بررسی نظریه قرائات سبعه در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد'
جز (جایگزینی متن - 'می نمود' به 'می‌نمود')
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳: خط ۱۳:




مفهوم قرائات در علم قرائات و نیز در مساله مبانی تفسیری عبارتست از: اختلافاتی که در الفاظ وحی از جهت حروف و کیفیت نگارش و اداء انها وجود دارد. ابن الجزری در تعریف علم قرائات می نویسد:   
مفهوم قرائات در علم قرائات و نیز در مساله مبانی تفسیری عبارتست از: اختلافاتی که در الفاظ وحی از جهت حروف و کیفیت نگارش و اداء انها وجود دارد. ابن الجزری در تعریف علم قرائات می‌نویسد:   




خط ۲۳: خط ۲۳:


==2-1-اصالت  قرآن و وعدم تاثیر قرائات گوناگون در ان==  
==2-1-اصالت  قرآن و وعدم تاثیر قرائات گوناگون در ان==  
از نکات مهمی که لازم است قبل از ورود در مساله قرائات مورد توجه قرار گیرد تمایز بین قرآن بعنوان کتاب نازل شده بر پیامبر ص و قرائات که از ناحیه قاریان و تلاوت کنندگان بر قرآن عارض شده است می باشد. کلام زرکشی دراین زمینه بسیار گویاست. ایشان در تمییز این‌دو از یکدیگر  می نویسد :  
از نکات مهمی که لازم است قبل از ورود در مساله قرائات مورد توجه قرار گیرد تمایز بین قرآن بعنوان کتاب نازل شده بر پیامبر ص و قرائات که از ناحیه قاریان و تلاوت کنندگان بر قرآن عارض شده است می باشد. کلام زرکشی دراین زمینه بسیار گویاست. ایشان در تمییز این‌دو از یکدیگر  می‌نویسد :  




بدان قرآن و قرائات دو حقیقت متغایر از هم می‌باشند ؛ قرآن همان وحی است که بر پیامبر ص بعنوان بیان و اعجاز نازل گریده است اما قرائات  اختلاف الفاظ وحی در کتابت حروف  و کیفیت ان است .<ref>البرهان زرکشی ج 1ص 318واعلم أن القرآن والقراءات حقیقتان متغایرتان ، فالقرآن هو الوحی المنزل على محمد صلى الله علیه وسلم للبیان والإعجاز ،  والقراءات هی اختلاف ألفاظ الوحی المذکور فی کتبة الحروف أو کیفیتها ; من تخفیف وتثقیل وغیرهما</ref>  
بدان قرآن و قرائات دو حقیقت متغایر از هم می‌باشند ؛ قرآن همان وحی است که بر پیامبر ص بعنوان بیان و اعجاز نازل گریده است اما قرائات  اختلاف الفاظ وحی در کتابت حروف  و کیفیت ان است .<ref>البرهان زرکشی ج 1ص 318واعلم أن القرآن والقراءات حقیقتان متغایرتان ، فالقرآن هو الوحی المنزل على محمد صلى الله علیه وسلم للبیان والإعجاز ،  والقراءات هی اختلاف ألفاظ الوحی المذکور فی کتبة الحروف أو کیفیتها ; من تخفیف وتثقیل وغیرهما</ref>  


نکته مهم دیگر انکه اختلاف قرائات هر چند در برخی موارد سبب اختلاف در معنا  می‌گردد اما شکی نیست که این امر به شیوه قرائت قراء مرتبط بوده بنابر این  مستلزم هیچ نوع تزلزلی دراصالت قرآن نخواهد بود  . ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :  
نکته مهم دیگر انکه اختلاف قرائات هر چند در برخی موارد سبب اختلاف در معنا  می‌گردد اما شکی نیست که این امر به شیوه قرائت قراء مرتبط بوده بنابر این  مستلزم هیچ نوع تزلزلی دراصالت قرآن نخواهد بود  . ایه الله خوئی در این زمینه می‌نویسد :  




خط ۴۴: خط ۴۴:


زرقانی در کتاب مناهل العرفان فی علوم القرآن  اسامی قراء سبعه را اینگونه بیان می کند : ....وهم نافع وعاصم وحمزة وعبدالله بن عامر وعبدالله بن کثیر وأبو عمرو بن العلاء وعلی الکسائی
زرقانی در کتاب مناهل العرفان فی علوم القرآن  اسامی قراء سبعه را اینگونه بیان می کند : ....وهم نافع وعاصم وحمزة وعبدالله بن عامر وعبدالله بن کثیر وأبو عمرو بن العلاء وعلی الکسائی
ایشان در مورد قرائات عشر نیز می نویسد : قراء سبعه به ضمیمه أبی جعفر ویعقوب وخلف ، قراء عشره می‌باشند. <ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن ج 1ص 287</ref>
ایشان در مورد قرائات عشر نیز می‌نویسد : قراء سبعه به ضمیمه أبی جعفر ویعقوب وخلف ، قراء عشره می‌باشند. <ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن ج 1ص 287</ref>
   
