نواب اربعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
# ابو الحسن على بن محمد سَمَرى.
# ابو الحسن على بن محمد سَمَرى.


البته امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وكلاى دیگرى نیز در مناطق مختلف مانند: [[بغداد]]، [[كوفه]]، [[اهواز]]، [[همدان]]، [[قم]]، [[رى]]، [[آذربایجان]]، [[نیشابور]] و... داشت كه یا به وسیله این چهار نفر، كه در رأس سلسله مراتب وكلاى امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت میرساندند<ref>چنانكه طبق نقل شیخ طوسى، حدود ده نفر در بغداد به نمایندگى از طرف محمد بن عثمان فعالیّت میكردند (الغیبة، ص 225).</ref> و از سوى امام در مورد آنان «توقیع» ‌هایى<ref>توقیع به معناى حاشیه نویسى است و در اصطلاح علماى شیعه به نامه‏‌ها و فرمان‌هایى كه در زمان غیبت صغرى از طرف امام به [[مذهب شیعه|شیعیان]] میرسیده توقیع گفته می‌شود.</ref> صادر می‌شده است<ref> صدر، المهدى،، ص .189.</ref>. و یا - آن گونه كه بعضى از محققان احتمال داده‏‌اند - سفارت و وكالت این چهار نفر، وكالتى عامّ و مطلق بوده ولى دیگران در موارد خاصى وكالت و نیابت داشته‏‌اند<ref> امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص .48.</ref>. مانند:
البته امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وكلاى دیگرى نیز در مناطق مختلف مانند: [[بغداد]]، [[كوفه]]، اهواز، همدان، [[قم]]، [[رى]]، [[آذربایجان]]، [[نیشابور]] و... داشت كه یا به وسیله این چهار نفر، كه در رأس سلسله مراتب وكلاى امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت میرساندند<ref>چنانكه طبق نقل شیخ طوسى، حدود ده نفر در بغداد به نمایندگى از طرف محمد بن عثمان فعالیّت میكردند (الغیبة، ص 225).</ref> و از سوى امام در مورد آنان «توقیع» ‌هایى<ref>توقیع به معناى حاشیه نویسى است و در اصطلاح علماى شیعه به نامه‏‌ها و فرمان‌هایى كه در زمان غیبت صغرى از طرف امام به [[مذهب شیعه|شیعیان]] میرسیده توقیع گفته می‌شود.</ref> صادر می‌شده است<ref> صدر، المهدى،، ص .189.</ref>. و یا - آن گونه كه بعضى از محققان احتمال داده‏‌اند - سفارت و وكالت این چهار نفر، وكالتى عامّ و مطلق بوده ولى دیگران در موارد خاصى وكالت و نیابت داشته‏‌اند<ref> امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص .48.</ref>. مانند:
[[محمد بن جعفر اسدى]]، [[احمد بن اسحاق اشعرى قمی‌]]، [[ابراهیم بن محمد همدانى]]، احمد بن حمزة بن الیسع<ref>طوسى،، الغیبة، ص 257، .258</ref>، محمد بن ابراهیم بن مهزیار<ref>كلینى،، اصول كافى،، ج 1، ص 518، ح .5.</ref>، حاجز بن یزید، محمد بن صالح<ref>كلینى، همان كتاب، ص 521، ح 14 و .15.</ref>، ابو‌هاشم داود بن قاسم جعفرى، محمد بن على بن بلال، عمر اهوازى، و ابو محمد و جنائى<ref>طبرسى،، اًعلام الورى، ص .444.</ref>.
[[محمد بن جعفر اسدى]]، [[احمد بن اسحاق اشعرى قمی‌]]، [[ابراهیم بن محمد همدانى]]، احمد بن حمزة بن الیسع<ref>طوسى،، الغیبة، ص 257، .258</ref>، محمد بن ابراهیم بن مهزیار<ref>كلینى،، اصول كافى،، ج 1، ص 518، ح .5.</ref>، حاجز بن یزید، محمد بن صالح<ref>كلینى، همان كتاب، ص 521، ح 14 و .15.</ref>، ابو‌هاشم داود بن قاسم جعفرى، محمد بن على بن بلال، عمر اهوازى، و ابو محمد و جنائى<ref>طبرسى،، اًعلام الورى، ص .444.</ref>.


خط ۲۳: خط ۲۳:
حضرت مانند پدرش فرمود: این ابو عَمرو مورد اعتماد و اطمینان امام پیشین، و نیز طرف اطمینان من در زندگى و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید از جانب من می‌گوید و آنچه به شما برساند از طرف من میرساند<ref>طوسى،، الغیبة، ص 215.</ref>.
حضرت مانند پدرش فرمود: این ابو عَمرو مورد اعتماد و اطمینان امام پیشین، و نیز طرف اطمینان من در زندگى و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید از جانب من می‌گوید و آنچه به شما برساند از طرف من میرساند<ref>طوسى،، الغیبة، ص 215.</ref>.


