اصحاب حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'داعیه دار' به 'داعیه‌دار')
جز (جایگزینی متن - 'بیت المال' به 'بیت‌المال')
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


== دعوت‌های فرقه‌ای ==
== دعوت‌های فرقه‌ای ==
از حدود سال 100 هـ به بعد دعوت‌های فرقه‌ای آغاز شد که به تأسیس چندین دولت سایه تبدیل شد. فرقه‌های مختلفی که در این دوره زمینه مناسبی برای فعالیت فرهنگی می‌دیدند، مردم را در قسمت‌های مختلفی از جهان اسلام به [[مذهب]] خود دعوت کردند ولی نه در حد این که بگویند تو را به خدا بیایید به قرقه ما بپیوندید بلکه یک حرکت کاملاً سازمان یافته و یک سازمان دعوت به وجود آوردند. آنها تشکیلات مالی به وجود آوردند و [[بیت المال]] تأسیس کردند. خیلی از افراد را با کمک‌های مالی به محافل خود می‌کشاندند و به فرقه خود متصل می‌کردند که نمونه‌های متعددی را از این مسأله داریم.
از حدود سال 100 هـ به بعد دعوت‌های فرقه‌ای آغاز شد که به تأسیس چندین دولت سایه تبدیل شد. فرقه‌های مختلفی که در این دوره زمینه مناسبی برای فعالیت فرهنگی می‌دیدند، مردم را در قسمت‌های مختلفی از جهان اسلام به [[مذهب]] خود دعوت کردند ولی نه در حد این که بگویند تو را به خدا بیایید به قرقه ما بپیوندید بلکه یک حرکت کاملاً سازمان یافته و یک سازمان دعوت به وجود آوردند. آنها تشکیلات مالی به وجود آوردند و [[بیت‌المال]] تأسیس کردند. خیلی از افراد را با کمک‌های مالی به محافل خود می‌کشاندند و به فرقه خود متصل می‌کردند که نمونه‌های متعددی را از این مسأله داریم.


دعوت عباسی از همین دوره آغاز شد. جریانی که در نهایت منجر به شکل گیری قیام [[ابومسلم خراسانی]] شد. دعوت عباسی از حدود سال 100 هـ در [[خراسان]] آغاز شد. دعوت اباضی هم از حدود سال 100 هـ آغاز شد. [[ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه تمیمی]]، امام اباضیه در این دوره آغاز به تأسیس یک نظام و سازمان دعوت کرد و افرادی را که به آنها می‌گفت «حَمَلهُ العِلم» به قسمت‌های مهم جهان اسلام می‌فرستاد تا [[مذهب اباضی]] را در مناطق مختلف تبلیغ کنند.
دعوت عباسی از همین دوره آغاز شد. جریانی که در نهایت منجر به شکل گیری قیام [[ابومسلم خراسانی]] شد. دعوت عباسی از حدود سال 100 هـ در [[خراسان]] آغاز شد. دعوت اباضی هم از حدود سال 100 هـ آغاز شد. [[ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه تمیمی]]، امام اباضیه در این دوره آغاز به تأسیس یک نظام و سازمان دعوت کرد و افرادی را که به آنها می‌گفت «حَمَلهُ العِلم» به قسمت‌های مهم جهان اسلام می‌فرستاد تا [[مذهب اباضی]] را در مناطق مختلف تبلیغ کنند.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
دعوت صفریه در همین زمان آغاز شد و افرادی به قسمت‌های مختلف جهان اسلام فرستاده شدند که مردم را به مذهب صفریه دعوت کنند که ما یکی از این افراد را در خراسان به نام عبیده یشکری می‌شناسیم که در منطقه هرات مردم را به مذهب صُفری دعوت می‌کرد. البته گزارش‌ها خیلی مبهم است چون همه این کارها زیرزمینی و مخفی بوده است ولی در بعضی مدارک این اتفاقات ثبت شده است. صفریه و اباضیه از فرقه‌های خوارج هستند. عباسیه هم یک فرقه شبه شیعی هستند که بعدها به تأسیس دولت عباسی منجر شد.
دعوت صفریه در همین زمان آغاز شد و افرادی به قسمت‌های مختلف جهان اسلام فرستاده شدند که مردم را به مذهب صفریه دعوت کنند که ما یکی از این افراد را در خراسان به نام عبیده یشکری می‌شناسیم که در منطقه هرات مردم را به مذهب صُفری دعوت می‌کرد. البته گزارش‌ها خیلی مبهم است چون همه این کارها زیرزمینی و مخفی بوده است ولی در بعضی مدارک این اتفاقات ثبت شده است. صفریه و اباضیه از فرقه‌های خوارج هستند. عباسیه هم یک فرقه شبه شیعی هستند که بعدها به تأسیس دولت عباسی منجر شد.


