قفقاز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ایت الله' به 'آیت‌الله')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<noinclude>
{{جعبه اطلاعات کشور
</noinclude>
| عنوان = قفقاز
<div class="wikiInfo">
| تصویر = قفقاز.jpg
[[پرونده: قفقاز.jpg|بندانگشتی| قفقاز]]
| تصویر نقشه =  
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| نام رایج =
!نام قفقاز
| نام کامل =
|قفقاز
| پایتخت =
|-
| تعداد جمعیت =
|کشورها
| دین =
|ارمنستان / جمهوری آذربایجان / گرجستان / ایران / روسیه / ترکیه
| زبان =
|-
}}
|مناطق
|داغستان • دربند • نخجوان • باکو • آذربایجان • ارمنستان • گرجستان • تفلیس • نارداران • مارنئولی
|-
|اماکن زیارتی
|بی‌بی هیبت • رحیمه خاتون • مقبره سید لر • علی آیاغی
|-
|مساجد
|مسجد عباس میرزا • مسجد کبود (ایروان)
|-
|شخصیت‌ها
|آقا دربندی • محمدتقی قمری دربندی • محمد فضولی • سید حسین بادکوبه‌ای • سید محمد بادکوبه‌ای
|-
|-
|}
</div>
 
'''قفقاز''' ناحیه‌ای در آسیا و اروپا میان دریای خزر و دریای سیاه است که رشته‌کوه قفقاز در آن واقع است. قفقاز از نظر سیاسی به دو بخش قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقسیم می‌شود و دارای مساحتی حدود ۵۲۰٬۰۰۰ کیلومترمربع و جمعیتی حدود ۴۰٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر می‌باشد.
'''قفقاز''' ناحیه‌ای در آسیا و اروپا میان دریای خزر و دریای سیاه است که رشته‌کوه قفقاز در آن واقع است. قفقاز از نظر سیاسی به دو بخش قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقسیم می‌شود و دارای مساحتی حدود ۵۲۰٬۰۰۰ کیلومترمربع و جمعیتی حدود ۴۰٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر می‌باشد.


قفقاز جنوبی شامل کشور‌های [[جمهوری آذربایجان]]، [[ارمنستان]]، [[گرجستان]] و بخش‌هایی از شمال باختری [[ایران]] و شمال خاوری [[ترکیه|ترکیه‌]] می‌شود. اما قفقاز شمالی جزئی از [[روسیه]] است و شامل جمهوری‌های خودگردان [[داغستان]]، [[چچن]]، اینگوشتیا، اوستیای شمالی-آلانیا، کاباردینو-بالکاریا، کاراچای-چرکسیا، سرزمین کراسنودار، آدیغیه و سرزمین استاوروپول‌ می‌شود.
قفقاز جنوبی شامل کشور‌های [[جمهوری آذربایجان]]، [[ارمنستان]]، [[گرجستان]] و بخش‌هایی از شمال باختری [[ایران]] و شمال خاوری [[ترکیه|ترکیه‌]] می‌شود. اما قفقاز شمالی جزئی از [[روسیه]] است و شامل جمهوری‌های خودگردان [[داغستان]]، [[چچن]]، اینگوشتیا، اوستیای شمالی-آلانیا، کاباردینو-بالکاریا، کاراچای-چرکسیا، سرزمین کراسنودار، آدیغیه و سرزمین استاوروپول‌ می‌شود.


=نام=
== نام ==
 
همچنین در تاریخ باستانی طبیعی پلینی بزرگ (۷۷–۷۹ میلادی) نام قفقاز از نام سکایی kroy-khasis کروی-خاسیس به معنی یخ درخشان، سفید یا برف گرفته شده‌است. در شکل یونانی Kaukasos خوانده می‌شود.<ref>Pliny the Elder. "Natural History," book six, chap. XVII</ref>
همچنین در تاریخ باستانی طبیعی پلینی بزرگ (۷۷–۷۹ میلادی) نام قفقاز از نام سکایی kroy-khasis کروی-خاسیس به معنی یخ درخشان، سفید یا برف گرفته شده‌است. در شکل یونانی Kaukasos خوانده می‌شود.<ref>Pliny the Elder. "Natural History," book six, chap. XVII</ref>


=جغرافیای قفقاز=
== جغرافیای قفقاز ==
 
قفقاز ناحیه‌ای میان دریای خزر و دریای سیاه است. قفقاز به دو بخش قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقسیم می‌شود.
قفقاز ناحیه‌ای میان دریای خزر و دریای سیاه است. قفقاز به دو بخش قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقسیم می‌شود.


خط ۵۲: خط ۳۴:
</ref>
</ref>


=تاریخ قفقاز=
== تاریخ قفقاز ==
 
در دوران آشوربانی‌پال، امپراتوری امپراتوری آشور قفقاز را به خاک خود ضمیمه کرد. پیش از تشکیل حکومت ماد، حکومت‌هایی همچون اورارتو و کلخیس در قفقاز شکل گرفته بود که قدمت برخی از آنها به بیش از ۴٬۰۰۰ سال نیز می‌رسد، اما در نتیجهٔ جنگ‌های فرسایشی بین این دولت‌ها از قدرت آنها کاسته شد و بعدها دولت هخامنشی آن را تصرف نمود و به خاک خود ضمیمه نمود. بخش‌هایی از قفقاز در دوره‌هایی تحت تسلط حکومت ایران قرار داشت.
در دوران آشوربانی‌پال، امپراتوری امپراتوری آشور قفقاز را به خاک خود ضمیمه کرد. پیش از تشکیل حکومت ماد، حکومت‌هایی همچون اورارتو و کلخیس در قفقاز شکل گرفته بود که قدمت برخی از آنها به بیش از ۴٬۰۰۰ سال نیز می‌رسد، اما در نتیجهٔ جنگ‌های فرسایشی بین این دولت‌ها از قدرت آنها کاسته شد و بعدها دولت هخامنشی آن را تصرف نمود و به خاک خود ضمیمه نمود. بخش‌هایی از قفقاز در دوره‌هایی تحت تسلط حکومت ایران قرار داشت.


خط ۶۲: خط ۴۳:
در سال ۵۱۴ پیش از میلاد داریوش بزرگ به سکاها در ناحیهٔ شمال قفقاز و دریای سیاه حمله می‌کند.<ref>CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org</ref>  
در سال ۵۱۴ پیش از میلاد داریوش بزرگ به سکاها در ناحیهٔ شمال قفقاز و دریای سیاه حمله می‌کند.<ref>CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org</ref>  


=مردمان قفقاز=
== مردمان قفقاز ==
 
مردمان قفقاز نامی ست که برای قومیت‌های ساکن در منطقه قفقاز به کار می‌رود. بیشتر از ۵۰ گروه قومی در این منطقه زندگی می‌کنند.<ref>Caucasian peoples.</ref>  
مردمان قفقاز نامی ست که برای قومیت‌های ساکن در منطقه قفقاز به کار می‌رود. بیشتر از ۵۰ گروه قومی در این منطقه زندگی می‌کنند.<ref>Caucasian peoples.</ref>  


=گروه‌های قومی قفقاز=
== گروه‌های قومی قفقاز ==
 
گروه‌های قومی ساکن در قفقاز: آذری (آبی کمرنگ)، گرجی (نارنجی روشن)، ارمنی (سبز روشن)، روسی (کرمی)، کرد (سبز تیره)، تالش (نارنجی تیره)، آبخاز (صورتی روشن)، لزگی، چرکس، مغول، اوستی، ترک، یونانی، تات، تاتار، آوار، چچنی، اینگوش،...
گروه‌های قومی ساکن در قفقاز: آذری (آبی کمرنگ)، گرجی (نارنجی روشن)، ارمنی (سبز روشن)، روسی (کرمی)، کرد (سبز تیره)، تالش (نارنجی تیره)، آبخاز (صورتی روشن)، لزگی، چرکس، مغول، اوستی، ترک، یونانی، تات، تاتار، آوار، چچنی، اینگوش،...


