احمد مشهور الحداد: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «احمد مشهور بن طه الحداد (1325-1416ق.) واعظ و واعظ اسلامی اهل حضرموت بود . او رویکرد...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:




فهرست
=نسب=
1 درصد از
2 تولد و تربیت او
3 سفرهای تبلیغی او
4 تعطیلات او
5 از سخنان او
6 نوشته های او
7 مرگ او
8 بازبینی کننده
8.1 استناد
9 لینک های خارجی
نسبت
احمد بن طاها بن علی بن عبدالله بن طاها بن عبدالله بن طاها بن عمر بن علوی بن محمد بن احمد بن عبدالله بن محمد بن علوی بن احمد آل -Haddad بن ابی بکر آل الطویل بن احمد Misrafa بن محمد بن عبدالله بن آل - فقیه احمد بن عبدالرحمن بن علوی، عموی فقیه، سرهنگ بن محمد، صاحب میرباط بن. علی خالی قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن احمد آل -مهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریدی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین ال -Sibt بن امام علی بن ابی طالب ، و امام علی، همسر فاطمه بنت محمد، درود بر او .
احمد بن طاها بن علی بن عبدالله بن طاها بن عبدالله بن طاها بن عمر بن علوی بن محمد بن احمد بن عبدالله بن محمد بن علوی بن احمد آل -Haddad بن ابی بکر آل الطویل بن احمد Misrafa بن محمد بن عبدالله بن آل - فقیه احمد بن عبدالرحمن بن علوی، عموی فقیه، سرهنگ بن محمد، صاحب میرباط بن. علی خالی قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن احمد آل -مهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریدی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین ال -Sibt بن امام علی بن ابی طالب ، و امام علی، همسر فاطمه بنت محمد، درود بر او .


وی سی و ششمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
وی سی و ششمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.


تولد و تربیت  
=تولد و تربیت=
وی در سال 1325 ق / 1907م در شهر قیدون در دوعان حضرموت به دنیا آمد و در محیطی پر از علم و درستی به سرپرستی مادرش صفیه بنت طاهر بن عمر الحداد پرورش یافت. که او را به بند علم شریف در قاجیدون پیوند زد و در آن علم خود را از عموهایش و دو شیخش عبدالله و علوی دو پسر طاهر بن عبد الله عزادار گرفت و هر دو فارغ شدند. شیخ حبیب علوی بن طاهر الحداد اصطاحبه همراه خود در برخی از سفرهای خود، او را به زیارت طارم برد و دانشمندان کلحبیب عبدالله بن عمر الشاطری و حبیب عبدالباری بن شیخ عیدروس را به او رساندند. هنگامی که در سال 1341 هجری قمری بدون یک قرن به جاوه ، اندونزی استصاحبه سفر کرد ، در آنجا از جمعی از علمای علویان گرفته شد.و دیگران. او چندان دوام نیاورد تا اینکه به قیدون بازگشت و از محبوبش شیخ عبدالله بن طاهر الحداد خواست که در رباط تدریس کند. از علوم بیشتر گرفت و تفسیر و حدیث و فقه و اصول و عرفان و علم و تاریخ عرب را آموخت و متون فراوانی را حفظ کرد. آل - حبیب احمد بن حسن نقیب العطاس متوجه در سنین پایین و دعا پشت سر او و از او روایت او را با کلی مجوز که مردم زمان خود مجاز می باشد. حبیب عمر بن احمد بن سمیط آخرین شیوخ او بود که آن را به طور کامل تصرف کرد.  
وی در سال 1325 ق / 1907م در شهر قیدون در دوعان حضرموت به دنیا آمد و در محیطی پر از علم و درستی به سرپرستی مادرش صفیه بنت طاهر بن عمر الحداد پرورش یافت. که او را به بند علم شریف در قاجیدون پیوند زد و در آن علم خود را از عموهایش و دو شیخش عبدالله و علوی دو پسر طاهر بن عبد الله عزادار گرفت و هر دو فارغ شدند. شیخ حبیب علوی بن طاهر الحداد اصطاحبه همراه خود در برخی از سفرهای خود، او را به زیارت طارم برد و دانشمندان کلحبیب عبدالله بن عمر الشاطری و حبیب عبدالباری بن شیخ عیدروس را به او رساندند. هنگامی که در سال 1341 هجری قمری بدون یک قرن به جاوه ، اندونزی استصاحبه سفر کرد ، در آنجا از جمعی از علمای علویان گرفته شد.و دیگران. او چندان دوام نیاورد تا اینکه به قیدون بازگشت و از محبوبش شیخ عبدالله بن طاهر الحداد خواست که در رباط تدریس کند. از علوم بیشتر گرفت و تفسیر و حدیث و فقه و اصول و عرفان و علم و تاریخ عرب را آموخت و متون فراوانی را حفظ کرد. آل - حبیب احمد بن حسن نقیب العطاس متوجه در سنین پایین و دعا پشت سر او و از او روایت او را با کلی مجوز که مردم زمان خود مجاز می باشد. حبیب عمر بن احمد بن سمیط آخرین شیوخ او بود که آن را به طور کامل تصرف کرد.  


دوران پس از بازگشت او از اندونزی به زادگاهش قایدون، پر از فعالیت های علمی، ادبی و اجتماعی، برداشت، دریافت و گردآوری بود تا اینکه آثار آن در انتشار تیپ دعوت پس از استقرار در آفریقا به ویژه در قاره آفریقا نمایان شد. بخش شرقی آن، از موگادیشو تا کنگو ، که در دوردست ها مورد غفلت باقی مانده بود، در مورد گسترش اسلام در این جهان پهناور برای چندین قرن.
دوران پس از بازگشت او از اندونزی به زادگاهش قایدون، پر از فعالیت های علمی، ادبی و اجتماعی، برداشت، دریافت و گردآوری بود تا اینکه آثار آن در انتشار تیپ دعوت پس از استقرار در آفریقا به ویژه در قاره آفریقا نمایان شد. بخش شرقی آن، از موگادیشو تا کنگو ، که در دوردست ها مورد غفلت باقی مانده بود، در مورد گسترش اسلام در این جهان پهناور برای چندین قرن.


سفرهای تبلیغی او
=سفرهای تبلیغی=
حبیب احمد معروف به شرق آفریقا را در اولین دیدار خود در سال 1347 هجری قمری / 1929 هجری قمری نقل مکان کرد و وارد زنگبار شد و با استقبال خانواده اش ملاقات کرد و در ماه رمضان درس و شرح قرآن کریم را برای آنها برپا کرد. علوی از شتر شبانه در جزیره لامو که در آن زندگی می‌کند دیدن کرد و با عمر بن احمد بن سمیت محبوب که در زنگبار زندگی می‌کند، ارتباط نزدیک برقرار کرد. و چون حبیب احمد مشهور متوجه شد که این سرزمین ها در شرق آفریقا، به جز تعداد اندکی از آنها خالی از موعظه است، تصمیم گرفت در آن سرزمین ها ساکن شود تا خدا را دعوت کند و عامه و خاصان را به دین خدا راهنمایی کند. اسلام آورد و شهر مومباسا را سکنی گزید ، سپس از آن به اوگاندا نقل مکان کرد و مدت هشت سال در کامپالا، پایتخت آن، برای تبلیغ اقامت گزید و در این مدت به مناطق مجاور رفت. در طول اقامت خود در اوگانداو سکونت او در پایتخت، کامپالا، توانست با نفوذ معنوی خود، بر دل بسیاری از مردم اثر بگذارد و بسیاری از عادات نادرست را که در بین مسلمانان آن مناطق به دلیل جهل و کمبود واعظ به ارث رسیده بود، از بین ببرد. او با اتفاقاتی که در مورد اختلاط زنان و مردان و عدم پایبندی زنان مسلمان به حجاب و وصیت آنان به دختران بود، مقابله کرد. با سکولارها و کمونیست های فرزندان مسلمانانی که در مدارسی که دولت های استعماری تأسیس کرده بودند، مقابله کرد. او همچنین به شدت با قادیانیان مقابله کرد و توانست عده ای از آنان را مسلمان کند.
حبیب احمد معروف به شرق آفریقا را در اولین دیدار خود در سال 1347 هجری قمری / 1929 هجری قمری نقل مکان کرد و وارد زنگبار شد و با استقبال خانواده اش ملاقات کرد و در ماه رمضان درس و شرح قرآن کریم را برای آنها برپا کرد. علوی از شتر شبانه در جزیره لامو که در آن زندگی می‌کند دیدن کرد و با عمر بن احمد بن سمیت محبوب که در زنگبار زندگی می‌کند، ارتباط نزدیک برقرار کرد. و چون حبیب احمد مشهور متوجه شد که این سرزمین ها در شرق آفریقا، به جز تعداد اندکی از آنها خالی از موعظه است، تصمیم گرفت در آن سرزمین ها ساکن شود تا خدا را دعوت کند و عامه و خاصان را به دین خدا راهنمایی کند. اسلام آورد و شهر مومباسا را سکنی گزید ، سپس از آن به اوگاندا نقل مکان کرد و مدت هشت سال در کامپالا، پایتخت آن، برای تبلیغ اقامت گزید و در این مدت به مناطق مجاور رفت. در طول اقامت خود در اوگانداو سکونت او در پایتخت، کامپالا، توانست با نفوذ معنوی خود، بر دل بسیاری از مردم اثر بگذارد و بسیاری از عادات نادرست را که در بین مسلمانان آن مناطق به دلیل جهل و کمبود واعظ به ارث رسیده بود، از بین ببرد. او با اتفاقاتی که در مورد اختلاط زنان و مردان و عدم پایبندی زنان مسلمان به حجاب و وصیت آنان به دختران بود، مقابله کرد. با سکولارها و کمونیست های فرزندان مسلمانانی که در مدارسی که دولت های استعماری تأسیس کرده بودند، مقابله کرد. او همچنین به شدت با قادیانیان مقابله کرد و توانست عده ای از آنان را مسلمان کند.