   
علامه طباطبائی  بعد از بیان  طبقات پنجگانه قراء و اسماء انها در زمینه قراء سبعه -  القراء السبعة-  می نویسد :  
علامه طباطبائی  بعد از بیان  طبقات پنجگانه قراء و اسماء انها در زمینه قراء سبعه -  القراء السبعة-  می‌نویسد :  




خط ۷۶: خط ۷۶:




قرائات  سبعه هر چند در جوامع اسلامی مدتی  بعنوان مبنا و میزان قرائتهای دیگر گردید  اما  بتدریج  از تعداد انها کاسته شد  بگونه ای که  امروزه  تنها قرائت باقی مانده از انها قرائت حفص ازعاصم  است که در تمامی جوامع اسلامی  رائج  می باشد  . فقط در کشور مغرب قرائت نافع به روایت ورش  متداول است .<ref>دراسات قرآنیه، صغیر، محمد حسین علی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1413، ص 110 - 111.؟؟؟؟؟ دکتر محمد حسین علی الصغیر در این باره می نویسد : تظل القضیه قضیه تاریخیه فحسب، إذ القرآن المعاصر الذی اجمع علیه العالم الاسلامی و هو ذات القرآن الذی نزل به الوحی علی رسول اللّه(ص) مرقوم بروایة حفص لقراءة عاصم بن ابی النجود الکوفی، باستثناء المغرب العربی الذی اعتمد قراءة نافع المدنی بروایة ورش</ref>
قرائات  سبعه هر چند در جوامع اسلامی مدتی  بعنوان مبنا و میزان قرائتهای دیگر گردید  اما  بتدریج  از تعداد انها کاسته شد  بگونه ای که  امروزه  تنها قرائت باقی مانده از انها قرائت حفص ازعاصم  است که در تمامی جوامع اسلامی  رائج  می باشد  . فقط در کشور مغرب قرائت نافع به روایت ورش  متداول است .<ref>دراسات قرآنیه، صغیر، محمد حسین علی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1413، ص 110 - 111.؟؟؟؟؟ دکتر محمد حسین علی الصغیر در این باره می‌نویسد : تظل القضیه قضیه تاریخیه فحسب، إذ القرآن المعاصر الذی اجمع علیه العالم الاسلامی و هو ذات القرآن الذی نزل به الوحی علی رسول اللّه(ص) مرقوم بروایة حفص لقراءة عاصم بن ابی النجود الکوفی، باستثناء المغرب العربی الذی اعتمد قراءة نافع المدنی بروایة ورش</ref>
    
    
==6-1- خاستگاه  و عوامل پیدایش اختلاف قرائات :==  
==6-1- خاستگاه  و عوامل پیدایش اختلاف قرائات :==  
خط ۸۹: خط ۸۹:
==7-1-لزوم تفکیک  بین قرائات سبعه و روایات سبع احرف==  
==7-1-لزوم تفکیک  بین قرائات سبعه و روایات سبع احرف==  
در کتب روائی فریقین  احادیثی وجود دارد که مفادش نزول قرآن به سبعه احرف می باشد . برخی از عالمان مساله قرائات سبعه را به این نوع احادیث مرتبط دانسته و ادعا می‌کنند که از جمله ادله اثبات حجیت قرائات قراء سبعه ، روایات مذکور می باشد .
در کتب روائی فریقین  احادیثی وجود دارد که مفادش نزول قرآن به سبعه احرف می باشد . برخی از عالمان مساله قرائات سبعه را به این نوع احادیث مرتبط دانسته و ادعا می‌کنند که از جمله ادله اثبات حجیت قرائات قراء سبعه ، روایات مذکور می باشد .
باید گفت  ادعای مذکور فاقد دلیل می باشد بلکه دلائل متعدد در نفی ان وجود دارد که بارزترینش ان است که مبنا قرار گرفتن قرائت  قراء سبعه از قرن سوم بوده که  در صدر اسلام - قرا ء مذکور - وجود نداشتند در حالی که  روایات سبعه احرف در عصر نزول قرآن بوده است . در این رابطه ایه الله خوئی می نویسد :
باید گفت  ادعای مذکور فاقد دلیل می باشد بلکه دلائل متعدد در نفی ان وجود دارد که بارزترینش ان است که مبنا قرار گرفتن قرائت  قراء سبعه از قرن سوم بوده که  در صدر اسلام - قرا ء مذکور - وجود نداشتند در حالی که  روایات سبعه احرف در عصر نزول قرآن بوده است . در این رابطه ایه الله خوئی می‌نویسد :