خط ۷۴: خط ۵۳:
گروه‌های قومی ساکن در قفقاز به سه گروه اصلی قفقازی، هندواروپایی، و ترک‌تبار تعلق دارند:
گروه‌های قومی ساکن در قفقاز به سه گروه اصلی قفقازی، هندواروپایی، و ترک‌تبار تعلق دارند:


== گویشوران زبان‌های قفقازی ==
=== گویشوران زبان‌های قفقازی ===
 
گرجی، آبخاز، لزگی، چرکس، آوار، چچنی، اینگوش، قاباردی، تاباساری، لک‌ها (داغستان)، اودی، ساخوری، آغول، روتول، دارگی، کاسپین
گرجی، آبخاز، لزگی، چرکس، آوار، چچنی، اینگوش، قاباردی، تاباساری، لک‌ها (داغستان)، اودی، ساخوری، آغول، روتول، دارگی، کاسپین


== گویشوران زبان‌های هندواروپایی ==
=== گویشوران زبان‌های هندواروپایی ===
 
ارمنی، روسی، کرد، تالش، اوستی، یونانی، تات
ارمنی، روسی، کرد، تالش، اوستی، یونانی، تات


== گویشوران زبان‌های ترکی ==
=== گویشوران زبان‌های ترکی ===
 
نوغای، بالکار، قره‌چای، آذربایجانی‌ها، ترک‌های مسختی
نوغای، بالکار، قره‌چای، آذربایجانی‌ها، ترک‌های مسختی


قوم مغول‌تبار قالموق و آشوری‌ها از دیگر گروه‌های قومیتی این منطقه هستند.<ref>حامد کاظم زاده. «مناقشات قومی در قفقاز شمالی و راهکارهایی برای سیاست قفقازی ایران». پرتال جامع علوم انسانی. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۰-۰۱</ref>
قوم مغول‌تبار قالموق و آشوری‌ها از دیگر گروه‌های قومیتی این منطقه هستند.<ref>حامد کاظم زاده. «مناقشات قومی در قفقاز شمالی و راهکارهایی برای سیاست قفقازی ایران». پرتال جامع علوم انسانی. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۰-۰۱</ref>


=نژاد قفقازی=
== نژاد قفقازی ==
 
نژاد قفقازی یک گونه همگانی از ریخت است که همه یا برخی از مردم اروپا، شمال و شاخ آفریقا، آسیای میانه، آسیای غربی و آسیای جنوبی<ref>Coon, Carleton Stevens (1939). The Races of Europe. New York: The Macmillan Company. pp. 400–401. "This third racial zone stretches from Spain across the Straits of Gibraltar to Morocco, and thence along the southern Mediterranean shores into Arabia, East Africa, Mesopotamia, and the Persian highlands; and across Afghanistan into India[...] The Mediterranean racial zone stretches unbroken from Spain across the Straits of Gibraltar to Morocco, and thence eastward to India[...] A branch of it extends far southward on both sides of the Red Sea into southern Arabia, the Ethiopian highlands, and the Horn of Africa."</ref> را در برمی‌گیرد. این واژه در انسان‌شناسی زیستی برای بسیاری از مردم این بخش‌ها بدون در نظر گرفتن لزوماً رنگ پوستشان بکار رفته‌است.<ref>Grolier Incorporated, Encyclopedia Americana, Volume 6, (Grolier Incorporated, 2001), p.85</ref> نخستین بار در اوایل دانش ژنتیک و انسان‌شناسی برای معرفی یکی از گونه‌های اصلی نژادی انسان معرفی شد.<ref>Pickering, Robert (2009). The use of forensic anthropology. CRC Press. p. 82. [[ویژه:منابع کتاب/1420068776|ISBN 1-4200-6877-6]].</ref> اگرچه درستی این نظریه توسط بسیاری از انسان‌شناسان مورد تردید و منازعه قرار گرفته‌است ولی نژاد قفقازی به عنوان یک طبقه زیست‌شناسی همچنان استفاده می‌شود؛<ref>Smay, Diana and Armelagos, George. Emory University. "Galileo Wept: A Critical Assessment of the Use of Race in Forensic Anthropology</ref> به ویژه در رشته انسان‌شناسی پزشکی قانونی.
نژاد قفقازی یک گونه همگانی از ریخت است که همه یا برخی از مردم اروپا، شمال و شاخ آفریقا، آسیای میانه، آسیای غربی و آسیای جنوبی<ref>Coon, Carleton Stevens (1939). The Races of Europe. New York: The Macmillan Company. pp. 400–401. "This third racial zone stretches from Spain across the Straits of Gibraltar to Morocco, and thence along the southern Mediterranean shores into Arabia, East Africa, Mesopotamia, and the Persian highlands; and across Afghanistan into India[...] The Mediterranean racial zone stretches unbroken from Spain across the Straits of Gibraltar to Morocco, and thence eastward to India[...] A branch of it extends far southward on both sides of the Red Sea into southern Arabia, the Ethiopian highlands, and the Horn of Africa."</ref> را در برمی‌گیرد. این واژه در انسان‌شناسی زیستی برای بسیاری از مردم این بخش‌ها بدون در نظر گرفتن لزوماً رنگ پوستشان بکار رفته‌است.<ref>Grolier Incorporated, Encyclopedia Americana, Volume 6, (Grolier Incorporated, 2001), p.85</ref> نخستین بار در اوایل دانش ژنتیک و انسان‌شناسی برای معرفی یکی از گونه‌های اصلی نژادی انسان معرفی شد.<ref>Pickering, Robert (2009). The use of forensic anthropology. CRC Press. p. 82. [[ویژه:منابع کتاب/1420068776|ISBN 1-4200-6877-6]].</ref> اگرچه درستی این نظریه توسط بسیاری از انسان‌شناسان مورد تردید و منازعه قرار گرفته‌است ولی نژاد قفقازی به عنوان یک طبقه زیست‌شناسی همچنان استفاده می‌شود؛<ref>Smay, Diana and Armelagos, George. Emory University. "Galileo Wept: A Critical Assessment of the Use of Race in Forensic Anthropology</ref> به ویژه در رشته انسان‌شناسی پزشکی قانونی.


خط ۹۶: خط ۷۱:
یک مطالعه ژنتیکی اخیر که در «ژورنال اروپایی ژنتیک بشر» در طبیعت (۲۰۱۹) منتشر شد، نشان داد که جمعیت در غرب آسیا (اعراب)، اروپایی‌ها، آفریقای شمالی، آسیای جنوبی (هندی‌ها) و برخی از آسیایی‌های مرکزی رابطه نزدیکی دارند. آنها بسیار متفاوت از آفریقایی‌های زیر صحرایی یا جمعیت آسیای شرقی هستند.<ref>Pakstis, Andrew J. ; Gurkan, Cemal; Dogan, Mustafa; Balkaya, Hasan Emin; Dogan, Serkan; Neophytou, Pavlos I. ; Cherni, Lotfi; Boussetta, Sami; Khodjet-El-Khil, Houssein (2019-12). "Genetic relationships of European, Mediterranean, and SW Asian populations using a panel of 55 AISNPs". European Journal of Human Genetics. 27 (12): 1885–1893. doi:10.1038/s41431-019-0466-6. ISSN 1018-4813. PMC 6871633 Check |pmc= value (help). PMID 31285530. Check date values in: |date= (help)</ref>
یک مطالعه ژنتیکی اخیر که در «ژورنال اروپایی ژنتیک بشر» در طبیعت (۲۰۱۹) منتشر شد، نشان داد که جمعیت در غرب آسیا (اعراب)، اروپایی‌ها، آفریقای شمالی، آسیای جنوبی (هندی‌ها) و برخی از آسیایی‌های مرکزی رابطه نزدیکی دارند. آنها بسیار متفاوت از آفریقایی‌های زیر صحرایی یا جمعیت آسیای شرقی هستند.<ref>Pakstis, Andrew J. ; Gurkan, Cemal; Dogan, Mustafa; Balkaya, Hasan Emin; Dogan, Serkan; Neophytou, Pavlos I. ; Cherni, Lotfi; Boussetta, Sami; Khodjet-El-Khil, Houssein (2019-12). "Genetic relationships of European, Mediterranean, and SW Asian populations using a panel of 55 AISNPs". European Journal of Human Genetics. 27 (12): 1885–1893. doi:10.1038/s41431-019-0466-6. ISSN 1018-4813. PMC 6871633 Check |pmc= value (help). PMID 31285530. Check date values in: |date= (help)</ref>