خط ۴۰: خط ۲۹:
او مسافر بین آفریقا و حجاز بود و نزدیک به چهل حج را به انجام رساند. و سفرهای دیگری به حضرموت، خانه اول خود، به حبشه ، اندونزی ، مالزی ، عمان ، مصر و برخی دیگر از کشورهای عربی خلیج فارس و از طریق سودان داشت . و تا زمانی که در تمام کشورهایی که از آنها بازدید می کرد، با بسیاری از دانشمندان آشنا شد.
او مسافر بین آفریقا و حجاز بود و نزدیک به چهل حج را به انجام رساند. و سفرهای دیگری به حضرموت، خانه اول خود، به حبشه ، اندونزی ، مالزی ، عمان ، مصر و برخی دیگر از کشورهای عربی خلیج فارس و از طریق سودان داشت . و تا زمانی که در تمام کشورهایی که از آنها بازدید می کرد، با بسیاری از دانشمندان آشنا شد.


تعطیلات
=اجازات علمی او=
از دوآن :
==از دوعن==


عموی پدرش صالح بن عبدالله الحداد
عموی پدرش صالح بن عبدالله الحداد
خط ۵۷: خط ۴۶:
حسین بن حمید المحضر
حسین بن حمید المحضر
محمد بن سالم با نیکی
محمد بن سالم با نیکی
از طارم :


==از تریم==
عبدالله بن عیدروس عیدروس
عبدالله بن عیدروس عیدروس
عبدالباری بن شیخ العیدروس
عبدالباری بن شیخ العیدروس
خط ۶۸: خط ۵۷:
عبدالرحمن بن عبید الله السقاف
عبدالرحمن بن عبید الله السقاف
محمد بن عوض با بهترین ها
محمد بن عوض با بهترین ها
از سییون :


==از سیئون==
احمد بن عبدالرحمن السقاف
احمد بن عبدالرحمن السقاف
محمد بن هادی السقاف
محمد بن هادی السقاف
محمد بن علی الحبشی
محمد بن علی الحبشی
عمر بن عبدالله الحبشی
عمر بن عبدالله الحبشی
از هاریدا :


==از حریضه=
محمد بن سالم العطاس
محمد بن سالم العطاس
عبدالله بن عقیل
عبدالله بن عقیل
از مکلا :


==از المکلا==
احمد بن محسن الحضر
احمد بن محسن الحضر
از حجاز :


==از حجاز==
عمر بن ابی بکر بگنید
عمر بن ابی بکر بگنید
عیدروس بن سالم البر
عیدروس بن سالم البر
خط ۹۰: خط ۷۹:
احمد السنوسی
احمد السنوسی
محمد عبدالحی الکتانی
محمد عبدالحی الکتانی
از جاوا ، اندونزی :


