فاطمیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


== فاطمیان ==
== فاطمیان ==
فاطمیان از اسماعیلیان مبارکه هستند که معتقد بودند محمد بن اسماعیل؛ نوه امام صادق (ع) از دار دنیا رفته و امامت در فرزندان وی ادامه یافته است. حکومت فاطمیان را فردی به نام ابو محمد عبیداللّه‏ المهدی (متوفّای ٣٢٢ ق) تأسیس نمود. این حکومت در سال ٢٩٢ هجری در مغرب آغاز و در سال 362 با تصرف مصر و شامبخش بزرگی از جهان اسلام را متصرف شد و تا سال 67، حکومت مقتدری داشت و سرانجام در سال 567 توسط ایوبیان (صلاح الدین ایوبی) برچیده شد. <ref>ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم؛ برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 97</ref>
فاطمیان از اسماعیلیان مبارکه هستند که معتقد بودند محمد بن اسماعیل؛ نوه امام صادق (علیه السلام) از دار دنیا رفته و امامت در فرزندان وی ادامه یافته است. حکومت فاطمیان را فردی به نام ابو محمد عبیداللّه‏ المهدی (متوفّای ٣٢٢ ق) تأسیس نمود. این حکومت در سال ٢٩٢ هجری در مغرب آغاز و در سال 362 با تصرف مصر و شامبخش بزرگی از جهان اسلام را متصرف شد و تا سال 67، حکومت مقتدری داشت و سرانجام در سال 567 توسط ایوبیان (صلاح الدین ایوبی) برچیده شد. <ref>ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم؛ برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 97</ref>


== وجه نام‌گذاری به فاطمیان ==
== وجه نام‌گذاری به فاطمیان ==
اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به فاطمه‏ زهرا (ع) هستند ولی در وجه این نام‌گذاری دیدگاه‏های مختلفی ابراز شده است:
اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به فاطمه‏ زهرا (علیه السلام) هستند ولی در وجه این نام‌گذاری دیدگاه‏های مختلفی ابراز شده است:


برخی با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه‏ زهرا (ع) انکار کرده‌‏اند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وی در کتاب خود به نام «یادی از قرامطه‏ بحرین و فاطمیان»، دلایل بسیاری بر این نظریه آورده است؛ یکی از آن دلایل این است که خلفای عباسی بغداد و اموی قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند و از طرف دیگر در کتاب‏های مقدس دروز صریح آمده که «عبداللّه‏ بن میمون» جدّ خلفای فاطمی بوده است. <ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از تاریخ شیعه، ص ٢١٣</ref>
برخی با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه‏ زهرا (علیه السلام) انکار کرده‌‏اند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وی در کتاب خود به نام «یادی از قرامطه‏ بحرین و فاطمیان»، دلایل بسیاری بر این نظریه آورده است؛ یکی از آن دلایل این است که خلفای عباسی بغداد و اموی قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند و از طرف دیگر در کتاب‏های مقدس دروز صریح آمده که «عبداللّه‏ بن میمون» جدّ خلفای فاطمی بوده است. <ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از تاریخ شیعه، ص ٢١٣</ref>


برخی دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (ع) درست دانسته‌‏اند، چنان‏که جرجی زیدان گفته است:
برخی دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (علیه السلام) درست دانسته‌‏اند، چنان‏که جرجی زیدان گفته است:


«فرمان‏روایان فاطمی ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمان‏روایان شیعی خود را از فرزندان حسین (ع) فرزند فاطمه (ع) می‌دانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار بنی‌عباس بودند صحّت نسب آنان را تکذیب می‌‏کردند، ولی ما احتمال قوی می‏‌دهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّه‌‏ای از تاریخ نویسان، در نتیجه‏ هواخواهی عباسیان بوده است». <ref>جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، ص ٨٤٦</ref>
«فرمان‏روایان فاطمی ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمان‏روایان شیعی خود را از فرزندان حسین (علیه السلام) فرزند فاطمه (علیه السلام) می‌دانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار بنی‌عباس بودند صحّت نسب آنان را تکذیب می‌‏کردند، ولی ما احتمال قوی می‏‌دهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّه‌‏ای از تاریخ نویسان، در نتیجه‏ هواخواهی عباسیان بوده است». <ref>جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، ص ٨٤٦</ref>