=پیشینه فرهنگ دینی قفقاز=
== پیشینه فرهنگ دینی قفقاز ==
 
== دین در قفقاز ==


=== دین در قفقاز ===
اسناد و شواهد تاریخی به روشنی دلالت دارد بر اینکه بیشتر مردم قفقاز قبل از ظهور اسلام، مانند دیگر مردمان ایران، پیرو آیین زردشتی بوده و در بخش‌هایی نیز دین مسیحیت داشته‌اند. پس از ورود اسلام به ایران در سال 22ق به تدریج به اسلام گرویدن و به جز بومیان گرجستان (مسیحی) و ارمنیان مهاجر از [[هند]] و اروپا که از سده هفتم میلادی به این سرزمین کوچیده بودند، عمده مردم قفقاز، به ویژه قفقاز شرقی (ارّان، شروان و مغان) به اسلام روی آورده و هماهنگ با دیگر نقاط ایران دین واحد داشتند.
اسناد و شواهد تاریخی به روشنی دلالت دارد بر اینکه بیشتر مردم قفقاز قبل از ظهور اسلام، مانند دیگر مردمان ایران، پیرو آیین زردشتی بوده و در بخش‌هایی نیز دین مسیحیت داشته‌اند. پس از ورود اسلام به ایران در سال 22ق به تدریج به اسلام گرویدن و به جز بومیان گرجستان (مسیحی) و ارمنیان مهاجر از [[هند]] و اروپا که از سده هفتم میلادی به این سرزمین کوچیده بودند، عمده مردم قفقاز، به ویژه قفقاز شرقی (ارّان، شروان و مغان) به اسلام روی آورده و هماهنگ با دیگر نقاط ایران دین واحد داشتند.


== حضور امامزادگان و سادات ==
=== حضور امامزادگان و سادات ===
 
یکی از عوامل مهم ترویج و تبلیغ معارف اسلامی در سرزین‌های فتح شده توسط مسلمانان، به ویژه ایران، مهاجرت و حضور امامزادگان و سادات علوی بوده که تاکنون توجه بایسته به این موضوع نشده است و جای پژوهش و بررسی فراوان دارد. امامزادگان و سادات که در واقع حاملان پیام قرآن و اهل بیت(ع) و نماد اسلام ناب محمدی(ص) بودند، به موازات حضور در جای جای ایران، در قفقاز نیز حضور داشته‌اند که نام بسیاری از آنان در کتاب‌های تبارشناسی وجود دارد، مانند:
یکی از عوامل مهم ترویج و تبلیغ معارف اسلامی در سرزین‌های فتح شده توسط مسلمانان، به ویژه ایران، مهاجرت و حضور امامزادگان و سادات علوی بوده که تاکنون توجه بایسته به این موضوع نشده است و جای پژوهش و بررسی فراوان دارد. امامزادگان و سادات که در واقع حاملان پیام قرآن و اهل بیت(ع) و نماد اسلام ناب محمدی(ص) بودند، به موازات حضور در جای جای ایران، در قفقاز نیز حضور داشته‌اند که نام بسیاری از آنان در کتاب‌های تبارشناسی وجود دارد، مانند:


1. جناب حسین بن علی بن محمدبن علی بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع) که در قرن سوم هجری در تفلیس زیسته و همانجا توسط صفاریه به شهادت رسید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص555</ref>
# جناب حسین بن علی بن محمدبن علی بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع) که در قرن سوم هجری در تفلیس زیسته و همانجا توسط صفاریه به شهادت رسید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص555</ref>
 
#
2. ابو اسماعیل طباطبا در کتاب معروف خود منتقلةالطالبیه اسامی جمعی از فرزندان امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل العبّاس(ع) را آورده که به شهر بردعه (مرکز وقت قفقاز شرقی) وارد شده و در آنجا اقامت گزیده‌اند. از آن جمله از فرزندان حسن بن علی بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب و از فرزندان عمر بن حسن افطس بن علی بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب و حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی‌طالب(ع).<ref>منتقلة الطالبیه، ابواسماعیل طباطبا، ص88</ref>
# ابو اسماعیل طباطبا در کتاب معروف خود منتقلةالطالبیه اسامی جمعی از فرزندان امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل العبّاس(ع) را آورده که به شهر بردعه (مرکز وقت قفقاز شرقی) وارد شده و در آنجا اقامت گزیده‌اند. از آن جمله از فرزندان حسن بن علی بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب و از فرزندان عمر بن حسن افطس بن علی بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب و حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی‌طالب(ع).<ref>منتقلة الطالبیه، ابواسماعیل طباطبا، ص88</ref>
 
#
3. فاطمه صغرا، مشهور به بی بی هیبت، امامزاده مشهوری که مرقدش در ورودی شهر بادکوبه قرار دارد و از قرن سوم هجری توجه ویژه عموم اهالی منطقه را به خود جلب کرده است. از ایشان در منابع متعددی یاد شده و در ادوار مختلف تاریخی، به ویژه در دوران پادشاهان صفوی، عنایت خاصی در مرمّت و تولیت بقعه او مبذول شده است.<ref>علی‌اکبر مهدی‌پور، آستانه مبارکه بی بی هیبت، در: محمد ملکی، سفیران رستگاری(سی مقاله درباره امام زادگان)، ص27-33</ref>
# فاطمه صغرا، مشهور به بی بی هیبت، امامزاده مشهوری که مرقدش در ورودی شهر بادکوبه قرار دارد و از قرن سوم هجری توجه ویژه عموم اهالی منطقه را به خود جلب کرده است. از ایشان در منابع متعددی یاد شده و در ادوار مختلف تاریخی، به ویژه در دوران پادشاهان صفوی، عنایت خاصی در مرمّت و تولیت بقعه او مبذول شده است.<ref>علی‌اکبر مهدی‌پور، آستانه مبارکه بی بی هیبت، در: محمد ملکی، سفیران رستگاری(سی مقاله درباره امام زادگان)، ص27-33</ref>


