نقد اهل تصوف بر تصوف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


'''نقد اهل تصوف بر تصوف''' از ابتدای شکل‌گیری [[تصوف]]، نسبت به آراء و عادات صوفیان وجود داشته است.
'''نقد اهل تصوف بر تصوف''' از ابتدای شکل‌گیری [[تصوف]] نسبت به آراء و عادات صوفیان وجود داشته است. در حقیقت بسیاری از انتقادات عالمان و فقیهان به صوفیان هم‌زمان و حتی پیش‌تر  در کلام خود صوفیه نیز آمده بود و کوچک‌ترین کج‌روی از دید نقادان این گروه پوشیده نمی‌ماند.
در حقیقت بسیاری از انتقادات عالمان و فقیهان به صوفیان، هم‌زمان و حتی پیش‌تر، در کلام خود صوفیه نیز آمده بود و کوچک‌ترین کج‌روی از دید نقادان این گروه پوشیده نمی‌ماند.
 


=نقد افراد=
=نقد افراد=
خط ۱۶: خط ۱۴:
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۵۲۲، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۵۲۲، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، بیت ۹۷۰ بب‌ ، به کوشش صادق گوهرین، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، بیت ۹۷۰ بب‌ ، به کوشش صادق گوهرین، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  


=نگارش آثار نقد=
=نگارش آثار نقد=
در این هنگام و نیز در سده‌های پس از آن، بسیاری از [[دستینه ها در ادبیات تصوف|نویسندگان صوفیه]] برای نشان دادن روش و منش درست، و اصلاح خطاهای راه یافته به تصوف، [[دستینه ها در مقامات و آداب|رساله‌ها و کتاب‌هایی]] نوشتند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: رساله فی غلطات الصوفیة، اثر ابوعبدالرحمان سلمی <ref>عفیفی، ابوالعلاء، ج۱، ص۸۳، الملامتیة و الصوفیة و اهل الفتوة، بیروت، ۱۳۶۴ق.</ref>  
در این هنگام و نیز در سده‌های پس از آن، بسیاری از نویسندگان صوفیه برای نشان دادن روش و منش درست و اصلاح خطاهای راه یافته به تصوف  [[دستینه ها در مقامات و آداب|رساله‌ها و کتاب‌هایی]] نوشتند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: رساله فی غلطات الصوفیة، اثر ابوعبدالرحمان سلمی <ref>عفیفی، ابوالعلاء، ج۱، ص۸۳، الملامتیة و الصوفیة و اهل الفتوة، بیروت، ۱۳۶۴ق.</ref>  
اللمع ابونصر سراج <ref>سراج، عبدالله، ج۱، ص۴۰۹-۴۳۶، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۱۴م.</ref>  
اللمع ابونصر سراج <ref>سراج، عبدالله، ج۱، ص۴۰۹-۴۳۶، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۱۴م.</ref>  
التعرف لمذهب اهل التصوف، اثر ابوبکر کلابادی، <ref>کلابادی، محمد، ج۱، ص۲۰، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور، بیروت، ۱۴۰۰ق.</ref>  
التعرف لمذهب اهل التصوف، اثر ابوبکر کلابادی، <ref>کلابادی، محمد، ج۱، ص۲۰، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور، بیروت، ۱۴۰۰ق.</ref>  
خط ۳۳: خط ۳۰:
<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۱۷۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  
<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۱۷۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  


گاه نیز از برخی طریقه‌های صوفیه از جمله ملامتیه، <ref>هجویری، علی، ج۱، ص۷۳، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.</ref>  
گاه نیز از برخی طریقه‌های صوفیه از جمله [[ملامتیه]]، <ref>هجویری، علی، ج۱، ص۷۳، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.</ref>  
<ref>سهروردی، عمر، ج۱، ص۷۳، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.</ref>  
<ref>سهروردی، عمر، ج۱، ص۷۳، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.</ref>  
قلندریه <ref>عزالدین کاشانی، محمود، ج۱، ص۱۲۲، مصباح الهدایه، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، ۱۳۶۷ش.</ref>  
[[قلندریه]] <ref>عزالدین کاشانی، محمود، ج۱، ص۱۲۲، مصباح الهدایه، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، ۱۳۶۷ش.</ref>  
<ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، ج۱، ص۵۸۳، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  
<ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، ج۱، ص۵۸۳، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  
و نیز اهل فتوت <ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  
و نیز [[اهل فتوت]] <ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  
انتقاد می‌شد.
انتقاد می‌شد.