برخی بخیال اینکه احرف سبعه – در روایات- همان قرائات سبعه بوده جهت اثبات قرآنی بودن این قرائات به روایات مذکور متمسک می شوند در حالی هیچیک از محققین ، ادعای مذکور را تایید نمی‌کنند. <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 164 قد یتخیل أن الأحرف السبعة التی نزل بها القرآن هی القراءات السبع ، فیتمسک لاثبات کونها من القرآن بالروایات التی دلت على أن القرآن نزل على سبعة أحرف ، فلا بد لنا أن ننبه على هذا الغلط ، وان ذلک شئ لم یتوهمه أحد من العلماء المحققینالبیان فی تفسیر القرآن ص 164 قد یتخیل أن الأحرف السبعة التی نزل بها القرآن هی القراءات السبع ، فیتمسک لاثبات کونها من القرآن بالروایات التی دلت على أن القرآن نزل على سبعة أحرف ، فلا بد لنا أن ننبه على هذا الغلط ، وان ذلک شئ لم یتوهمه أحد من العلماء المحققین</ref>   
برخی بخیال اینکه احرف سبعه – در روایات- همان قرائات سبعه بوده جهت اثبات قرآنی بودن این قرائات به روایات مذکور متمسک می شوند در حالی هیچیک از محققین ، ادعای مذکور را تایید نمی‌کنند. <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 164 قد یتخیل أن الأحرف السبعة التی نزل بها القرآن هی القراءات السبع ، فیتمسک لاثبات کونها من القرآن بالروایات التی دلت على أن القرآن نزل على سبعة أحرف ، فلا بد لنا أن ننبه على هذا الغلط ، وان ذلک شئ لم یتوهمه أحد من العلماء المحققینالبیان فی تفسیر القرآن ص 164 قد یتخیل أن الأحرف السبعة التی نزل بها القرآن هی القراءات السبع ، فیتمسک لاثبات کونها من القرآن بالروایات التی دلت على أن القرآن نزل على سبعة أحرف ، فلا بد لنا أن ننبه على هذا الغلط ، وان ذلک شئ لم یتوهمه أحد من العلماء المحققین</ref>   
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


   
   
جلال الدین سیوطی درکتاب " الاتقان فی علوم القرآن " نسبت به شرط تواتر در قرآن می نویسد :  
جلال الدین سیوطی درکتاب " الاتقان فی علوم القرآن " نسبت به شرط تواتر در قرآن می‌نویسد :  
اجماع قائم است بر اینکه تواتر شرط قرآنی شمردن هر چیزی است که از ناحیه خداوند متعال نازل شده است و محققین اهل سنت معتقدند حتی در کیفیت ترتیب سور و ایات نیز اجماع قائم است  .
اجماع قائم است بر اینکه تواتر شرط قرآنی شمردن هر چیزی است که از ناحیه خداوند متعال نازل شده است و محققین اهل سنت معتقدند حتی در کیفیت ترتیب سور و ایات نیز اجماع قائم است  .


خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
1-عدم ملازمه بین تواتر قرآن و تواتر قرائات :
1-عدم ملازمه بین تواتر قرآن و تواتر قرائات :
   
   
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :   
ایه الله خوئی در این زمینه می‌نویسد :   


شکی نیست که به اجماع مسلمین  و عالمان فریقین – جز عده قلیلی از انان - همه سور و ایات قرآنی از طریق تواتر ثابت شده است بنابر این تواتر یا عدم تواتر قرائات که به کیفیت  اداء قاریان و کتابت کاتبان بر می‌گردد به تواتر اصل قرآن خدشه ای وارد نخواهد کرد چنانچه ادله نفی تواتر قرائات خدشه ای به تواتر قرآن وارد نمی کند <ref>البیان  فی تفسیر القرآن ص 124.... وعلى کل حال فلم یختلف المسلمون فی أن القرآن ینحصر طریق ثبوته والحکم بأنه کلام إلهی بالخبر المتواتر .وبهذا یتضح أنه لیست بین تواتر القرآن ، وبین عدم تواتر القراءات أیة ملازمة ، لان أدلة تواتر القرآن وضرورته لا تثبت - بحال من الأحوال – تواتر قراءاته ، کما أن أدلة نفی تواتر القراءات لا تتسرب إلى تواتر القرآن بأی وجه</ref>
شکی نیست که به اجماع مسلمین  و عالمان فریقین – جز عده قلیلی از انان - همه سور و ایات قرآنی از طریق تواتر ثابت شده است بنابر این تواتر یا عدم تواتر قرائات که به کیفیت  اداء قاریان و کتابت کاتبان بر می‌گردد به تواتر اصل قرآن خدشه ای وارد نخواهد کرد چنانچه ادله نفی تواتر قرائات خدشه ای به تواتر قرآن وارد نمی کند <ref>البیان  فی تفسیر القرآن ص 124.... وعلى کل حال فلم یختلف المسلمون فی أن القرآن ینحصر طریق ثبوته والحکم بأنه کلام إلهی بالخبر المتواتر .وبهذا یتضح أنه لیست بین تواتر القرآن ، وبین عدم تواتر القراءات أیة ملازمة ، لان أدلة تواتر القرآن وضرورته لا تثبت - بحال من الأحوال – تواتر قراءاته ، کما أن أدلة نفی تواتر القراءات لا تتسرب إلى تواتر القرآن بأی وجه</ref>
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:




ایشان در تعلیل عدم ثبوت تواتر قرائات سبعه عن النبی ص می نویسد :  
ایشان در تعلیل عدم ثبوت تواتر قرائات سبعه عن النبی ص می‌نویسد :  
اسناد ائمه قرائات سبعه در کتب قرائات موجود است . در این کتابها قرائات اینان از طریق خبر واحد نقل شده و تواتر در ان وجود ندارد<ref>البرهان ج 1ص 319: والتحقیق أنها متواترة عن الأئمة السبعة ، أما تواترها عن النبی صلى الله علیه وسلم ففیه نظر ;فإن إسناد الأئمة السبعة بهذه القراءات السبعة موجود فی کتب القراءات ، وهی نقل الواحد عن الواحد لم تکمل شروط التواتر فی استواء الطرفین والواسطة ، وهذا شئ موجود فی کتبهم ، وقد أشارالشیخ شهاب الدین أبو شامة فی کتابه " المرشد الوجیز " إلى شئ من ذلک</ref>  
اسناد ائمه قرائات سبعه در کتب قرائات موجود است . در این کتابها قرائات اینان از طریق خبر واحد نقل شده و تواتر در ان وجود ندارد<ref>البرهان ج 1ص 319: والتحقیق أنها متواترة عن الأئمة السبعة ، أما تواترها عن النبی صلى الله علیه وسلم ففیه نظر ;فإن إسناد الأئمة السبعة بهذه القراءات السبعة موجود فی کتب القراءات ، وهی نقل الواحد عن الواحد لم تکمل شروط التواتر فی استواء الطرفین والواسطة ، وهذا شئ موجود فی کتبهم ، وقد أشارالشیخ شهاب الدین أبو شامة فی کتابه " المرشد الوجیز " إلى شئ من ذلک</ref>  




سیوطی نیز  بعد از استناد قول تواتر قرائات به جمهور  در رد ان  می نویسد :
سیوطی نیز  بعد از استناد قول تواتر قرائات به جمهور  در رد ان  می‌نویسد :


    
    
بهترین سخن در رد قول به تواتر قرائات از أبوالخیر بن الجزری می باشد . ایشان در اغاز کتاب النشر می نویسد :  
بهترین سخن در رد قول به تواتر قرائات از أبوالخیر بن الجزری می باشد . ایشان در اغاز کتاب النشر می‌نویسد :  




خط ۲۹۷: خط ۲۹۷:


دلیل اول : نقل قرائات سبعه  از طریق خبر واحد به دیگران   
دلیل اول : نقل قرائات سبعه  از طریق خبر واحد به دیگران   
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :  
ایه الله خوئی در این زمینه می‌نویسد :  
تحقیق و استقراء حال روایان از قراء سبعه بیانگر ان است که قرائات قراء سبعه از طریق اخبار احاد بدست ما رسیده است بنابر این ادعای قطع به تواتر قرائات ناصحیح خواهد بود مضافا به اینکه برخی از روایان از قراء سبعه وثاقتشان ثابت نشده است . <ref>البیان فی تفسیر القرآن - السید الخوئی - ص 151 الأول : إن استقراء حال الرواة یورث القطع بأن القراءات نقلت إلینا بأخبار الآحاد . وقد اتضح ذلک فیما أسلفناه فی تراجمهم فکیف تصح دعوى القطع بتواترها عن القراء . على أن بعض هؤلاء الرواة لم تثبت وثاقته</ref>
تحقیق و استقراء حال روایان از قراء سبعه بیانگر ان است که قرائات قراء سبعه از طریق اخبار احاد بدست ما رسیده است بنابر این ادعای قطع به تواتر قرائات ناصحیح خواهد بود مضافا به اینکه برخی از روایان از قراء سبعه وثاقتشان ثابت نشده است . <ref>البیان فی تفسیر القرآن - السید الخوئی - ص 151 الأول : إن استقراء حال الرواة یورث القطع بأن القراءات نقلت إلینا بأخبار الآحاد . وقد اتضح ذلک فیما أسلفناه فی تراجمهم فکیف تصح دعوى القطع بتواترها عن القراء . على أن بعض هؤلاء الرواة لم تثبت وثاقته</ref>


خط ۳۶۱: خط ۳۶۱:




ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد : جمهوراعلام فریقین بجواز قرائات سبع در نماز فتوا داده بلکه عده ای از انان ادعای اجماع نموده اند حتی برخی از انان فتوا به جواز قرائات عشره داده و برخی دیگر نیز به جواز هر قرائتی که مطابق اصول ادبیات عربی یا مطابق یکی از مصاحف عثمانی – حتی بنحو احتمال البته بشرط صحت سند  -  باشد قائل شده اند<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 167-ذهب الجمهور من علماء الفریقین إلى جواز القراءة بکل واحدة من القراءات السبع فی الصلاة ، بل ادعی على ذلک الاجماع فی کلمات غیر واحد منهم وجوز بعضهم القراءة بکل واحدة من العشر ، وقال بعضهم بجواز القراءة بکل قراءة وافقت العربیة ولو بوجه ، ووافقت أحد المصاحف العثمانیة ولو احتمالا ، وصح سندها ، ولم یحصرها فی عدد معین </ref>
ایه الله خوئی در این زمینه می‌نویسد : جمهوراعلام فریقین بجواز قرائات سبع در نماز فتوا داده بلکه عده ای از انان ادعای اجماع نموده اند حتی برخی از انان فتوا به جواز قرائات عشره داده و برخی دیگر نیز به جواز هر قرائتی که مطابق اصول ادبیات عربی یا مطابق یکی از مصاحف عثمانی – حتی بنحو احتمال البته بشرط صحت سند  -  باشد قائل شده اند<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 167-ذهب الجمهور من علماء الفریقین إلى جواز القراءة بکل واحدة من القراءات السبع فی الصلاة ، بل ادعی على ذلک الاجماع فی کلمات غیر واحد منهم وجوز بعضهم القراءة بکل واحدة من العشر ، وقال بعضهم بجواز القراءة بکل قراءة وافقت العربیة ولو بوجه ، ووافقت أحد المصاحف العثمانیة ولو احتمالا ، وصح سندها ، ولم یحصرها فی عدد معین </ref>