علاوه بر مواردی که ذکر شد در جای جای قفقاز، مراقد امامزادگان و سادات، همچون امامزاده ابراهیم در شهر گنجه، بی بی حکمیه در نارداران و امامزاده شهر شاماخی و... و نیز خاندان‌های فراوان سادات وجود دارند و کارکرد مهم فرهنگی، در اشاعه و استمرار باورهای دینی، به خصوص در دوران حاکمیت ملحدان کمونیسم داشته‌اند.
علاوه بر مواردی که ذکر شد در جای جای قفقاز، مراقد امامزادگان و سادات، همچون امامزاده ابراهیم در شهر گنجه، بی بی حکمیه در نارداران و امامزاده شهر شاماخی و... و نیز خاندان‌های فراوان سادات وجود دارند و کارکرد مهم فرهنگی، در اشاعه و استمرار باورهای دینی، به خصوص در دوران حاکمیت ملحدان کمونیسم داشته‌اند.
خط ۱۱۸: خط ۹۱:
به موازات گسترش اسلام و حضور امام زادگان و سادات، از قرن دوم هجری راویان حدیث و عالمان دینی بی شماری از جای جای قفقاز برخاسته‌اند، به گونه‌ای که هیچ کتاب تاریخ، تراجم و رجالی را نمی‌توان یافت که در آن دانشمندانی با نسبت بادکوبه‌ای و لنکرانی و گنجوی و دربندی و ایروانی و ... در آن نباشد و این خود، نشان‌دهنده عمق نفوذ اسلام در روح و جان با استعداد و آرمان خواه و پاک طینت مردم منطقه است.<ref>در مجموعه‌ای با عنوان «فرزانگان قفقاز» از این قلم در معرّفی این بعد از فرهنگ دینی قفقاز تلاش شده است</ref> در اینجا تنها نام چند تن از آنان را یاد‌آور می‌شویم:
به موازات گسترش اسلام و حضور امام زادگان و سادات، از قرن دوم هجری راویان حدیث و عالمان دینی بی شماری از جای جای قفقاز برخاسته‌اند، به گونه‌ای که هیچ کتاب تاریخ، تراجم و رجالی را نمی‌توان یافت که در آن دانشمندانی با نسبت بادکوبه‌ای و لنکرانی و گنجوی و دربندی و ایروانی و ... در آن نباشد و این خود، نشان‌دهنده عمق نفوذ اسلام در روح و جان با استعداد و آرمان خواه و پاک طینت مردم منطقه است.<ref>در مجموعه‌ای با عنوان «فرزانگان قفقاز» از این قلم در معرّفی این بعد از فرهنگ دینی قفقاز تلاش شده است</ref> در اینجا تنها نام چند تن از آنان را یاد‌آور می‌شویم:


1. مفضل(الفضل) بن ابی قرّه تمیمی. وی در اصل آذربایجانی بوده و از آنجا به تفلیس کوچ کرده است. او از اصحاب امام جعفر صادق(ع) است که در نیمه دوم قرن هجری می‌زیسته و کسانی چون احمد بن محمد بن یساری و ابراهیم بن سلیمان سهمی و از تفلیسیان شریف بن سابق از او روایت کرده‌اند.<ref>نجاشی، رجال، ص308؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص166 و 253</ref>
# مفضل(الفضل) بن ابی قرّه تمیمی. وی در اصل آذربایجانی بوده و از آنجا به تفلیس کوچ کرده است. او از اصحاب امام جعفر صادق(ع) است که در نیمه دوم قرن هجری می‌زیسته و کسانی چون احمد بن محمد بن یساری و ابراهیم بن سلیمان سهمی و از تفلیسیان شریف بن سابق از او روایت کرده‌اند.<ref>نجاشی، رجال، ص308؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص166 و 253</ref>
 
#
2. بیان بن حمران تفلیسی امامی که از اصحاب امام صادق(ع) است.
# بیان بن حمران تفلیسی امامی که از اصحاب امام صادق(ع) است.
 
#
3. عبدالله بن حمّاد تفلیسی (اواخر سده دوم).<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج2 ص451</ref>
# عبدالله بن حمّاد تفلیسی (اواخر سده دوم).<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج2 ص451</ref>
 
#
4. محمد بن عبدالکریم تفلیسی.<ref>درباره برخی از اصحاب ائمه(ع) که اهل تفلیس بوده‌اند ر. ک: دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج16، ص14-15</ref>
# محمد بن عبدالکریم تفلیسی.<ref>درباره برخی از اصحاب ائمه(ع) که اهل تفلیس بوده‌اند ر. ک: دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج16، ص14-15</ref>
 
== عارفان و صوفیان ==


=== عارفان و صوفیان ===
صرف نظر از نقد و نظر درباره عرفان و تصوّف و عارفان و صوفیان، تأثیر آنان در گسترش فرهنگ دینی غیر قابل انکار است، از این رو، نمی‌توان نقش آنان را در بررسی پیشینه و زمینه رشد و تعالی فرهنگ دینی از نظر دور داشت. قفقاز نیز به مثابه دیگر مناطق ایران در امتداد تاریخی خویش شاهد نشو و نمای عارفان و صوفیان در بستر جریان فرهنگی خود بوده است که تنی چند از این مقوله ذکر می‌شود:
صرف نظر از نقد و نظر درباره عرفان و تصوّف و عارفان و صوفیان، تأثیر آنان در گسترش فرهنگ دینی غیر قابل انکار است، از این رو، نمی‌توان نقش آنان را در بررسی پیشینه و زمینه رشد و تعالی فرهنگ دینی از نظر دور داشت. قفقاز نیز به مثابه دیگر مناطق ایران در امتداد تاریخی خویش شاهد نشو و نمای عارفان و صوفیان در بستر جریان فرهنگی خود بوده است که تنی چند از این مقوله ذکر می‌شود:
#
# شیخ حسن باکوی یا شیخ حسن باکو، از عرفای قرن چهارم هجری که مکرر از او در اسرار التّوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، یاد شده است. وی در خراسان زیسته و همانجا رحلت کرده است.
#
# شاگردان شیخ زاهد گیلانی (م700 ق).
#
# فضل الله نعیمی و عمادالدین نسیمی (مقتول در 810ق) سردسته حروفیان که در قرن هشتم و نهم نهضتی عرفانی و فلسفی را به وجود آورده‌اند.
#
# سید جلال‌الدین باکوی یا سیدیحیی شیروانی (813ـ867ق) از عرفای نامدار قرن نهم هجری قفقاز که مریدان بسیار داشته و صاحب آثار متعددی در عرفان است. او در عصر خویش در ایران و برخی سرزمین‌های اسلامی آوازه داشته است. قبر او در مجموعه کاخ شیروان شاهان شهر قدیمی باکو موسوم به <sub>ایچری شهر</sub> قرار دارد.


1. شیخ حسن باکوی یا شیخ حسن باکو، از عرفای قرن چهارم هجری که مکرر از او در اسرار التّوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، یاد شده است. وی در خراسان زیسته و همانجا رحلت کرده است.
2. شاگردان شیخ زاهد گیلانی (م700 ق).
3. فضل الله نعیمی و عمادالدین نسیمی (مقتول در 810ق) سردسته حروفیان که در قرن هشتم و نهم نهضتی عرفانی و فلسفی را به وجود آورده‌اند.
4. سید جلال‌الدین باکوی یا سیدیحیی شیروانی (813ـ867ق) از عرفای نامدار قرن نهم هجری قفقاز که مریدان بسیار داشته و صاحب آثار متعددی در عرفان است. او در عصر خویش در ایران و برخی سرزمین‌های اسلامی آوازه داشته است. قبر او در مجموعه کاخ شیروان شاهان شهر قدیمی باکو موسوم به <sub>ایچری شهر</sub> قرار دارد.


