مازیاریه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۱: خط ۱:
'''مازياريه‏''' پيروان مازيار و از خرمدينان بودند. آن ها از اتباع مازیار فرزند قارن بودند که پس از قتل مازیار، سالیان سال در طبرستان( مازندران) با لشکریان عرب مبارزه می کردند و تا مدت ها بعد از قرن سوم هجری قمری دوام داشتند.  <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بین الفرق، ص 277</ref> <ref>صفا ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج 1، ص 61   
'''مازیاریه‏''' پیروان مازیار و از خرمدینان بودند. آن ها از اتباع مازیار فرزند قارن بودند که پس از قتل مازیار، سالیان سال در طبرستان( مازندران) با لشکریان عرب مبارزه می کردند و تا مدت ها بعد از قرن سوم هجری قمری دوام داشتند.  <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بین الفرق، ص 277</ref> <ref>صفا ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج 1، ص 61   
</ref>
</ref>
البته در برخی از منابع آمده است که خرّمیان در واقع، فرقه‌ای با نام های مُحَمِّره، جاودانیه، بابکیه و مازیاریه بودند.<ref>عاطف سلّام عبد المحسن، ابحاث فی الادب‌العربی: الثورة‌البابکیة و اثرها فی الادب‌العربی،  قاهره، سال  ۱۹۶۸ میلادی، ج۱، ص۵۰ـ ۵۱.</ref>
البته در برخی از منابع آمده است که خرّمیان در واقع، فرقه‌ای با نام های مُحَمِّره، جاودانیه، بابکیه و مازیاریه بودند.<ref>عاطف سلّام عبد المحسن، ابحاث فی الادب‌العربی: الثورة‌البابکیة و اثرها فی الادب‌العربی،  قاهره، سال  ۱۹۶۸ میلادی، ج۱، ص۵۰ـ ۵۱.</ref>


==تاریخچه==
==تاریخچه==
مازيار از خاندان امراى محلى قديم طبرستان بود و پدرش قارن نام داشت. وى پس از فوت پدر،  به دربار [[مأمون]] خليفه [[عباسیان|عباسى]] رفت و اسلام را برگزید. مامون نام محمد را برای او انتخاب کرد و حاکمیت بخشی از طبرستان و رویان را به او سپرد. مازيار وقتی به طبرستان بازگشت،  عموى خويش را به قتل رساند و تمام طبرستان را تصرف کرد و خود را گيل گيلان و اسپهبد اسپهبدان نامید. در ررزگار [[معتصم عباسی|معتصم]] عباسی به دلیل اختلافی که با طاهریان  پیدا کرد، از فرستادن خراج طبرستان برای عبد الله بن طاهر که طبرستان نيز در حوزه امارت او بود، سر باز زد و برای مدتی خراج را بدون واسطه نزد خلیفه فرستاد و سر انجام به سبب تحریک افشین که خود دشمن طاهریان بود و چشم طمعی به [[خراسان]] داشت، از فرستادن خراج خود داری کرد.
مازیار از خاندان امراى محلى قدیم طبرستان بود و پدرش قارن نام داشت. وى پس از فوت پدر،  به دربار [[مأمون]] خلیفه [[عباسیان|عباسى]] رفت و اسلام را برگزید. مامون نام محمد را برای او انتخاب کرد و حاکمیت بخشی از طبرستان و رویان را به او سپرد. مازیار وقتی به طبرستان بازگشت،  عموى خویش را به قتل رساند و تمام طبرستان را تصرف کرد و خود را گیل گیلان و اسپهبد اسپهبدان نامید. در ررزگار [[معتصم عباسی|معتصم]] عباسی به دلیل اختلافی که با طاهریان  پیدا کرد، از فرستادن خراج طبرستان برای عبد الله بن طاهر که طبرستان نیز در حوزه امارت او بود، سر باز زد و برای مدتی خراج را بدون واسطه نزد خلیفه فرستاد و سر انجام به سبب تحریک افشین که خود دشمن طاهریان بود و چشم طمعی به [[خراسان]] داشت، از فرستادن خراج خود داری کرد.
مازیار در سال 224 هجرى قمری، آشكارا بر [[خليفه]] خروج كرد و مذهب سرخ علمان را  علنی کرد و نامش را آیین خرم دینان نهاد. او کشاورزان را تحریک کرد تا بر خداوندان مسلمان خويش بشورند و اموال شان را غارت کنند و خود وى در طبرستان مسجدها را ويران كرد و برج و باروهاى سارى و آمل و تميشه را خراب كرد و عده زيادى از [[مسلمانان]] را از سارى و آمل دستگیر کرد و در هرمزآباد -مکانی بين سارى و آمل- حبس كرد و خراج يك ساله را در دو ماه با زور و فشار از مردم گرفت و علاوه مخالفانش را به سرخ علمان خويش سپرد تا حلاک شان کنند.
مازیار در سال 224 هجرى قمری، آشكارا بر [[خلیفه]] خروج كرد و مذهب سرخ علمان را  علنی کرد و نامش را آیین خرم دینان نهاد. او کشاورزان را تحریک کرد تا بر خداوندان مسلمان خویش بشورند و اموال شان را غارت کنند و خود وى در طبرستان مسجدها را ویران كرد و برج و باروهاى سارى و آمل و تمیشه را خراب كرد و عده زیادى از [[مسلمانان]] را از سارى و آمل دستگیر کرد و در هرمزآباد -مکانی بین سارى و آمل- حبس كرد و خراج یك ساله را در دو ماه با زور و فشار از مردم گرفت و علاوه مخالفانش را به سرخ علمان خویش سپرد تا حلاک شان کنند.
اين سرخ علمان ظاهرا علاوه بر خرمدينان و [[مجوس|مجوسان]]،  شامل ناراضيان ديگر هم بودند. نهضت مازيار ديرى نپائيد و به زودى فرو نشست.
این سرخ علمان ظاهرا علاوه بر خرمدینان و [[مجوس|مجوسان]]،  شامل ناراضیان دیگر هم بودند. نهضت مازیار دیرى نپائید و به زودى فرو نشست.


