جنبش‌های اسلامی پاکستان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'شخصیت ها' به 'شخصیت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹: خط ۹:
پاکستان، کشوری است که از زمان استقلال تا کنون، با روند رو به رشد بنیادگرایی اسلامی و اختلافات مذهبی و فرقه‌ای روبه رو بوده است. این مسأله سبب شده که استعمارگران از مذهب به عنوان عامل تفرقه، سوء استفاده نمایند. آنان در این راستا همواره سعی کرده اند که شیعیان را از حقوق حقه شان محروم کنند؛ از این رو، شیعیان پاکستان بیش از هر چیز دیگر ضرورت یک نهاد سیاسی را که بتواند از حقوق مذهبی، سیاسی و اجتماعی آنها دفاع کند، احساس کردند. با درک این نیاز در جامعه شیعیان پاکستان بود که نهادها و تشکل هایی سیاسی؛ «اداره تحفظ حقوق شیعه پاکستان»، «سازمان نگهبانی از حقوق شیعیان پاکستان» و «آل پاکستان شیعه کانفرانس»، برای رسیدگی به وضع شیعیان این کشور به وجود آمدند. متأسفانه این سازمان ها به دلیل نداشتن رهبری واحد، نتوانستند اهداف و خواسته های شیعیان را برآورده نمایند و به همین دلیل دچار تفرقه گردیده و از هم پاشیدند.
پاکستان، کشوری است که از زمان استقلال تا کنون، با روند رو به رشد بنیادگرایی اسلامی و اختلافات مذهبی و فرقه‌ای روبه رو بوده است. این مسأله سبب شده که استعمارگران از مذهب به عنوان عامل تفرقه، سوء استفاده نمایند. آنان در این راستا همواره سعی کرده اند که شیعیان را از حقوق حقه شان محروم کنند؛ از این رو، شیعیان پاکستان بیش از هر چیز دیگر ضرورت یک نهاد سیاسی را که بتواند از حقوق مذهبی، سیاسی و اجتماعی آنها دفاع کند، احساس کردند. با درک این نیاز در جامعه شیعیان پاکستان بود که نهادها و تشکل هایی سیاسی؛ «اداره تحفظ حقوق شیعه پاکستان»، «سازمان نگهبانی از حقوق شیعیان پاکستان» و «آل پاکستان شیعه کانفرانس»، برای رسیدگی به وضع شیعیان این کشور به وجود آمدند. متأسفانه این سازمان ها به دلیل نداشتن رهبری واحد، نتوانستند اهداف و خواسته های شیعیان را برآورده نمایند و به همین دلیل دچار تفرقه گردیده و از هم پاشیدند.
<br>
<br>
پس از کودتای 5 ژوئیه 1977 «ضیاءالحق»، علیه دولت مردمی «ذوالفقار علی بوتو»، نظامیان قدرت را به دست گرفتند. با روی کار آمدن حکومت نظامی «ضیاءالحق» در پاکستان، بر جو اختناق و خفقان موجود در کشور افزوده شد. افزون بر این «ضیاءالحق» سعی می کرد که زیر پرچم اسلام به خواسته های نامشروع خود جامه عمل بپوشاند. برای رسیدن به این هدف «شورای ایدئولوژی اسلامی» دوباره تشکیل شد و «مفتی جعفر حسین» به عنوان نماینده شیعیان به عضویت آن درآمد. ولی ماهیت واقعی این شورا به زودی معلوم شد و «مفتی جعفر حسین» در سال 1358 در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت: «من به عنوان مفتی جعفری در شورای ایدئولوژی کتبا و در اجلاس کابینه فدرال صریحا موضوع ملت شیعه را طرح کرده بودم، ولی به آن ترتیب اثر داده نشد.»
پس از کودتای 5 ژوئیه 1977 «ضیاءالحق»، علیه دولت مردمی «ذوالفقار علی بوتو»، نظامیان قدرت را به دست گرفتند. با روی کار آمدن حکومت نظامی «ضیاءالحق» در پاکستان، بر جو اختناق و خفقان موجود در کشور افزوده شد. افزون بر این «ضیاءالحق» سعی می‌کرد که زیر پرچم اسلام به خواسته های نامشروع خود جامه عمل بپوشاند. برای رسیدن به این هدف «شورای ایدئولوژی اسلامی» دوباره تشکیل شد و «مفتی جعفر حسین» به عنوان نماینده شیعیان به عضویت آن درآمد. ولی ماهیت واقعی این شورا به زودی معلوم شد و «مفتی جعفر حسین» در سال 1358 در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت: «من به عنوان مفتی جعفری در شورای ایدئولوژی کتبا و در اجلاس کابینه فدرال صریحا موضوع ملت شیعه را طرح کرده بودم، ولی به آن ترتیب اثر داده نشد.»
<br>
<br>
«ضیاءالحق» که عامل استکبار جهانی به شمار می رفت، به این اعتراض ها اعتنایی نمی کرد. او نمی خواست حکومت اسلامی را در پاکستان پیاده کند، بلکه می خواست با شعار اسلام خواهی؛ با حاد نمودن مسایل قومی، مذهبی و منطقه ای، بذر نفاق و اختلاف را در بین ملت پاکستان بپاشد، تا از این راه بر حکومت خود تداوم و استمرار بخشیده و قدرت نظامیان بر این کشور را حفظ کند. همچنین «ضیاءالحق» می خواست با ایجاد محدودیت و فشار بر شیعیان، از برپایی یک انقلاب اسلامی شبیه ایران، در پاکستان جلوگیری کند. فشارهای روزافزون حکومت نظامیان از یک سو و پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر، باعث شد که شیعیان پاکستان «نهضت اجرای فقه جعفری» را در سال 1358 پایه گذاری نمایند. در آغاز، رهبری آن به عهده «مفتی جعفر حسین» که یک عالم پارسا و پرهیزگار بود قرار داشت. وی اقدامات مؤثری را برای هماهنگی شیعیان و علمای پاکستان انجام داد و فعالیت های سیاسی اش را نیز در چارچوب قانون، برای تحقق مهم ترین اهداف و خواسته های «نهضت اجرای فقه جعفری» دنبال کرد که عبارت بودند از:
«ضیاءالحق» که عامل استکبار جهانی به شمار می رفت، به این اعتراض ها اعتنایی نمی‌کرد. او نمی خواست حکومت اسلامی را در پاکستان پیاده کند، بلکه می خواست با شعار اسلام خواهی؛ با حاد نمودن مسایل قومی، مذهبی و منطقه ای، بذر نفاق و اختلاف را در بین ملت پاکستان بپاشد، تا از این راه بر حکومت خود تداوم و استمرار بخشیده و قدرت نظامیان بر این کشور را حفظ کند. همچنین «ضیاءالحق» می خواست با ایجاد محدودیت و فشار بر شیعیان، از برپایی یک انقلاب اسلامی شبیه ایران، در پاکستان جلوگیری کند. فشارهای روزافزون حکومت نظامیان از یک سو و پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر، باعث شد که شیعیان پاکستان «نهضت اجرای فقه جعفری» را در سال 1358 پایه گذاری نمایند. در آغاز، رهبری آن به عهده «مفتی جعفر حسین» که یک عالم پارسا و پرهیزگار بود قرار داشت. وی اقدامات مؤثری را برای هماهنگی شیعیان و علمای پاکستان انجام داد و فعالیت های سیاسی اش را نیز در چارچوب قانون، برای تحقق مهم ترین اهداف و خواسته های «نهضت اجرای فقه جعفری» دنبال کرد که عبارت بودند از:
<br>
<br>
1. مستثنا بودن شیعیان از پرداخت زکات و عشره؛
1. مستثنا بودن شیعیان از پرداخت زکات و عشره؛
خط ۳۵: خط ۳۵:
«[[مولانا مودودی]]»، یکی از شخصیت‌های متفکر اسلامی در شبه قاره هند است که در زنده نگه داشتن تفکر اسلامی و نهضت [[اهل سنت]] جامعه پاکستان، سهم عمده ای داشت. فعالیت های اصلاح گرانه او به سال های پیش از استقلال پاکستان و به ویژه سال های 1925 تا 1931 برمی‌گردد او در آن زمان به عنوان یک شخصیت علمی، فرهنگی و اسلامی، در مجامع فکری و فرهنگی شبه قاره تأثیرگذار بود و قلم می زد. «مودودی» که داعیه تحول فکری و فرهنگی مسلمانان شبه قاره را داشت، بسیار زود طرفدارانی را به سوی خود جلب کرد. سرانجام «مودودی» برای تبلیغ و ترویج احکام اسلامی، تربیت افراد صالح و مبارزه با خرافات و فساد و بی بندوباری در شبه قاره، «[[حزب جماعت اسلامی]]» را در 26 اوت 1941 پایه گذاری کرد.
