هجرت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


=منظور از هجرت=
=منظور از هجرت=
"هجرت" از مادّۀ "هجر" به معنای ترک و جدایی است، مهاجرت در اصل به معنای بریدن از دیگری و ترک وی است.[۱]
"هجرت" از مادّۀ "هجر" به معنای ترک و جدایی است، مهاجرت در اصل به معنای بریدن از دیگری و ترک وی است.[۱]
مهاجرت گاهی با بدن: «...وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ...»[۲]«در بستر از آنها دوری نمائید».
مهاجرت گاهی با بدن: «...وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ...»[۲]«در بستر از آنها دوری نمائید».
خط ۱۱: خط ۹:


=اهمیّت هجرت=
=اهمیّت هجرت=
مسأله هجرت یکی از مهمترین مسائلی است که در آغاز اسلام، اساسی‌ترین نقش را در پیروزی حکومت اسلامی ایفا کرد و در همه زمانها از اهمیّت فوق‌ العاده‌ای برخوردار است که از یک سو مؤمنان را از تسلیم در برابر فشار و خفقان محیط باز می‌دارد و از سوی دیگر عامل صدور اسلام به نقاط مختلف جهان می‌شود.[۷]
مسأله هجرت یکی از مهمترین مسائلی است که در آغاز اسلام، اساسی‌ترین نقش را در پیروزی حکومت اسلامی ایفا کرد و در همه زمانها از اهمیّت فوق‌ العاده‌ای برخوردار است که از یک سو مؤمنان را از تسلیم در برابر فشار و خفقان محیط باز می‌دارد و از سوی دیگر عامل صدور اسلام به نقاط مختلف جهان می‌شود.[۷]


=جایگاه هجرت در متون دینی=
=جایگاه هجرت در متون دینی=
«هجرت» در زندگی بشر و پیشرفت علوم و بوجود آمدن تمدنها نقش تعیین کننده‏ای داشته و دارد؛ اسلام به عنوان آخرین دین الهی در ابعاد مختلف مسئله هجرت را مطرح کرده و بر آن پای فشرده است.
«هجرت» در زندگی بشر و پیشرفت علوم و بوجود آمدن تمدنها نقش تعیین کننده‏ای داشته و دارد؛ اسلام به عنوان آخرین دین الهی در ابعاد مختلف مسئله هجرت را مطرح کرده و بر آن پای فشرده است.


خط ۴۰: خط ۳۴:


=اقسام هجرت=
=اقسام هجرت=


← هجرت مکانی و ظاهری
← هجرت مکانی و ظاهری
خط ۵۷: خط ۴۹:


=انواع هجرت=
=انواع هجرت=


← برای فراگیری دانش
← برای فراگیری دانش
خط ۸۴: خط ۷۵:


=اهداف هجرت=
=اهداف هجرت=
از انواع هجرت، اهداف هجرت هم به دست می‏آید.
از انواع هجرت، اهداف هجرت هم به دست می‏آید.
گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ)و همه اهداف گذشته یا به نیّت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‏) است یا برای غیر خدا.
گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ)و همه اهداف گذشته یا به نیّت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‏) است یا برای غیر خدا.


=آثار هجرت در راه خدا=
=آثار هجرت در راه خدا=


← امنیت
← امنیت
خط ۱۰۹: خط ۹۶:


=اوصاف مهاجران=
=اوصاف مهاجران=
در تاریخ بشریت، کسانی بیشترین نقش سازنده را داشته‏اند که حرکت و هجرت کرده‏اند.
در تاریخ بشریت، کسانی بیشترین نقش سازنده را داشته‏اند که حرکت و هجرت کرده‏اند.
هجرت آدم علیه ‏السلام تاریخ بشر را، هجرت موسی علیه‏ السلام تاریخ یهودیت را و هجرت مسیح علیه ‏السلام سرنوشت مسیحیت را رقم زد و هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله سرآغاز فصل نوینی برای بشریت شد و هجرت علی علیه‏ السلام از مدینه به کوفه و هجرت حسین بن علی علیهماالسلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا، موجی شد که تمام حرکتها و موجها و هجرت گذشتگان در او جمع آمد و همین طور ائمه دیگر.
هجرت آدم علیه ‏السلام تاریخ بشر را، هجرت موسی علیه‏ السلام تاریخ یهودیت را و هجرت مسیح علیه ‏السلام سرنوشت مسیحیت را رقم زد و هجرت پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله سرآغاز فصل نوینی برای بشریت شد و هجرت علی علیه‏ السلام از مدینه به کوفه و هجرت حسین بن علی علیهماالسلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا، موجی شد که تمام حرکتها و موجها و هجرت گذشتگان در او جمع آمد و همین طور ائمه دیگر.
خط ۲۰۴: خط ۱۹۰:


=مهاجران نمونه=
=مهاجران نمونه=
قرآن و روایات گاهی برای اهمیّت هجرت به نمونه‏های عینی و عملی هجرت اشاره می‏کند.
قرآن و روایات گاهی برای اهمیّت هجرت به نمونه‏های عینی و عملی هجرت اشاره می‏کند.


خط ۲۷۲: خط ۲۵۶:


=هجرت مسلمانان=
=هجرت مسلمانان=
مسلمانان دو بار هجرت کردند:
مسلمانان دو بار هجرت کردند:


خط ۳۰۰: خط ۲۸۲:


=پاداش مهاجران=
=پاداش مهاجران=
از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، پاداشهای عظیمی است که خداوند در دنیا و آخرت به مهاجران عنایت نموده است، که به برخی موارد اشاره می‏شود:
از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، پاداشهای عظیمی است که خداوند در دنیا و آخرت به مهاجران عنایت نموده است، که به برخی موارد اشاره می‏شود:


خط ۳۲۹: خط ۳۰۹:


=پاداش مرگ در موقع هجرت=
=پاداش مرگ در موقع هجرت=
«...وَ مَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَ سَعَةً وَ مَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلی اللّهِ وَ کَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا »[۱۰۵]«...و هر کس به عنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد پاداش او بر خداست و خداوند، آمرزنده و مهربان است».
«...وَ مَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَ سَعَةً وَ مَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلی اللّهِ وَ کَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا »[۱۰۵]«...و هر کس به عنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد پاداش او بر خداست و خداوند، آمرزنده و مهربان است».
مهاجرت به سوی خدا و رسول کنایه از مهاجرت به سرزمین اسلام است سرزمینی که انسانها می‌توانند با کتاب خدا، سنّت رسول خدا آشنا شده و سپس به آن دو عمل کنند.[۱۰۶]
مهاجرت به سوی خدا و رسول کنایه از مهاجرت به سرزمین اسلام است سرزمینی که انسانها می‌توانند با کتاب خدا، سنّت رسول خدا آشنا شده و سپس به آن دو عمل کنند.[۱۰۶]
خط ۳۳۸: خط ۳۱۶:


=پی‌آمد ترک هجرت=
=پی‌آمد ترک هجرت=
«إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَـئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا »[۱۱۰]«کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.»
«إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَـئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا »[۱۱۰]«کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.»
با توجه به سیاق آیات مراد از "ظلم " در این آیه، ظلم به خویشتن است و ظلم به خویشتن در اثر روی گردانی از دین خدا و ترک برپاداریِ شعائر الهی، حاصل می‌شود و آن نیز در اثر زندگی در سرزمین کفر و شرک پدید می‌آید، انسان با زندگی در چنین محیطی عملاً راهی برای آموزش و عمل به معارف دین پیدا نمی‌کند.
با توجه به سیاق آیات مراد از "ظلم " در این آیه، ظلم به خویشتن است و ظلم به خویشتن در اثر روی گردانی از دین خدا و ترک برپاداریِ شعائر الهی، حاصل می‌شود و آن نیز در اثر زندگی در سرزمین کفر و شرک پدید می‌آید، انسان با زندگی در چنین محیطی عملاً راهی برای آموزش و عمل به معارف دین پیدا نمی‌کند.