با توجه به موارد یاد شده، علاوه بر روشن شدن پیشینه فرهنگ دینی مردمان قفقاز، دلایل گرایش به مذهب تشیع هم زمان با روی کار آمدن دولت صفوی نیز آشکار شود؛ چرا که هر کدام از موارد یاد شده، نقش اساسی در بسترسازی برای پذیرش و اعلام مذهب رسمی شیعه ایفا کردند.
با توجه به موارد یاد شده، علاوه بر روشن شدن پیشینه فرهنگ دینی مردمان قفقاز، دلایل گرایش به مذهب تشیع هم زمان با روی کار آمدن دولت صفوی نیز آشکار شود؛ چرا که هر کدام از موارد یاد شده، نقش اساسی در بسترسازی برای پذیرش و اعلام مذهب رسمی شیعه ایفا کردند.
خط ۱۴۲: خط ۱۱۵:
حیات فرهنگ دینی منطقه قفقاز بدین منوال ادامه یافت تا آنکه گاهِ فراق در رسید. ضعف و آشفتگی دولت قاجار، دشمنان دیرینه و همسایگان زیاده خواه و آزمند ایران را گستاخ کرد و آنان را جرأت تجاوز داد. جنگ‌های ایران و روس آغاز شد و فرجام تلخ و غم انگیز را رقم زد. قفقاز در پی عهدنامه‌ها یا به عبارت بهتر، ستم نامه‌های تحمیل شده در تاریخ‌های مذکور (گلستان 29 شوال 1228 ق/1813م و ترکمن چای 5 شعبان 1243 ق/1828م) از ایران جدا و دستخوش طوفان سهمگین ظلم و کفر تزاری و سپس بلشویکی شد.<ref>دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز در برابر کفر و الحاد و ...
حیات فرهنگ دینی منطقه قفقاز بدین منوال ادامه یافت تا آنکه گاهِ فراق در رسید. ضعف و آشفتگی دولت قاجار، دشمنان دیرینه و همسایگان زیاده خواه و آزمند ایران را گستاخ کرد و آنان را جرأت تجاوز داد. جنگ‌های ایران و روس آغاز شد و فرجام تلخ و غم انگیز را رقم زد. قفقاز در پی عهدنامه‌ها یا به عبارت بهتر، ستم نامه‌های تحمیل شده در تاریخ‌های مذکور (گلستان 29 شوال 1228 ق/1813م و ترکمن چای 5 شعبان 1243 ق/1828م) از ایران جدا و دستخوش طوفان سهمگین ظلم و کفر تزاری و سپس بلشویکی شد.<ref>دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز در برابر کفر و الحاد و ...
http://tarikh.nashriyat.ir › node</ref>
http://tarikh.nashriyat.ir › node</ref>
=مذاهب موجود در قفقاز=


== مذاهب موجود در قفقاز ==
'''حوزه تمدنی قفقاز شامل چهار دین جهانی می‌باشد''':
'''حوزه تمدنی قفقاز شامل چهار دین جهانی می‌باشد''':


خط ۱۵۸: خط ۱۳۱:
</ref>
</ref>


=علمای مبارز و شهید قفقاز=
== علمای مبارز و شهید قفقاز ==
 
== شیخ الشهدای قفقاز، آیت‌الله شیخ عبدالغنی بادکوبه ای ==


=== شیخ الشهدای قفقاز، آیت‌الله شیخ عبدالغنی بادکوبه ای ===
وی سرآمد فقیهان و عالمان بزرگ و سرسلسله مجاهدان مسلمان قفقاز است. حدود 1266/1850م در شهر بادکوبه دیده به جهان گشود و مقدمات را در مدرسه میرزا حسیب قدسی آموخت. وی در جوانی رهسپار نجف اشرف شد و در حلقه شاگردان حضرات آیات عظام مولی محمد فاضل ایروانی و میرزا حبیب الله رشتی قرار گرفت و در معقول نیز از علامه برغانی بهره برد و به مقام شامخ اجتهاد نایل شد. در دهه آخر قرن نوزدهم میلادی به باکو بازگشت و با توجه به عظمت علمی و معنوی اش در صدر علمای اعلام منطقه قفقاز نشست و چون آفتابی در میان ستارگان علم و معنویت درخشید و محبوب دل مردمان و مرجع مسلمانان گردید و علما و مراجع وقت جهان تشیع، عموم مردم قفقار را به وی ارجاع داده و اطاعتش را لازم شمردند. علاوه بر جایگاه رفیع علمی و معنوی، ویژگی‌هایی چون شجاعت و صراحت لهجه، ظلم ستیزی، بى‌باکی در رویارویی با ستمگران و صاحبان افکار الحادی، معظم له را بر آن داشت تا با تمام توان در مقابل تهاجم فرهنگی و ظلم و ستم روسیه تزاری بپاخیزد و برای پاسداری از قرآن و اسلام تیغ جهاد برکشد. در این راه، بارها تهدید شد و فرزندش محمدعلی در جریان حمله ارامنه به شهادت رسید.
وی سرآمد فقیهان و عالمان بزرگ و سرسلسله مجاهدان مسلمان قفقاز است. حدود 1266/1850م در شهر بادکوبه دیده به جهان گشود و مقدمات را در مدرسه میرزا حسیب قدسی آموخت. وی در جوانی رهسپار نجف اشرف شد و در حلقه شاگردان حضرات آیات عظام مولی محمد فاضل ایروانی و میرزا حبیب الله رشتی قرار گرفت و در معقول نیز از علامه برغانی بهره برد و به مقام شامخ اجتهاد نایل شد. در دهه آخر قرن نوزدهم میلادی به باکو بازگشت و با توجه به عظمت علمی و معنوی اش در صدر علمای اعلام منطقه قفقاز نشست و چون آفتابی در میان ستارگان علم و معنویت درخشید و محبوب دل مردمان و مرجع مسلمانان گردید و علما و مراجع وقت جهان تشیع، عموم مردم قفقار را به وی ارجاع داده و اطاعتش را لازم شمردند. علاوه بر جایگاه رفیع علمی و معنوی، ویژگی‌هایی چون شجاعت و صراحت لهجه، ظلم ستیزی، بى‌باکی در رویارویی با ستمگران و صاحبان افکار الحادی، معظم له را بر آن داشت تا با تمام توان در مقابل تهاجم فرهنگی و ظلم و ستم روسیه تزاری بپاخیزد و برای پاسداری از قرآن و اسلام تیغ جهاد برکشد. در این راه، بارها تهدید شد و فرزندش محمدعلی در جریان حمله ارامنه به شهادت رسید.


پس از انقلاب کمونیستی و حاکمیت دولت الحادی، شیخ که نفوذ فوق‌العاده مردمی‌داشت، عالمان مجاهد و یاران جان برکف خویش را فرا خواند و با تشکیل جبهه‌ای با نام «جمعیۀ دعوۀ الإلهیة» در بادکوبه، مرکز قفقاز شرقی، به مبارزه با ملحدان کمونیست پرداخت و آشکارا «لنین» وپیروانش را در خطابه‌ها کافر خواند و زیر ضربات برهان و استدلال گرفت تا آنکه در سال 1350ق/1931م ستمگران کوردل بلشویک حضور آفتاب گونش را برنتافته و حضرتش را همراه سی نفر از علمای اعلام بادکوبه، از جمله علامه شیخ حسین رامانایی و شیخ حنیفه بادکوبه ای، سیدمحمّد بادکوبه‌ای و دیگران دستگیر کرده و پس از چهارماه شکنجه به دار آویختند. بدین سان، شهادت این بزرگمرد دین و سیاست که مظهر غیرت، حمیت، شجاعت و شهامت عالمان شیعی و روحانیان علوی است، برگ زرّین دیگری بر صفحات پرافتخار رهروان صراط مستقیم قرآن و پیروان راستین امیرمؤمنان علی(ع) افزود.
پس از انقلاب کمونیستی و حاکمیت دولت الحادی، شیخ که نفوذ فوق‌العاده مردمی‌داشت، عالمان مجاهد و یاران جان برکف خویش را فرا خواند و با تشکیل جبهه‌ای با نام «جمعیۀ دعوۀ الإلهیة» در بادکوبه، مرکز قفقاز شرقی، به مبارزه با ملحدان کمونیست پرداخت و آشکارا «لنین» وپیروانش را در خطابه‌ها کافر خواند و زیر ضربات برهان و استدلال گرفت تا آنکه در سال 1350ق/1931م ستمگران کوردل بلشویک حضور آفتاب گونش را برنتافته و حضرتش را همراه سی نفر از علمای اعلام بادکوبه، از جمله علامه شیخ حسین رامانایی و شیخ حنیفه بادکوبه ای، سیدمحمّد بادکوبه‌ای و دیگران دستگیر کرده و پس از چهارماه شکنجه به دار آویختند. بدین سان، شهادت این بزرگمرد دین و سیاست که مظهر غیرت، حمیت، شجاعت و شهامت عالمان شیعی و روحانیان علوی است، برگ زرّین دیگری بر صفحات پرافتخار رهروان صراط مستقیم قرآن و پیروان راستین امیرمؤمنان علی(ع) افزود.


