ارزش‌های انسانی مشترک و نقش آنها در تحکیم همبستگی ملت‌ها (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'مقاله ای' به 'مقاله‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'می‌فرماید')
خط ۶۷: خط ۶۷:




ماتریالیسم تاریخی از طریق قوانین تاریخی خود نمی‌تواند راه‌حلی در این باره ارایه دهد، بنابراین راه‌حل نهایی این تعارض و تضاد و تحقق عدالت، تنها در اختیار دین قرار نمی‌گیرد که از راه پیوند میان منافع فردی و عمل صالح موضوع را فیصله می‌بخشد؛ قرآن کریم می فرماید: من عمل صالحاً من ذکر و انثی و هو مؤمن فأولئک یدخلون الجنة یرزقون فیها بغیر حساب.<ref>غافر/40.</ref>
ماتریالیسم تاریخی از طریق قوانین تاریخی خود نمی‌تواند راه‌حلی در این باره ارایه دهد، بنابراین راه‌حل نهایی این تعارض و تضاد و تحقق عدالت، تنها در اختیار دین قرار نمی‌گیرد که از راه پیوند میان منافع فردی و عمل صالح موضوع را فیصله می‌بخشد؛ قرآن کریم می‌فرماید: من عمل صالحاً من ذکر و انثی و هو مؤمن فأولئک یدخلون الجنة یرزقون فیها بغیر حساب.<ref>غافر/40.</ref>
کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند ـ چه مرد و چه زن ـ به بهشت درمی‌آیند و در آن بی‌حساب و شمار روزی داده می‌شوند.
کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند ـ چه مرد و چه زن ـ به بهشت درمی‌آیند و در آن بی‌حساب و شمار روزی داده می‌شوند.
و نیز می‌فرماید: من عمل صالحاً فلنفسه و من اساء فعلیها. <ref>فصلت /46.</ref>
و نیز می‌فرماید: من عمل صالحاً فلنفسه و من اساء فعلیها. <ref>فصلت /46.</ref>
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:




برای اطمینان از این امر نیز می‌توان این پرسش را در برابر هر کسی قرار داد: آیا  فلان رفتار  را رفتاری انسانی قلمداد می‌کنی یا حیوانی؟ و به عنوان مثال می‌توان روی کشتار یتیمان سالخوردگان و مستضعفان با انگیزة سرگرمی و تفنن، انگشت گذاشت؛ مسلماً و بدون هیچ تردیدی، چنین رفتاری از سوی هر کسی که صورت گیرد، رفتاری وحشیانه است. قرآن کریم نیز وقتی می فرماید: «احل لکم الطیبات» <ref>مائده: 5.</ref>(چیزهای پاکیزه بر شما حلال است) بدنبال سوق دادن انسان به تأملات وجدانی و باورهای فطری خویش است و تعیین مصداق طیبات (چیزهای پاکیزه) را به خودش وامی‌گذارد و نیز وقتی می فرماید: «انما حرّم ربی الفواحش»<ref>اعراف:33.</ref>  پروردگارم زشتکاری‌های ناروا را حرام کرده است) یا آنجا که خروج از حالت انسانی را فسق و انحراف از طبیعت، تلقی می‌کند و می‌گوید: «نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون» <ref>حشر:19.</ref> (خداوند را فراموش کردند پس خداوند نیز آنان را از یاد خودشان برد آنان نافرمانند.)
برای اطمینان از این امر نیز می‌توان این پرسش را در برابر هر کسی قرار داد: آیا  فلان رفتار  را رفتاری انسانی قلمداد می‌کنی یا حیوانی؟ و به عنوان مثال می‌توان روی کشتار یتیمان سالخوردگان و مستضعفان با انگیزة سرگرمی و تفنن، انگشت گذاشت؛ مسلماً و بدون هیچ تردیدی، چنین رفتاری از سوی هر کسی که صورت گیرد، رفتاری وحشیانه است. قرآن کریم نیز وقتی می‌فرماید: «احل لکم الطیبات» <ref>مائده: 5.</ref>(چیزهای پاکیزه بر شما حلال است) بدنبال سوق دادن انسان به تأملات وجدانی و باورهای فطری خویش است و تعیین مصداق طیبات (چیزهای پاکیزه) را به خودش وامی‌گذارد و نیز وقتی می‌فرماید: «انما حرّم ربی الفواحش»<ref>اعراف:33.</ref>  پروردگارم زشتکاری‌های ناروا را حرام کرده است) یا آنجا که خروج از حالت انسانی را فسق و انحراف از طبیعت، تلقی می‌کند و می‌گوید: «نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون» <ref>حشر:19.</ref> (خداوند را فراموش کردند پس خداوند نیز آنان را از یاد خودشان برد آنان نافرمانند.)
و بدین ترتیب به این حقیقت می‌رسیم که ادیان، به فطرت انسانی ایمان دارند این فطرت خود مقرر می‌دارد که عدالت، بطور مطلق، ارزش مطلوبی است و صلح، در صورتی خواستنی و مطلوب است که از مصداقهای عدالت و تجلی آن باشد؛ تأکید بر ”صلح عادلانه“ نیز تأکیدی انسانی و درست است.
و بدین ترتیب به این حقیقت می‌رسیم که ادیان، به فطرت انسانی ایمان دارند این فطرت خود مقرر می‌دارد که عدالت، بطور مطلق، ارزش مطلوبی است و صلح، در صورتی خواستنی و مطلوب است که از مصداقهای عدالت و تجلی آن باشد؛ تأکید بر ”صلح عادلانه“ نیز تأکیدی انسانی و درست است.