==از جاوا ، اندونزی==
محمد بن احمد المحضر
محمد بن احمد المحضر
عبدالله بن محسن العطاس
عبدالله بن محسن العطاس
خط ۹۸: خط ۸۷:
علی بن عبدالرحمن الحبشی
علی بن عبدالرحمن الحبشی
ابوبکر بن محمد السقاف
ابوبکر بن محمد السقاف
از آفریقا :


==از آفریقا==
عمر بن احمد بن سمیت
عمر بن احمد بن سمیت
صالح بن علوی شتر شب
صالح بن علوی شتر شب
خط ۱۱۴: خط ۱۰۳:
عبدالقادر بن عبدالرحمن الجنید
عبدالقادر بن عبدالرحمن الجنید
محمد بن سعید آل بیض
محمد بن سعید آل بیض
از سخنان او  
 
==سخنان او==
او غالباً با بخشش صحبت می کرد، چون به خود اطمینان می داد و سینه اش را راحت می کرد، در حالی که کوتاه قد بود و در استفاده از اصلاحات کلامی و جملات بلاغی ظاهری نداشت، بنابراین این کلمه به زبان ارتباط بین عموم نزدیک می شود. به فهم نزدیکتر و سریعتر استجابت و پذیرش و رسیدن به مقصود و غایت، اکثر احادیث و خطبه های او خالی از علاقه به دعوت و پرداختن به آن و تشویق به ذکر و همراهی با آن نیست و حبیب عبدالقادر. بن احمد السقاف اغلب از او می خواست که در اجتماعات عمومی کلمه توحید را بیاموزد ، که از دیرباز توسط تعداد زیادی از کسانی که به دست او در شهرها و روستاهای شرق آفریقا به اسلام گرویدند، تعلیم داده شده است .
او غالباً با بخشش صحبت می کرد، چون به خود اطمینان می داد و سینه اش را راحت می کرد، در حالی که کوتاه قد بود و در استفاده از اصلاحات کلامی و جملات بلاغی ظاهری نداشت، بنابراین این کلمه به زبان ارتباط بین عموم نزدیک می شود. به فهم نزدیکتر و سریعتر استجابت و پذیرش و رسیدن به مقصود و غایت، اکثر احادیث و خطبه های او خالی از علاقه به دعوت و پرداختن به آن و تشویق به ذکر و همراهی با آن نیست و حبیب عبدالقادر. بن احمد السقاف اغلب از او می خواست که در اجتماعات عمومی کلمه توحید را بیاموزد ، که از دیرباز توسط تعداد زیادی از کسانی که به دست او در شهرها و روستاهای شرق آفریقا به اسلام گرویدند، تعلیم داده شده است .


او در علم گفت:
او در علم گفت:
«علم بر دو قسم است: علم منفعت و علم وقف، علم منفعت: آن چیزی که انسان با فکر و عقل و با آموختن آن را می جوید، این گونه علوم، علوم دنیا هستند، علوم شریعت و علوم احکامی که او به همه آنها از راه کسب و آموختن و قرائت و فهم و عقل به آن دست می یابد و یاد می گیرد، به شما می آموزد که در دل خود را تحویل دهید و معانی آیات و معانی اسماء و صفات را بفهمید و بدانید. و معانی از همه علوم، و همچنین گفت به او ، علم Alldni ، و او به دست به شناسایی و آگاه از الهام وارد ") uallmnah از DNA آلما ( [ 18 : 65] .
«علم بر دو قسم است: علم منفعت و علم وقف، علم منفعت: آن چیزی که انسان با فکر و عقل و با آموختن آن را می جوید، این گونه علوم، علوم دنیا هستند، علوم شریعت و علوم احکامی که او به همه آنها از راه کسب و آموختن و قرائت و فهم و عقل به آن دست می یابد و یاد می گیرد، به شما می آموزد که در دل خود را تحویل دهید و معانی آیات و معانی اسماء و صفات را بفهمید و بدانید. و معانی از همه علوم، و همچنین گفت به او ، علم Alldni ، و او به دست به شناسایی و آگاه از الهام وارد ") uallmnah از DNA آلما ( [ 18 : 65] .