== علامه شیخ حسین رامانایی ==
=== علامه شیخ حسین رامانایی ===
 
وی از یاران و هم رزمان شیخ شهیدان عبدالغنی بود. در نجف اشرف از شاگردان شیخ محمدحسن مامقانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی و آخوند خراسانی بود. او حافظ قرآن، و محفلش مجمع عالمان دینی عصر خویش بود. به جهاد با کفار کمونیست برخاست و در سال 1937 م به شهادت رسید.
وی از یاران و هم رزمان شیخ شهیدان عبدالغنی بود. در نجف اشرف از شاگردان شیخ محمدحسن مامقانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی و آخوند خراسانی بود. او حافظ قرآن، و محفلش مجمع عالمان دینی عصر خویش بود. به جهاد با کفار کمونیست برخاست و در سال 1937 م به شهادت رسید.
3. آیت‌الله شیخ محمد پیش نماززاده گنجوی


=== آیت‌الله شیخ محمد پیش نماززاده گنجوی ===
او در سال 1275ق/1859م در شهر گنج متولد شد و تحصیلات خویش را ابتدا در حوزه عملیه تبریز نزد میرزا جواد آقا مجتهد و میرزا باقر مجتهد فراگرفت، سپس به زادگاهش بازگشت و به سبب مبارزات با 23 نفر از علمای گنجه دستگیر و به ترکمنستان تبعید شد. اما از تبعیدگاه گریخت و به نجف اشرف رفت و سه سال در دروس حضرات آیات عظام سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی و شریعت اصفهانی شرکت کرد. دوباره به گنجه بازگشت و با یاران خود جمعیت «دفاع» را تشکیل داد و به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی پرداخت و سرانجام در هفدهم ذی قعده 1356ق / بیستم ژانویه 1937م دستگیر و زندانی شد و سپس توسط دژخیمان کمونیست به شهادت رسید.
او در سال 1275ق/1859م در شهر گنج متولد شد و تحصیلات خویش را ابتدا در حوزه عملیه تبریز نزد میرزا جواد آقا مجتهد و میرزا باقر مجتهد فراگرفت، سپس به زادگاهش بازگشت و به سبب مبارزات با 23 نفر از علمای گنجه دستگیر و به ترکمنستان تبعید شد. اما از تبعیدگاه گریخت و به نجف اشرف رفت و سه سال در دروس حضرات آیات عظام سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی و شریعت اصفهانی شرکت کرد. دوباره به گنجه بازگشت و با یاران خود جمعیت «دفاع» را تشکیل داد و به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی پرداخت و سرانجام در هفدهم ذی قعده 1356ق / بیستم ژانویه 1937م دستگیر و زندانی شد و سپس توسط دژخیمان کمونیست به شهادت رسید.


== آیت‌الله سیدمحمد مشتاقایی بادکوبه ای ==
=== آیت‌الله سیدمحمد مشتاقایی بادکوبه ای ===
 
وی فرزند آیت‌الله میرعبدالغنی مشتاقایی است. که در سال 1302ق/ 1885م متولد شد. مقدمات و سطوح عالی را نزد پدر و دیگر عالمان منطقه آموخت. بعد از آن به نجف رفت و پانزده سال از محضر سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و آخوند خراسانی و میرزا محمد حسین نایینی بهره برد و به درجه اجتهاد رسید، آنگاه به زادگاهش بازگشت و به فعالیت‌های دینی پرداخت. وی از یاران شیخ شهیدان قفقاز شیخ عبدالغنی است که همراه ایشان در سال 1931م دستگیر و پس از یک سال به شهادت رسید.
وی فرزند آیت‌الله میرعبدالغنی مشتاقایی است. که در سال 1302ق/ 1885م متولد شد. مقدمات و سطوح عالی را نزد پدر و دیگر عالمان منطقه آموخت. بعد از آن به نجف رفت و پانزده سال از محضر سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و آخوند خراسانی و میرزا محمد حسین نایینی بهره برد و به درجه اجتهاد رسید، آنگاه به زادگاهش بازگشت و به فعالیت‌های دینی پرداخت. وی از یاران شیخ شهیدان قفقاز شیخ عبدالغنی است که همراه ایشان در سال 1931م دستگیر و پس از یک سال به شهادت رسید.


== آیت‌الله شیخ محمد لنکرانی ==
=== آیت‌الله شیخ محمد لنکرانی ===
 
در آن زمان، منطقه لنکران قفقاز از لحاظ دینی جایگاه قم را در ایران زمانِِِ ما داشت. خاندان‌های متعدد سادات وعلم و فضیلت در این سامان زیسته و شخصیت‌های علمی و معنوی بسیار از آن جا برخاسته‌اند. از جمله خاندان‌های علم و جهاد و اجتهاد، خاندان آیت‌الله شیخ عبدالله لنکرانی است که در بحث پیشیین به آنها پرداخته شد. فرزندان ایشان حضرات آیات شیخ جعفر و شیخ محمد نیز از علمای اعلام و روحانیان عالی مقام منطقه بودند. محل سکونت آنان روستای «کلوَز» از توابع شهرستان «لریک» لنکران بود. این خاندان از نفوذ کلمه و استطاعت مالی فراوانی بهره‌مند بوده و سری نترس در برخورد با متجاوزان روس و سپس بلشویک داشتند. شیخ محمد مقدمات را نزد پدر و برادر آموخت، سپس در نجف اشرف سالیان متمادی حضور بزرگان علمی جهان تشیع را درک و به مقامات عالی دست یافت. پدرش در اواخر قرن سیزدهم بدرود حیات گفت و وی با برادرش شیخ جعفر عهده دار وظایف روحانیت گردید. همواره برخوردهای متعدد و تندی میان این خاندان و سربازان روس تزاری رخ می‌داد تا آنکه نغمه‌های انقلاب بلشویکی از سال 1905م به گوش رسید. این برادران از همان آغاز، انحطاط و مقاصد شوم کمونیست‌ها را شناخته و به جهاد برخاستند. شیخ در سال 1331 ق/1913م بدرود حیات گفت و برادرش آیت‌الله شیخ جفعر نیز چند سالی پیشتر وفات کرد. اینان علم و اجتهاد را برای فرزندان خود به ارث گذاشتند. فرزند شیخ محمد، آیت‌الله میرزا عبدالحسین لنکرانی بود که بعدها نام واعظی لنکرانی را برای خود برگزید و پس از پدر، بزرگ خاندان شد و صراط مستقیم پدر و اجدادش را پیمود. پس از برقراری رژیم الحادی، به جهاد بی امان برخاست و در این راه، بسیاری از بستگانش به شهادت رسیده و عده‌ای نیز اسیر و تبعید شدند و دیگر کسی از سرنوشتشان باخبر نشد. میرزا عبدالحسین تا آنجا که یارای جهاد داشت، ایستاد و به جنگ مسلحانه ادامه داد.
در آن زمان، منطقه لنکران قفقاز از لحاظ دینی جایگاه قم را در ایران زمانِِِ ما داشت. خاندان‌های متعدد سادات وعلم و فضیلت در این سامان زیسته و شخصیت‌های علمی و معنوی بسیار از آن جا برخاسته‌اند. از جمله خاندان‌های علم و جهاد و اجتهاد، خاندان آیت‌الله شیخ عبدالله لنکرانی است که در بحث پیشیین به آنها پرداخته شد. فرزندان ایشان حضرات آیات شیخ جعفر و شیخ محمد نیز از علمای اعلام و روحانیان عالی مقام منطقه بودند. محل سکونت آنان روستای «کلوَز» از توابع شهرستان «لریک» لنکران بود. این خاندان از نفوذ کلمه و استطاعت مالی فراوانی بهره‌مند بوده و سری نترس در برخورد با متجاوزان روس و سپس بلشویک داشتند. شیخ محمد مقدمات را نزد پدر و برادر آموخت، سپس در نجف اشرف سالیان متمادی حضور بزرگان علمی جهان تشیع را درک و به مقامات عالی دست یافت. پدرش در اواخر قرن سیزدهم بدرود حیات گفت و وی با برادرش شیخ جعفر عهده دار وظایف روحانیت گردید. همواره برخوردهای متعدد و تندی میان این خاندان و سربازان روس تزاری رخ می‌داد تا آنکه نغمه‌های انقلاب بلشویکی از سال 1905م به گوش رسید. این برادران از همان آغاز، انحطاط و مقاصد شوم کمونیست‌ها را شناخته و به جهاد برخاستند. شیخ در سال 1331 ق/1913م بدرود حیات گفت و برادرش آیت‌الله شیخ جفعر نیز چند سالی پیشتر وفات کرد. اینان علم و اجتهاد را برای فرزندان خود به ارث گذاشتند. فرزند شیخ محمد، آیت‌الله میرزا عبدالحسین لنکرانی بود که بعدها نام واعظی لنکرانی را برای خود برگزید و پس از پدر، بزرگ خاندان شد و صراط مستقیم پدر و اجدادش را پیمود. پس از برقراری رژیم الحادی، به جهاد بی امان برخاست و در این راه، بسیاری از بستگانش به شهادت رسیده و عده‌ای نیز اسیر و تبعید شدند و دیگر کسی از سرنوشتشان باخبر نشد. میرزا عبدالحسین تا آنجا که یارای جهاد داشت، ایستاد و به جنگ مسلحانه ادامه داد.