عدّه‌‏ای بر آنند که اظهار نظر قطعی در‌این‌باره ممکن نیست چنان‏‌که س. م. استرن می‏‌گوید:
عدّه‌‏ای بر آنند که اظهار نظر قطعی در‌این‌باره ممکن نیست چنان‏‌که س. م. استرن می‏‌گوید:


معروف است که طبق یک سند رسمی فاطمی، خط خلفای فاطمی از طریق یک سلسله ائمه‏ مستوره به محمد بن اسماعیل بر می‏‌گردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه‏، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفای فاطمی ذرّیه‏ آنها را از محمد بن اسماعیل ندانسته‌‏اند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلی را به عبداللّه‏ بن میمون قدّاح نسبت داده‌‏اند و ائمه‏ مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین علی (ع) دانسته‏‌اند. این نظریه را می‌‏توان جعل کینه‏‌توزانه‏‌ای به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقه‌‏های مختلف نهضت اسماعیلی، نبایستی آیین اجداد قدّاحی‏‌ها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابی این شواهد گوناگون نمی‏‌توان به واقعیت واحدی رسید چون اسناد و مدارک قانع کننده‌‏ای در دسترس نیست. <ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله‏ «قرامطه و اسماعیلیان» از استرن</ref>
معروف است که طبق یک سند رسمی فاطمی، خط خلفای فاطمی از طریق یک سلسله ائمه‏ مستوره به محمد بن اسماعیل بر می‏‌گردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه‏، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفای فاطمی ذرّیه‏ آنها را از محمد بن اسماعیل ندانسته‌‏اند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلی را به عبداللّه‏ بن میمون قدّاح نسبت داده‌‏اند و ائمه‏ مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین علی (علیه السلام) دانسته‏‌اند. این نظریه را می‌‏توان جعل کینه‏‌توزانه‏‌ای به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقه‌‏های مختلف نهضت اسماعیلی، نبایستی آیین اجداد قدّاحی‏‌ها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابی این شواهد گوناگون نمی‏‌توان به واقعیت واحدی رسید چون اسناد و مدارک قانع کننده‌‏ای در دسترس نیست. <ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله‏ «قرامطه و اسماعیلیان» از استرن</ref>


گروهی دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفته‏‌اند: گر‌چه مؤسس سلسله‏ فاطمیان؛ یعنی عبیداللّه‏ المهدی، دارای نسب فاطمی نیست، ولی نسب خلفای فاطمی پس از او حقیقتاً فاطمی است و عبیداللّه‏ همان سعید بن حسین بن عبداللّه‏ بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدی هم امام مستودع بود و ودیعه‏ امامت را به پسرخوانده‌‏اش القائم (دومین خلیفه‏ فاطمی) رساند و این بدان جهت بود که امامان حقیقی اسماعیلیان در سلمیه‏ شام محصور بودند و از بیم «معتضد عباسی» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه‏ امامت را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعی‏‌اش که القائم بامراللّه‏ فاطمی بود، برساند. <ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref>
گروهی دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفته‏‌اند: گر‌چه مؤسس سلسله‏ فاطمیان؛ یعنی عبیداللّه‏ المهدی، دارای نسب فاطمی نیست، ولی نسب خلفای فاطمی پس از او حقیقتاً فاطمی است و عبیداللّه‏ همان سعید بن حسین بن عبداللّه‏ بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدی هم امام مستودع بود و ودیعه‏ امامت را به پسرخوانده‌‏اش القائم (دومین خلیفه‏ فاطمی) رساند و این بدان جهت بود که امامان حقیقی اسماعیلیان در سلمیه‏ شام محصور بودند و از بیم «معتضد عباسی» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه‏ امامت را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعی‏‌اش که القائم بامراللّه‏ فاطمی بود، برساند. <ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref>