صفویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:


کمپفر دربارهٔ وزیر اعظم صفوی می‌گوید: «وزیر در رأس دیوانسالاری صفوی قرار دارد. بزرگترین مقام دولتی مخصوص رئیس دیوان عالی و شخص اول از بین بزرگان مملکت یعنی وزیر اعظم است؛ او نیابت اعلیحضرت را نیز عهده‌دار است و به‌دلیل مقام مهمش، لقب اعتمادالدوله و وزیر اعظم گرفته‌است. لقب اعتمادالدوله اغلب در خطاب و در محاوره به کار می‌رفت، در حالی که وزیر اعظم اصولاً در مکاتبات استفاده می‌شد. این دو لقب نشان‌دهندهٔ بزرگترین منصب دولتی ایران است. وزیر اعظم را می‌توان محور ادارهٔ امور ایران دانست زیرا تمامی کارها و حیات عمومی به‌وسیلهٔ او جریان دارد. راه رسیدن به مقام و ثروت به دست او ممکن است و فقط در صورت خواست او شاه از خبری آگاه می‌شود. اوست که قراردادهای اتحاد را می‌پذیرد یا رد می‌کند، ضرب مسکوکات و سایر حقوق پادشاهی به دست اوست و بدون موافقت او هیچ تغییری صورت نمی‌گیرد. منزل او در مجاورت قصر سلطنتی قرار دارد و تمام روز را در بیرونی کاخ سیر می‌کند و همان‌جا اوامر شاه را نیز دریافت می‌نماید و در صورت لزوم با وی ملاقات می‌کند. او در این زمان که در بیرونی کاخ است گزارش وکلا، عرضه‌ها، تقاضاهای رسیده و مراسلات حکام را می‌خواند و به آن‌ها پاسخ می‌دهد. وی همیشه مشغول و گرفتار است و فقط برای استراحت به منزل و کنار خانواده می‌رود. وی شخصاً خیلی اندک با شاه صحبت می‌کند و اغلب طرف صحبت او و شاه خواجه‌سرایان هستند. در پذیرایی‌های عمومی و رسمی جای وزیر اعظم به عنوان رئیس دیوان عالی در طرف چپ پادشاه و نزدیک او است».<ref>کمپفر، انگلبرت (چاپ اول انجمن آثار ملی 1350). سفرنامه کمپفر. خارزمی. صص. ۱۲۴</ref>  
کمپفر دربارهٔ وزیر اعظم صفوی می‌گوید: «وزیر در رأس دیوانسالاری صفوی قرار دارد. بزرگترین مقام دولتی مخصوص رئیس دیوان عالی و شخص اول از بین بزرگان مملکت یعنی وزیر اعظم است؛ او نیابت اعلیحضرت را نیز عهده‌دار است و به‌دلیل مقام مهمش، لقب اعتمادالدوله و وزیر اعظم گرفته‌است. لقب اعتمادالدوله اغلب در خطاب و در محاوره به کار می‌رفت، در حالی که وزیر اعظم اصولاً در مکاتبات استفاده می‌شد. این دو لقب نشان‌دهندهٔ بزرگترین منصب دولتی ایران است. وزیر اعظم را می‌توان محور ادارهٔ امور ایران دانست زیرا تمامی کارها و حیات عمومی به‌وسیلهٔ او جریان دارد. راه رسیدن به مقام و ثروت به دست او ممکن است و فقط در صورت خواست او شاه از خبری آگاه می‌شود. اوست که قراردادهای اتحاد را می‌پذیرد یا رد می‌کند، ضرب مسکوکات و سایر حقوق پادشاهی به دست اوست و بدون موافقت او هیچ تغییری صورت نمی‌گیرد. منزل او در مجاورت قصر سلطنتی قرار دارد و تمام روز را در بیرونی کاخ سیر می‌کند و همان‌جا اوامر شاه را نیز دریافت می‌نماید و در صورت لزوم با وی ملاقات می‌کند. او در این زمان که در بیرونی کاخ است گزارش وکلا، عرضه‌ها، تقاضاهای رسیده و مراسلات حکام را می‌خواند و به آن‌ها پاسخ می‌دهد. وی همیشه مشغول و گرفتار است و فقط برای استراحت به منزل و کنار خانواده می‌رود. وی شخصاً خیلی اندک با شاه صحبت می‌کند و اغلب طرف صحبت او و شاه خواجه‌سرایان هستند. در پذیرایی‌های عمومی و رسمی جای وزیر اعظم به عنوان رئیس دیوان عالی در طرف چپ پادشاه و نزدیک او است».<ref>کمپفر، انگلبرت (چاپ اول انجمن آثار ملی 1350). سفرنامه کمپفر. خارزمی. صص. ۱۲۴</ref>  
