاوت را ثابت نمود و در توجیه گفتار عمر نسبت به خودداری او از کتابت آیه رجم در قرآن می‌توان گفت: از انجا که اثبات قرآنیت آیه یا سوره فقط با خبر متواتر قابل اثبات است او بدلیل انکه حدیث رجم خبرواحد بود از اینرو از کتابت آن خودداری نمود. <ref>البرهان ج 2ص 36..</ref>
پذیرش ملازمه فوق – جواز کتابت حدیث رجم بعنوان قرآن و نسخ تلاوت آن – مشکل است بنابر‌این با حدیث مذکور نمی‌توان نسخ تلاوت را ثابت نمود و در توجیه گفتار عمر نسبت به خودداری او از کتابت آیه رجم در قرآن می‌توان گفت: از انجا که اثبات قرآنیت آیه یا سوره فقط با خبر متواتر قابل اثبات است او بدلیل انکه حدیث رجم خبرواحد بود از اینرو از کتابت آن خودداری نمود. <ref>البرهان ج 2ص 36..</ref>


نتیجه انکه چون لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم، وقوع تحریف در قرآن می‌باشد دلیل نخست قائلین به تحریف در تمسک به روایات تحریف و نسخ تلاوت تمام نمی‌باشد.  
نتیجه انکه چون لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم، وقوع تحریف در قرآن می‌باشد دلیل نخست قائلین به تحریف در تمسک به روایات تحریف و نسخ تلاوت تمام نمی‌باشد.  
خط ۶۰۸: خط ۶۰۸:
تبیین  
تبیین  
علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قرآن می‌نویسد:  
علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قرآن می‌نویسد:  
در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امتهای پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع می‌گردد بدیهی است از جمله اموری که در امتهای سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی انها بود بنابر این در قرآن نیز چنین اتفاقی واقع شده است.
در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امتهای پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع می‌گردد بدیهی است از جمله اموری که در امتهای سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی انها بود بنابر‌این در قرآن نیز چنین اتفاقی واقع شده است.
ایشان انگاه روایاتی را از کتب فریقین نقل می‌کند <ref>المیزان ج 12ص 117</ref>  
ایشان انگاه روایاتی را از کتب فریقین نقل می‌کند <ref>المیزان ج 12ص 117</ref>  


خط ۶۱۹: خط ۶۱۹:
نکته مهم: عدم تمامیت استناد به اجماع بر نفی تحریف در قرآن  
نکته مهم: عدم تمامیت استناد به اجماع بر نفی تحریف در قرآن  
    
    
در اثبات عدم تحریف زیاده قرآن نمی‌توان به اجماع تمسک نمودچون حجیت اجماع مبتنی بر صحت نبوت و آن نیز مبتنی بر عدم تحریف قرآن است واز طرفی مفروض این است که ادعای مذکور مبتنی بر اجماع است بنابر این ادعای اجماع بر عدم تحریف قرآن مستلزم دور است. <ref>المیزان ج 12ص 110-111</ref>
در اثبات عدم تحریف زیاده قرآن نمی‌توان به اجماع تمسک نمودچون حجیت اجماع مبتنی بر صحت نبوت و آن نیز مبتنی بر عدم تحریف قرآن است واز طرفی مفروض این است که ادعای مذکور مبتنی بر اجماع است بنابر‌این ادعای اجماع بر عدم تحریف قرآن مستلزم دور است. <ref>المیزان ج 12ص 110-111</ref>


نتائج:
نتائج: