شیخ حر عاملی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'زین العابدین' به 'زین‌العابدین')
جز (جایگزینی متن - 'ویژگی ها' به 'ویژگی‌ها')
خط ۵۹: خط ۵۹:
گذشته از زهد و پارسایی پدربزرگ مادری‌اش شیخ حر از پدربزرگ پدری خود نیز شهادت را چون سر سلسله این خاندان حر بن یزید بن ریاحی به ارث برده بود. شهید شیخ علی فرزند محمد حر عاملی مشغری پدربزرگ شیخ حر عاملی است.   
گذشته از زهد و پارسایی پدربزرگ مادری‌اش شیخ حر از پدربزرگ پدری خود نیز شهادت را چون سر سلسله این خاندان حر بن یزید بن ریاحی به ارث برده بود. شهید شیخ علی فرزند محمد حر عاملی مشغری پدربزرگ شیخ حر عاملی است.   


شیخ حسن (پدر شیخ حر عاملی) شیخ حر درباره ویژگی های پدر عالم خود می‌نویسد: «او دانشمندی فاضل و زبردست و ماهر و شایسته و ادیب و فقیه و مورد اعتماد بود. وی [[حافظ قرآن]] و آشنا به رشته‌های علوم عربی و فقه و ادب بود. مردم در مسائل فقهی به ویژه مسائل ارث به او مراجعه می‌کردند.» <ref>امل الآمل، ج 5، ص 65</ref>
شیخ حسن (پدر شیخ حر عاملی) شیخ حر درباره ویژگی‌های پدر عالم خود می‌نویسد: «او دانشمندی فاضل و زبردست و ماهر و شایسته و ادیب و فقیه و مورد اعتماد بود. وی [[حافظ قرآن]] و آشنا به رشته‌های علوم عربی و فقه و ادب بود. مردم در مسائل فقهی به ویژه مسائل ارث به او مراجعه می‌کردند.» <ref>امل الآمل، ج 5، ص 65</ref>


برادر کوچک‌تر حر، احمد بن حسن، از عالمان امامی بود و به تاریخ‌نگاری علاقه خاص داشت. وی کتابی در تفسیر قرآن، دو اثر تاریخی، حاشیه‌ای بر [[المختصر النافع]] و چند اثر دیگر تألیف کرده است. کتاب <big>الدُّرالمَسْلوک فی أخبار الأنبیاء و الأوصیاء و الخلفاء و الملوک</big> او تاریخ عمومی است که درآن به ذکر حوادث تا سال 1086 ق، پرداخته و در پایان، اطلاعاتی درباره خود، مانند سفر به [[عتبات]] در 1070 ق، سفر [[حج]] در 1071 ق و مجاورت در [[مشهد]] در 1086 ق، ذکر کرده است. وی در این بخش از کتاب خود اشاره کرده که در 1084ق، که وی در مشهد سکونت گزیده بود، زلزله‌ای رخ داد که به ویرانی گنبد حرم و دو مناره مسجدجامع انجامید و به فرمان [[شاه‌ سلیمان صفوی|شاه‌سلیمان صفوی]]، بار دیگر بناهای ویران شده، بازسازی شد. وی بعد از درگذشت برادرش، شیخ حرّ، شیخ‌الاسلام مشهد شد. در 1115 ق، [[شاه‌سلطان حسین]] او را به [[اصفهان]] فراخواند.
برادر کوچک‌تر حر، احمد بن حسن، از عالمان امامی بود و به تاریخ‌نگاری علاقه خاص داشت. وی کتابی در تفسیر قرآن، دو اثر تاریخی، حاشیه‌ای بر [[المختصر النافع]] و چند اثر دیگر تألیف کرده است. کتاب <big>الدُّرالمَسْلوک فی أخبار الأنبیاء و الأوصیاء و الخلفاء و الملوک</big> او تاریخ عمومی است که درآن به ذکر حوادث تا سال 1086 ق، پرداخته و در پایان، اطلاعاتی درباره خود، مانند سفر به [[عتبات]] در 1070 ق، سفر [[حج]] در 1071 ق و مجاورت در [[مشهد]] در 1086 ق، ذکر کرده است. وی در این بخش از کتاب خود اشاره کرده که در 1084ق، که وی در مشهد سکونت گزیده بود، زلزله‌ای رخ داد که به ویرانی گنبد حرم و دو مناره مسجدجامع انجامید و به فرمان [[شاه‌ سلیمان صفوی|شاه‌سلیمان صفوی]]، بار دیگر بناهای ویران شده، بازسازی شد. وی بعد از درگذشت برادرش، شیخ حرّ، شیخ‌الاسلام مشهد شد. در 1115 ق، [[شاه‌سلطان حسین]] او را به [[اصفهان]] فراخواند.