   
   
خط ۳۷۰: خط ۳۷۰:




ایشان درادامه می نویسد :  بر اساس قاعده عقلی "اشتغال یقینی مستدعی برائت و فراغ یقینی است" اکتفا نمودن به هریک از قرائت مالک و ملک – سوره حمد - در نمازجائز نمی باشد .
ایشان درادامه می‌نویسد :  بر اساس قاعده عقلی "اشتغال یقینی مستدعی برائت و فراغ یقینی است" اکتفا نمودن به هریک از قرائت مالک و ملک – سوره حمد - در نمازجائز نمی باشد .


    
    
خط ۴۴۳: خط ۴۴۳:




ایشان سبعه احرف را نیز بمعنای "سبعه  احرف فی الاختلاف " دانسته و در تبیین ان می نویسد :
ایشان سبعه احرف را نیز بمعنای "سبعه  احرف فی الاختلاف " دانسته و در تبیین ان می‌نویسد :


موارد اختلاف در هر کلامی از هفت نوع خارج نیست :  
موارد اختلاف در هر کلامی از هفت نوع خارج نیست :  
خط ۴۶۱: خط ۴۶۱:




ایشان در تبیین  مفاد  حدیث نزول قرآن علی سبعه احرف می نویسد :  
ایشان در تبیین  مفاد  حدیث نزول قرآن علی سبعه احرف می‌نویسد :  




خط ۴۷۷: خط ۴۷۷:


دیدگاه فیض کاشانی  
دیدگاه فیض کاشانی  
ایشان در جمع بین  روایات سبعه احرف و اختلافاتی که در مفادشان  وجود دارد می نویسد :
ایشان در جمع بین  روایات سبعه احرف و اختلافاتی که در مفادشان  وجود دارد می‌نویسد :
جمع بین روایات مذکور ان است که ایات قرآن مشتمل بر هفت قسم و هر یک از ایات قرآن مشتمل بر هفت بطن می باشد ضمن انکه قرآن بر هفت لغت نازل شده است .
جمع بین روایات مذکور ان است که ایات قرآن مشتمل بر هفت قسم و هر یک از ایات قرآن مشتمل بر هفت بطن می باشد ضمن انکه قرآن بر هفت لغت نازل شده است .


   
   
ایشان در نقد کسانی که سبعه احرف را بمعنای سبعه قرائات تفسیر کرده اند می نویسد   :  
ایشان در نقد کسانی که سبعه احرف را بمعنای سبعه قرائات تفسیر کرده اند می‌نویسد   :  
کسانی که سبعه احرف در روایات را به سبعه قرائات حمل کرده اند قطع نظر از تکلفی که در تعیین این قرائات مرتکب شده اند دیدگاهشان با روایات دیگر که نزول قرآن را به حرف واحد دانسته و منشا اختلاف قرائات را اختلاف روات می داند منافات دارد.  <ref>التفسیر الصافی ج 1ص59 والتوفیق بین الروایات کلها أن یقال : إن للقرآن سبعة أقسام من الآیات وسبعة بطون لکل آیة ونزل على سبع لغات . واما حمل الحدیث على سبعة أوجه من القراءات ثم التکلف فی تقسیم وجوه القراءات على هذا العدد کما نقله فی مجمع البیان عن بعضهم فلا وجه له مع أنه یکذبه ما رواه فی الکافی باسناده عن زرارة عن أبی جعفر ( علیه السلام ) قال : إن القرآن واحد نزل من عند واحد ولکن الاختلاف یجیئ من قبل الرواة . وبإسناده عن الفضیل بن یسار قال : قلت لأبی عبدالله ( علیه السلام ) إن الناس یقولون إن القرآن نزل على سبعة أحرف . فقال : کذبوا أعداء الله ولکنه نزل على حرف واحد من عند الواحد ، ومعنى هذا الحدیث معنى سابقه والمقصود منهما واحد وهو أن القراءة الصحیحة واحدة الا أنه ( علیه السلام ) لما علم أنهم فهموا من الحدیث الذی رووه صحة القراءات جمیعا مع اختلافها کذبهم . وعلى هذا فلا تنافی بین هذین الحدیثین وشئ من أحادیث الأحرف أیضا</ref>
کسانی که سبعه احرف در روایات را به سبعه قرائات حمل کرده اند قطع نظر از تکلفی که در تعیین این قرائات مرتکب شده اند دیدگاهشان با روایات دیگر که نزول قرآن را به حرف واحد دانسته و منشا اختلاف قرائات را اختلاف روات می داند منافات دارد.  <ref>التفسیر الصافی ج 1ص59 والتوفیق بین الروایات کلها أن یقال : إن للقرآن سبعة أقسام من الآیات وسبعة بطون لکل آیة ونزل على سبع لغات . واما حمل الحدیث على سبعة أوجه من القراءات ثم التکلف فی تقسیم وجوه القراءات على هذا العدد کما نقله فی مجمع البیان عن بعضهم فلا وجه له مع أنه یکذبه ما رواه فی الکافی باسناده عن زرارة عن أبی جعفر ( علیه السلام ) قال : إن القرآن واحد نزل من عند واحد ولکن الاختلاف یجیئ من قبل الرواة . وبإسناده عن الفضیل بن یسار قال : قلت لأبی عبدالله ( علیه السلام ) إن الناس یقولون إن القرآن نزل على سبعة أحرف . فقال : کذبوا أعداء الله ولکنه نزل على حرف واحد من عند الواحد ، ومعنى هذا الحدیث معنى سابقه والمقصود منهما واحد وهو أن القراءة الصحیحة واحدة الا أنه ( علیه السلام ) لما علم أنهم فهموا من الحدیث الذی رووه صحة القراءات جمیعا مع اختلافها کذبهم . وعلى هذا فلا تنافی بین هذین الحدیثین وشئ من أحادیث الأحرف أیضا</ref>