پس از رحلت امام عسكرى، مراسم [[غسل|تغسیل]] و [[کفن|تكفین]] و خاك‌سپارى آن حضرت را، در ظاهر، عثمان بن سعدى انجام داد<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .216.</ref>. نیز همو بود كه روزى در حضور جمعى از شیعیان به فرمان امام عسكرى (علیه‌السلام) و به نمایندگى از طرف آن حضرت، اموالى را كه گروهى از شیعیان [[یمن]] اورده بودند، از آنان تحویل گرفت و امام در برابر اظهارات حاضران مبنى بر این‌كه با این اقدام حضرت، اعتماد و احترام‌شان نسبت به عثمان بن سعید افزایش یافته است، فرمود: گواه باشید كه عثمان بن سعید وكیل من است، و پسرش محمد نیز، وكیل پسرم مهدى خواهد بود<ref> طوسى،، همان كتاب، ص ..216</ref>. هم‌چنین، در پایان دیدار چهل نفر از شیعیان با [[امام مهدی|حضرت مهدى]] كه شرح آن در اوائل این بخش گذشت - حضرت خطاب به حاضران فرمود:
پس از رحلت امام عسكرى، مراسم [[غسل|تغسیل]] و [[کفن|تكفین]] و خاك‌سپارى آن حضرت را، در ظاهر، عثمان بن سعدى انجام داد<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .216.</ref>. نیز همو بود كه روزى در حضور جمعى از شیعیان به فرمان امام عسكرى (علیه‌السلام) و به نمایندگى از طرف آن حضرت، اموالى را كه گروهى از شیعیان [[یمن]] اورده بودند، از آنان تحویل گرفت و امام در برابر اظهارات حاضران مبنى بر این‌كه با این اقدام حضرت، اعتماد و احترام‌شان نسبت به عثمان بن سعید افزایش یافته است، فرمود: گواه باشید كه عثمان بن سعید وكیل من است، و پسرش محمد نیز، وكیل پسرم مهدى خواهد بود<ref> طوسى،، همان كتاب، ص ..216</ref>. هم‌چنین، در پایان دیدار چهل نفر از شیعیان با [[حجت بن حسن (مهدی)|حضرت مهدى]] كه شرح آن در اوائل این بخش گذشت - حضرت خطاب به حاضران فرمود:
آنچه عثمان (بن سعید) می‌گوید، از او بپذیرید، مطیع فرمان او باشید، سخنان او را بپذیرید، او نماینده امام شماست و اختیار با اوست<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .217.</ref>.
آنچه عثمان (بن سعید) می‌گوید، از او بپذیرید، مطیع فرمان او باشید، سخنان او را بپذیرید، او نماینده امام شماست و اختیار با اوست<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .217.</ref>.
تاریخ وفات عثمان بن سعید روشن نیست. برخى احتمال داده‌‏اند او بین سال‌هاى 260 - 267 در گذشته باشد و برخى دیگر فوت او را در سال 280 دانسته‌‏اند<ref>دكتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، ترجمه دكتر سید محمد تقى آیت اللّهى، چاپ اوّل، تهران، مؤسسه انتشارات امیر كبیر، 1367 هـ. ش، ص 155 و .156.</ref>.
تاریخ وفات عثمان بن سعید روشن نیست. برخى احتمال داده‌‏اند او بین سال‌هاى 260 - 267 در گذشته باشد و برخى دیگر فوت او را در سال 280 دانسته‌‏اند<ref>دكتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، ترجمه دكتر سید محمد تقى آیت اللّهى، چاپ اوّل، تهران، مؤسسه انتشارات امیر كبیر، 1367 هـ. ش، ص 155 و .156.</ref>.
خط ۳۷: خط ۳۷:
او پیش از مرگ، از تاریخ وفات خود خبر داد، و دقیقاً در همان تاریخى كه گفته بود، در گذشت<ref> طوسى، الغیبة، ص 222 - بحار الأنوار، ج 51، ص .351</ref>.
او پیش از مرگ، از تاریخ وفات خود خبر داد، و دقیقاً در همان تاریخى كه گفته بود، در گذشت<ref> طوسى، الغیبة، ص 222 - بحار الأنوار، ج 51، ص .351</ref>.


