امامت امامان در صحاح اهل‌سنت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۱۴: خط ۱۴:
1. بخاری: حافظ بزرگ اهل سنت محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح خود از طریق صحابی رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم «جابر بن سمره» از آن حضرت نقل کرده است که فرمود:
1. بخاری: حافظ بزرگ اهل سنت محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح خود از طریق صحابی رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم «جابر بن سمره» از آن حضرت نقل کرده است که فرمود:


«یکون اثنا عشر أمیراً، فقال کلمة لم أسمعها فقال أبی انّه قال: «کلّهم من قریش» <ref>صحیح بخاری، کتاب احکام ، باب 51؛ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج1، ص 153، مکتبة المعارف؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص 90، 93، 95؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج6، ص 569، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 277، چاپ عراق.</ref> («پس از من) دوازده امیر خواهند بود» سپس پیامبر سخنی فرمود که آن را نشنیدم، پدرم گفت: رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همه آنان از قریش ‌ اند».
«یکون اثنا عشر أمیراً، فقال کلمة لم أسمعها فقال أبی انّه قال: «کلّهم من قریش» <ref>صحیح بخاری، کتاب احکام، باب 51؛ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج1، ص 153، مکتبة المعارف؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص 90، 93، 95؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج6، ص 569، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 277، چاپ عراق.</ref> («پس از من) دوازده امیر خواهند بود» سپس پیامبر سخنی فرمود که آن را نشنیدم، پدرم گفت: رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همه آنان از قریش ‌ اند».


بخاری، در اثر دیگر خود «التاریخ الکبیر» نیز حدیث مورد نظر را با سند دیگری آورده است. در این نقل آمده است:
بخاری، در اثر دیگر خود «التاریخ الکبیر» نیز حدیث مورد نظر را با سند دیگری آورده است. در این نقل آمده است:
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
معنا ندارد که بشارتِ پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم بشارتی الهی باشد، بشارت دهنده پیامبر خدا باشد، امّا تعیین مصادیق بشارت، آن هم درباره چنین مسئله مهمّی، به عالمان دربار حاکمان اموی و عباسی واگذار شود، تا آنان بر اساس سلیقه و گرایش ‌های فکری خود، عده ‌ای را به عنوان مصداق این بشارت معرفی کنند، و حاصل انتخاب آنان این باشد که عده ‌ای از عناصر شیطانی و اهریمنی از دودمان بنی امیه و بنی عباس به عنوان جانشینان رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم تعیین و معرفی شوند.
معنا ندارد که بشارتِ پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم بشارتی الهی باشد، بشارت دهنده پیامبر خدا باشد، امّا تعیین مصادیق بشارت، آن هم درباره چنین مسئله مهمّی، به عالمان دربار حاکمان اموی و عباسی واگذار شود، تا آنان بر اساس سلیقه و گرایش ‌های فکری خود، عده ‌ای را به عنوان مصداق این بشارت معرفی کنند، و حاصل انتخاب آنان این باشد که عده ‌ای از عناصر شیطانی و اهریمنی از دودمان بنی امیه و بنی عباس به عنوان جانشینان رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم تعیین و معرفی شوند.


چگونه می ‌توان پذیرفت ، اسلام که برای کوچک ‌ترین مسائل جامعه اسلامی، چاره اندیشی کرده و راه حل ‌های مناسب ارائه کرده، این مسئله مهم و اساسیِ جامعه اسلامی را نادیده گرفته، و برای آن هیچ طرح و برنامه ‌ای ارائه نکرده باشد، بلکه این مسئله را به مسلمانان، واگذار نموده باشد تا آنان بر اساس ذوق و سلیقه خود در این باره تصمیم بگیرند. اگر حقیقت امر چنین باشد، این به معنای نقص اسلام است. در حالی که خداوند در قرآن کریم به صراحت، اسلام را دینی کامل معرفی کرده است. «اَلْیَوم اگکْمَلْت لَکُمْ دینکُم...».<ref>سوره مائده، آیه3</ref>
چگونه می ‌توان پذیرفت، اسلام که برای کوچک ‌ترین مسائل جامعه اسلامی، چاره اندیشی کرده و راه حل ‌های مناسب ارائه کرده، این مسئله مهم و اساسیِ جامعه اسلامی را نادیده گرفته، و برای آن هیچ طرح و برنامه ‌ای ارائه نکرده باشد، بلکه این مسئله را به مسلمانان، واگذار نموده باشد تا آنان بر اساس ذوق و سلیقه خود در این باره تصمیم بگیرند. اگر حقیقت امر چنین باشد، این به معنای نقص اسلام است. در حالی که خداوند در قرآن کریم به صراحت، اسلام را دینی کامل معرفی کرده است. «اَلْیَوم اگکْمَلْت لَکُمْ دینکُم...».<ref>سوره مائده، آیه3</ref>