خط ۴۸۷: خط ۴۸۷:
دیدگاه علامه طباطبائی  
دیدگاه علامه طباطبائی  


ایشان با اشاره  به استفاضه و اشتراک مفهومی روایات نزول قرآن علی سبعه احرف بین الفریقین می نویسد : در معنای سبعه احرف بین عالمان فریقین اختلاف بحدی است که  به 40 قول می رسد .  
ایشان با اشاره  به استفاضه و اشتراک مفهومی روایات نزول قرآن علی سبعه احرف بین الفریقین می‌نویسد : در معنای سبعه احرف بین عالمان فریقین اختلاف بحدی است که  به 40 قول می رسد .  
ایشان  حل اختلافات مذکور در روایات را با توجه با قرائنی که در متن انها وجود دارد بدینگونه مطرح می کند :  
ایشان  حل اختلافات مذکور در روایات را با توجه با قرائنی که در متن انها وجود دارد بدینگونه مطرح می کند :  


خط ۵۰۳: خط ۵۰۳:


1-مخالفت احادیث مذکور- نزول قرآن علی  سبعه احرف-  با روایات صحیحه ای که از ائمه معصومین  علیهم السلام وارد شده است :   
1-مخالفت احادیث مذکور- نزول قرآن علی  سبعه احرف-  با روایات صحیحه ای که از ائمه معصومین  علیهم السلام وارد شده است :   
ایشان در این رابطه می نویسد : مفاد این احادیث با صحیحه زراره که نزول قرآن را بر حرف واحد دانسته و منشا اختلاف در قرائات را راویان می داند مخالف است . در روایتی دیگر امام صادق ع قول به نزول قرآن بر سبعه احرف را به دشمنان اسلام نسبت داده و انرا دروغ می داند و اظهار می فرماید : ...ولکنه – قرآن -  نزل على حرف واحد من عند الواحد قرآن. <ref>البیان فی تفسیر القرآن  ص177 وهی مخالفة لصحیحة زرارة عن أبی جعفر علیه السلام قال :" إن القرآن واحد نزل من عند واحد ، ولکن الاختلاف یجئ من قبل الرواة " وقد سأل الفضیل بن یسار أبا عبدالله علیه السلام فقال : إن الناس یقولون : إن القرآن نزل على سبعة أحرف . فقال أبو عبدالله علیه السلام : " کذبوا - أعداء الله - ولکنه نزل على حرف واحد من عند الواحد "</ref>
ایشان در این رابطه می‌نویسد : مفاد این احادیث با صحیحه زراره که نزول قرآن را بر حرف واحد دانسته و منشا اختلاف در قرائات را راویان می داند مخالف است . در روایتی دیگر امام صادق ع قول به نزول قرآن بر سبعه احرف را به دشمنان اسلام نسبت داده و انرا دروغ می داند و اظهار می فرماید : ...ولکنه – قرآن -  نزل على حرف واحد من عند الواحد قرآن. <ref>البیان فی تفسیر القرآن  ص177 وهی مخالفة لصحیحة زرارة عن أبی جعفر علیه السلام قال :" إن القرآن واحد نزل من عند واحد ، ولکن الاختلاف یجئ من قبل الرواة " وقد سأل الفضیل بن یسار أبا عبدالله علیه السلام فقال : إن الناس یقولون : إن القرآن نزل على سبعة أحرف . فقال أبو عبدالله علیه السلام : " کذبوا - أعداء الله - ولکنه نزل على حرف واحد من عند الواحد "</ref>




