تقریب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'می کردند' به 'می‌کردند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'می‌گفت')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۲: خط ۲۲:
1. سخن امام علی علیه السلام در پاسخ معترض یهودی که در مذمت مسلمانان اظهار داشت: هنوز پیامبرتان را دفن ننموده بودید که با یکدیگر به اختلاف و نزاع برخواستید. و امام علیه السلام فرمود: «إنّما اختلفنا عنه لا فیه»: ما در اصل رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله اختلاف نکردیم بلکه در اینکه آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای خویش جانشینی برگزیده است اختلاف نمودیم. در حالی که شما هنوز پاهایتان از دریایی که از آن عبور کردید خشک نشده بود که به پیامبرتان گفتید: {اجعل لنا إلها کما لهم آلهة قال إنّکم قوم تجهلون}أ<ref>عراف: 138</ref>.و<ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 75.</ref>
1. سخن امام علی علیه السلام در پاسخ معترض یهودی که در مذمت مسلمانان اظهار داشت: هنوز پیامبرتان را دفن ننموده بودید که با یکدیگر به اختلاف و نزاع برخواستید. و امام علیه السلام فرمود: «إنّما اختلفنا عنه لا فیه»: ما در اصل رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله اختلاف نکردیم بلکه در اینکه آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای خویش جانشینی برگزیده است اختلاف نمودیم. در حالی که شما هنوز پاهایتان از دریایی که از آن عبور کردید خشک نشده بود که به پیامبرتان گفتید: {اجعل لنا إلها کما لهم آلهة قال إنّکم قوم تجهلون}أ<ref>عراف: 138</ref>.و<ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 75.</ref>
این سخن حضرت که محور اصلی اختلافات بین تشیّع و تسنن را بیان می کند. بیانگر مسأله مهمی است که مسلمانان کنونی جهان لازم است از آن عبرت گیرند و آن این است که اختلاف بین مسلمانان در مذاهب کنونی، اختلافاتی است فرعی نه اصلی و تقریب مذاهب برترین روشی است که منادی این اندیشه بس بلند در جهان اسلام می‌باشد.
این سخن حضرت که محور اصلی اختلافات بین تشیّع و تسنن را بیان می کند. بیانگر مسأله مهمی است که مسلمانان کنونی جهان لازم است از آن عبرت گیرند و آن این است که اختلاف بین مسلمانان در مذاهب کنونی، اختلافاتی است فرعی نه اصلی و تقریب مذاهب برترین روشی است که منادی این اندیشه بس بلند در جهان اسلام می‌باشد.
ب) سیره امام صادق علیه السلام در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر ـ به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون ـ قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آن ها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابوحنیفه که از شاگردان امام علیه السلام شمرده می شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می گفت: «والله ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد»<ref>الموسوعة الفقهیة المیسره، الشیخ محمد علی الأنصاری، ج 1، ص 34.</ref>
ب) سیره امام صادق علیه السلام در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر ـ به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون ـ قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آن ها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابوحنیفه که از شاگردان امام علیه السلام شمرده می شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می‌گفت: «والله ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد»<ref>الموسوعة الفقهیة المیسره، الشیخ محمد علی الأنصاری، ج 1، ص 34.</ref>
حضور رهبران، پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق علیه السلام گواهی است بر اینکه تقریب مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام داشته و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی خواهد بود.
حضور رهبران، پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق علیه السلام گواهی است بر اینکه تقریب مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام داشته و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی خواهد بود.
4. امر دیگری که ضرورت تقریب مذاهب را در عصر کنونی مضاعف می کند سلطه بیگانگان و کفّار بر جهان اسلام و کشورهای اسلامی است. سلطه ای که آثار شومش را هر روز در نقاط مختلف ممالک اسلامی شاهدیم. شکی نیست که عامل اصلی پیدایش چنین پدیده شومی، تفرقه و تشتّت بین مسلمانان و عدم قدرت تحمل آنان در برابر اندیشه یکدیگر است. تقریب بین مذاهب در صدد آن است که ظرفیت مسلمانان را در تحمل عقاید و رفتار یکدیگر بالا برده و آنان را از ستیزهای مذهبی و طائفی بازدارد. بدیهی است در پرتو چنین تفکری زمینه سلطه بیگانگان از جوامع اسلامی رخت برخواهد بست.