غیر از این سه فرقه یعنی عباسیه، صفریه و اباضیه، فرقه‌های دیگری را هم داریم که در جریان دعوت مداخله کردند ولی اهمیت‌شان به اندازه اینها نبوده و این سه فرقه فعال‌ترین آنها بوده‌اند. فعال بودن این جریان‌ها به این دلیل بود که از سازماندهی و پشتوانه مالی برخوردار بودند. آنها حتی بیت المال تأسیس کرده بودند، به طوری که گفته می‌شود بیت المال اباضیه در [[بصره]] در این دوره، صدها هزار دینار پول داشته است که می‌توانسته آن را در مصارف مختلفی هزینه کند. گاهی تقریباً دارایی اباضیان بصره بیشتر از دارایی خزانه اصلی بصره بوده است که توسط حکومت مرکزی اداره می‌شد. به این ترتیب می‌توان تصور کرد که چنین پولی تا چه اندازه می‌توانست شرایط را به نفع این فرقه‌ها دگرگون کند. این فرقه‌ها در عین این که با هم رقابت داشتند، سعی می‌کردند مریدان همدیگر را به خود جذب کنند. بیشترین رقابت آنها با دولت مرکزی بود و جالب است که در یک پهنه خیلی وسیعی عمل می‌کرده‌اند. تصور کنید جریان دعوت عباسیه، اباضیه و صفریه که با مرکزیت [[عراق]] بود، از یک طرف از ماوراءالنهر، [[سمرقند]] و بخارا تا جنوب [[چین]] و از طرف دیگر تا مغرب اقصی و مناطق [[مراکش]] کنونی گسترش داشت. حمله العلم در این مناطق پراکنده بودند و مردم را به مذهب‌شان دعوت می‌کردند. این فرقه‌ها در مناطقی طرفدار پیدا می‌کردند و در مناطقی هم شکست می‌خوردند.
غیر از این سه فرقه یعنی عباسیه، صفریه و اباضیه، فرقه‌های دیگری را هم داریم که در جریان دعوت مداخله کردند ولی اهمیت‌شان به اندازه اینها نبوده و این سه فرقه فعال‌ترین آنها بوده‌اند. فعال بودن این جریان‌ها به این دلیل بود که از سازماندهی و پشتوانه مالی برخوردار بودند. آنها حتی بیت‌المال تأسیس کرده بودند، به طوری که گفته می‌شود بیت‌المال اباضیه در [[بصره]] در این دوره، صدها هزار دینار پول داشته است که می‌توانسته آن را در مصارف مختلفی هزینه کند. گاهی تقریباً دارایی اباضیان بصره بیشتر از دارایی خزانه اصلی بصره بوده است که توسط حکومت مرکزی اداره می‌شد. به این ترتیب می‌توان تصور کرد که چنین پولی تا چه اندازه می‌توانست شرایط را به نفع این فرقه‌ها دگرگون کند. این فرقه‌ها در عین این که با هم رقابت داشتند، سعی می‌کردند مریدان همدیگر را به خود جذب کنند. بیشترین رقابت آنها با دولت مرکزی بود و جالب است که در یک پهنه خیلی وسیعی عمل می‌کرده‌اند. تصور کنید جریان دعوت عباسیه، اباضیه و صفریه که با مرکزیت [[عراق]] بود، از یک طرف از ماوراءالنهر، [[سمرقند]] و بخارا تا جنوب [[چین]] و از طرف دیگر تا مغرب اقصی و مناطق [[مراکش]] کنونی گسترش داشت. حمله العلم در این مناطق پراکنده بودند و مردم را به مذهب‌شان دعوت می‌کردند. این فرقه‌ها در مناطقی طرفدار پیدا می‌کردند و در مناطقی هم شکست می‌خوردند.


وقتی می‌بینید چطور یکی از این دعوت‌ها مثل دعوت عباسیه در خراسان عملاً یک قیام عظیمی را مثل قیام ابومسلم خراسانی به وجود می‌آورد که می‌تواند دولت اموی را کاملاً ساقط کند و یک دولت جدید را تأسیس کند، می‌توانید حدس بزنید که این دعوت‌ها، چه قدر مهم بوده‌اند<ref>البته عباسی‌ها در این میان پیروز نشدند بلکه شرقی‌ها و عراقی‌ها برنده شدند. عباسی‌ها موج سواری کردند یعنی در این جریان توانستند خراسانی‌ها را فریب دهند و بعد از حرکت نظامی ابومسلم خراسانی به نفع خودشان استفاده کنند. و بلافاصله بعد از آن هم ابومسلم را کشتند و حکومت را قبضه کردند.</ref>. در واقع این‌ها دولت‌های در سایه‌ای بودند که می‌توانستند مقتدرانه یک کشور را اداره کنند. دقیقاً به همین دلیل است که منصور خلیفه عباسی در سال 136 هـ وقتی احساس کرد پایه‌های دولت عباسی مستحکم شده، اولین کاری که کرد این بود که ابومسلم را کشت. علتش این است که می‌دانست یک دولت در سایه چقدر می‌تواند برای خود دولت عباسی خطرناک باشد.
وقتی می‌بینید چطور یکی از این دعوت‌ها مثل دعوت عباسیه در خراسان عملاً یک قیام عظیمی را مثل قیام ابومسلم خراسانی به وجود می‌آورد که می‌تواند دولت اموی را کاملاً ساقط کند و یک دولت جدید را تأسیس کند، می‌توانید حدس بزنید که این دعوت‌ها، چه قدر مهم بوده‌اند<ref>البته عباسی‌ها در این میان پیروز نشدند بلکه شرقی‌ها و عراقی‌ها برنده شدند. عباسی‌ها موج سواری کردند یعنی در این جریان توانستند خراسانی‌ها را فریب دهند و بعد از حرکت نظامی ابومسلم خراسانی به نفع خودشان استفاده کنند. و بلافاصله بعد از آن هم ابومسلم را کشتند و حکومت را قبضه کردند.</ref>. در واقع این‌ها دولت‌های در سایه‌ای بودند که می‌توانستند مقتدرانه یک کشور را اداره کنند. دقیقاً به همین دلیل است که منصور خلیفه عباسی در سال 136 هـ وقتی احساس کرد پایه‌های دولت عباسی مستحکم شده، اولین کاری که کرد این بود که ابومسلم را کشت. علتش این است که می‌دانست یک دولت در سایه چقدر می‌تواند برای خود دولت عباسی خطرناک باشد.