حسن بن محبوب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۲: خط ۷۲:
مرحوم صاحب جواهر در «جواهر الكلام» به صحّت سند روايت حكم كرده است<ref>نجفى، محمدحسن، جواهر الكلام، ج 16، ص 65.</ref>‏؛ همچنین سيّد محمّد موسوی عاملی رحمه‌الله (1009 ه. ق) در «مدارك الأحكام» فرموده است: اين روايت در حدّ اعلای صحّت است<ref>موسوى عاملى، سيّد محمّد، مدارك الأحكام، ج 5، ص 386.</ref>؛ البته بايد توجّه داشت كه در ترجمه «احمد بن محمّد بن عيسی» آمده است كه وی از «حسن‏ بن‏ محبوب‏» روايت نقل نمی‌كرد؛ چون، «حسن‏ بن‏ محبوب‏» از «ابی حمزه ثمالی» روايت می‏‌كرده است؛ هرچند بعدها توبه نمود و از «حسن‏ بن‏ محبوب‏» نيز روايت نقل كرد. ظاهراً آن‏چه باعث شده كه «احمد بن عيسی» از «حسن‏ بن‏ محبوب‏» روايتی نقل نكند، اين است كه «حسن‏ بن‏ محبوب‏» رواياتی داشت كه چه‏ بسا بيست روايت آن بدون واسطه از «ابوحمزه ثمالی» بود؛ با اين‏كه وفات «ابوحمزه ثمالی» در سال 150 هجری قمری اتّفاق افتاده است<ref>طوسى، محمّد بن الحسن، رجال طوسى، ص 110، شماره 1083 و ص 174، شماره 2047.‏</ref> ؛ و «حسن‏ بن‏ محبوب‏» در سال 224 هجری قمری فوت كرده و گفته شده است كه مدّت حيات او 75 سال بوده است<ref>كشى، محمّد بن عمر، إختيار معرفة الرجال، ص 584، شماره 1094.</ref>. بنابراين، ايّام وفات «ابی حمزه ثمالی» با ايّام ولادت «ابن محبوب» نزديك است؛ پس، چگونه ممكن است كه «حسن‏ بن‏ محبوب‏» از «ابی حمزه ثمالی» بدون واسطه روايت كند؟!.
مرحوم صاحب جواهر در «جواهر الكلام» به صحّت سند روايت حكم كرده است<ref>نجفى، محمدحسن، جواهر الكلام، ج 16، ص 65.</ref>‏؛ همچنین سيّد محمّد موسوی عاملی رحمه‌الله (1009 ه. ق) در «مدارك الأحكام» فرموده است: اين روايت در حدّ اعلای صحّت است<ref>موسوى عاملى، سيّد محمّد، مدارك الأحكام، ج 5، ص 386.</ref>؛ البته بايد توجّه داشت كه در ترجمه «احمد بن محمّد بن عيسی» آمده است كه وی از «حسن‏ بن‏ محبوب‏» روايت نقل نمی‌كرد؛ چون، «حسن‏ بن‏ محبوب‏» از «ابی حمزه ثمالی» روايت می‏‌كرده است؛ هرچند بعدها توبه نمود و از «حسن‏ بن‏ محبوب‏» نيز روايت نقل كرد. ظاهراً آن‏چه باعث شده كه «احمد بن عيسی» از «حسن‏ بن‏ محبوب‏» روايتی نقل نكند، اين است كه «حسن‏ بن‏ محبوب‏» رواياتی داشت كه چه‏ بسا بيست روايت آن بدون واسطه از «ابوحمزه ثمالی» بود؛ با اين‏كه وفات «ابوحمزه ثمالی» در سال 150 هجری قمری اتّفاق افتاده است<ref>طوسى، محمّد بن الحسن، رجال طوسى، ص 110، شماره 1083 و ص 174، شماره 2047.‏</ref> ؛ و «حسن‏ بن‏ محبوب‏» در سال 224 هجری قمری فوت كرده و گفته شده است كه مدّت حيات او 75 سال بوده است<ref>كشى، محمّد بن عمر، إختيار معرفة الرجال، ص 584، شماره 1094.</ref>. بنابراين، ايّام وفات «ابی حمزه ثمالی» با ايّام ولادت «ابن محبوب» نزديك است؛ پس، چگونه ممكن است كه «حسن‏ بن‏ محبوب‏» از «ابی حمزه ثمالی» بدون واسطه روايت كند؟!.