ایشان بعد از ذکر حدیث مذکور  می نویسد :  
ایشان بعد از ذکر حدیث مذکور  می‌نویسد :  


روایات سبعه احرف بدلیل مخالفت با قرآن و روایات صحیحه ای که از اهل بیت رسیده است فاقد حجیت بوده و ارزش بررسی سندی را ندارد. <ref>البیان فی تفسیر القرآن  ص177....وقد تقدم إجمالا أن المراجع بعد النبی صلى الله علیه وآله وسلم فی أمور الدین ، إنما هو کتاب الله وأهل البیت الذین أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا " ... " ولا قیمة للروایات إذا کانت مخالفة لما یصح عنهم . ولذلک لا یهمنا أن نتکلم عن أسانید هذه الروایات . وهذا أول شئ تسقط به الروایة عن الاعتبار الحجیة</ref>
روایات سبعه احرف بدلیل مخالفت با قرآن و روایات صحیحه ای که از اهل بیت رسیده است فاقد حجیت بوده و ارزش بررسی سندی را ندارد. <ref>البیان فی تفسیر القرآن  ص177....وقد تقدم إجمالا أن المراجع بعد النبی صلى الله علیه وآله وسلم فی أمور الدین ، إنما هو کتاب الله وأهل البیت الذین أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا " ... " ولا قیمة للروایات إذا کانت مخالفة لما یصح عنهم . ولذلک لا یهمنا أن نتکلم عن أسانید هذه الروایات . وهذا أول شئ تسقط به الروایة عن الاعتبار الحجیة</ref>
خط ۵۲۵: خط ۵۲۵:




ایه الله خوئی ره در نقد روایت مذکور می نویسد : در سئوال و جوابی که در این روایت بیان گردیده است تناسبی وجود ندارد چون اختلاف اصلی بین ابن مسعود و دیگران در تعداد ایات یک سوره می باشد در حالی که سئوالشان از پیامبرص در زمینه اختلاف درقرائت و در پاسخ پیامبر ص  نیز به مطلب دیگری پرداخته شده است . در نتیجه بین سئوال و جواب ارتباطی وجود ندارد.<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص178 ومن عدم التناسب بین السؤال والجواب ، ما فی روایة ابن مسعود من قول علی علیه السلام إن رسول الله - صلى الله علیه وآله وسلم - یأمرکم أن تقرؤا کما علمتم . فإن هذا الجواب لا یرتبط بما وقع فیه النزاع من الاختلاف فی عدد الآیات </ref>
ایه الله خوئی ره در نقد روایت مذکور می‌نویسد : در سئوال و جوابی که در این روایت بیان گردیده است تناسبی وجود ندارد چون اختلاف اصلی بین ابن مسعود و دیگران در تعداد ایات یک سوره می باشد در حالی که سئوالشان از پیامبرص در زمینه اختلاف درقرائت و در پاسخ پیامبر ص  نیز به مطلب دیگری پرداخته شده است . در نتیجه بین سئوال و جواب ارتباطی وجود ندارد.<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص178 ومن عدم التناسب بین السؤال والجواب ، ما فی روایة ابن مسعود من قول علی علیه السلام إن رسول الله - صلى الله علیه وآله وسلم - یأمرکم أن تقرؤا کما علمتم . فإن هذا الجواب لا یرتبط بما وقع فیه النزاع من الاختلاف فی عدد الآیات </ref>




خط ۵۴۵: خط ۵۴۵:




ایشان در تبین معنای مذکور می نویسد :  
ایشان در تبین معنای مذکور می‌نویسد :  
معنای نخستی که از الاحرف السبعه شده  است متقارب  بودن ان با کلماتی نظیر " عجل ، أسرع ، اسع " می باشد و این حروف هفتگانه تا عهد عثمان باقی بود اما ایشان ان قرائات را به حرف واحد محصور نمودو دستور به احراق سایر مصاحف که بر مبنای حروف ششگانه بودند داد.  
معنای نخستی که از الاحرف السبعه شده  است متقارب  بودن ان با کلماتی نظیر " عجل ، أسرع ، اسع " می باشد و این حروف هفتگانه تا عهد عثمان باقی بود اما ایشان ان قرائات را به حرف واحد محصور نمودو دستور به احراق سایر مصاحف که بر مبنای حروف ششگانه بودند داد.  


