یوسف قرضاوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۸: خط ۳۸:
واقعیت آن است که [[حکومت اسلامی]] حکومتی مدنی است که نظام اسلام را مبنای حاکمیت خویش قرار می‌دهد، بنیان آن بر «[[بیعت]]» و «انتخاب» و «شوری» قرار گرفته و مسئولان را از میان انسان‌هایی با دو ویژگی «قوت و امانت» یا کاردانی و امانت‌داری و به تعبیر دیگر «متخصص» و «متقی» برمی گزیند.  
واقعیت آن است که [[حکومت اسلامی]] حکومتی مدنی است که نظام اسلام را مبنای حاکمیت خویش قرار می‌دهد، بنیان آن بر «[[بیعت]]» و «انتخاب» و «شوری» قرار گرفته و مسئولان را از میان انسان‌هایی با دو ویژگی «قوت و امانت» یا کاردانی و امانت‌داری و به تعبیر دیگر «متخصص» و «متقی» برمی گزیند.  


همچنین [[اسلام]] در نگاه درست با پدیده‌ای به نام «رجال دین» ناآشناست. زیرا هر انسان مسلمانی رجل دین خویش است و تنها جیزی که وجود دارد آن است که در اسلام - همچون علمای فیزیک، فلسفه، حقوق و ... در جامعه‌های دیگر – علمای متخصص در علوم اسلامی وجود دارد.  
همچنین [[اسلام]] در نگاه درست با پدیده‌ای به نام «رجال دین» ناآشناست. زیرا هر انسان مسلمانی رجل دین خویش است و تنها جیزی که وجود دارد آن است که در اسلام - هم‌چون علمای فیزیک، فلسفه، حقوق و ... در جامعه‌های دیگر – علمای متخصص در علوم اسلامی وجود دارد.  


ماهیت ارتباط علمای علوم اسلامی با حکومت آن است که از اندرز و راهنمایی حکومت که اسلام آن را بر پیشوایان و عامه مردم واجب گردانیده دریغ نکنند. مسئولیت حکومت اسلامی هم آن است که در جهت ادای وظیفه خطیر و حساس دعوت و نصیحت، آنان را یاری نماید.  
ماهیت ارتباط علمای علوم اسلامی با حکومت آن است که از اندرز و راهنمایی حکومت که اسلام آن را بر پیشوایان و عامه مردم واجب گردانیده دریغ نکنند. مسئولیت [[حکومت اسلامی]] هم آن است که در جهت ادای وظیفه خطیر و حساس دعوت و نصیحت، آنان را یاری نماید.  


در راستای نظارت بر تدوین قوانین و روند اجرای امور تشکیل هیاتی یا شورایی عالی برای نظارت قانونی ضروری است تا از تدوین قوانین و دستورالعملهایی که با اسلام متضاد باشد جلوگیری شود و از ایجاد شکاف میان «قرآن و قدرت» - که رسول خدا در مورد آن هشدار فرموده است – ممانعت به عمل آید.  
در راستای نظارت بر تدوین قوانین و روند اجرای امور تشکیل هیاتی یا شورایی عالی برای نظارت قانونی ضروری است تا از تدوین قوانین و دستورالعملهایی که با اسلام متضاد باشد جلوگیری شود و از ایجاد شکاف میان «قرآن و قدرت» - که رسول خدا در مورد آن هشدار فرموده است – ممانعت به عمل آید.  


اساسا حاکم و رهبر حکومت اسلامی باید با شریعت آشنایی داشته و برای شناخت احکام آن اهل اجتهاد باشد. خلفای راشدین و رهروان راه آنان در فقه و اجتهاد نیز امام و پیشوا بودند و به همین خاطر است که علمای فقه در مورد شرط مجتهد بودن خلفا و رهبران و قضات اتفاق نظر دارند. و تنها در شرایط بسیار غیرعادی و ضروری است که از این شرط صرف نظر می‌شود.  
اساسا حاکم و رهبر حکومت اسلامی باید با شریعت آشنایی داشته و برای شناخت احکام آن اهل [[اجتهاد]] باشد. [[خلفای راشدین]] و رهروان راه آنان در فقه و اجتهاد نیز امام و پیشوا بودند و به همین خاطر است که علمای فقه در مورد شرط [[مجتهد]] بودن خلفا و رهبران و قضات اتفاق نظر دارند. و تنها در شرایط بسیار غیرعادی و ضروری است که از این شرط صرف نظر می‌شود.  