خلاصه آنکه «ابوحمزه ثمالی»، در طبقه چهارم قرار می‏ گيرد؛ و «ابن محبوب» از طبقه ششم آن طبقات است. بنابراين، امكان ندارد كه «ابن محبوب» از «ابوحمزه» بدون واسطه روايت كند؛ و ظاهراً علّت و فلسفه اين‏كه «احمد بن محمّد بن عيسی» روايت از «حسن بن محبوب» را رها كرده، همين جهت است؛ زيرا، مشاهده كرده كه «حسن بن محبوب» از «ابوحمزه ثمالی» بدون واسطه روايت می‏ كند و اين‏گونه نقل روايت امكان ندارد.
خلاصه آنکه «ابوحمزه ثمالی»، در طبقه چهارم قرار می‏ گيرد؛ و «ابن محبوب» از طبقه ششم آن طبقات است. بنابراين، امكان ندارد كه «ابن محبوب» از «ابوحمزه» بدون واسطه روايت كند؛ و ظاهراً علّت و فلسفه اين‏كه «احمد بن محمّد بن عيسی» روايت از «حسن بن محبوب» را رها كرده، همين جهت است؛ زيرا، مشاهده كرده كه «حسن بن محبوب» از «ابوحمزه ثمالی» بدون واسطه روايت می‏ كند و اين‏گونه نقل روايت امكان ندارد.
امّا نكته‌‏ای كه مطلب را مشكل می‏ كند، آن است كه:  
امّا نكته‌‏ای كه مطلب را مشكل می‏ كند، آن است كه:  
*اگر علّت ترك روايت از«ابوحمزه» اين جهت باشد. نبايد «احمد بن محمّد بن عيسی» از او هيچ روايتی را نقل كند و وجهی برای توبه و رجوع به روايت از او، وجود ندارد.<br>
*اگر علّت ترك روايت از«ابوحمزه» اين جهت باشد. نبايد «احمد بن محمّد بن عيسی» از او هيچ روايتی را نقل كند و وجهی برای توبه و رجوع به روايت از او، وجود ندارد.<br>
*توجيه دیگر اینكه دليل روايت «ابن محبوب» از «ابوحمزه ثمالی» بدون واسطه، آن است كه اين روايت در نزد «محبوب ابی‌الحسن»- پدر حسن بن محبوب- مضبوط و محفوظ از زياده و نقيصه بوده است؛ چرا كه آن روايات را برای «ابوحمزه ثمالی» قرائت كرده، و اجازه نقل آن را از «ابوحمزه ثمالی» برای پسرش كه در سنين خردسالی بود، گرفته است؛ «ابوحمزه» نيز به او اجازه روايت داده، «ابن محبوب» نيز پس از بالغ‌شدن، روايت را بدون واسطه از «ابوحمزه» روايت كرده است؛ چه آن‏كه از ناحيه «ابوحمزه ثمالی» اجازه نقل روايت، بعد از استجازه پدرش صادر شده بود؛ هرچند كه «ابوحمزه ثمالی» تا آن زمان باقی نمانده است.
*توجيه دیگر اینكه دليل روايت «ابن محبوب» از «ابوحمزه ثمالی» بدون واسطه، آن است كه اين روايت در نزد «محبوب ابی‌الحسن»- پدر حسن بن محبوب- مضبوط و محفوظ از زياده و نقيصه بوده است؛ چرا كه آن روايات را برای «ابوحمزه ثمالی» قرائت كرده، و اجازه نقل آن را از «ابوحمزه ثمالی» برای پسرش كه در سنين خردسالی بود، گرفته است؛ «ابوحمزه» نيز به او اجازه روايت داده، «ابن محبوب» نيز پس از بالغ‌شدن، روايت را بدون واسطه از «ابوحمزه» روايت كرده است؛ چه آن‏كه از ناحيه «ابوحمزه ثمالی» اجازه نقل روايت، بعد از استجازه پدرش صادر شده بود؛ هرچند كه «ابوحمزه ثمالی» تا آن زمان باقی نمانده است.