بایزید بسطامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'میگفت') |
||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
=بیرون کردن بایزید از بسطام= | =بیرون کردن بایزید از بسطام= | ||
به گفته عطار<ref>محمد بن ابراهیم عطّار، کتاب تذکره الاولیاء، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۰، چاپ نیکلسون، لیدن ۱۹۰۵ ـ ۱۹۰۷</ref>او را هفت بار از بسطام بیرون کردند، زیرا سخن او در حوصله اهل ظاهر نمیگنجید و شیخ میگفت، برای چه مرا بیرون کنید؟ گفتند، تو مردی بدی، شیخ میگفت، نیکا شهرا که بدش من باشم. [[ابن حجر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۲۱۵، ۱۳۲۹ ـ ۱۳۳۱</ref> از قول ابوعبدالرحمان سلمی آورده است که مردم بسطام او را منکر شدند و به حسین بن عیسی | به گفته عطار<ref>محمد بن ابراهیم عطّار، کتاب تذکره الاولیاء، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۰، چاپ نیکلسون، لیدن ۱۹۰۵ ـ ۱۹۰۷</ref>او را هفت بار از بسطام بیرون کردند، زیرا سخن او در حوصله اهل ظاهر نمیگنجید و شیخ میگفت، برای چه مرا بیرون کنید؟ گفتند، تو مردی بدی، شیخ میگفت، نیکا شهرا که بدش من باشم. [[ابن حجر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۲۱۵، ۱۳۲۹ ـ ۱۳۳۱</ref> از قول ابوعبدالرحمان سلمی آورده است که مردم بسطام او را منکر شدند و به حسین بن عیسی بسطامیگفتند که او برای خود معراجی مانند معراج حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم قائل است. او بایزید را از بسطام بیرون کرد و بایزید به حج رفت و به جرجان آمد و پس از مرگ حسین به بسطام بازگشت. | ||
=معراج بایزید= | =معراج بایزید= | ||