ادیان و مذاهب در بنگلادش (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'می‌کنند')
جز (جایگزینی متن - 'می خواهد' به 'می‌خواهد')
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
هر چند بعضی از سنیها دشمنی امثال ابن تیمیه را با اهل بیت نمی پذیرفتند، آثار جدلی و مغرضانه او که نوشته های علامه حلی را رد می‌کند، مورد استفاده جدی علمای متاخر قرار گرفت. مخدوم الملک ملاعبدالله سلطان پوری، اولین کسی بود که آثار جدلی اهل سنت را به زبان عربی در هندوستان منتشر کرد و پس از او شاه ولی الله، شاه عبدالعزیز، ثناءالله پانی پتی و محمد قاسم ناتوتوی راه او را ادامه دادند. انگیزه آنها از نوشتن این گونه کتابها، آن بود که از گسترش محبوبیت تشیع جلوگیری کنند. جانشینان معاصر آنها، مولانا محمد منظورنعماتی، مولانا سید ابوالحسن علی ندوی، مولانا سعید احمد اکبر آبادی و علمایی از دوبند، ازمگره و ندوه (لکنهو) هستند.  
هر چند بعضی از سنیها دشمنی امثال ابن تیمیه را با اهل بیت نمی پذیرفتند، آثار جدلی و مغرضانه او که نوشته های علامه حلی را رد می‌کند، مورد استفاده جدی علمای متاخر قرار گرفت. مخدوم الملک ملاعبدالله سلطان پوری، اولین کسی بود که آثار جدلی اهل سنت را به زبان عربی در هندوستان منتشر کرد و پس از او شاه ولی الله، شاه عبدالعزیز، ثناءالله پانی پتی و محمد قاسم ناتوتوی راه او را ادامه دادند. انگیزه آنها از نوشتن این گونه کتابها، آن بود که از گسترش محبوبیت تشیع جلوگیری کنند. جانشینان معاصر آنها، مولانا محمد منظورنعماتی، مولانا سید ابوالحسن علی ندوی، مولانا سعید احمد اکبر آبادی و علمایی از دوبند، ازمگره و ندوه (لکنهو) هستند.  
هرچند انقلاب اسلامی معاصر ایران، فقط برای صهیونیسم و استعمارگران غربی و حامیان عربی آنها تهدید مهمی است، متعصبان علمای سنی هم، خشمگینانه با تشیع مخالفت می ورزند. آنان به منظور مبارزه با اتحاد مسلمانان که خواسته انقلاب ایران است، نه تنها شیخ نشینها و حکومتهای سلطنتی و مرتجع عرب را حمایت می‌کنند، بلکه با امپریالیسم غرب نیز همدل و همصدا شده اند. آنها عقاید شیعه را بخصوص در مسأله امامت و غیبت امام دوازدهم، آماج حمله های خود قرار داده اند.  
هرچند انقلاب اسلامی معاصر ایران، فقط برای صهیونیسم و استعمارگران غربی و حامیان عربی آنها تهدید مهمی است، متعصبان علمای سنی هم، خشمگینانه با تشیع مخالفت می ورزند. آنان به منظور مبارزه با اتحاد مسلمانان که خواسته انقلاب ایران است، نه تنها شیخ نشینها و حکومتهای سلطنتی و مرتجع عرب را حمایت می‌کنند، بلکه با امپریالیسم غرب نیز همدل و همصدا شده اند. آنها عقاید شیعه را بخصوص در مسأله امامت و غیبت امام دوازدهم، آماج حمله های خود قرار داده اند.  