4. امر دیگری که ضرورت تقریب مذاهب را در عصر کنونی مضاعف می کند سلطه بیگانگان و کفّار بر جهان اسلام و کشورهای اسلامی است. سلطه ای که آثار شومش را هر روز در نقاط مختلف ممالک اسلامی شاهدیم. شکی نیست که عامل اصلی پیدایش چنین پدیده شومی، تفرقه و تشتّت بین مسلمانان و عدم قدرت تحمل آنان در برابر اندیشه یکدیگر است. تقریب بین مذاهب در صدد آن است که ظرفیت مسلمانان را در تحمل عقاید و رفتار یکدیگر بالا برده و آنان را از ستیزهای مذهبی و طائفی بازدارد. بدیهی است در پرتو چنین تفکری زمینه سلطه بیگانگان از جوامع اسلامی رخت برخواهد بست.
خط ۴۰: خط ۴۰:
2. تقریب فقهی: شاید در بدو امر چنین تصور شود که بیشترین اختلافات مسلمانان در حوزه فقه بوده و به همین سبب تقسیم و تعدّد مذاهب هم بر محور فقه شکل گرفته است اما باید اذعان نمود که تصوّر مذکور دور از واقعیت بوده و اختلافات در این حوزه نیز همانند مبانی اعتقادی در فرعیات می‌باشد و این بدان جهت است که تمامی مذاهب در لزوم استناد فقه به قرآن و سنت اتفاق نظر دارند.
2. تقریب فقهی: شاید در بدو امر چنین تصور شود که بیشترین اختلافات مسلمانان در حوزه فقه بوده و به همین سبب تقسیم و تعدّد مذاهب هم بر محور فقه شکل گرفته است اما باید اذعان نمود که تصوّر مذکور دور از واقعیت بوده و اختلافات در این حوزه نیز همانند مبانی اعتقادی در فرعیات می‌باشد و این بدان جهت است که تمامی مذاهب در لزوم استناد فقه به قرآن و سنت اتفاق نظر دارند.
نکته مهمی که در این راستا نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است آن است که حتی همین اختلافات فرعی نیز در حوزه فقه، مبتنی بر اصل حجیّت اجتهاد است که مورد پذیرش تمامی پیروان مذاهب اسلامی می‌باشد. مفهوم این اصل محوری در فقه آن است که قرآن و سنت دو منبع اصلی در استنباط احکام شریعت بوده و رأی و فتوای هر یک از مجتهدان برای خود و پیروانشان حجّت می‌باشد.
نکته مهمی که در این راستا نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است آن است که حتی همین اختلافات فرعی نیز در حوزه فقه، مبتنی بر اصل حجیّت اجتهاد است که مورد پذیرش تمامی پیروان مذاهب اسلامی می‌باشد. مفهوم این اصل محوری در فقه آن است که قرآن و سنت دو منبع اصلی در استنباط احکام شریعت بوده و رأی و فتوای هر یک از مجتهدان برای خود و پیروانشان حجّت می‌باشد.
چنانکه امام مالک بن أنس می گفت: «فإنّما أنا بشر أصیب وأخطئ فأعرضوا قولی علی الکتاب والسنة»<ref>مناظرات فی العقاید والأحکام، الشیخ عبدالله الحسن، ج 2، ص 302.</ref>
چنانکه امام مالک بن أنس می‌گفت: «فإنّما أنا بشر أصیب وأخطئ فأعرضوا قولی علی الکتاب والسنة»<ref>مناظرات فی العقاید والأحکام، الشیخ عبدالله الحسن، ج 2، ص 302.</ref>
و امام شافعی: «إذا صحّ الحدیث بخلاف قولی فأضربوا بقولی الحائط»<ref>الإجتهاد والتقلید عند السنة، مرکز المصطفی.</ref>
و امام شافعی: «إذا صحّ الحدیث بخلاف قولی فأضربوا بقولی الحائط»<ref>الإجتهاد والتقلید عند السنة، مرکز المصطفی.</ref>
وأبو حنیفه: «هذا رأیی وهذا أحسن ما رأیت فمن جاء برأی غیر هذا قبلناه؛ حرام علی من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی»<ref>مناظرات فی العقاید والأحکام، ج 2، ص 302.</ref>
وأبو حنیفه: «هذا رأیی وهذا أحسن ما رأیت فمن جاء برأی غیر هذا قبلناه؛ حرام علی من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی»<ref>مناظرات فی العقاید والأحکام، ج 2، ص 302.</ref>