خط ۵۶: خط ۵۳:
نجم‌الدین رازی (د ۶۴۵ ق) نیز اعتقاد به حلول را از لغزش‌گاه‌های سالکان دانست و آن را نتیجۀ برخی تجلیات انوار و صفات الاهی شمرد که سالک را دچار پندار و غرور می‌سازد. <ref>نجم‌الدین رازی، عبدالله، ج۱، ص۲۳۱، مرصاد العباد، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۵ش.</ref>  
نجم‌الدین رازی (د ۶۴۵ ق) نیز اعتقاد به حلول را از لغزش‌گاه‌های سالکان دانست و آن را نتیجۀ برخی تجلیات انوار و صفات الاهی شمرد که سالک را دچار پندار و غرور می‌سازد. <ref>نجم‌الدین رازی، عبدالله، ج۱، ص۲۳۱، مرصاد العباد، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۵ش.</ref>  


شیخ محمود شبستری نیز اعتقاد به حـلـول و اتحاد را، چون مستلزم اذعان بـه دو وجـود ــ حـالّ و محلّ ــ است، منافی توحید دانست. <ref>شبستری، محمود، ج۱، ص۸۵، گلشن راز، به کوشش صمد موحد، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
شیخ محمود شبستری نیز اعتقاد به حـلـول و اتحاد را چون مستلزم اذعان بـه دو وجـود ــ حـالّ و محلّ ــ است، منافی توحید دانست. <ref>شبستری، محمود، ج۱، ص۸۵، گلشن راز، به کوشش صمد موحد، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  




== شطحیات==
==شطحیات==
دیگر آن‌که در حالات بی‌خودی از سوی برخی صوفیان عباراتی چون «انا الحق» و «سبحانی ما اعظم شأنی» نقل شد که به شطحیات شهرت یافت.
دیگر آن‌که در حالات بی‌خودی از سوی برخی صوفیان عباراتی چون «انا الحق» و «سبحانی ما اعظم شأنی» نقل شد که به شطحیات شهرت یافت.
هر چند که برخی عارفان چون حلاج، جان بر سر اقوالی از این نوع گذاشتند، اما برخی از مشایخ صوفیه، از جمله حارث محاسبی <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۷۲۳-۷۲۴، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
هر چند که برخی عارفان چون حلاج، جان بر سر اقوالی از این نوع گذاشتند، اما برخی از مشایخ صوفیه، از جمله حارث محاسبی <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۷۲۳-۷۲۴، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
خط ۷۶: خط ۷۳:
).
).


== وحدت وجود==
==وحدت وجود==
موضوع وحدت وجود نیز از جمله موضوعات بسیار بحث‌برانگیز بوده است و صوفیانی چون علاءالدولۀ سمنانی (د ۷۳۶ق) در این‌باره با بعضی از طرفداران ابن عربی (د ۶۳۸ق) به مناقشه پرداختند. <ref>علاءالدولۀ سمنانی، احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۴۶، مصنفات فارسی، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref>  
موضوع وحدت وجود نیز از جمله موضوعات بسیار بحث‌برانگیز بوده است و صوفیانی چون علاءالدولۀ سمنانی (د ۷۳۶ق) در این‌باره با بعضی از طرفداران ابن عربی (د ۶۳۸ق) به مناقشه پرداختند. <ref>علاءالدولۀ سمنانی، احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۴۶، مصنفات فارسی، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref>  


خط ۸۲: خط ۷۹:
<ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۵۱۷، محیی‌الدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref>  
<ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۵۱۷، محیی‌الدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref>  