خط ۵۵۸: خط ۵۵۸:




ایشان سپس به روایت دیگری که قائلین  وجه نخست بدان استناد نموده اند اشاره نموده  و می نویسد : واستدلوا أیضا على ذلک بما تقدم من الروایات الدالة على التوسعة : " ما لم تختم آیة رحمة بعذاب ، أو آیة عذاب برحمة " <ref>همان ص 180</ref>
ایشان سپس به روایت دیگری که قائلین  وجه نخست بدان استناد نموده اند اشاره نموده  و می‌نویسد : واستدلوا أیضا على ذلک بما تقدم من الروایات الدالة على التوسعة : " ما لم تختم آیة رحمة بعذاب ، أو آیة عذاب برحمة " <ref>همان ص 180</ref>


   
   
خط ۵۹۱: خط ۵۹۱:




ایشان در تبیین نقد سوم بر وجه نخست می نویسد :  
ایشان در تبیین نقد سوم بر وجه نخست می‌نویسد :  
بر اساس روایات سبعه احرف حکمت نزول قرآن بر این اساس بجهت توسعه بر امت بوده است در حالی که اختلاف قرائات سبب منازعات گسترده در جوامع اسلامی گردید بگونه ای که برخی دیگران را تکفیر می کردند . شدت این اختلافات بگونه ای بود که در عهد عثمان مصاحف مختلف جمع اوری  و همه انان بجز مصحف واحد – که مردم  مامور به استفاده از ان گردیدند – سوزانده شدند .<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 182-180 ثالثا : أنه صرحت الروایات المتقدمة بأن الحکمة فی نزول القرآن على سبعة أحرف هی التوسعة على الأمة ، لأنهم لا یستطیعون القراءة على حرف واحد ، وأن هذا هو الذی دعا النبی الاستزادة إلى سبعة أحرف . وقد رأینا أن اختلاف القراءات أوجب أن یکفر بعض المسلمین بعضا . حتى حصر عثمان القراءة بحرف واحد ، وأمر بإحراق بقیة المصاحف ...</ref>  
بر اساس روایات سبعه احرف حکمت نزول قرآن بر این اساس بجهت توسعه بر امت بوده است در حالی که اختلاف قرائات سبب منازعات گسترده در جوامع اسلامی گردید بگونه ای که برخی دیگران را تکفیر می کردند . شدت این اختلافات بگونه ای بود که در عهد عثمان مصاحف مختلف جمع اوری  و همه انان بجز مصحف واحد – که مردم  مامور به استفاده از ان گردیدند – سوزانده شدند .<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 182-180 ثالثا : أنه صرحت الروایات المتقدمة بأن الحکمة فی نزول القرآن على سبعة أحرف هی التوسعة على الأمة ، لأنهم لا یستطیعون القراءة على حرف واحد ، وأن هذا هو الذی دعا النبی الاستزادة إلى سبعة أحرف . وقد رأینا أن اختلاف القراءات أوجب أن یکفر بعض المسلمین بعضا . حتى حصر عثمان القراءة بحرف واحد ، وأمر بإحراق بقیة المصاحف ...</ref>  


خط ۶۳۴: خط ۶۳۴:
4-منافات  روایت مذکور -  اختلاف معانی قرآن بر سبعه احرف - با احادیث توسعه بر امت  
4-منافات  روایت مذکور -  اختلاف معانی قرآن بر سبعه احرف - با احادیث توسعه بر امت  


ایشان در این زمینه می نویسد : وجه دوم با فلسفه نزول قرآن به  سبعه احرف که تسهیل امر بر امت بود منافات خواهد داشت بجهت انکه ارتباطی بین وجه دوم – ابواب سبعه – با تسهیل امر بر امت نخواهد بود . <ref>همان... أن اختلاف معانی القرآن على سبعة أحرف لا یناسب ما ذلت علیه الأحادیث المتقدمة من التوسعة على الأمة ، لأنها لا تتمکن من القراءة على حرف واحد </ref>
ایشان در این زمینه می‌نویسد : وجه دوم با فلسفه نزول قرآن به  سبعه احرف که تسهیل امر بر امت بود منافات خواهد داشت بجهت انکه ارتباطی بین وجه دوم – ابواب سبعه – با تسهیل امر بر امت نخواهد بود . <ref>همان... أن اختلاف معانی القرآن على سبعة أحرف لا یناسب ما ذلت علیه الأحادیث المتقدمة من التوسعة على الأمة ، لأنها لا تتمکن من القراءة على حرف واحد </ref>
      
      
5-تعارض روایت سبعه ابواب  با روایاتی که سبعه احر ف را بمعنای دیگری می داند:  
5-تعارض روایت سبعه ابواب  با روایاتی که سبعه احر ف را بمعنای دیگری می داند:  
ایشان در این زمینه می نویسد : در برخی از روایات سبعه احرف امده است که مراد از ان حروفی است که بین قراء در قرائتشان نسبت به انها اختلاف است .بدیهی است این معنا ارتباطی با سبعه ابواب نخواهد داشت- .<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 184 أن فی الروایات المتقدمة ما هو صرح فی أن الحروف السبعة هی الحروف التی کانت تختلف فیها القراء ، وهذه الروایة إذا تمت دلالتها لا تصلح قرینة على خلافها .</ref>
ایشان در این زمینه می‌نویسد : در برخی از روایات سبعه احرف امده است که مراد از ان حروفی است که بین قراء در قرائتشان نسبت به انها اختلاف است .بدیهی است این معنا ارتباطی با سبعه ابواب نخواهد داشت- .<ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 184 أن فی الروایات المتقدمة ما هو صرح فی أن الحروف السبعة هی الحروف التی کانت تختلف فیها القراء ، وهذه الروایة إذا تمت دلالتها لا تصلح قرینة على خلافها .</ref>


    
    
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۰۱

ویرایش