پس باید اسلام دارای نظام سیاسی روشن و مشخص باشد که توسط رسول خدا به امت تعلیم شده باشد، و چنین نظامی، جز نظام امامت نمی ‌تواند باشد؛ یعنی همان چیزی که در حدیث خلفای اثناعشر آمده است.
پس باید اسلام دارای نظام سیاسی روشن و مشخص باشد که توسط رسول خدا به امت تعلیم شده باشد، و چنین نظامی، جز نظام امامت نمی ‌تواند باشد؛ یعنی همان چیزی که در حدیث خلفای اثناعشر آمده است.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
1. ابوبکر، 2. عمر، 3. عثمان، 4. علی، 5. معاویه، 6. یزید، 7. عبدالملک مروان، 8. ولید بن عبدالملک، 9. سلیمان بن عبدالملک، 10. یزید بن عبدالملک، 11. هشام بن عبدالملک، 12. ولید بن یزید بن عبدالملک.
1. ابوبکر، 2. عمر، 3. عثمان، 4. علی، 5. معاویه، 6. یزید، 7. عبدالملک مروان، 8. ولید بن عبدالملک، 9. سلیمان بن عبدالملک، 10. یزید بن عبدالملک، 11. هشام بن عبدالملک، 12. ولید بن یزید بن عبدالملک.


ابن حجر سپس ، سخن قاضی عیاض را تحسین نموده و آن را بر سایر احتمالات دانشمندان اهل سنت در توجیه حدیث، ترجیح داده و همان نظر قاضی عیاض را می ‌پذیرد.
ابن حجر سپس، سخن قاضی عیاض را تحسین نموده و آن را بر سایر احتمالات دانشمندان اهل سنت در توجیه حدیث، ترجیح داده و همان نظر قاضی عیاض را می ‌پذیرد.


2. ابوحاتم می ‌گوید: خلفای دوازده ‌گانه عبارتند از:
2. ابوحاتم می ‌گوید: خلفای دوازده ‌گانه عبارتند از:
خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:


=نمونه ‌ای از توجیهات گزینشی=
=نمونه ‌ای از توجیهات گزینشی=
سیوطی در این باره می ‌نویسد: هشت تن از خلفای دوازده ‌گانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم عبارتند از: 1. ابوبکر، 2. عمر، 3. عثمان، 4. علی، 5. حسن بن علی، 6. معاویة ، 7.
سیوطی در این باره می ‌نویسد: هشت تن از خلفای دوازده ‌گانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم عبارتند از: 1. ابوبکر، 2. عمر، 3. عثمان، 4. علی، 5. حسن بن علی، 6. معاویة، 7.


عبدالله بن زبیر، 8. عمر بن عبدالعزیز. وی آن ‌گاه احتمال داده که دو نفر دیگر از خلفای دوازده ‌گانه«المهتدی» و «الظاهر» از حاکمان عباسی باشند، چون این دو نفر به عقیده سیوطی افراد عادلی بوده ‌اند!
عبدالله بن زبیر، 8. عمر بن عبدالعزیز. وی آن ‌گاه احتمال داده که دو نفر دیگر از خلفای دوازده ‌گانه«المهتدی» و «الظاهر» از حاکمان عباسی باشند، چون این دو نفر به عقیده سیوطی افراد عادلی بوده ‌اند!
وی می ‌افزاید: «و امّا دو نفر دیگر باقی مانده ‌اند که باید منتظر آنان بمانیم، یکی از آن دو، «مهدی» است که از اهل بیت پیامبر است».<ref>تاریخ الخلفاء، ص 10 12 ، دار القلم بیروت، 1406ه.</ref>
وی می ‌افزاید: «و امّا دو نفر دیگر باقی مانده ‌اند که باید منتظر آنان بمانیم، یکی از آن دو، «مهدی» است که از اهل بیت پیامبر است».<ref>تاریخ الخلفاء، ص 10 12، دار القلم بیروت، 1406ه.</ref>


و نفر دوم را مسکوت گذاشته و از وی نام نمی ‌برد. و بدین سان دانشمند پر معلوماتی مانند سوطی با همه تلاش ‌هایی که به عمل آورده، تنها توانسته است به گمان خود، نام یازده نفر از خلفای دوازده ‌گانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم را آن هم بر اساس حدس و گمان، مشخص کند، و از تعیین نفر دوازدهم عاجز مانده است!
و نفر دوم را مسکوت گذاشته و از وی نام نمی ‌برد. و بدین سان دانشمند پر معلوماتی مانند سوطی با همه تلاش ‌هایی که به عمل آورده، تنها توانسته است به گمان خود، نام یازده نفر از خلفای دوازده ‌گانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم را آن هم بر اساس حدس و گمان، مشخص کند، و از تعیین نفر دوازدهم عاجز مانده است!