حکمت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
اما کلمه «علم» 105 مرتبه در قرآن کریم تکرار شده، البته مشتقات آن در قرآن، بسیار زیاد است. این واژه در قرآن گاه به معنای دانستن آمده است: {{متن قرآن |«قد عَلم کلّ اناسٍ مشربهم |سوره = بقره |آیه = 6»}}. گاهی به معنای اظهار و روشن کردن است: {{متن قرآن |«ثم بعثنا هُم لنعلم ای الحزبین احصی لما لبثوا امداً |سوره = کهف|آیه = 12»}}. برخی از مفسران ذیل «لنعلم ای الحزبین» می‌گویند: مراد علم فعلی است و آن ظهور شی‏ء و حضورش به وجود خاصّ نزد خدا است. و «علم» به این معنا، در قرآن زیاد به کار رفته است. و گاهی به معنای دلیل و حجت است<ref> کهف، 4 - 5</ref>.
اما کلمه «علم» 105 مرتبه در قرآن کریم تکرار شده، البته مشتقات آن در قرآن، بسیار زیاد است. این واژه در قرآن گاه به معنای دانستن آمده است: {{متن قرآن |«قد عَلم کلّ اناسٍ مشربهم |سوره = بقره |آیه = 6»}}. گاهی به معنای اظهار و روشن کردن است: {{متن قرآن |«ثم بعثنا هُم لنعلم ای الحزبین احصی لما لبثوا امداً |سوره = کهف|آیه = 12»}}. برخی از مفسران ذیل «لنعلم ای الحزبین» می‌گویند: مراد علم فعلی است و آن ظهور شی‏ء و حضورش به وجود خاصّ نزد خدا است. و «علم» به این معنا، در قرآن زیاد به کار رفته است. و گاهی به معنای دلیل و حجت است<ref> کهف، 4 - 5</ref>.


در مجموع، وقتی به بررسی آیات و کاربرد این ماده و مشتقاتش می‌پردازیم، چنین ظاهر می‌شود که تمامی موجودات دارای علم هستند. چنان‌که در تفسیر آیه: {{متن قرآن|«و ان من شی‏ء الاّ یسبح بحمده، و لکن لا تفقهون تسبیحهم»}}، گفته‌اند جمله: «ولی تسبیح آنها را نمی‌فهمید»؛ بهترین دلیل است بر این‌که منظور از تسبیح موجودات، تسبیح ناشی از علم، و به زبان قال است؛ چون اگر مراد زبان حال موجودات و دلالت آنها بر وجود صانع بود، دیگر معنا نداشت بفرماید: شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج 17، ص 609</ref>. و آیات دیگری بر این معنا دلالت می‌نمایند؛ مانند: «در این روز کره زمین اخبار خود را در میان می‌گذارد، چون پروردگار تو به او وحی کرده است». از این قبیل است آیاتی که دلالت می‌کند بر شهادت دادن اعضای بدن انسان‌ها و به زبان آمدن و سخن گفتنشان با خدا، و پاسخ دادن به سؤالات باری تعالی. البته باید توجه نمود که علم دارای مراتب است.
در مجموع، وقتی به بررسی آیات و کاربرد این ماده و مشتقاتش می‌پردازیم، چنین ظاهر می‌شود که تمامی موجودات دارای علم هستند. چنان‌که در تفسیر آیه: {{متن قرآن |«و ان من شی‏ء الاّ یسبح بحمده، و لکن لا تفقهون تسبیحهم |سوره = اسرا |آیه = 44»}}، گفته‌اند جمله: «ولی تسبیح آنها را نمی‌فهمید»؛ بهترین دلیل است بر این‌که منظور از تسبیح موجودات، تسبیح ناشی از علم، و به زبان قال است؛ چون اگر مراد زبان حال موجودات و دلالت آنها بر وجود صانع بود، دیگر معنا نداشت بفرماید: شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج 17، ص 609</ref>. و آیات دیگری بر این معنا دلالت می‌نمایند؛ مانند: «در این روز کره زمین اخبار خود را در میان می‌گذارد، چون پروردگار تو به او وحی کرده است». از این قبیل است آیاتی که دلالت می‌کند بر شهادت دادن اعضای بدن انسان‌ها و به زبان آمدن و سخن گفتنشان با خدا، و پاسخ دادن به سؤالات باری تعالی. البته باید توجه نمود که علم دارای مراتب است.


== فرق حکمت با علم ==
== فرق حکمت با علم ==