«[[مولانا مودودی]]»، یکی از شخصیت‌های متفکر اسلامی در شبه قاره هند است که در زنده نگه داشتن تفکر اسلامی و نهضت [[اهل سنت]] جامعه پاکستان، سهم عمده ای داشت. فعالیت های اصلاح گرانه او به سال های پیش از استقلال پاکستان و به ویژه سال های 1925 تا 1931 برمی‌گردد او در آن زمان به عنوان یک شخصیت علمی، فرهنگی و اسلامی، در مجامع فکری و فرهنگی شبه قاره تأثیرگذار بود و قلم می زد. «مودودی» که داعیه تحول فکری و فرهنگی مسلمانان شبه قاره را داشت، بسیار زود طرفدارانی را به سوی خود جلب کرد. سرانجام «مودودی» برای تبلیغ و ترویج احکام اسلامی، تربیت افراد صالح و مبارزه با خرافات و فساد و بی بندوباری در شبه قاره، «[[حزب جماعت اسلامی]]» را در 26 اوت 1941 پایه گذاری کرد.
<br>
<br>
«جماعت اسلامی» در آغاز، فعالیت های خود را محدود به تبلیغات امور دینی کرده بود و برای همین در نهضت استقلال طلبانه مسلمانان شبه قاره، سهمی نداشت؛ ولی بعد از سال 1947، «مودودی» به عنوان رهبر «جماعت اسلامی» از آن پشتیبانی کرد و تلاش های زیادی را برای اصول گرایی و اسلامی کردن پاکستان انجام داد و رابطه نزدیکی با علما و مقامات دینی برقرار نمود.
«جماعت اسلامی» در آغاز، فعالیت های خود را محدود به تبلیغات امور دینی کرده بود و برای همین در نهضت استقلال طلبانه مسلمانان شبه قاره، سهمی نداشت؛ ولی بعد از سال 1947، «مودودی» به عنوان رهبر «جماعت اسلامی» از آن پشتیبانی کرد و تلاش های زیادی را برای اصول گرایی و اسلامی‌کردن پاکستان انجام داد و رابطه نزدیکی با علما و مقامات دینی برقرار نمود.
<br>
<br>
این در حالی بود که اسلام گرایان دیگر چون «[[سید قطب]]» و «[[حسن البنا]]» در مصر و «[[نواب صفوی]]» در ایران از سوی علما و مجامع دینی به عنوان افراد افراطی، مورد بی مهری قرار داشتند، ولی «ابوالاعلی مودودی» در پاکستان به خاطر از خودگذشتگی و سخت کوشی هایش مورد احترام بود. با وجودی که «مودودی»، از ابتدا عالم دین نبود و بیشتر شخصیتی فرهنگی داشته است، ولی در اثر مطالعه در متون اسلامی، بعدها دیدگاه های اسلامی و دینی اش بر مجامع علمی و دینی شبه قاره مسلط گردید.
این در حالی بود که اسلام گرایان دیگر چون «[[سید قطب]]» و «[[حسن البنا]]» در مصر و «[[نواب صفوی]]» در ایران از سوی علما و مجامع دینی به عنوان افراد افراطی، مورد بی مهری قرار داشتند، ولی «ابوالاعلی مودودی» در پاکستان به خاطر از خودگذشتگی و سخت کوشی هایش مورد احترام بود. با وجودی که «مودودی»، از ابتدا عالم دین نبود و بیشتر شخصیتی فرهنگی داشته است، ولی در اثر مطالعه در متون اسلامی، بعدها دیدگاه های اسلامی و دینی اش بر مجامع علمی و دینی شبه قاره مسلط گردید.