==آداب و رسوم==
==آداب و رسوم==
در منابع آمد است که مازيار دين محمّره (سرخ علمان) را در گرگان و مازندران آشكار كرد. پیروان این آیین در مناطق کوهستانی آن دیار جشنی برپا می کردند و مردان شان پس از می گساری و ساز و نواز در تاریکی شب در هم می آمیختند.
در منابع آمد است که مازیار دین محمّره (سرخ علمان) را در گرگان و مازندران آشكار كرد. پیروان این آیین در مناطق کوهستانی آن دیار جشنی برپا می کردند و مردان شان پس از می گساری و ساز و نواز در تاریکی شب در هم می آمیختند.
پيروان مازیار امروز روستائيانى هستند كه در كوه ها بسر مى ‏برند. آن ها به ظاهر مسلمان هستند، اما در دل دشمن دین اند.  
پیروان مازیار امروز روستائیانى هستند كه در كوه ها بسر مى ‏برند. آن ها به ظاهر مسلمان هستند، اما در دل دشمن دین اند.  


==عاقبت مازیار==
==عاقبت مازیار==
عبد اللّه بن طاهر امير خراسان، عموى خويش حسن بن حسين را برای دفع مازيار فرستاد و معتصم خليفه نيز لشكرى گسيل داشت. مازيار پيش از جنگ و ظاهرا در پی خيانت برادرش کوهیار به دست حسن بن حسين گرفتار شد و سپس او را به سامرا بردند و  در آنجا پرداخت مبلغى را براى آزادى خويش پيشنهاد کرد، امّا خليفه نپذيرفت و دستور داد تا وی را به قتل رساندند و جسدش را نزديك جسد بابك بر دار كردند. نقل دیگری نیز هست که مازیار  در جنگ با شهريار بن شروين باوندى مغلوب شد و در سال 201  هجری قمری به مأمون پناه برد و سپس با موسى بن حفص جنگيده و سرانجام بر معتصم شوريد و در سال 204 هجری قمری به امر آن خليفه به ضرب تازيانه كشته شد و جسدش را در سامرا به دار آويختند.
عبد اللّه بن طاهر امیر خراسان، عموى خویش حسن بن حسین را برای دفع مازیار فرستاد و معتصم خلیفه نیز لشكرى گسیل داشت. مازیار پیش از جنگ و ظاهرا در پی خیانت برادرش کوهیار به دست حسن بن حسین گرفتار شد و سپس او را به سامرا بردند و  در آنجا پرداخت مبلغى را براى آزادى خویش پیشنهاد کرد، امّا خلیفه نپذیرفت و دستور داد تا وی را به قتل رساندند و جسدش را نزدیك جسد بابك بر دار كردند. نقل دیگری نیز هست که مازیار  در جنگ با شهریار بن شروین باوندى مغلوب شد و در سال 201  هجری قمری به مأمون پناه برد و سپس با موسى بن حفص جنگیده و سرانجام بر معتصم شورید و در سال 204 هجری قمری به امر آن خلیفه به ضرب تازیانه كشته شد و جسدش را در سامرا به دار آویختند.
<ref>مشکور محمد جواد،  فرهنگ فرق اسلامی، مشهد،  نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 382  با ویرایش  و اصلاح عبارات</ref> <ref>طبری محمد بن جریر، تاريخ طبرى تاريخ الامم و الملوك، 13 جلدی،  ليدن، سال 1876- 1901 میلادی، بخش مربوط به حوادث سال 224 هجری قمری</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر،  الفرق بين الفرق،  با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره،  سال 1948میلادی، ص 161</ref> <ref>زرین کوب عبدالحسین،  تاريخ ايران بعد از اسلام،  تهران، چاپ چهارم، سال 1362 شمسی، ص 546- 547.</ref>
<ref>مشکور محمد جواد،  فرهنگ فرق اسلامی، مشهد،  نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 382  با ویرایش  و اصلاح عبارات</ref> <ref>طبری محمد بن جریر، تاریخ طبرى تاریخ الامم و الملوك، 13 جلدی،  لیدن، سال 1876- 1901 میلادی، بخش مربوط به حوادث سال 224 هجری قمری</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر،  الفرق بین الفرق،  با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره،  سال 1948میلادی، ص 161</ref> <ref>زرین کوب عبدالحسین،  تاریخ ایران بعد از اسلام،  تهران، چاپ چهارم، سال 1362 شمسی، ص 546- 547.</ref>


==پانویس==
==پانویس==