حسین نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۳: خط ۹۳:
شیخ آقا بزرگ طهرانی نویسنده الذریعة، حاج [[شیخ عباس قمی]]، آیت الله شیخ [[محمدحسین کاشف الغطاء]]، آیت الله علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، شیخ اسماعیل اصفهانی، آیت الله [[میرزا جواد آقا ملکی تبریزی]]، [[شیخ فضل الله نوری]]، آیت الله شیخ محمدتقی بافقی، سید جمال الدین عاملی اصفهانی، شیخ مرتضی بن محمد عاملی، شیخ محمدباقر بیرجندی مؤلف کبریت أحمر، حاج میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری و برخی بزرگان دیگر. <ref>گلشن ابرار، ج 1،ص 416 ـ 417</ref>
شیخ آقا بزرگ طهرانی نویسنده الذریعة، حاج [[شیخ عباس قمی]]، آیت الله شیخ [[محمدحسین کاشف الغطاء]]، آیت الله علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، شیخ اسماعیل اصفهانی، آیت الله [[میرزا جواد آقا ملکی تبریزی]]، [[شیخ فضل الله نوری]]، آیت الله شیخ محمدتقی بافقی، سید جمال الدین عاملی اصفهانی، شیخ مرتضی بن محمد عاملی، شیخ محمدباقر بیرجندی مؤلف کبریت أحمر، حاج میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری و برخی بزرگان دیگر. <ref>گلشن ابرار، ج 1،ص 416 ـ 417</ref>


=حفظ آثار شیعه از خطر نابودی=
محدث نوری تلاش های زیادی جهت پیدا کردن آثار قدیمی شیعه و حفظ آنها از آسیب نابودی داشته و این امر در برخی از نامه نگاری های وی با علمای شیعی کاملاً واضح ست. در یکی از نامه هایی که مرحوم نوری به میرحامد حسین نوشته، چنین آمده است:
«کتاب «نقض عثمانیه» [[ابن طاووس]] (ره) به زحمت در محلش پیدا شد، در دست غیر اهلش. هر تدبیر کردم در آن چند روز، به وصالش نرسیدم. باز بعضی را معیّن کردم که بگیرند. [[خداوند]] این خلق را انصاف و شعور کرامت فرماید. ضعف دین تا به اینجا رسیده که در جوار حضرت [[امیرالمؤمنین (ع)]] شخصی از اهل علم از کتابی که در آن تقویت [[دین]] است، مضایقه می کند. جنابعالی به همت عالیه میل دارید که از بلاد بعیده تحصیل کتب مناقب شود!». <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3، ص 152</ref>
مدتی پس از آن در نامه ای دیگر می نویسد:
«کتاب «نقض عثمانیه» هنوز در طلسم است. شرحش طولانی است. امیدوارم آخر به دست آید. خداوند به این خلق انصاف بدهد. از قرار مذکور صاحب این کتاب کتابخانه معتبری دارد که همه از نسخ کهنه قدیمه اند و احدی به آن ها راه ندارد و ابداً به سطری از آنها منتفع نمی شود». <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3، ص 152</ref>
تلاش محدث نوری منحصر به یافتن نسخه ها نبود. در نامه ای دیگر که در تاریخ 4 شوال 1317 نوشته است، چنین اظهار داشته که برای 24 حدیث از 100 حدیث کتاب «مائة منقبة» ابن شاذان ـ که تمام احادیث آن مرسل است ـ سند پیدا کرده و آن احادیث را از حالت ارسال خارج کرده است. <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3،ص 153</ref>
نکته‌ی قابل توجه این است که وی در بیشتر موارد به تنهایی بار سنگین این مسئولیت ها را به دوش کشیده است و با کمترین امکانات سعی در جمع آوری نسخه های قدیمی، استنساخ و مقابله آنها و .... نموده است. تا جایی که شیخ آقا بزرگ طهرانی از قول استاد خود چنین نقل می کند:
«من در حالی می میرم که حسرتی در دل من باقی مانده است و آن این که در این سال های آخر عمر کسی [را] ندیدم که به من بگوید: فلانی این مقدار مال را بگیر و برای قلم و کاغذت خرج کن یا با آن کتاب بخر یا آن را به کاتب بده تا در کارهای تألیفی به تو کمک کند». <ref> طهرانی، آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعة، همان، ص 550</ref>
محدث نوری همچنین با علمای دیگری که به دنبال یافت کتب قدیمی بودند، همکاری داشته است. این مسأله از مکاتباتی که میر حامد حسین مؤلف «عبقات الأنوار» با محدث نوری داشته است، روشن می گردد. عمده‌ی این نامه ها در مورد پیدا شدن یا نشدن این کتاب مهم یا آن کتاب و کیفیت تحصیل آنهاست <ref> فخر الشریعة، حسن و رضوان شهری، ابوحسن، «نامه هایی از محدث نوری به میرحامد حسین»، نور علم، ش 48، ص 87</ref> که سندی آشکار برای زحمات شبانه روزی عالمان بزرگ اسلام در جهت حفظ میراث علمی شیعه از خطر نابودی و دفاع از کیان تشیع است.


=پانویس=
=پانویس=