حکومت اسلامی حکومتی نژادی و منطقه‌ای نیست و خود را در چهارچوب مرزهای جغرافیایی محبوس نمی‌کند و درهای خود را بر روی همه کسانی که بر اساس آزادی به اصول و ارکان آن ایمان بیاورند باز نگاه می‌دارد. از آن جهت که رسالت اسلام عام و جهانی است، حکومت آن هم فراگیر و جهانی خواهد بود.  
حکومت اسلامی حکومتی نژادی و منطقه‌ای نیست و خود را در چهارچوب مرزهای جغرافیایی محبوس نمی‌کند و درهای خود را بر روی همه کسانی که بر اساس آزادی به اصول و ارکان آن ایمان بیاورند باز نگاه می‌دارد. از آن جهت که رسالت اسلام عام و جهانی است، حکومت آن هم فراگیر و جهانی خواهد بود.  
خط ۷۴: خط ۷۴:
البته دموکراسی غربی با توجه به نقاط مثبت زیادی که دارد، فاقد اصول و ارزش‌هایی است که دامنه دخالت آن را محدود نماید. دموکراسی غربی به نام ملت به خود حق می‌دهد که ارزش‌ها و فضیلت‌های اخلاقی را کنار بگذارد و ضدارزش‌ها را گسترش دهد.  
البته دموکراسی غربی با توجه به نقاط مثبت زیادی که دارد، فاقد اصول و ارزش‌هایی است که دامنه دخالت آن را محدود نماید. دموکراسی غربی به نام ملت به خود حق می‌دهد که ارزش‌ها و فضیلت‌های اخلاقی را کنار بگذارد و ضدارزش‌ها را گسترش دهد.  
بنیان حکومت اسلامی بر نظام شورایی استوار است که حدود و چارچوبی وجود دارد که نمی‌توان پا را از آن فراتر بگذارد. عقاید ایمانی اسلام، ارکان عملی، اصول اخلاقی، احکام قطعی – که ارکان اساسی است که جامعه آنها را پذیرفته و نظام زندگی خود را بر آنها استوار نموده‌اند – در معرض تصمیم و اظهار نظر شورا قرار نمی‌گیرند. زیرا آنچه که خداوند مقرر گردانیده انسان حق ندار ملغی نماید.  
بنیان حکومت اسلامی بر نظام شورایی استوار است که حدود و چارچوبی وجود دارد که نمی‌توان پا را از آن فراتر بگذارد. عقاید ایمانی اسلام، ارکان عملی، اصول اخلاقی، احکام قطعی – که ارکان اساسی است که جامعه آنها را پذیرفته و نظام زندگی خود را بر آنها استوار نموده‌اند – در معرض تصمیم و اظهار نظر شورا قرار نمی‌گیرند. زیرا آنچه که خداوند مقرر گردانیده انسان حق ندار ملغی نماید.  
از نظر اسلام انتخاب کننده و رای دهنده همچون شاهد و گواهی‌دهنده است و باید از شروطی مانند علدات و حسن سلوک برخوارد باشد. همچنین هرگاه از رای دهندگان دارای شرایط عدالت و پاکی سیرت خواسته شود که رای خود را بدهند، نباید از آن خودداری نمایند.  
از نظر اسلام انتخاب کننده و رای دهنده هم‌چون شاهد و گواهی‌دهنده است و باید از شروطی مانند علدات و حسن سلوک برخوارد باشد. هم‌چنین هرگاه از رای دهندگان دارای شرایط [[عدل|عدالت]] و پاکی سیرت خواسته شود که رای خود را بدهند، نباید از آن خودداری نمایند.  
کاندیدای نمایندگی مردم نیز بایستی دارای صفات آگاهی و امانت‌داری و به تعبیر دیگر «تخصص و تقوی» برخوردار باشد.
کاندیدای نمایندگی مردم نیز بایستی دارای صفات آگاهی و امانت‌داری و به تعبیر دیگر «تخصص و تقوی» برخوردار باشد.