== ابو القاسم حسین بن روح نوبختى ==
== ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى ==
در روز‌هاى آخر عمر ابو‌جعفر، گروهى از بزرگان شیعه نزد او رفتند. او گفت: چنانچه از دنیا رفتم، به امر امام، جنشین من و نایب امام ابو القاسم حسین بن روح نوبختى خواهد بود. به او مراجعه كنید و در كار‌های‌تان به او اعتماد نمایید<ref>طوسى،، همان كتاب، ص 226 و 227 - بحار الأنوار، ج 51، ص .355.</ref>.
در روز‌هاى آخر عمر ابو‌جعفر، گروهى از بزرگان شیعه نزد او رفتند. او گفت: چنانچه از دنیا رفتم، به امر امام، جنشین من و نایب امام ابو القاسم حسین بن روح نوبختى خواهد بود. به او مراجعه كنید و در كار‌های‌تان به او اعتماد نمایید<ref>طوسى،، همان كتاب، ص 226 و 227 - بحار الأنوار، ج 51، ص .355.</ref>.
حسین بن روح، از دستیاران نزدیک نایب دوم بود و عَمرى از مدت‌ها پیش، براى تثبیت امر نیابت او زمینه‌سازى می‌‏كرد و شیعیان را جهت تحویل اموال، به او ارجاع می‌‏داد و او، رابط بین عثمان بن سعید و شیعیان بود<ref>طوسى،، همان كتاب، ص 224 و 225 و .227.</ref>.
حسین بن روح، از دستیاران نزدیک نایب دوم بود و عَمرى از مدت‌ها پیش، براى تثبیت امر نیابت او زمینه‌سازى می‌‏كرد و شیعیان را جهت تحویل اموال، به او ارجاع می‌‏داد و او، رابط بین عثمان بن سعید و شیعیان بود<ref>طوسى،، همان كتاب، ص 224 و 225 و .227.</ref>.
حسین بن روح، كتابى در [[فقه]] [[شیعه]] به نام «التأدیب» تألیف كرده بود. آن را جهت اظهار نظر، نزد فقهاى قم فرستاد. آنان پس از بررسى، در پاسخ نوشتند، جز در یك مسئله، همگى مطابق فتاواى فقهاى شیعه است<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .240.</ref>. بعضى از معاصرین او، عقل و هوش و درایت وى را تحسین كرده و می‌‏گفتند: به تصدیق موافق و مخالف، حسین بن روح از عاقلترین مردم روزگار است<ref>مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 356، ور. ك به: طوسى،، همان كتاب، ص .236</ref>. نوبختى در دوران حكومت «مقتدر»، خلیفه عباسى، به خدت پنج سال به زندان افتاد و در سال 317 آزاد شد<ref>دكتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، چاپ اوّل، تهران، انتشارات امیر كبیر، 1367 هـ. ش، ص .199</ref>. و سرانجام، بعد از بیست و یك سال فعالیّت و سفارت، در سال 326 چشم از جهان فرو بست<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .238</ref>.
حسین بن روح، كتابى در [[فقه]] [[شیعه]] به نام «التأدیب» تألیف كرده بود. آن را جهت اظهار نظر، نزد فقهاى قم فرستاد. آنان پس از بررسى، در پاسخ نوشتند، جز در یك مسئله، همگى مطابق فتاواى فقهاى شیعه است<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .240.</ref>. بعضى از معاصرین او، عقل و هوش و درایت وى را تحسین كرده و می‌‏گفتند: به تصدیق موافق و مخالف، حسین بن روح از عاقلترین مردم روزگار است<ref>مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص 356، ور. ك به: طوسى،، همان كتاب، ص .236</ref>. نوبختى در دوران حكومت «مقتدر»، خلیفه عباسى، به خدت پنج سال به زندان افتاد و در سال 317 آزاد شد<ref>دكتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، چاپ اوّل، تهران، انتشارات امیر كبیر، 1367 هـ. ش، ص .199</ref>. و سرانجام، بعد از بیست و یك سال فعالیّت و سفارت، در سال 326 چشم از جهان فرو بست<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .238</ref>.


== ابو الحسن على بن محمد سَمَرى<ref>سَیمَرى و صَیٌمَرى نیز گفته شده است (صدر، محمد، تاریخ الغیبة الصغرى، ط 1، بیروت دار التعارف للمطبوعات، 1392 هـ. ق، ص 412).</ref> ==
== ابوالحسن على بن محمد سَمَرى<ref>سَیمَرى و صَیٌمَرى نیز گفته شده است (صدر، محمد، تاریخ الغیبة الصغرى، ط 1، بیروت دار التعارف للمطبوعات، 1392 هـ. ق، ص 412).</ref> ==


به فرمان امام عصر (علیه‌السلام) وبا [[وصیت]] و معرفى نوبختى، پس از حسین بن روح، على بن محمد سمرى منصب نیابت خاص و اداره امور شیعیان را عهده‌دار گردید<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .442</ref>. سمرى از اصحاب و یاران امام عسكرى (علیه‌السلام) بوده است<ref>صدر، همان كتاب ص .412</ref>. او تا سال 329 كه دیده از جهان فرو بست، مسئولیت نیابت و وكالت خاص را به عهده داشت.  
به فرمان امام عصر (علیه‌السلام) وبا [[وصیت]] و معرفى نوبختى، پس از حسین بن روح، على بن محمد سمرى منصب نیابت خاص و اداره امور شیعیان را عهده‌دار گردید<ref>طوسى،، همان كتاب، ص .442</ref>. سمرى از اصحاب و یاران امام عسكرى (علیه‌السلام) بوده است<ref>صدر، همان كتاب ص .412</ref>. او تا سال 329 كه دیده از جهان فرو بست، مسئولیت نیابت و وكالت خاص را به عهده داشت.