خط ۱۸۵: خط ۱۵۴:
</ref>
</ref>


=سمبل ولادی قفقاز - مسجد مختار اف=
== سمبل ولادی قفقاز - مسجد مختار اف ==
 
مسجدی که قدمت ۱۱۰ سال دارد یکی از سمبول‌های ولادی قفقاز محسوب می‌گردد. اولین ملاقات دختر سرلشگر‌ هامبی توگان اف - خانوم نجیب اوستینی الیزابت توگان افا با سرمایدار مهم باکویی و مزانت مرتضی مختار اف در این شهر به وقوع پیوسته است. همچنین عروسی آنها هم در همان شهر بوده است. سرمایدار نفت به شرافت خانم خود در شهر عزیز او مسجدی را احداث کرده است. این مسجد در اوسیتیا ی شمالی مانند مسجد مختار اف شناخته می‌شود.
مسجدی که قدمت ۱۱۰ سال دارد یکی از سمبول‌های ولادی قفقاز محسوب می‌گردد. اولین ملاقات دختر سرلشگر‌ هامبی توگان اف - خانوم نجیب اوستینی الیزابت توگان افا با سرمایدار مهم باکویی و مزانت مرتضی مختار اف در این شهر به وقوع پیوسته است. همچنین عروسی آنها هم در همان شهر بوده است. سرمایدار نفت به شرافت خانم خود در شهر عزیز او مسجدی را احداث کرده است. این مسجد در اوسیتیا ی شمالی مانند مسجد مختار اف شناخته می‌شود.


خط ۱۹۷: خط ۱۶۵:
</ref>
</ref>


=اوستی‌ها، ایرانیانی در قلب قفقاز=
== اوستی‌ها، ایرانیانی در قلب قفقاز ==
 
منطقه قفقاز با ویژی‌های جغرافیایی خود سبب پیدایش اقوام گوناگونی شده است، ‌که از زمان‌های دور تا کنون در کنار هم زیسته و طی حوادث بیشماری، تاریخ منطقه را پدید آورده‌اند.
منطقه قفقاز با ویژی‌های جغرافیایی خود سبب پیدایش اقوام گوناگونی شده است، ‌که از زمان‌های دور تا کنون در کنار هم زیسته و طی حوادث بیشماری، تاریخ منطقه را پدید آورده‌اند.


کاوش‌های جدید باستان‌شناسی حکایت از این امر دارد که قدیم‌ترین نمونه انسان – هوموارکتوس – قریب به دو میلیون سال قبل در منطقه قفقاز می‌زیسته است. حتی این احتمال داده می‌شود که انسان اولیه مهاجرت خود را نه از آفریقا، که از قفقاز آغاز کرده باشد، در صورت اثبات این نظریه، پیوند ایران و قفقاز مستحکمتر خواهد شد. چرا که با بررسی‌های صورت گرفته، این مسئله اثبات شده که در سرتاسر شمال ایران و همچنین از دامنه‌های زاگرس تا خلیج فارس انسان اولیه سکونت داشته است و آثار بدست آمده در شمال شرقی ایران نشان از قدمت یک میلیون ساله انسان در این سرزمین دارد. <ref>دکتر رفیع‌فر، میزگرد فرهنگ و تمدن مشرق‌زمین، ‌فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، بهار ۱۳۸۰، ص ص ۲۵، ۲۴، ۲۳</ref> بنابر فرضیه مذکور انسان اولیه به احتمال زیاد از قفقاز به ایران مهاجرت کرده است. اثبات این مسئله خود به تنهایی مقاله‌ای دیگر می‌طلبد ونیاز به کاوش‌ها و تحقیقات باستان‌شناسی وسیعتری دارد.
کاوش‌های جدید باستان‌شناسی حکایت از این امر دارد که قدیم‌ترین نمونه انسان – هوموارکتوس – قریب به دو میلیون سال قبل در منطقه قفقاز می‌زیسته است. حتی این احتمال داده می‌شود که انسان اولیه مهاجرت خود را نه از آفریقا، که از قفقاز آغاز کرده باشد، در صورت اثبات این نظریه، پیوند ایران و قفقاز مستحکمتر خواهد شد. چرا که با بررسی‌های صورت گرفته، این مسئله اثبات شده که در سرتاسر شمال ایران و همچنین از دامنه‌های زاگرس تا خلیج فارس انسان اولیه سکونت داشته است و آثار بدست آمده در شمال شرقی ایران نشان از قدمت یک میلیون ساله انسان در این سرزمین دارد. <ref>دکتر رفیع‌فر، میزگرد فرهنگ و تمدن مشرق‌زمین، ‌فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، بهار ۱۳۸۰، ص ص ۲۵، ۲۴، ۲۳</ref> بنابر فرضیه مذکور انسان اولیه به احتمال زیاد از قفقاز به ایران مهاجرت کرده است. اثبات این مسئله خود به تنهایی مقاله‌ای دیگر می‌طلبد ونیاز به کاوش‌ها و تحقیقات باستان‌شناسی وسیعتری دارد.