امامت جزو ارکان مذهب اهل سنت نیست، اما متکلمین آنها در هزاران اثر مستند، درباره این مسئله بحث کرده اند و نوشته های متعددی نیز در این باره وجود دارد. دشمنان هندی مخالف با روابط دوستانه اهل تشیع و تسنن، سخت خودشان را مشغول حمله به اعتقادات شیعه کرده اند. در مسیر این سنت سوء، مولانا محمد منظور نعمانی و مولانا شید ابوالحسن علی ندوی، دو کتاب به زبان اردو چاپ و منتشر کرده اند. آنان تاکید می‌کنند که اهل سنت به راحتی می توانند اعتقادات غیر اسلامی را تحمل و هضم کنند، اما تحمل عقاید شیعه برای مذهب تسنن نابود کننده و مخرب است. مولانا محمد منظور نعمانی از ما می خواهد که بپذیریم، علمای اهل سنت در گذشته و حال از عقاید شیعه بی اطلاع بوده اند. او می گوید:
امامت جزو ارکان مذهب اهل سنت نیست، اما متکلمین آنها در هزاران اثر مستند، درباره این مسئله بحث کرده اند و نوشته های متعددی نیز در این باره وجود دارد. دشمنان هندی مخالف با روابط دوستانه اهل تشیع و تسنن، سخت خودشان را مشغول حمله به اعتقادات شیعه کرده اند. در مسیر این سنت سوء، مولانا محمد منظور نعمانی و مولانا شید ابوالحسن علی ندوی، دو کتاب به زبان اردو چاپ و منتشر کرده اند. آنان تاکید می‌کنند که اهل سنت به راحتی می توانند اعتقادات غیر اسلامی را تحمل و هضم کنند، اما تحمل عقاید شیعه برای مذهب تسنن نابود کننده و مخرب است. مولانا محمد منظور نعمانی از ما می‌خواهد که بپذیریم، علمای اهل سنت در گذشته و حال از عقاید شیعه بی اطلاع بوده اند. او می گوید:
مثلاً من به عنوان یک فرد، نه در دوره تحصیل و نه در دوران تدریس از شیعه چیزی بیش از یک انسان معمولی و عادی نمی دانستم، تا اینکه به طور اتفاقی، کتابهایی از چند عالم سنی که مذهب شیعه را بررسی کرده بودند، مطالعه کردم. به ویژه می توانم از کتاب مولانا قاضی احتشام الدین مراد آبادی به عنوان اولین کتابی که در این موضوع خواندم، نام ببرم. همچنین بعضی از کتابهای مولانا عبدالشکور لکنهویی را درباره این موضوع مطالعه کردم و بعداً این احساس به من دست داد که دانش کافی درباره مذهب شیعه را فرا گرفته ام و اطلاع کاملی به دست آورده ام. هنگامی که از تبلیغات فراوانی که علیه انقلاب ایران می شد و توطئه ای که داشت افکار مردم را منحرف می کرد، با خبر شدم، وظیفه دینی خود دانستم که در این باره چیزی بنویسم و برای رسیدن به این هدف، ضروری دانستم که از طریق مطالعه کتابهای اصلی و مستند شیعه و نیز نوشته های شخص آقای (امام) خمینی (ره)، آگاهی کافی درباره مذهب تشیع کسب کنم. با اینکه من متجاوز از هشتاد سال سن دارم و دچار ضعف و ناتوانی و بیماریهای متعدد هستم و تلاش مستمر و جدی برای من آسان نیست، علی رغم همه این مشکلات، هزاران صفحه از چنین کتابهایی را در طول یک سال مطالعه کردم.  
مثلاً من به عنوان یک فرد، نه در دوره تحصیل و نه در دوران تدریس از شیعه چیزی بیش از یک انسان معمولی و عادی نمی دانستم، تا اینکه به طور اتفاقی، کتابهایی از چند عالم سنی که مذهب شیعه را بررسی کرده بودند، مطالعه کردم. به ویژه می توانم از کتاب مولانا قاضی احتشام الدین مراد آبادی به عنوان اولین کتابی که در این موضوع خواندم، نام ببرم. همچنین بعضی از کتابهای مولانا عبدالشکور لکنهویی را درباره این موضوع مطالعه کردم و بعداً این احساس به من دست داد که دانش کافی درباره مذهب شیعه را فرا گرفته ام و اطلاع کاملی به دست آورده ام. هنگامی که از تبلیغات فراوانی که علیه انقلاب ایران می شد و توطئه ای که داشت افکار مردم را منحرف می کرد، با خبر شدم، وظیفه دینی خود دانستم که در این باره چیزی بنویسم و برای رسیدن به این هدف، ضروری دانستم که از طریق مطالعه کتابهای اصلی و مستند شیعه و نیز نوشته های شخص آقای (امام) خمینی (ره)، آگاهی کافی درباره مذهب تشیع کسب کنم. با اینکه من متجاوز از هشتاد سال سن دارم و دچار ضعف و ناتوانی و بیماریهای متعدد هستم و تلاش مستمر و جدی برای من آسان نیست، علی رغم همه این مشکلات، هزاران صفحه از چنین کتابهایی را در طول یک سال مطالعه کردم.  