 
==عشق==
== عشق==
عشق نیز از مباحث مهم تصوف است که با توحید و فنا رابطه‌ای نزدیک دارد و نزد بسیاری از صوفیه، به‌ویژه در تصوف عاشقانه، مفهومی محوری است و رابطۀ آن با حسن و جمال نیز همواره از موضوعات مورد توجه صوفیان بوده است، چندان که برخی از آنان چون ابوحلمان دمشقی، ذوالنون مصری، ابوحمزۀ بغدادی، ابوالحسین نوری، احمد غزالی، روزبهان بقلی، فخرالدین عراقی و اوحدالدین کرمانی، توجه به زیبایی‌های عالم و صورت‌های نیکو را مشاهدۀ تجلی جمال الاهی در این صور می‌دانستند و عشق مجازی را مقدمۀ عشق الاهی می‌شمردند. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۴-۱۱، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  
عشق نیز از مباحث مهم تصوف است که با توحید و فنا رابطه‌ای نزدیک دارد و نزد بسیاری از صوفیه، به‌ویژه در تصوف عاشقانه، مفهومی محوری است و رابطۀ آن با حسن و جمال نیز همواره از موضوعات مورد توجه صوفیان بوده است، چندان که برخی از آنان چون ابوحلمان دمشقی، ذوالنون مصری، ابوحمزۀ بغدادی، ابوالحسین نوری، احمد غزالی، روزبهان بقلی، فخرالدین عراقی و اوحدالدین کرمانی، توجه به زیبایی‌های عالم و صورت‌های نیکو را مشاهدۀ تجلی جمال الاهی در این صور می‌دانستند و عشق مجازی را مقدمۀ عشق الاهی می‌شمردند. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۴-۱۱، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  
<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۵۸۷-۵۸۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  
<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۵۸۷-۵۸۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  
خط ۹۷: خط ۹۳:
اینان صوفیان را از جمال‌پرستی و شاهدبازی برحذر داشتند و این‌گـونه گرایش‌ها را دام‌های شیطان بر سر راه سلوک به شمار آوردند.
اینان صوفیان را از جمال‌پرستی و شاهدبازی برحذر داشتند و این‌گـونه گرایش‌ها را دام‌های شیطان بر سر راه سلوک به شمار آوردند.
حتی عارفی چون روزبهان بقلی نیز که خود بر طریق عشق بود، در عبهر العاشقین صوفیان را از غلتیدن به دام شهوات و افتادن در گناهان به بهانۀ عشق برحذر داشته است. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۹۵-۹۸، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  
حتی عارفی چون روزبهان بقلی نیز که خود بر طریق عشق بود، در عبهر العاشقین صوفیان را از غلتیدن به دام شهوات و افتادن در گناهان به بهانۀ عشق برحذر داشته است. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۹۵-۹۸، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  


==سماع==
==سماع==
خط ۱۱۷: خط ۱۱۲:
بسیاری از صوفیه نیز در آثار خود سماع رایج در روزگار خود را نکوهیده، و آن را اسم بی‌معنی و کالبد بی‌روح خوانده‌اند <ref>باخرزی، یحیی، ج۲، ص۱۹۵، اوراد الاحباب، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.</ref>  
بسیاری از صوفیه نیز در آثار خود سماع رایج در روزگار خود را نکوهیده، و آن را اسم بی‌معنی و کالبد بی‌روح خوانده‌اند <ref>باخرزی، یحیی، ج۲، ص۱۹۵، اوراد الاحباب، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.</ref>  
و ناروایی‌های سماع صوفیان زمانه را برشمرده‌اند. <ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، ج۱، ص۶۲۹-۶۳۲، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  
و ناروایی‌های سماع صوفیان زمانه را برشمرده‌اند. <ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، ج۱، ص۶۲۹-۶۳۲، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  


==اسقاط تکلیف==
==اسقاط تکلیف==
خط ۱۳۷: خط ۱۳۱:


وی همچنین رساله‌ای خاص در نکوهش اباحتیان نوشته است. <ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۵۲-۲۰۹، دومجدد: پژوهش‌هایی دربارۀ محمد غزالی و فخر رازی، تهران، ۱۳۸۱ش.</ref>  
وی همچنین رساله‌ای خاص در نکوهش اباحتیان نوشته است. <ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۵۲-۲۰۹، دومجدد: پژوهش‌هایی دربارۀ محمد غزالی و فخر رازی، تهران، ۱۳۸۱ش.</ref>  


==بی‌اعتنایی به علوم==
==بی‌اعتنایی به علوم==
خط ۱۴۶: خط ۱۳۹:


محمد غزالی نیز بر صوفیان بی‌بهره از علم حال که از علم قال می‌گریزند، نقدی تند دارد و آنان را اباحتی می‌خواند. <ref>غزالی، محمد، ج۱، ص۳۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  
محمد غزالی نیز بر صوفیان بی‌بهره از علم حال که از علم قال می‌گریزند، نقدی تند دارد و آنان را اباحتی می‌خواند. <ref>غزالی، محمد، ج۱، ص۳۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  


==رفتارها و آداب خاص==
==رفتارها و آداب خاص==
خط ۲۳۸: خط ۲۳۰:
=منبع=
=منبع=
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷ .
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷ .


=پانویس=
=پانویس=


[[رده: تصوف]]
[[رده: تصوف]]
[[رده: صوفیه]]
[[رده: صوفیه]]
<references />