غزوه بدر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶: خط ۱۶:
تا پیش از جنگ بدر مسلمانان چند [[سریه]] و [[غزوه]] داشتند که هدف از آنها ضربه زدن به قریش و تصرف کاروانهای تجاری آنان بود، هر چند که جز [[سریه نخله]]، هیچ یک نتیجه‌ای نداشت. در این سریه که در [[ماه حرام]] و به فرماندهی [[عبدالله‌ بن جحش]] و حدود یک ماه و نیم پیش از غزوه بدر رخ داد، با کشته شدن یک تن از مشرکان ([[عمرو‌ بن حضرمى|عمرو‌ بن حضرمی]]) و اسارت دو تن، کاروان تجاری به غنیمت گرفته شد. قریش این شکست را مایه سرافکندگی خود در میان قبایل عرب می‌دانست و طالب خونبهای عمرو‌ بن حضرمی بود. این موضوع نقش قابل توجهی در وقوع جنگ بدر داشت.
تا پیش از جنگ بدر مسلمانان چند [[سریه]] و [[غزوه]] داشتند که هدف از آنها ضربه زدن به قریش و تصرف کاروانهای تجاری آنان بود، هر چند که جز [[سریه نخله]]، هیچ یک نتیجه‌ای نداشت. در این سریه که در [[ماه حرام]] و به فرماندهی [[عبدالله‌ بن جحش]] و حدود یک ماه و نیم پیش از غزوه بدر رخ داد، با کشته شدن یک تن از مشرکان ([[عمرو‌ بن حضرمى|عمرو‌ بن حضرمی]]) و اسارت دو تن، کاروان تجاری به غنیمت گرفته شد. قریش این شکست را مایه سرافکندگی خود در میان قبایل عرب می‌دانست و طالب خونبهای عمرو‌ بن حضرمی بود. این موضوع نقش قابل توجهی در وقوع جنگ بدر داشت.


از جمله کاروان‌های تجاری که به دست مسلمانان نیفتاد کاروانی بود که به سرکردگی [[ابوسفیان]] به مقصد غزه می‌رفت. پیامبر(صلی الله علیه) تا ذوالعُشَیره (در ۵ منزلی مدینه) پیش رفت؛ ولی بدان دست نیافت پس پیامبر به مدینه بازگشت. ابوسفیان با هشدارهایی که دریافت کرد می‌دانست که در بازگشت مسلمانان در کمین کاروان او خواهند نشست، ازاین‌رو از سرزمین تبوک ضمضم ‌بن عمرو را برای جلب کمک قریش، به مکه اعزام کرد. از سوی دیگر گزارشگران [[پیامبر اسلام|پیامبر(صلی الله علیه)]] و به روایتی، [[جبرئیل]] نیز خبر بازگشت کاروان را از غزه به سوی مکه به رسول خدا(صلی الله علیه) دادند<ref>دائره المعارف قرآن کریم، مدخل بدر</ref>.
از جمله کاروان‌های تجاری که به دست مسلمانان نیفتاد کاروانی بود که به سرکردگی [[ابوسفیان]] به مقصد غزه می‌رفت. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تا ذوالعُشَیره (در ۵ منزلی مدینه) پیش رفت؛ ولی بدان دست نیافت پس پیامبر به مدینه بازگشت. ابوسفیان با هشدارهایی که دریافت کرد می‌دانست که در بازگشت مسلمانان در کمین کاروان او خواهند نشست، ازاین‌رو از سرزمین تبوک ضمضم ‌بن عمرو را برای جلب کمک قریش، به مکه اعزام کرد. از سوی دیگر گزارشگران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و به روایتی، [[جبرئیل]] نیز خبر بازگشت کاروان را از غزه به سوی مکه به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) دادند<ref>دائره المعارف قرآن کریم، مدخل بدر</ref>.


رسول خدا(صلی الله علیه) مسلمانان را به حرکت فرمان داد. مردم حرکت کردند برخی مشتاقانه فرمان پیامبر(صلی الله علیه) را پذیرفتند و شماری از خوف انتقام قریش با کراهت و سنگینی دستور او را استقبال کردند. گروه زیادی از اصحاب هم چون با خروج پیامبر (صلی الله علیه) موافق نبودند همراه او بیرون نرفتند و در این مورد سخن‌ و گفتگو بسیار شد<ref> ترجمه المغازى، متن، ص:۱۶</ref>.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مسلمانان را به حرکت فرمان داد. مردم حرکت کردند برخی مشتاقانه فرمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را پذیرفتند و شماری از خوف انتقام قریش با کراهت و سنگینی دستور او را استقبال کردند. گروه زیادی از اصحاب هم چون با خروج پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) موافق نبودند همراه او بیرون نرفتند و در این مورد سخن‌ و گفتگو بسیار شد<ref> ترجمه المغازى، متن، ص:۱۶</ref>.


خداوند متعال در [[قرآن]] واکنش مسلمانان را چنین بازگو فرموده است: {{ متن قرآن |کما أَخْرَجَک رَبُّک مِنْ بَیتِک بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکارِهُونَ، یجادِلُونَک فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَینَ کأَنَّما یساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَ هُمْ ینْظُرُونَ |آیه = 5 |سوره = انفال }}. همان‌گونه که پروردگارت تو را از خانه ‌ات به حقّ بیرون آورد و حال آن که دسته‌ای از مؤمنان سخت کراهت داشتند؛ با تو درباره حقّ -بعد از آن که روشن گردید- مجادله می‌کنند. گویی که آنان را به سوی [[مرگ]] می‌رانند و ایشان (بدان) می‌نگرند.
خداوند متعال در [[قرآن]] واکنش مسلمانان را چنین بازگو فرموده است: {{ متن قرآن |کما أَخْرَجَک رَبُّک مِنْ بَیتِک بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکارِهُونَ، یجادِلُونَک فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَینَ کأَنَّما یساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَ هُمْ ینْظُرُونَ |آیه = 5 |سوره = انفال }}. همان‌گونه که پروردگارت تو را از خانه ‌ات به حقّ بیرون آورد و حال آن که دسته‌ای از مؤمنان سخت کراهت داشتند؛ با تو درباره حقّ -بعد از آن که روشن گردید- مجادله می‌کنند. گویی که آنان را به سوی [[مرگ]] می‌رانند و ایشان (بدان) می‌نگرند.