مولانا یکی از اعضای کمیته دائمی «رابطة العالم الاسلامی» (مجمع جهانی اسلامی) و عضو بسیاری از مؤسسات متعصب اهل تسنن با گرایش وهابی است. از اعترافات مولانا نعمانی چنین برمی آید که بسیاری از نویسندگان کتابهای جدلی اهل سنت در قرن هفدهم و هجدهم هندوستان، همچون مجدد و شاه ولی الله، کتابهای اصلی حدیث شیعه مانند اصول کافی را مطالعه نکرده اند. این مولانای فرتوت و مریض، در طول دوازده سال دریافت اعجازآمیزی از شیعه به دست آورد! وی در حقیقت نتوانست کاری بیش از تورق صفحات کتاب فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الرباب، نوشته نوری طبرسی (متوفی 1320ق/1902م)، و کتاب کشف الا سرار و حکومت الهی (ولایت فقیه) امام خمینی را انجام دهد. همچنین به نظر می رسد که او صرفاً فقره هایی از اصول کافی را که کراراً در آثار جدلی اهل سنت نقل شده، مطالعه کرده باشد. کتابهای جدلی مولانا عبدالشکور به زبان اردو، منابع اصلی او را تشکیل می دادند.
مولانا یکی از اعضای کمیته دائمی «رابطة العالم الاسلامی» (مجمع جهانی اسلامی) و عضو بسیاری از مؤسسات متعصب اهل تسنن با گرایش وهابی است. از اعترافات مولانا نعمانی چنین برمی آید که بسیاری از نویسندگان کتابهای جدلی اهل سنت در قرن هفدهم و هجدهم هندوستان، همچون مجدد و شاه ولی الله، کتابهای اصلی حدیث شیعه مانند اصول کافی را مطالعه نکرده اند. این مولانای فرتوت و مریض، در طول دوازده سال دریافت اعجازآمیزی از شیعه به دست آورد! وی در حقیقت نتوانست کاری بیش از تورق صفحات کتاب فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الرباب، نوشته نوری طبرسی (متوفی 1320ق/1902م)، و کتاب کشف الا سرار و حکومت الهی (ولایت فقیه) امام خمینی را انجام دهد. همچنین به نظر می رسد که او صرفاً فقره هایی از اصول کافی را که کراراً در آثار جدلی اهل سنت نقل شده، مطالعه کرده باشد. کتابهای جدلی مولانا عبدالشکور به زبان اردو، منابع اصلی او را تشکیل می دادند.
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
علمای شیعه هندوستان نیز تفسیرهایی بر قرآن نوشته اند. تفسیر قرآن، نوشته مولانا ظفر حسن آمروهاوی که به زبان اردو، در پنچ جلد و در کراچی به چاپ رسیده، اثری فوق العاده است. او در این تفسیر، برخی از مسائلی را که به نظر می رسید با علوم روز تعارض دارند، حل کرده است. تفسیر دیگری به قلم مولانا علی نقی لکنهویی به زبان اردو تالیف شده است و احتمالاً در چند جلد به چاپ خواهد رسید. تا کنون چهار جلد این تفسیر منتشر شده است.  
علمای شیعه هندوستان نیز تفسیرهایی بر قرآن نوشته اند. تفسیر قرآن، نوشته مولانا ظفر حسن آمروهاوی که به زبان اردو، در پنچ جلد و در کراچی به چاپ رسیده، اثری فوق العاده است. او در این تفسیر، برخی از مسائلی را که به نظر می رسید با علوم روز تعارض دارند، حل کرده است. تفسیر دیگری به قلم مولانا علی نقی لکنهویی به زبان اردو تالیف شده است و احتمالاً در چند جلد به چاپ خواهد رسید. تا کنون چهار جلد این تفسیر منتشر شده است.  
از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعه ای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنیها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن می خوانند که به آن « تراویح» گفته می شود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بوده اند و سخنرانیها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کرده اند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیر های قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز می دادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشاره هایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان می‌کنند و یا مورد سوء برداشتهای خود قرار می دهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمه های اردو و فارسی قرآن را توصیه کرده اند و مطالعه تفسیر ها را هرگز توصیه نکرده اند.
از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعه ای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنیها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن می خوانند که به آن « تراویح» گفته می شود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بوده اند و سخنرانیها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کرده اند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیر های قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز می دادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشاره هایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان می‌کنند و یا مورد سوء برداشتهای خود قرار می دهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمه های اردو و فارسی قرآن را توصیه کرده اند و مطالعه تفسیر ها را هرگز توصیه نکرده اند.