به هر حال، حقیقتی که در مورد قفقاز وجود دارد قدمت و تنوع نژادی و قومی آن است. به طوری که، گفته می‌شود در ۲ هزار سال قبل حدود ۷۰ قبیله در این منطقه زندگی می‌کرده است. در این میان تمدن و فرهنگ ایرانی و آریایی با قدمتی ۱۷۰۰ ساله در این منطقه <ref> بهزادی، رقیه، قومهای کهن در آسیای مرکزی و قفقاز، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، چاپ اول، پیشگفتار، ص ۱۶</ref> - که اقوام ایرانی صاحب تمدن چون سکاها، سازمات‌ها، ماساژت‌ها و آلان‌ها در آن می‌زیسته‌اند – حضوری چشمگیر داشته است.
به هر حال، حقیقتی که در مورد قفقاز وجود دارد قدمت و تنوع نژادی و قومی آن است. به طوری که، گفته می‌شود در ۲ هزار سال قبل حدود ۷۰ قبیله در این منطقه زندگی می‌کرده است. در این میان تمدن و فرهنگ ایرانی و آریایی با قدمتی ۱۷۰۰ ساله در این منطقه<ref> بهزادی، رقیه، قومهای کهن در آسیای مرکزی و قفقاز، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، چاپ اول، پیشگفتار، ص ۱۶</ref> - که اقوام ایرانی صاحب تمدن چون سکاها، سازمات‌ها، ماساژت‌ها و آلان‌ها در آن می‌زیسته‌اند – حضوری چشمگیر داشته است.


حضور ایرانیان در قفقاز از قرن ششم قبل از میلاد بوده است. به این صورت که هخامنشیان مناطقی چون [[گرجستان]] را زیر سلطه خویشدر‌آورده و از آن زمان تا ظهور اسلام رقابتی مستمر بین ایران و روم بر سر تسلط بر منطقه وجود داشته است.
حضور ایرانیان در قفقاز از قرن ششم قبل از میلاد بوده است. به این صورت که هخامنشیان مناطقی چون [[گرجستان]] را زیر سلطه خویشدر‌آورده و از آن زمان تا ظهور اسلام رقابتی مستمر بین ایران و روم بر سر تسلط بر منطقه وجود داشته است.
خط ۲۱۳: خط ۱۸۰:
با ظهور صفویه شاه طهماسب صفوی با سوءاستفاده از جوانی و نابخردی آخرین شاه شیروانشاهیان، سربازانش را به شیروان اعزام کرد و دولت آنها را برانداخت و به این ترتیب ایران بار دیگر به طور مستقیم بر منطقه حاکم شد. در قرن شانزدهم میلادی منطقه بین عثمانی و ایران تقسیم شد و از قرن ۱۸ میلادی روس‌ها به تدریج منطقه را فتح کردند و سلطه ایرانیان از میان رفت. هدف از ذکر این تاریخ مختصر، روشن کردن این مطلب است که نژاد، تمدن و فرهنگ ایرانی ریشه‌ای عمیق در قفقاز دارد که شناخت آنها می‌تواند ما را در نزدیکی به مردم این منطقه یاری دهد با توجه به گستردگی موضوع، در این مقاله مختصرا به اوستی‌ها یکی از اقوام ایرانی و آریایی باقی‌مانده از آن تمدن عظیم می‌پردازیم.
با ظهور صفویه شاه طهماسب صفوی با سوءاستفاده از جوانی و نابخردی آخرین شاه شیروانشاهیان، سربازانش را به شیروان اعزام کرد و دولت آنها را برانداخت و به این ترتیب ایران بار دیگر به طور مستقیم بر منطقه حاکم شد. در قرن شانزدهم میلادی منطقه بین عثمانی و ایران تقسیم شد و از قرن ۱۸ میلادی روس‌ها به تدریج منطقه را فتح کردند و سلطه ایرانیان از میان رفت. هدف از ذکر این تاریخ مختصر، روشن کردن این مطلب است که نژاد، تمدن و فرهنگ ایرانی ریشه‌ای عمیق در قفقاز دارد که شناخت آنها می‌تواند ما را در نزدیکی به مردم این منطقه یاری دهد با توجه به گستردگی موضوع، در این مقاله مختصرا به اوستی‌ها یکی از اقوام ایرانی و آریایی باقی‌مانده از آن تمدن عظیم می‌پردازیم.


== وجه تسمیه اوستیا ==
=== وجه تسمیه اوستیا ===
 
با دقت در نام‌های محلی این قوم که عبارتند از «ایرون» و «دیگورون» و نام‌های روسی آنها که عبارتند از آستینی، دیگوری، ایرونی و ایری، نشانه‌های قومیت ایرانی را در آنها می‌توان یافت، چرا که جزء «ایر» در این اسامی همان است که در لفظ «ایران» نیز بکار رفته است، چنانکه گفته می‌شود نامی که بومیان این سرزمین برخود نهاده بودند «ایرستان» بوده که این نام در زبان روسی و به تبع آن در زبان‌های اروپایی به اوستیا تغییر یافته است. <ref> پرفسور کریستن سن‌آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، دنیای کتاب ۱۳۶۸، ص ۵۳. و برجیان، حبیب، ریشه‌های تاریخی جنگ‌های کنونی در قفقاز، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ‌شماره ۳۰، تابستان ۷۹، ص ۱۰۱</ref>
با دقت در نام‌های محلی این قوم که عبارتند از «ایرون» و «دیگورون» و نام‌های روسی آنها که عبارتند از آستینی، دیگوری، ایرونی و ایری، نشانه‌های قومیت ایرانی را در آنها می‌توان یافت، چرا که جزء «ایر» در این اسامی همان است که در لفظ «ایران» نیز بکار رفته است، چنانکه گفته می‌شود نامی که بومیان این سرزمین برخود نهاده بودند «ایرستان» بوده که این نام در زبان روسی و به تبع آن در زبان‌های اروپایی به اوستیا تغییر یافته است. <ref> پرفسور کریستن سن‌آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، دنیای کتاب ۱۳۶۸، ص ۵۳. و برجیان، حبیب، ریشه‌های تاریخی جنگ‌های کنونی در قفقاز، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ‌شماره ۳۰، تابستان ۷۹، ص ۱۰۱</ref>


== ویژگی‌های جغرافیایی اوستیا ==
=== ویژگی‌های جغرافیایی اوستیا ===
 
این منطقه از مناطق بسیار خوش آب و هوای قفقاز محسوب می‌شود که مورخین از آن تحت عنوان الان سرزمینی که در مغرب دریای خزر قرار دارد یاد کرده‌اند و در منابع تاریخی از درّالان به عنوان یکی از خرم‌ترین شهرها نام برده شده است. <ref>مجهول، حدودالعالم من المشرق الی المغرب، ۳۷۲ قمری، به کوشش دکتر منوچهر ستوده، کتابخانه طهوری، تهران ۱۳۶۲، ص ۳۵</ref>
این منطقه از مناطق بسیار خوش آب و هوای قفقاز محسوب می‌شود که مورخین از آن تحت عنوان الان سرزمینی که در مغرب دریای خزر قرار دارد یاد کرده‌اند و در منابع تاریخی از درّالان به عنوان یکی از خرم‌ترین شهرها نام برده شده است. <ref>مجهول، حدودالعالم من المشرق الی المغرب، ۳۷۲ قمری، به کوشش دکتر منوچهر ستوده، کتابخانه طهوری، تهران ۱۳۶۲، ص ۳۵</ref>


خط ۲۳۸: خط ۲۰۳:


== زبان، نژاد و مذهب ==
== زبان، نژاد و مذهب ==
مردم اوستیا از نژاد ایرانی و اخلاف آلان‌ها و سکاهایی هستند که قرون وسطی به قفقاز مهاجرت کردند. نژاد اوستی‌ها آمیزه‌ای از ریشه‌های ایرانی- یافثی است. زبانشان به گروه ایرانی از خانواده زبان‌های هند و اروپایی تعلق دارد و جانشین زبان باستانی قبایل آلانی است.
مردم اوستیا از نژاد ایرانی و اخلاف آلان‌ها و سکاهایی هستند که قرون وسطی به قفقاز مهاجرت کردند. نژاد اوستی‌ها آمیزه‌ای از ریشه‌های ایرانی- یافثی است. زبانشان به گروه ایرانی از خانواده زبان‌های هند و اروپایی تعلق دارد و جانشین زبان باستانی قبایل آلانی است.