قصد قربت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'رحمتها' به 'رحمت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'می نماید' به 'می‌نماید')
خط ۳۴: خط ۳۴:
توجه ما به دستورهای اسلامی تنها از جنبه های مربوط به زندگی فردی یا اجتماعی دنیوی است. شک نیست که دستورهای اسلامی مملو است از فلسفه های زندگی در همه ی شؤون. اسلام هرگز مسائل زندگی را تحقیر نمی کند و بی اهمیت نمی شمارد. از نظر [[اسلام]]، معنویت جدا از زندگی در این جهان وجود ندارد. همان طور که اگر روح از بدن جدا شود، دیگر متعلق به این جهان نیست و سرنوشتش را جهان دیگر باید معین کند، معنویت جدا از زندگی نیز متعلق به این جهان نیست و سخن از معنویت منهای زندگی در این جهان بیهوده است.
توجه ما به دستورهای اسلامی تنها از جنبه های مربوط به زندگی فردی یا اجتماعی دنیوی است. شک نیست که دستورهای اسلامی مملو است از فلسفه های زندگی در همه ی شؤون. اسلام هرگز مسائل زندگی را تحقیر نمی کند و بی اهمیت نمی شمارد. از نظر [[اسلام]]، معنویت جدا از زندگی در این جهان وجود ندارد. همان طور که اگر روح از بدن جدا شود، دیگر متعلق به این جهان نیست و سرنوشتش را جهان دیگر باید معین کند، معنویت جدا از زندگی نیز متعلق به این جهان نیست و سخن از معنویت منهای زندگی در این جهان بیهوده است.


اما نباید تصور کرد که فلسفه های دستورهای اسلامی، در مسائل زندگی خلاصه می‌شود؛ خیر، در عین حال به کار بستن این دستورات وسیله ای است برای طی طریق عبودیت و پیمودن صراط قرب و استکمال وجود. انسان یک سیر کمالی باطنی دارد که از حدود جسم و ماده و زندگی فردی و اجتماعی بیرون است و از یک سلسله مقامات معنوی سرچشمه نمی‌گیرد. انسان با عبودیت و اخلاص خود عملا در آن سیر می‌کند؛ احیانا در همین دنیا و اگرنه، در جهان دیگر که حجاب برطرف شد همه ی مقاماتی را که طی کرده - که همان مقامات و مراتب قرب و در نتیجه ولایت است- مشاهده می نماید.<ref>مجموعه آثار، 3، (ولاها و ولایت ها)، 293.</ref>
اما نباید تصور کرد که فلسفه های دستورهای اسلامی، در مسائل زندگی خلاصه می‌شود؛ خیر، در عین حال به کار بستن این دستورات وسیله ای است برای طی طریق عبودیت و پیمودن صراط قرب و استکمال وجود. انسان یک سیر کمالی باطنی دارد که از حدود جسم و ماده و زندگی فردی و اجتماعی بیرون است و از یک سلسله مقامات معنوی سرچشمه نمی‌گیرد. انسان با عبودیت و اخلاص خود عملا در آن سیر می‌کند؛ احیانا در همین دنیا و اگرنه، در جهان دیگر که حجاب برطرف شد همه ی مقاماتی را که طی کرده - که همان مقامات و مراتب قرب و در نتیجه ولایت است- مشاهده می‌نماید.<ref>مجموعه آثار، 3، (ولاها و ولایت ها)، 293.</ref>


مقصود این است که محدود کردن هدف و مقصد و ظاهر و باطن دستورهای دینی به آثاری که از نظر زندگی مترتب می‌شود و قرب الهی را که نتیجه ی مستقیم انجام صحیح این اعمال است یک امر اعتباری و مجازی از قبیل تقرب به ارباب زر و زور در دنیا تلقی کردن بدون آنکه نقش مؤثری در حیات معنوی و واقعی انسان داشته باشد و او را واقعا در نردبان وجود بالا ببرد، اشتباه بزرگی است. افرادی که مراتب قرب را واقعا طی کرده و به عالی‌ترین درجات آن نائل گشته یعنی واقعا به کانون هستی نزدیک شده‌اند، طبعا از مزایای آن بهره‌مند شده‌اند و همانها هستند که احاطه بر عالم انسانی دارند و ارواح و ضمائر دیگران را تحت تسلط می گیرند و شهید بر اعمال دیگرانند.
مقصود این است که محدود کردن هدف و مقصد و ظاهر و باطن دستورهای دینی به آثاری که از نظر زندگی مترتب می‌شود و قرب الهی را که نتیجه ی مستقیم انجام صحیح این اعمال است یک امر اعتباری و مجازی از قبیل تقرب به ارباب زر و زور در دنیا تلقی کردن بدون آنکه نقش مؤثری در حیات معنوی و واقعی انسان داشته باشد و او را واقعا در نردبان وجود بالا ببرد، اشتباه بزرگی است. افرادی که مراتب قرب را واقعا طی کرده و به عالی‌ترین درجات آن نائل گشته یعنی واقعا به کانون هستی نزدیک شده‌اند، طبعا از مزایای آن بهره‌مند شده‌اند و همانها هستند که احاطه بر عالم انسانی دارند و ارواح و ضمائر دیگران را تحت تسلط می گیرند و شهید بر اعمال دیگرانند.