=دین و مذهب=
زمانی که صفویان به قدرت رسیدند، مردم ایران بیشتر [[اهل تسنن]] بودند. شیعیان بیشتر در شهرهای [[مشهد]]، سبزوار، [[قم]]، کاشان، مناطق شمالی ایران و در میان قوم لر ساکن بودند. با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل و اعلام رسمیت تشیع، بیشتر مردم ایران به این مذهب شیعه روی آوردند و تسنن، بیشتر به مناطق مرزی تبدیل شد. از دلایل رسمی‌کردن مذهب تشیع به وسیله صفویان، ایجاد وحدت و یگانگی میان مردم، مشخص کردن ایران از دیگر کشورهای اسلامی و تأمین استقلال کشور بود.<ref>شکری، یدالله (۱۳۵۰). عالم آرای صفوی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران. ص. صفحه ۱۳۰</ref>
در دوره صفوی کتاب‌ها و رساله‌های متعددی به زبان فارسی ساده نوشته شد. با این اقدام، درک اصول دین و مسائل شرعی، از انحصار عربی دانان خارج شد و بسیاری از گروه‌های متوسط و پایین جامعه که سواد خواندن و نوشتن فارسی را داشتند هم، توانستند از این اطلاعات استفاده کنند.<ref> نوروزی، تمدن ایران در دورهٔ صفویه، ۴۲ و ۴۳</ref>
در عصر صفوی پادشاهان به ساخت و تعمیر [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref>، مدرسه و بناهای مذهبی توجه داشتند. پادشاهان صفوی در شهرهایی مشهد و قم نیز بناهایی احداث کردند. در آن زمان بزرگان و ثروتمندان هم، مسجد و مدرسه‌های زیادی ساختند.<ref>نوروزی، تمدن ایران در دورهٔ صفویه، ۴۳</ref>
سوگواری برای کشته‌شدگان شیعه که در زمان حکومت صفویه، رونق بسیار یافت. روضه خوانی و مداحی در ایام [[محرم]] معمول شد. دیگر فعالیت‌های مذهبی رایج عبارت بودند از: شبیه خوانی، راه افتادن هیئت (دسته) با علم و کتل در معبرها، تکیه‌ها و مسجدها، جشن گرفتن روزهای ولادت ائمه شیعه و عزاداری در ایام درگذشت آنان. شاعران نیز، تحت تأثیر این جو مذهبی، موضوع اشعار خود را تغییر دادند و به ستایش و مدح ائمه و سرودن مرثیه برای آنان پرداختند. از جمله شعرهای معروف در این زمینه می‌توان به اشعار محتشم کاشانی در این زمینه معروف است.<ref>نوروزی، تمدن ایران در دورهٔ صفویه، ۴۳</ref>
صفویان مردم را برای زیارت کردن تشویق می‌کردند. در این دوره، به دلیل جنگ‌های دائمی با عثمانیان، به جای زیارت اماکن متبرک‌های که در [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> قرار داشت، زیارت مشهد و قم رواج یافت. در آن زمان شاه عباس اول، برای زیارت مرقد امام هشتم، مسیر اصفهان تا مشهد را پیاده طی کرد.<ref>نوروزی، تمدن ایران در دورهٔ صفویه، ۴۳</ref>


=صفویه و تشیع=
=صفویه و تشیع=