جعدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
جعديه‏ از فرق «مرجئه» بوده و از پيروان جعد بن درهم به شمار مى‏ رفتند.
جعدیه‏ از فرق «[[مرجئه]]» بوده و از پیروان جعد بن درهم به شمار مى‏ رفتند.


==نام اصلی==
==نام اصلی==
نام اصلی وى مؤدب مروان بن محمّد اموى بود كه به او جعدى مى ‏گفتند، از اين جهت نام «جعد» بر وى نهاده شده است.
نام اصلی وى مؤدب مروان بن محمّد اموى بود كه به او جعدى مى ‏گفتند از این جهت نام «جعد» بر وى نهاده شده است.


==تاریخچه==
==تاریخچه==
جعد از شاگردان‌ و ارادتمندان‌ [[وَهْب ‌بن‌ مُنَبّه‌]]  بود. ممكن‌ است‌ که جعد قول‌ به‌ قدر را از وهب‌ گرفته‌ باشد، چرا كه‌ بنا بر گزارش ها، وهْب‌ مدتی‌ بر این‌ نظر بوده‌ و كتابی‌ هم‌ در باره قدر نگاشته است. اما در ادامه نظر وهب‌ تغییر كرد‌، در حالی ‌كه‌ جعد قدری‌ باقی‌ ماند. همچنین‌ طبق‌ گزارش های‌ موجود، وهب‌ در باره توجه‌ فوق‌العاده جعد به‌ مسئله [[صفات‌ خدا]] هشدار داده‌ و او را از غور در این‌ مسئله‌ منع‌ نموده‌ بود.جعد مدتی‌ زندانی‌ بود و پیش‌ از سال‌ 125، احتمالاً در سال‌ 124 یا 120، ظاهراً به‌ سبب‌ عقاید غیر متعارفش‌، و چه‌ بسا به‌ علل‌ سیاسی‌، به‌ امر [[هشام‌بن‌ عبدالملك‌]] و به‌ دست‌ [[خالدبن‌ عبداللّه‌ قسری‌]]  والی‌ [[كوفه‌]]، در ملاعام‌ به‌قتل‌ رسید. اگر زمان‌ حكومت‌ خالد بركوفه‌ سال های‌ 105 تا 120 بوده‌ باشد و جعد در 124 كشته‌ شده‌ باشد، در اصالت‌ داستان‌ نحوه قتل‌ او، كه‌ در روز عید قربان‌ و به‌ صورت‌ قربانی‌ كردن‌ جعد بوده‌، می‌توان‌ تردید كرد؛ اما، چون‌ در ذكر دقیق‌ سال ها ممكن‌ است‌ اشتباه‌ شده‌ باشد و ماجرای‌ جعد و خالد بارها نقل‌ شده‌ است‌، این‌ گزارش‌ را فی‌الجمله‌ باید درست‌ تلقی‌ كرد. <ref>ر ک، دانش نامه جهان اسلام، جلد اول، ص 4690 ذیل جعد بن درهم. همراه با ویرایش و دخل و تصرف اندک</ref>در گزارش دیگری نیز آمده است که  جعد بن درهم در روزگار خلافت هشام بن عبد الملك، مروان بن محمد را تعليم مى‏ داد.هشام می دانست كه او [[زنديق]] است از اين جهت وى را به [[بصره]] تبعيد كرد. والى بصره در آن هنگام «خالد بن عبد اللّه القسرى» بود.چون [[عيد قربان]] فرا رسيد، خالد پس از اين كه خطبه عيد را تمام كرد گفت اى مردم هر يك از شما حيوانى را براى خدا قربانى مى ‏كنید امّا قربانى من «جعد بن درهم» است، سپس از منبر فرود آمد و دستور داد تا سر او را بریدند. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 137 همراه با ویراش و حذف و اضافه و اصلاح جملات</ref>
جعد از شاگردان‌ و ارادتمندان‌ [[وَهْب ‌بن‌ مُنَبّه‌]]  بود. ممكن‌ است‌ که جعد قول‌ به‌ قدر را از وهب‌ گرفته‌ باشد، چرا كه‌ بنا بر گزارش ها، وهْب‌ مدتی‌ بر این‌ نظر بوده‌ و كتابی‌ هم‌ در باره قدر نگاشته است. اما در ادامه نظر وهب‌ تغییر كرد‌، در حالی ‌كه‌ جعد قدری‌ باقی‌ ماند. همچنین‌ طبق‌ گزارش های‌ موجود، وهب‌ در باره توجه‌ فوق‌العاده جعد به‌ مسئله [[صفات‌ خدا]] هشدار داده‌ و او را از غور در این‌ مسئله‌ منع‌ نموده‌ بود.جعد مدتی‌ زندانی‌ بود و پیش‌ از سال‌ 125، احتمالاً در سال‌ 124 یا 120، ظاهراً به‌ سبب‌ عقاید غیر متعارفش‌، و چه‌ بسا به‌ علل‌ سیاسی‌، به‌ امر [[هشام‌بن‌ عبدالملك‌]] و به‌ دست‌ [[خالدبن‌ عبداللّه‌ قسری‌]]  والی‌ [[كوفه‌]]، در ملاعام‌ به‌قتل‌ رسید. اگر زمان‌ حكومت‌ خالد بركوفه‌ سال های‌ 105 تا 120 بوده‌ باشد و جعد در 124 كشته‌ شده‌ باشد، در اصالت‌ داستان‌ نحوه قتل‌ او، كه‌ در روز عید قربان‌ و به‌ صورت‌ قربانی‌ كردن‌ جعد بوده‌، می‌توان‌ تردید كرد؛ اما، چون‌ در ذكر دقیق‌ سال ها ممكن‌ است‌ اشتباه‌ شده‌ باشد و ماجرای‌ جعد و خالد بارها نقل‌ شده‌ است‌، این‌ گزارش‌ را فی‌الجمله‌ باید درست‌ تلقی‌ كرد. <ref>ر ک، دانش نامه جهان اسلام، جلد اول، ص 4690 ذیل جعد بن درهم. همراه با ویرایش و دخل و تصرف اندک</ref>در گزارش دیگری نیز آمده است که  جعد بن درهم در روزگار خلافت هشام بن عبد الملك، مروان بن محمد را تعلیم مى‏ داد.هشام می دانست كه او [[زنديق|زندیق]] است از این جهت وى را به [[بصره]] تبعید كرد. والى بصره در آن هنگام «خالد بن عبد اللّه القسرى» بود.چون [[عيد قربان|عید قربان]] فرا رسید، خالد پس از این كه خطبه عید را تمام كرد گفت اى مردم هر یك از شما حیوانى را براى خدا قربانى مى ‏كنید امّا قربانى من «جعد بن درهم» است، سپس از منبر فرود آمد و دستور داد تا سر او را بریدند. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 137 همراه با ویراش و حذف و اضافه و اصلاح جملات</ref>


==اعتقادات کلامی==
==اعتقادات کلامی==
خط ۱۶: خط ۱۶:
[[رده: فرقه شناسی]]
[[رده: فرقه شناسی]]
[[رده:مذاهب مختلف کلامی ]]
[[رده:مذاهب مختلف کلامی ]]
<references />