این تقیه و اختفای کتابهای شیعه نبود که سنیها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسه ای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستانهای خیالی را که آنها نقل و شرح کرده اند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتابهای شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی می خواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانه های شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانه ای که در کتابخانه های عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است.
این تقیه و اختفای کتابهای شیعه نبود که سنیها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسه ای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستانهای خیالی را که آنها نقل و شرح کرده اند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتابهای شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی می‌خواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانه های شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانه ای که در کتابخانه های عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است.
شاید مولانا کتابخانه های حوزه های قم یا مشهد را ندیده و یا اگر هم دیده، توجه چندانی به آنها نکرده است. تعداد کتب علوم قرآنی هیچ کتابخانه ای غیر از کتابخانه دانشگاه الازهر قاهره به عدد کتابهای علوم قرآن در کتابخانه های مذکور نمی رسد. به هیچ وجه موجودی کتابخانه های مسعودی و خود ندوه و کتابخانه های دئوبند نمی تواند در موضوع علوم قرآنی، با انبوه کتابهای کتابخانه های قم و مشهد برابری کند. باید از مولانا ندوی درباره کتابفروشیهای ایران و نشریات آنها سؤال کرد. آیا در ایران قدیم و یا معاصر اصلاً کتاب خرید و فروش نمی شده و نمی‌شود؟ چرا مولانا که رئیس یک آکادمی سنی پیشرفته در لکنهو می باشد، کتب شیعی مورد انتقاد مثل اصول کافی و دیگر آثار اصلی شیعه را برای استفاده محققان سنی فراهم نکرد؟ شاید اگر این کتابها فراهم شده بود، مطالعات و بررسیهای مولانا درسن پیری بسیار آسان تر می شد و حداقل در حق وی به همان اندازه که در حق فرزند مولانا عبدالشکور، مولانا عبدالعالم فروغی دعا می شود، دعا می کردند.
شاید مولانا کتابخانه های حوزه های قم یا مشهد را ندیده و یا اگر هم دیده، توجه چندانی به آنها نکرده است. تعداد کتب علوم قرآنی هیچ کتابخانه ای غیر از کتابخانه دانشگاه الازهر قاهره به عدد کتابهای علوم قرآن در کتابخانه های مذکور نمی رسد. به هیچ وجه موجودی کتابخانه های مسعودی و خود ندوه و کتابخانه های دئوبند نمی تواند در موضوع علوم قرآنی، با انبوه کتابهای کتابخانه های قم و مشهد برابری کند. باید از مولانا ندوی درباره کتابفروشیهای ایران و نشریات آنها سؤال کرد. آیا در ایران قدیم و یا معاصر اصلاً کتاب خرید و فروش نمی شده و نمی‌شود؟ چرا مولانا که رئیس یک آکادمی سنی پیشرفته در لکنهو می باشد، کتب شیعی مورد انتقاد مثل اصول کافی و دیگر آثار اصلی شیعه را برای استفاده محققان سنی فراهم نکرد؟ شاید اگر این کتابها فراهم شده بود، مطالعات و بررسیهای مولانا درسن پیری بسیار آسان تر می شد و حداقل در حق وی به همان اندازه که در حق فرزند مولانا عبدالشکور، مولانا عبدالعالم فروغی دعا می شود، دعا می کردند.
شیعیانی که در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در هندوستان سکنا گزیدند، کوششهای فراوانی در جهت ایجاد تفاهم میان دو فرقه انجام دادند. آنها در پیشبرد مذهب اهل بیت(ع) در میان سنیها موفق شدند، اما تعداد روبه رشد تفضیلیه ها یا سنیهایی که حضرت علی(ع) را برتر از سه خلیفه اول می دانستند، موجب شد کسانی همچون مجدد الف ثانی احساس خطر کنند و حتی بر قراری روابط اجتماعی با شیعیان را ممنوع سازند.
شیعیانی که در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در هندوستان سکنا گزیدند، کوششهای فراوانی در جهت ایجاد تفاهم میان دو فرقه انجام دادند. آنها در پیشبرد مذهب اهل بیت(ع) در میان سنیها موفق شدند، اما تعداد روبه رشد تفضیلیه ها یا سنیهایی که حضرت علی(ع) را برتر از سه خلیفه اول می دانستند، موجب شد کسانی همچون مجدد الف ثانی احساس خطر کنند و حتی بر قراری روابط اجتماعی با شیعیان را ممنوع سازند.